به گزارش 598 به نقل از خبرنگار خبرگزاری فارس در اسلام آباد، ایران، پاکستان و افغانستان به عنوان 3 کشوری که دارای پیشینه و اشتراکات فرهنگی و دینی زیادی با یکدیگر هستند، با همگرایی بیشتر میتوانند نقش بیبدیلی را در ارتقای سطح رفاه و امنیت منطقه بازی کنند.
زمینه بارز و مهمی که میتواند این سه کشور را به هم نزدیک کند چارچوب همکاریهای اقتصادی است، چرا که ظرفیتهای بومی و معدنی هر کدام از این سه کشور در جای خود میتواند نقش تعیین کنندهای را بازی کند.
ذخایر استراتژیک فسیلی ایران در حوزه نفت و گاز و همچنین ظرفیتهای خوب معدنی افغانستان و موقعیت ممتاز و برتر حوزه کشاورزی پاکستان نمونهای از این برگ برندههایی است که هر کدام از این کشورها در اختیار دارند.
راههای مواصلاتی ایران چه زمینی و چه راه آهن میتوانند به عنوان راههای امن، استاندارد و میانبر در خدمت تجارت و صنعت افغانستان باشند و این کشور را از خشکی به دریا در بند چابهار و دریای عمان متصل کنند؛ مسیری که در حال حاضر نیز با ظرفیتهایی بر روی کشور همسایه افغانستان باز است.
با توجه به همین ضرورتهاست که سرانجام بعد از سالها طرح موضوع، روسای جمهور ایران و پاکستان 21 اسفند ماه در بند چابهار در جنوب ایران توافقنامه احداث خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان موسوم به «خط لوله صلح» را نهایی کردند. توافقنامهای که سرسختترین مخالف آن آمریکا بود و این کشور به هیچ وجه راضی نبود که 2 کشور قدرتمند و همسایه و در عین حال مسلمان منطقه یعنی ایران و پاکستان مناسباتشان را عملا و آن هم از طریق احداث خط لوله انتقال انرژی محکم کنند.
این اقدام پاکستانیها هم نشان داد که ملت پاکستان به درجهای از رشد عمومی رسیدهاند که بتواند مستقلانه و بر اساس منافعشان تصمیمگیری کنند و مرعوب دشمنان و قدرتهای فرامنطقهای نشوند.
سئوال پاکستانیها از آمریکاییها این است که با فرض توقف احداث خط لوله گاز در قبال هدایای آمریکا چه تضمینی وجود دارد که این کمکها و هدایا همیشه وجود داشته باشند؟ همچنین چه تضمینی وجود دارد که آمریکا در موقع بحران از این کمکها و نیاز ملت پاکستان به عنوان اهرم فشاری استفاده نکند؟
همه این پرسشها است که پاکستانیها را به این نتیجه رسانده که همسایهها ماندنی و میهمانان خارجی حاضر در منطقه رفتنی هستند پس بهتر است به تقویت روابط متقابل با همسایه بپردازند تا زدوبند با ابرقدرتی فرامنطقهای.
آمریکا بیش از هر چیز از اتحاد منطقهای کشورها در غالب امضای پیمانهای همکاری سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میترسد چرا که این کشورها نیز فهمیدهاند اگر کشورهای منطقه با هم متحد باشند دیگر بهانهای برای حضور کشورهای فرامنطقه ای در این منطقه حساس و استراتژیک وجود ندارد.
اگر این کشورها متحد باشند دیگر خلأ و نقطه کوری برای مانور و یا رشد تروریسم و افراط گرایی باقی نمیماند تا آمریکا به بهانه مبارزه با آنها پای در منطقه بگذارد.
مطمئنا ایران و پاکستان به عنوان کشورهایی مسلمان که دارای ظرفیتهای مشترک فراوان و در عین حال رابطهای گرم با افغانستان هستند میتوانند دست در دست یکدیگر به این همسایه خود نیز برای رهایی از مشکلات عدیدهای که بهواسطه دخالتهای بیگانگان بهوجود آمده است کمک نمایند.
در این صورت است که میتوان انتظار داشت هر کدام از این سه کشور رفاه و امنیت دیگری را رفاه و امنیت خود بشمارد و تلخی دیگری را تلخی خود؛ چرا که هیچ کدام از این سه کشور همسایه نباید از یاد ببرند که اگر در آن سوی مرزهایشان درگیری و فساد و هرج و مرج وجود داشته باشد سرریز آن به داخل سرزمینشان کشیده میشود واگر رفاه و پیشرفت باشد باز هم سر ریزش به آن سوی مرزها کشیده میشود.
با این توجیه آیا هیچ همسایهای راضی میشود همسایهای عقب افتاده و درگیر در مشکلات داشته باشد؟ منطقا خیر . ایران اسلامی نیز با این عینک و با این طرز تفکر به همسایه و رابطه با آنها مینگرد و در تلاش است تا با همکاریهای منطقی و دو طرفه، زمینه همگرایی منطقهای را فراهم نماید.
آمریکا که منافع خود را در دوری پاکستان و ایران میبیند از همان ابتدا مخالفت خود را با دو رویکرد تطمیع و تهدید در قبال احداث خط لوله گاز ایران و پاکستان اعلام داشت طوری که با همین حربه هندیها را از ادامه کار با این طرح بازداشت و حتی موافقتنامه ساخت نیروگاه هستهای با هند را امضا کرد.
امروز نیز که آمریکا شاهد آن است که پاکستانیها با حرف آنان به چاه نرفتهاند و از زبان تطمیع دست برداشته و به زبان تهدید و شبهافکنی و سیاه نمایی رو آوردهاند.
نمونه ای از این ادبیات تهدید را در گزارش «تایمز اقتصادی» میتوان دید؛ در این مقاله از زبان مقامات کاخ سفید آورده است که ایالات متحده به پاکستان هشدار داده در صورتی که به اقدامات خود برای ساخت خط لوله مذکور ادامه دهد، تحریمهایی در انتظارش خواهد بود.
ادبیات بکار رفته از جانب «ویکتوریا نولند»، سخنگوی کاخ سفید در این زمینه خود گویای تلاشهای آمریکا برای عقیم گذاشتن طرح انتقال گاز ایران به پاکستان و شبه قاره است.
سخنگوی کاخ سفید در این زمینه میگوید: «در صورتی که این پروژه ادامه پیدا کند، ما نگرانیهایی جدی داریم مبنی بر این که لایحه تحریمهای ایران به میان بیاید. ما پاکستانیها را در جریان این نگرانیها گذاشتهایم؛ افزون بر این، همان گونه که هفته گذشته گفتم، ما در بعد دوجانبه نیز بهشدت در تلاشیم تا پروژههای جایگزین را برای تأمین نیاز انرژی پاکستان حمایت کنیم».
البته این مقام کاخ سفید از یاد برده که اولا موضوع تحریم صنایع نفت و پتروشیمی یا اصطلاحا تحریمهای فلجکننده غرب از بهار امسال شروع شده است حال آنکه گمانه زنی مقامات 2 کشور در حوزه صادرات انرژی به سالها قبل بازمیگردد. با این حال از سخنگوی کاخ سفید باید پرسید که چرا اربابانش در سالهای پیش در قبال این طرح موضع خصمانه گرفتند؟
واقعیت این است که سالها دشمنی آمریکا با ایران چشمان آنان را کور کرده است و از فرط کوری واقعیت را در قبال پاکستانیها و نیز نیاز آنها به انرژی را نمیبینند و حاضرند این ملت و منافعشان را نیز فدای خصومتورزی خود کنند.
البته آمریکا اینطور نیست که با ملت پاکستان هم دوستی داشته باشد و تعالی این کشور را بخواهد. در واقع، دوستی ظاهری آمریکا با ملل مسلمان را نباید پذیرفت چرا که این ابرقدرت از در دوستی چپاول میکند. این ابرقدرت تا زمانی با ملتها عموما و مسلمانان خصوصا، اظهار دوستی میکند که هر چه از جانب کاخ سفید دیکته میشود بدون اگر و اما پذیرفته شود در غیر اینصورت از موضع زور و قدرت و دیکتاتوری با ملتها برخورد میکند .
با این حال، چه آمریکا بخواهد و چه نخواهد بالاخره مقامات 2 کشور تصمیم خود را گرفتند و دوشنبه 21 اسفند ماه را به ماندگارترین روز در تاریخ همکاری 2 کشور پاکستان و ایران تبدیل کردند.
در این روز، محمود احمدینژاد و «آصف علی زرداری» روسای جمهور ایران و پاکستان در مراسم آغاز لولهگذاری خط انتقال گاز ایران به پاکستان در چابهار (واقع در جنوب شرق ایران) تکمیل پروژه خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان را به نفع صلح، امنیت و پیشرفت دو ملت و ملتهای منطقه و سبب تقویت هر چه بیشتر همکاریهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی تهران و اسلامآباد و منطقه دانستند.
احمدی نژاد در این مراسم، احداث این خط لوله را آغازی برای اقداماتی دیگر برای گسترش روابط 2 کشور ایران و پاکستان و همکاریهای منطقهای دانست و تصریح کرد که با توافق دیگر کشورهای منطقه میتوان این خط لوله را به شرق و شمال شرق پاکستان کشاند تا روابط کشورهای منطقه گسترش یابد.
احمدی نژاد با بیان اینکه دشمنان برای ایجاد تفرقه درصدد تسلط ثروتهای منطقه هستند، تأکید کرد که باید همه ملتهای منطقه در کنار هم باشند تا این توطئهها خنثی شود.
رئیس جمهوری ایران همچنین آغاز احداث خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان را نشاندهنده عزم قاطع ملتهای منطقه برای همکاری، همدلی و تقویت پیوندهای برادرانه دانست و خاطر نشان کرد که اگر کشورهای منطقه ثروت و همت خود را در همکاریهای منطقهای قرار دهند، منطقه در علم ،صنعت و آبادانی بینیاز خواهد شد و وابستگی به بیگانگان نخواهد داشت.
زرداری رئیسجمهور پاکستان نیز در مراسم آغاز لولهگذاری خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان در چابهار با تأکید بر گسترش روابط کشورش با ایران، گفت: این خط لوله شریانی حیاتی و تاریخی است که میتواند به آبادانی و رفاه پاکستان کمک کند.
زرداری با تأکید بر استفاده از تجارب یکدیگر برای رفع نیازها گفت: ایران و پاکستان تصمیم گرفتند تا رابطه خود را بیش از پیش گسترش دهند .
قابل ذکر است که حدود 700 کیلومتر از خط لوله گازی ایران-پاکستان در خاک پاکستان ساخته میشود و ایران نیز خط لولهای بطول 320 کیلومتر از «ایرانشهر» (واقع در استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران) به بندر چابهار در مرز پاکستان احداث کرده است.
بر اساس اعلام مسئولان وزارت نفت و شرکتهای پیمانکاری، احداث خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان دو سال به طول خواهد انجامید.
طبق قرارداد گازی تهران و اسلامآباد، بهرهبرداری از این خط لوله، از دسامبر سال ٢٠١٤ آغاز و تزریق و صادرات گاز ایران به پاکستان به میزان ٢١ میلیون و ٥٠٠ هزار مترمکعب در روز انجام خواهد شد.