به گزارش رجانيوز، روزنامه ايران و سايت اين روزنامه كه پيش از اين نيز سابقه انتشار مطالبي با رويكرد تخريبي جبهه پايداري را داشته است، اين روزها به حجم حملات خود عليه اين جريان گفتماني شدت بيشتري بخشيده اند، بگونه اي كه به نظر مي رسد هراس از بدنه اجتماعي جبهه پايداري و در عين حال مرزبندي آن با جريان نفوذي در دولت، علت اصلي اين مساله باشد.
اين نكته اي است كه در آخرين خبر منتشر شده سايت روزنامه دولتي ايران نيز به آن اشاره شده و اين رسانه دولتي كه براي تخريب جبهه پايداري دست به دامان يكي از چهره هاي راست سنتي شده، در تحليل خود نوشته است:
"جبهه پایداری مدت زیادی نیست در عرصه سیاست حضور پیدا کرده است، با این وجود در قیاس با سایر گروه های اصولگرا موقعیت خوبی پیدا کرده." هر چند در ادامه امير محبيان عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت، در تحليل عجيب خود اين موفقيت را ناشي از " ناشی از وزن و موقعیت دولت" تصيف كرده و تصريح كرده است:
"جبهه پایداری فارغ از حامیان دولت وزن زیادی در جامعه ندارد. در واقع آنها بیشتر در حال استفاده از رانت حامیان احمدی نژاد هستند تا اینکه خودشان به صورت مستقل، ظرفیت های صد در صد ویژه ای را ایجاد کرده باشند."
اين تحليل عجيب در حالي ايراد مي شود كه فارغ از مرزبندي آشكار و روشن جبهه پايداري با دولت دهم، در انتخابات مجلس نهم نيز چهره هاي شاخصي از جبهه پايداري كه منتقد دولت طي 3 سال اخير بودند وارد مجلس شدند كه همين مساله مثال نقضي آشكار براي تحليل مورد اشاره مي باشد.
به نظر مي رسد اطلاع دقيق دست اندركاران رسانه اي جريان نفوذي در دولت از پايگاه اجتماعي جبهه پايداري كه توانسته به خوبي طي يك سال و نيم اخير، بدنه اصلي سوم تير را هدايت و راهبري كند علت اصلي تشديد بخشيدن به هجمه هاي رسانه اي اخير عليه اين جريان است.
اصرار تيم نفوذي در دولت به همراه جريان راست سنتي و ... بر دو شقه نشان دادن جبهه پايداري از جدي بودن ميزان توان بسيج اجتماعي اين جريان و نگراني جريانات سياسي از اين توان حكايت دارد، موضوعي كه به نقطه مشترك رقباي اين جريان تبديل شده است.
هم چنين به موازات نزديك شدن به انتخابات رياست جمهوري، حجم تخريب ها عليه كانديداهاي احتمالي جبهه پايداري نيز به طور معناداري شدت گرفته است؛ اين مساله را مي توان با رصدي ساده در ميان برخي افراد و رسانه هاي مختلف نظاره كرد.
در اين ميان سعيد جليلي و كامران باقري لنكراني كه نامشان بيش از ديگران در اين عرصه مطرح است بيش از بقيه مورد هجمه قرار گرفته اند، در آخرين مورد محسن رضايي در سفر دو هفته قبل خود به ايلام، اظهاراتي را به بهانه انتقاد از تيم ديپلماسي هسته اي مطرح كرد.
اين اظهارات اگرچه آنقدر دچار كلي گويي و ضعف در منطق بود كه با استقبال رسانه ها مواجه نشد اما در جاي خود محل تامل است كه در شرايط كنوني كشور كه يكي از بهترين ديپلمات هاي كشور در مذاكرات با 5+1 وارد عمل شده است، برخي رجال سياست زده تنها با توجه به در پيش بودن انتخابات رياست جمهوري نسبت به هر اظهار نظري دريغ نمي كنند.
در نمونه اي ديگر، سايت روزنامه دولتي ايران نيز طي سلسله مطالبي خط تخريب وزير بهداشت دولت نهم را كليد زده است و با استناد به تحليل كودكانه يك نشريه دانشجويي؛ ادعاهايي اثبات نشده اي را مطرح كرده است.
به نظر مي رسد قطعي بودن حضور يك كانديدا از سوي جبهه پايداري در انتخابات رياست جمهوري و توان بالاي رقابت وي با ديگر كانديداها مساله است كه از اكنون موجب توجه بيش از اندازه رسانه ها و سياستمداران به كانديداهاي اين جريان شده است. اين مساله اي است كه چندي قبل حسن عباسي نيز به آن اشاره كرد و گفت:
"انتخابات آینده سه قطبی بین پایداری، متحد و اصلاحات است. این سه قطب نگاهشان در اقتصاد، فرهنگ، سیاست خارجه و مسائل دیگر متفاوت است."