کد خبر: ۱۱۷۶۰۶
زمان انتشار: ۱۲:۱۶     ۱۴ اسفند ۱۳۹۱
آرگو بخشی از پازل ایران هراسی است. متاسفانه متولیان فرهنگی به جای آسیب‌شناسی انفعال خود در برابر تهاجمات فرهنگی دشمن تصور می‌کنند با محکومیت صرف، مسئولیت را به نحو احسن به انجام رسانیده‌اند.

آرگو، بالاخره اسکار را به خانه برد و نهایت روسیاهی اش ماند به زغال.

اشتباه تصور نکنید اصلا منظورم از روسیاهی گردانندگان اسکار نیست ،آنها که طی برنامه ای از پیش تعیین شده در حال انجام مسئولیت اند(هرچند که حنایشان دیگر رنگی ندارد) اما روسیاهی ماند بر تاریخ مدیریت فرهنگی کشور که با غفلت و کاهلی در انجام مسئولیت انقلابی خود، زمینه جسارتی پیش تر از قبل را برای دشمنان این کشور فراهم آوردند.

اگر روزی، روزگاری دستگاه قضا ،از قضای روزگار به صرافت صدور کیفر خواستی علیه سازندگان آرگو آنهم به جرم نمایش تصویری وارونه از حرکت انقلابی ملت ایران در برابر فعالیتهای جاسوسی کشور دیگری، افتد ، به نظرم در آن کیفر خواست جرم متولیان فرهنگی وقت از سازندگان آرگو اگر بیشتر نباشد.کمتر نیست، چرا که آنها فقط عناصری کوچک از بساط بزرگ دشمنی با ملت و نظام ایرانند ولی اینان اند(متولیان فرهنگی) با زمینه سازی و دادن زمین بازی و فرصت آن، اسکار را به آرگو با دست خود هدیه داده اند.

صاحب قدرت،گاه با پیمودن مرزهای جغرافیایی و گاه از طریق مرزهای فرهنگی قدرت خود را افزایش داده و به تثبیت می رساند.چه بسیارند کشورهایی که تحت حاکمیت دولت تاسیسی (غیر) نیستند و در مقابل تهاجمات نظامی و سیاسی دشمنان خود فعالانه واکنش دارند ،اما فضای فرهنگی کشورشان تحت استیلای قدرت دیگریست. آنچه همواره صاحبان قدرت حاکمه در سر می پرورانند، توسعه و کشورگشایی است و کدام سیاستمدار زبده و منصفی است که استیلای فرهنگی را مقدمه تهاجم سیاسی و سپس نظامی نداند. استیلایی که از تهاجم فرهنگی آغاز و تا قتل عام فرهنگی ادامه خواهد داشت.

تا آنجا که رهبری معظم انقلاب، حتی ریشه کشورگشایی ها و اضمحلال یک ملت را در تهاجم فرهنگی استعمار می دانند.

با این مقدمه باید پذیرفت که اگر تحرکات دشمن در مرزهای جغرافیایی رصد و پاسخ داده شود، اما در کنار آن تهاجمات فرهنگی دشمن و رفتارهای پیشگیرانه پیاپی آن مورد غفلت و به فراموشی سپرده شود، همانا به تعبیر رهبری که قوام یک کشور را فرهنگ می دانند، قوام یک کشور به مخاطره افتاده است.

بارها، بالاخص در این چند سال اخیر شاهد بودیم که کوچکترین تحرکات نظامی دشمنان کشور، بلافاصله با واکنش های سریع عملیاتی و جنگ های روانی فرماندهان نظامی ایران روبرو گردیده و گاها برای پیشگیری از تحرکات بعدی، مانورهای سنگین نظامی به اجرا درآمده است.

اما در عرصه فرهنگی اوضاع کاملا متفاوت بوده و هست.در این چند دهه از انقلاب، فرهنگ کشور به عناوین مختلف و با ابزارهای متنوع مورد تهاجم و شبیخون قرار گرفته است.

انتشار کتاب آیات شیطانی و تولید و نمایش فیلم های سینمایی بدون دخترم هرگز، 300، زندگی پیامبر، سنگسار ثریا و آرگو و از طرفی، توهین به ساحت پیامبر اکرم (ص) و امام (ره) از طریق انتشار کاریکاتور، ویژه نامه های کودکان و ... و حتی انتشار آثار موسیقیایی با اهانت به امامان معصوم، امام علی النقی (ع) و امام خاتم (عج) و ... برخی از این تهاجمات به شمار می آید.

آنچه در طول این سه دهه به وقوع پیوسته، مبین تهاجم تمام عیار دشمن بر عقبه فرهنگی و اعتقادی مردم، بر اصل نظام اسلامی، بر ساحت مقدس پیامبر اکرم (ص)،بر مکتب تشیع و بر عرصه خلقیات و خصوصیات انقلابی مردم ایران بوده است. آنها در این کارزار با استفاده از تمام ابزار و امکانات رسانه ای خود و با تئوریزه کردن مبانی فکری ضد دینی و انقلابی، منصرف نمودن جوانان از پایبندی متعصبانه به ایمان و اصولگرایی، اهانت به مقدسات، زیر سوال بردن حکومت اسلامی و دهها روش دیگر تلاش می کنند کشور را دچار پلورالیزه فرهنگی نمایند.

در مقابل این تهاجمات، اهالی فرهنگ چه واکنشی از خود نشان داده اند؟ آیا واکنشی جز سخنرانی و نقد شفاهی، حرکت دیگری را از آنان شاهد بوده ایم؟ کدام کتب را در پاسخ به کتاب آیات شیطانی به رشته تحریر در آورده ایم و یا اگر منتشر شده برای عرضه جهانی آن چه اقدامی صورت داده ایم؟ نه تنها هیچ فیلمی را در پاسخ به اهانت ها و نسبت های سراسر کذب به ملت مسلمان ایران در فیلم بدون دخترم هرگز تولید نکردیم بلکه با تولید فیلم کتاب قانون عملا از منظر حقوقی اقدام علیه خود کرده و بر موهومات و خزعبلات آنها مهر تایید زده ایم. در حوزه موسیقی و هنرهای تجسمی اگر وضع از این بدتر نباشد، حتما بهتر نیست. آنچه در آن سوی مرزها بر علیه فرهنگ جامعه در حال اجراست براساس یک نقشه پروازی مشخص و زمان بندی شده است.

رهبر معظم انقلاب فرمودند: همه اینها پاسخ دارد.پاسخهایش هم مشکل نیست.باید از آنچه در اختیار داریم حداکثر استفاده را بکنیم.ما نه از صداوسیما ،نه از مطبوعات و نه از بسیاری از منابر عمومی چنان که باید و شاید استفاده نمی کنیم.این ضعفهای ماست.بایستی روز به روز نقاط ضعف را کم و نقاط قوت را زیاد کنیم و این ممکن است.

آرگو بخشی از پازل ایران هراسی است. متاسفانه متولیان فرهنگی به جای آسیب شناسی علت کم کاری، غفلت و انفعال خود در برابر تهاجمات فرهنگی دشمن، به ابراز نقطه نظراتی تکراری بسنده کرده و تصور می کنند با محکومیت صرف، مسئولیت را به نحو احسن به انجام رسانیده اند. در حالیکه آنچه می بایست محکوم گردد ابتدا عدم تعهد انقلابی آنان در قبال مسئولیت محوله است چه برای کارگزاران و چه برای هنرمندان.

متولیانی که به جای درک شرایط کشور و برنامه ریزی برای حرکت های پیش گیرانه و خروج از انفعال در برابر تهاجمات دشمن و به جای تدوین یک طرح بنیادین ، سرگرم تهیه جداول آماری فعالیت هایند. آنچه متاسفانه در مدیریت فرهنگی کشور در طول این چند دهه به فراموشی سپرده شده، روحیه انقلابی، تعهد و تعصب به انجام مسئولیت ،آنهم تا گام آخر است.رهبری تاکید می کنند که: نبرد فرهنگی را با مقابله به مثل می شود پاسخ داد.کار فرهنگی را با تفنگ نمی شود جواب داد.در طول این سی و اندی سال هرگاه ولی امر مسلمین به نشانه اعتراض به غفلت مسئولین از تهاجمات فرهنگی دشمن، نکاتی را گوشزد فرمودند، جریانی برای اصلاح امور آنهم به صورت مقطعی به حرکت در می آید و در ادامه......بگذریم.

دشمن در پی سست کردن دلبستگی ها و انگیزه های اساسی ملت به کشور و جامعه است.آنها در تلاش اند تا آینده این کشور را در دیدگان مردم تاریک و مبهم جلوه دهند.

بپذیریم که آنها (جریان سازان و اتاق فکر هالیود) آنگونه که برنامه ریزی کرده عمل می کند، منتها به شیوه خود و با تمام قوا و ما متاسفانه به اندازه فهم و درک مدیرانمان از شرایط پیرامونی آنهم به شیوه ای منسوخ . برای درک اینکه امور به دست نااهلان سپرده شده، نه نیاز به رمل است ونه اسطرلاب. نه شهودی لازم است نه خوابی ملزوم. دماسنجی می خواهد که میزان صداقت، شفافیت و تعهد انقلابی مدیران را برای انجام مسئولیت خود آنهم در چارچوب یک نظام دینی و مردمی تشخیص دهد دماسنجی که معیار آن تفکر است و انصاف و تقوا.

رهبر معظم انقلاب حساسیت نسبت به دشمن، شناخت موانع دشمن، استفاده از ضد توطئه و ضد مکر در مقابل توطئه، ترسیم شخصیت پیامبر (ص)، بیداری، بصیرت و عدم غفلت. ترویج تقوا، ترویج روحیه حسینی، برخورد قاطع با تهاجم و دهها موارد دیگر را راهکارهای مقابله با تهاجم فرهنگی دانسته و بارها هم اعلام نموده اند. شیوه دشمن شناسی را ترسیم کرده اند و اهداف تهاجم دشمن را نیز تبین و ابزار تهاجم را معرفی نموده اند و نهایت روش های تهاجم را نیز ترسیم فرموده اند.    و اما سوال اساسی از متولیان فرهنگی کشور این است که با این میزان روشنگری در تهاجمات فرهنگی دشمن توسط رهبری انقلاب و ترسیم جز به جز راهکارهای مقابله با آن، آیا دلیلی بر کاهلی و غفلت مدیران برای عدم شناخت میدان مبارزه و شیوه آن باقی می ماند؟ اگر روزگاری در برابر این پرسش از سوی مردم قرار گرفتید چه پاسخی دارید و چه کارنامه ای در مقابل این همه روشن گری رهبری در جبهه فرهنگی برای عرضه دارید؟

دوستان گرامی آسوده بخوابید خدایی ناکرده اسباب خواب خوش را برهم نزده باشم. آماده باشید که آرگوی دیگری همچون گذشته در راه است. البته برای شما اسباب زحمتی ندارد، محکومیتی ساده تنها مسئولیت شماست. 

 

مجید کریمی تهیه کننده سینما

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها