علامه
مصباح يزدي در تاريخ 3/12/1391 در سخناني در جمع شرکتکنندگان در دوره
آموزشي کوثر ولايت که به همت مؤسسه ولاء برگزار شده بود، با اشاره به نعمت
بزرگ ولايت، وجوب شکرگزاري و قدرداني از منعم را از امور بديهي و بينياز
از اثبات دانست و گفت: "حتى علماي علم کلام براي اثبات وجوب تحقيق و شناخت
خدا، در کنار دليل دفع ضرر محتمل به وجوب شکر منعم استدلال ميکنند و
ميگويند هر عاقلي ميفهمد که نعمتهايي که دردست ماست از خود ما نيست و
کسي به ما عطا کرده است، و فطرت انسان اقتضا ميکند که ولي نعمت را بشناسد و
از او تشکر نمايد."
به گزارش 598 به نقل از پايگاه اطلاع رساني حضرت آيت الله مصباح يزدي، متن كامل و صوت اين سخنان مهم را از نظر مي گذرانيد:
استاد اخلاق حوزه علميه قم ادامه داد:
فطرت انساني به ما اجازه نميدهد اين نعمت را که در دنيا بينظير و داراي
برکات بسياري براي نسل ما و نسلهاي آينده ماست نشناسيم و قدرش را ندانيم.
وي بهترين راه براي شناختن نعمت را
مقايسه وجود آن نعمت با عدم آن دانست و گفت: ما انسانها ضعفهايي داريم و
خودبهخود به وجود نعمتها توجه نداريم، مثلا توجه نداريم که نعمت وجود هم
نعمتي است و فقط در حالي به عظمت آن پيميبريم که در حال از دست دادن آن
باشيم. هوايي که تنفس ميکنيم، آبي که مينوشيم، سلامتي اندامهاي مختلف
بدن همه نعمتهايي است که به صورت عادي توجهي به آنها نداريم و وقتي
کمبودي در يکي از آنها پيدا شود به اهميت و قدر آن پيميبريم.
عضو خبرگان رهبري گفت: براي اينکه
بتوانيم قدر نعمت ولايت را بدانيم يا بايد دوران قبل از انقلاب را بهخاطر
بياوريم و با الان مقايسه کنيم و يا کشور خودمان را نسبت به کشوري که شرايط
مشابهي با کشور ما دارد ولي اين نعمت ولايت را ندارد بسنجيم. اگر انسان
متوسط بيغرضي از يکي از اين دو راه درباره انقلاب و برکات آن بيانديشد قدر
اين نعمت را ميشناسد و درصدد شکرگزاري آن برميآيد.
علامه
مصباح يزدي ضمن اشاره به حوادث و مشکلات مردم افغانستان طي نيمقرن گذشته،
سختيها و مشکلات مردم ايران براي پيروزي انقلاب را نسبت به مشکلات مردم
افغانستان، ناچيز دانست و گفت: احزاب افغان اگرچه داراي انحرافاتي بودند
ولي در حد فهم خود براي اسلام ميجنگيدند، اما بعد از همه اين مجاهدتها
عاقبکارشان به برادرکشي و بالاخره تسلط دشمن بر خانه و کاشانهشان
انجاميد.
وي
ادامه داد: فرق اساسي ايران با افغانستان در نعمت ولايتفقيه بود که
ايرانيان مطيع وليفقيه زمان خود شدند و حتى اقليتهاي مذهبي وقتي با پاکي و
صداقت او روبهرو شدند عاشقش شدند و با رهبري او به پيروزي رسيدند.
استاد
حوزه علميه قم همچنين با اشاره به تحولات يکصدساله اخير مصر و مقايسه آن
با ايران گفت: مصر در صدسال اخير بهخصوص نيمهاول آن، مرکزيت فرهنگي
کشورهاي اسلامي را در دست داشت، اما بعد از 33سال از پيروزي انقلاب اسلامي،
اکنون مصر با اقتباس از انقلاب ما ميکوشد که به اهداف اسلامي خود برسد.
ايشان ضمن مقايسه شرايط قبل از پيروزي
انقلاب در ايران و مصر گفت: با اينکه مصريان داراي حزب قوي اخوانالمسلمين
بودند و در مقابل مبارک ساليان بسياري مقاومت کردند و تعداد زيادي از
آنها کشته شدند ولي هنوز معلوم نيست تلاشهايشان به چه سرانجامي برسد و در
انقلاب خود تا چه حد پيروز شوند.
استاد علوم قرآني و تفسير يک دليل اين
ناکاميها را محروميت تئوريک دانست و گفت: آنها از نظر تئوري هم ضعيفند،
زيرا ما به ولايت امامان معصوم و وجود امام زمان (عج) معتقديم و وليفقيه
را نايب ايشان ميدانيم و به عنوان يک وظيفه شرعي از او تبعيت ميکنيم، ولي
آنها از اين نعمت محرومند و همين باعث ميشود که اين گرفتاريها را داشته
باشند و نتوانند وضع ثابتي براي خودشان ترسيم کنند.
وي با اشاره بهاين که پس از انقلاب
اسلامي، شهر قم مرکز فرهنگي جهان اسلامي شده است، به سفري که به کشور مالزي
داشته اشاره کرد و گفت: نخستوزير ايالت کلانتان مالزي در آن زمان شخصي به
نام نيک عبدالعزيز بود، که به سفارت آمد و به بنده گفت: تحصيلکرده الازهر
هستم، ولي امروز معتقدم اگر کسي بخواهد با اسلام آشنا شود بايد به قم
بيايد.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
سپس اظهارات رئيس يکي از دانشگاههاي لبنان، که خود کشيش ارتودکس بود، را
نقل کرد و گفت: وي پس از آن که معنا و دلايل ولايت فقيه را شنيد، با تعجب
گفت: فقط اين تئوري ميتواند لبنان را نجات بدهد.
علامه مصباح يزدي با بيان اينکه امام
(ره) ولايتفقيه را منطقيترين و عقلاييترين روش حکومت ميدانست گفت: مجلس
خبرگان و انتخابات آن سازوکاري براي تشخيص فرد اصلح است، نه اينکه مجلس
خبرگان مقام ولايت را به ولي فقيه تفويض کند، چرا که اين مجلس چنين ولايت و
جايگاهي ندارد.
وي ضمن بحث درباره برخي از شبهات و
القائات دشمنان درباره ولايتفقيه پرسيد: آيا اين عيب است که ما بگوييم
بايد در رأس حکومت کسي باشد که قانون اسلام را بهتر از ديگران بداند؟!
استاد اخلاق حوزه علميه قم با بيان
نمونههايي از تأثيرگذاري عملي امام خميني (ره) در کشورهاي مختلف از جمله
شمال آفريقا گفت: وقتي از گروهي در شمال آفريقا پرسيده بودند مذهب شما
چيست، پاسخ داده بودند که مذهب ما مذهب خميني است، زيرا ما يقين پيدا
کردهايم که مسلمان واقعي اين فرد است و مذهبي که او را پرورش داده، مذهب
حق است و ما نيز مذهب اهل بيت را قبول داريم.
استاد حوزه علميه ضمن اشاره به سرسپردگي
سردمداران رژيم گذشته نسبت به اوامر امريکا و انگليس، به مقايسه شرايط آن
زمان با زمان حال پرداخت و گفت: امروز آمريکا تصريح ميکند: ايران
بزرگترين خطر و بزرگترين رقيب براي ما است.
عضو مجلس خبرگان رهبري ضمن برشمردن برخي
از ويژگيهاي مقام معظم رهبري گفت: من خود را از بيان يکدهم آنچه در
اينباره وظيفه ماست، عاجز ميبينم، و وجود اين بزرگوار را يکي از
بزرگترين نعمتهاي الهي بر امت اسلامي ميدانم.
اين فيلسوف اسلامي ضمن بيان خدمات برخي
از علماي بزرگ گذشته و مقايسه آن با زمان حال گفت: در طول تاريخ اسلام و
تشيع شخصيتهاي بزرگي چون خواجه نصيرالدين طوسي را داشتهايم که از لحاظ
شخصيت و قدرت سياسي و استفاده از فرهنگ ديني کمنظير بود و در مقابل
مغولها، بهعنوان وزير کشور اسلامي، کشوري شيعي ساخت که نه تنها اسلام را
بر کفر مغولها پيروز کرد بلکه تشيع را در کشور رواج داد و موجب شد تا دولت
بنيعباس بعد از پانصد سال حکومت، سقوط کند.
استاد علوم قرآني و تفسير حوزه علميه
قم، همچنين ضمن برشمردن مقامات علمي و خدمات علامه مجلسي گفت: ايشان با
عهدهدار شدن مقام شيخالاسلامي فرصت را براي ترويج شيعه غنيمت شمرد و
علاوه بر تنظيم بحارالانوار که دايرهالمعارف حديث شيعه است، در تمام
بخشهاي معارف، از تاريخ انبيا و اهلبيت گرفته تا آداب و رسوم و مستحبات و
آداب زندگي به قلم خود کتابهايي به زبان فارسي نوشت.
وي سپس به مقايسه عصر آن بزرگان با عصر
قبل از انقلاب پرداخت و ادامه داد: در آن زمان اسلام حاکم بود و حکما و
سلاطين (حتي بنيعباس) به نام اسلام حکومت ميکردند، زيرا افکار عمومي
پشتيبان اسلام، اما در زمان طاغوت رسما با اسلام مبارزه ميکردند، و
حوزههاي علميه را از بين ميبردند، لباس روحانيت قاچاق و ممنوع شده بود، و
حوزهها و مدارس علميه را ويران کرده بودند؛ و حتي شرايطي که اکنون در
جهان برعليه اسلام وجود دارد با شرايط آن زمان قابل مقايسه نيست.
استاد اخلاق حوزه علميه قم، هنر امام را
استفاده از سرمايههاي اندوخته امت اسلامي دانست و گفت: وجوب اطاعت از
ولي فقيه از ناحيه امام زمان، علاقه به سيدالشهدا و علاقه به شهادت در راه
خدا سرمايههايي بود که در طول بيش از هزار سال براي ما اندوخته شده بود،
اما يک نفر ميخواست که بيايد و اين گنجها را استخراج کند و به ميدان
بياورد، و امام در چنين شرايطي قيام کرد و توانست مسير تاريخ را 180درجه
تغيير دهد، و او بود که براساس آن اعتبار ديني که علماي گذشته فراهم کرده
بودند، توانست دست به چنين اقدام بزرگي بزند، و هيچ کسي به غير از امام
نميتوانست چنين کاري بکند.
عضو مجلس خبرگان رهبري، مقام معظم رهبري
را نسخه بدل امام (ره) دانست و گفت: در طول اين مدت کشور ما حوادثي را از
سر گذراند که هر کدام از اين حوادث براي کشور قدرتمندي پيش آمده بود،
متلاشي شده بود.
وي ضمن اشاره به برخي کاستيها و مشکلات
پيش آمده در بيستسال اخير و تدبيرهاي مقام معظم رهبري براي رفع آنها،
گفت: عمدا يا سهوا کارهاي بسياري بر خلاف اسلام و اهداف انقلاب اسلامي از
کانالهاي قانوني و رسمي انجام گرفت، که در صورت موفقيت، کشور را به شرايط
زمان طاغوت برميگرداند، و زمينهاي براي تجديد حيات اسلام باقي
نميگذارد، و استکبار جهاني چنان مردم ما را ميکوبيد که ديگر خيال انقلاب
هم به مغزشان نيايد.
علامه مصباح يزدي تدبير مقام ولايت در
مقابل فتنه 88 را از الهامات و نصرتهاي الهي دانست و گفت: اختلاف حتي در
يک گروه يا حزب پنجاه نفري باعث از هم پاشيدگي آن ميشود، اما فتنه 88 را
يک روحاني با اتکا به خدا و توسل به وجود مقدس وليعصر، بهگونهاي مديريت
کرد که نه تنها ضربهاي به عظمت نظام نخورد بلکه بر عظمت نظام افزوده شد.
استاد
اخلاق حوزه علميه قم ضمن برشمردن نمونههايي از زهد و سادهزيستي رهبر
فرزانه انقلاب گفت: اگر تمام باقيمانده عمرمان را تسبيح دست بگيريم و به
خاطر همين يک نعمت شکرگزاري کنيم، نميتوانيم حقش را ادا کنيم، زيرا همين
شکرگزاري زباني هم نيازمند امنيت و آرامش در سايه حکومت اسلامي است و همه
اينها مرهون وجود و ولايت اين بزرگوار است.
وي
علت برخي ناسپاسيها و قضاوتهاي ناعادلانه درباره مقام ولايت را حسد،
حقارت، خودکمبيني و... دانست و گفت: اگر کساني با سوءاستفاده از منصب خود
موقعيت ايشان را تضعيف کنند، به اسلام، انقلاب و خونهاي شهدا خيانت
کردهاند.
استاد علوم قرآني و تفسير با استفاده از
آيه هفتم سوره ابراهيم گفت: خداي متعال قاعدهاي را با کمال تأکيد در قرآن
بيان کرده که هيچ استثنا ندارد، و خداوند اعلام قطعي ميفرمايد که اگر شکر
نعمت خدا را بهجا بياوريد نعمتتان را زياد خواهم کرد، اما اگر ناسپاسي
کنيد إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ و مصداق اين آيه، وجود مبارک اميرالمؤمنين و
ائمه اطهار بهعنوان بزرگترين نعمتهاي خدا براي مسلمانها بودند، که
وقتي مردم قدر آنها را ندانستند خداوند حجاج بن يوسف را بر آنها حاکم
کرد.