نه خبرى از تلفن و اینترنت و پرداختِ قبوض به شکلِ الکترونیک است و نه خبرى از تیرِ چراغ برق و لوله کشى گاز. نه خبرى از خانه هایى سیمانى و تیرآهن است و نه حتى دوچرخه و موتور و ماشینى در آنجا دیده مىشود. لباس هاىِ روستاییان همچون گذشتههاى دور است. براى کشاورزى و دامدارى هم نه از تراکتور استفاده مىکنند و نه هیچ وسیله دیگرى. بلکه همچون گذشتهها از لوازمِ سنتى، استفاده مىکنند.
ما در یک فیلمِ سینمایى نیستیم. ما در یکى از روستاهاى ایران به نام «ایستا» در حوالى شهرستان طالقان مىباشیم. روستایى که همچون سال هاى دور، رسوم و سنت هاى خودش را حفظ کرده است. ماجرا به زمانِ مشروطه و مجتهدى به نام میرزا صادق مجتهد تبریزى بر مىگردد و نحوه زندگىِ مقلدانش که هنوز هم به همان طریق زندگى مىکنند.
کسانی که به تکنولوژى و استفاده از لوازمِ جدید هیچ علاقهاى ندارند. چیزى به نام روز ولنتاین و جشن تولد و ازدواج و عروسى و مدرسه و دبیرستان و کنکور و…. وجود ندارد. فقط به همان رسمِ قدیم، مکتب براى آموزشِ قرآن و شرعیات وجود دارد. زنان و دختران حق ورود به نزدِ مهمان و دیگران را ندارند و در خانه مىماند. خلاصه اینکه اگر دوست دارید متوجه شوید که در دورانِ گذشته، چطور زندگى مىکردند، به آن روستا مراجعه کنید.
اما بیایید به هزاران کیلومتر دورتر برویم. به غرب و به ایالات متحده و به یکى از ایالتهاىِ آنجا، پنسیلوانیا. شما براى پیک نیک به بیرون مىروید که ناگهان با منظرهاى روبرو مىشوید که هر هیچ کجاى دنیا، نمىتوانید آن را ببینید. انگار با یک ماشین زمان، به گذشته ها بازگشته اید. آدمیانى که همچون چهارصد سالِ گذشته لباس پوشیدهاند. محاسنِ بلندى دارند و سیبل هایشان را تراشیدهاند. با درشکه و اسب به این سو و آن سو مىروند. در روستایشان، نه نشانى از تلفن و برق است و نه دیسکو و بار. هیچ اثرى از تکنولوژى و لوازمِ جدید در آنجا مشاهده نمىشود. مطمئن باشید که شما به میانِ آمیشها رفتهاید. فرقهاى مسیحى که امروزه تعدادِ بسیار کمى از آنان در دنیا زندگى مىکنند. پیروان کیشیشى سوئیسى به نامِ ژاکوب آمان که در میانِ سال هاى 1644 تا 1720 میلادى مىزیست و عقایدى خاص خود داشت که امروزه در میانِ آمیشها رواج داد. پیروانِ این مکتب، اکثرا در قرنِ 18 به آمریکا رفتند و در بعضى از ایالت هاى آنجا، سکنى گزیدند. تعدادِ آمیشها در پنسیلوانیا، اوهایو و ایندیانا، از سایرِ ایالت ها بیشتر است.
آمیشها سبکِ زندگى متفاوتى دارند. نه از تکنولوژى استفاده مىکنند و نه اعتقادى به درگیرى و جنگ و گریز دارند. اگر کسى به آنان حمله کند، از خودشان دفاع نمىکننند و کاملاً عیسى وار، طرفِ دیگرِ صورتشان را جلو مىگیرند. این فرقه مسیحى، به کلیسا اعتقادى ندارد و مراسمِ مذهبىشان را در خانه هاى خود انجام مىدهند. البته بعضى از گرایش هاى آمیشها، فقط در صورتى از تکنولوژى استفاده مىکنند. اول اینکه مثلاً برقى که استفاده مىکنند، نباید از دولت گرفته شود و اگر با استفاده از ژنراتور باشد، اشکالى ندارد. دوم اینکه مثلاً تلفن اگر خارج و دور از خانه باشد، مىتوان از آن استفاده کرد. هر چند که گرایش هاى متعصب آمیش، حتى به همین مسئله هم راضى نمىشوند.
نکتهاى که در این مقایسه به دست مىآید، این است که در دو منطقه از دنیا که دو نژاد، دو دین و دو سبکِ زندگىِ کاملاً متفاوت وجود دارد، گاهى اوقات شباهتهاى بسیار زیادى به چشم مىخورد که نشان مىدهد فرهنگِ انسانى و دینى، گاهى اوقات بسیار به هم شبیه مىشود. یکى در نزدیکىِ طالقان و دیگرى در لنکستر کانتى ایالت پنسیلوانیا.
میرزا صادق مجتهد تبریزی کیست ؟
سال 1274 ه.ق ميرزا صادق مجتهد تبريزي در شهر تبريز ديده به جهان گشود او كه از فقيهان مشهور دوره مشروطيت بود داراي آراي عجيب تجدد ستيزانهاي بود.
ميرزا صادق از آن فقيهاني بود كه در دو حيطه نظر و عمل برطرد مطلق انديشه تجود و دستاوردهاي آن تأكيد فراوان ميكرد و تا پايان عمر در سال 1351 قمري بر عدم جو از استفاده از ابزار تكنولوژيك و امور جديد و مدرن فتوا ميداد.
از ديدگاه ميرزا صادق حكومت كه قانونگذار و مجري قانون است از آن خداوند است و پس رسول او آنگاه به دروازده امام منصوص و منصوب انتقال يافته است.
در عصر غيبت كبري (از سال 239 تا كنون به ويژه دوره مشروطيت حكومتهاي عرفي غاصب به شمار ميروند چرا كه مقام معصوم و حاكم الهي را غصب كردهاند. از ديگر سو او بر اين باور بود كه نظام قانونگذاري جديد و عرفي را در قالب نظام مشروطيت غيرممكن ميدانست بر همين اصل ميرزا صادق صادق از مخالفان سر سخت مشروطيت و پيامدهاي آن بود به صورتي كه در سال 1292 شمسي با ارسال تلگراف به همراه برخي از علماء به محمد علي شاه خواستار لغو مشروطيت شد. و برخلاف علماي همچون شيخ فضلالله مشروطه مشروعه را نيز قبول نداشت.
فرقه اصل توقف يا انتظاريون و يا آخر الزمانيها طايفهاي ترك زبان و تارك دنيا هستند كه در اراضي منطقه شرق طالقان در اطراف شهرستان ساوجبلاغ غرب استان تهران زندگي ميكنند. اين مجموعه مسكوني كه در كنار رودخانه شاهرود شكل گرفته در بين اهالي طالقان به «ترك آباد»، «فانوس آباد»، «كوي منتظران» و «روستاي ايستا» مشهور است.
گذراندن شب در نور فانوس و عدم استفاده از برق، ترك زبان بودن، تأكيد فراون بر مقوله انتظار و توقف بر زندگي دويست سال پيش علل اين نامگذاريهاي محلي است. آنها از هر گونه مظاهر تكنولوژي و تمدن جديد دوري ميكنند كه همين رفتار نامتعارف هالهاي از ابهام را در ميان آنان پراكنده است.
در واقع اين افراد با الهام از آراي تجرد ستيز ميرزا صادق مجتهد تبريزي زندگي عجيبي را در زمانه تسلط مدرنيته سامان دادهاند.
در واقع اين افراد شيعههاي اثني عشري هستند كه بر تقليد از يك فقيه سنتي باقي ماندهاند و شايد به همين دليل عنوان «اهل توقف» نام مناسبي براي آنان باشد.
خاستگاه اصلي اين فرقه مذهبي كه از حدود يكصد سال پيش تشكيل گرديده است شهر تبريز بوده است.
پس از وفات ميرزا صادق در سال 1311 شمسي مقلدانش در آن شهر به يكي از شاگردان او به نام سيد حسين نجفي طباطبايي رجوع كردند پس از مرگ سيد حسين فرزندش سيد جواد زعامت ديني اهل توقف را عهدهدار شد.
انشعاب در فرقه با توجه به سطح دانش علمي اندك سيد جواد سيزده خانوار پرجمعيت كه همان هسته اوليه اهل توقف را تشكيل داده بودند با طرح شبهه در ميزان دانش فقهي سيد جواد ناچار در سال 1366 شمسي با هدف جلوگيري از ايجاد تنش به منطقه اي در شهرستان تنكابن مهاجرت كردند و منشعب شدند.
سكني در طالقان
اين گروه سه سال بعد به جهت عدم تسهیل دشواريهاي پيش آمده محيطي در روند توليد گندم تنكابن را به مقصد طالقان ترك كردند از دلايل مطرح شده جهت گزينش طالقان اين فرقه به احاديث منزلت طالقان در آخر الزمان، گرايش مذهبي اهالي، آرامش و محيط زيست سالم و طبيعي و عدم انجام اصلاحات ارضي در آباديهاي طالقان را دلايل انتخاب اين منطقه براي سكونت ميتوان برشمرد.
حسين قليضيايي (پير فعلي «اهل توقف)در سالهاي جواني بيش از انقلاب به منطقه طالقان رفت و آمد داشته و به قول خودش در جستجوي مردان طالقان مورد نظر روايات و احاديث اسلامي بود كه از ياران نامدار حضرت مهدي (عج) به شمار ميروند.
نامبرده وقتي نتوانست كسي را بيابد خودش زمينهايي را خريد و از سال 1369 هجري شمسي زندگي موعود گرايانهاي را در منطقه طالقان پيريزي كرد و در همان سال پيروان اين فرقه از تنكابن به طالقان مهاجرت كردند.
برخي از اعتقادات اين فرقه
اهالي روستاي ايستا تأكيد ميكنند كه سبب اصلي پرهيزشان از زندگي امروزي به جهت تشابه آن به زندگي كفار و بدعت بودن آنها است. به طور مثال تزريق خون را به كسي كه براي ادامه زندگي به آن نيازمند است به سبب بدعت روا نميدانند برخلاف نهي اكثر فقهاي معاصر و دليل خود را بر اين امر بيبركت بودن زندگي با اين شيوه را عنوان ميكنند.
به زيارت امامان شيعه نميروند زيرا استفاده از وسايل تقليه امروزي را جايز نميدانند. آنها خود را مستطيع نميدانند و به حج نميروند زيرا عزيمت به حج به آن شكلي كه ميخواهند برايشان موانعي همانند گذر از مرز را در پي دارد.
اوقات شرعي نماز را با شاخصههاي خود استخراج كرده و آغاز و پايان ماه مبارك رمضان را نيز با رؤيت خويش تعيين ميكنند. به رؤياي صادقه معتقدند و در تأييد روش زندگي خود به خوابهاي معنوي استناد ميكنند اهل توقف به شدت منتظر واقعه ظهور مهدي (عج) هستند و بر اين نظر هستند كه اكنون آخرالزمان است و آخرالزمان از دوره مشروطيت آغاز شده است ايمان در نگاه آنان از جنس تعهد است از همين منظر عقل را وظيفهساز نميدانند و وجود آن را فقط براي وظيفه شناسي ضروري ميپندارند.
در اعياد و سوگوارييها نيز مراسم خاصي برگزار نميكنند.
هيچ كس تاكنون زنان و دختران آنان را نديده است فرزندانشان پس از رسيدن به سن تكليف متضاد هستند كه با آنان زندگي كنند يا به شهر تبريز بازگردند.
اهل توقف در هيچ فعاليت سياسي و اجتماعي شركت نميكنند و باورهاي خود درا نيز تبليغ نميكنند. كم عيبترين حكومت دوران غيبت كبري قاجاريه ميپندارند بنابراين برخي از آنها تلاش ميكنند نسب خود را به قاجاريه برسانند.
يكي ديگر از معتقدات آنها در خصوص نقطه عطف رواج بيديني ميباشد.
اين فرقه،سقيفه بنيساعده، جنبش مشروطه خواهي ايرانيان، انقلاب كبير فرانسه را نقطه عطف رواج بيديني و انحراف عقيدتي ميپندارند.
براي خريد مايحتاج خود همانند، پارچه، ميخ و مقدار بسيار كمي آهن و شيشه و مانند اينها به شهر طالقان ميروند و خودشان آهنگري و نجاري دارند.
چندان مالكيتي براي اموالشان در ميان خود نميبينند و بر سر اموال با كسي نزاع نميكنند و اگر كسي در دارايي آنها تصرف كند با او درگير نميشوند و از مال خود چشمپوشي ميكنند.
در دهكده آنها كساني را ميتوان سراغ گرفت كه تنها 2 يا 3 بار به بيرون از محل سكونتشان رفتهاند امرار معاش آنها از فروش املاك موروثي در شهر تبريز و فروش گاو و گوسفند صورت ميگيرد.
اهل توقف افراد غير از خود را «اهل بيرون» مينامند در بخشي از اراضي آن روستا كشاورزي و دامپروري كاملاً سنتي انجام ميپذيرد.
پرورش گاو، گوسفند، طيور (مرغ و خروس) اسب و قاطر از ديگر فعاليتهاي آنان به شمار ميرود.
براي تردد از اسب و قاطر استفاده ميكنند ديده شده كه چندين بار در تردد و انجام امور كشاورزي از اتوميل با بولدوزر، لودر و تراكتور استفاده كردهاند.
در توجيه اين رفتار ميگويند كه به ناچار و به جبر از صنعت و ابزار جديد استفاده ميكنند.
غذايشان محلي و طبيعي بوده و خوراكي كه خاستگاه و چگونگي توليدش معلوم نباشد مصرف نميكنند و از تناول گندم و ميوههايي كه با كود شيميايي و سموم دفاع آفات نباتي به عمل آمده باشد به شدت پرهيز ميكنند.
گوشت كم ميخورند فراوان از لبنيات توليدي خود استفاده ميكنند از ميهمانان خود با چای پذيرايي ميكنند اما خود نمينوشند.
مردان در آنجا علاوه بر شلوار نخي يا پشمي دستباف پيراهن بلندي به تن ميكنند كه تا زانو را ميپوشاند و اغلب كلاهي پشمينه به سر دارند.
اهالي روستاي ايستا شناسنامه ندارند و جزء آمار جمعيتي ايران به شمار نميروند و از امكانات رفاهي جديد مانند آب لولهكشي، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، راديو و تلويزيون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و رايانه استفاده نميكنند.
كودكان روستا براي علم آموزي به مدارس طالقان نميروند بلكه به سبك سنتي و مكتب خانهاي با فراگيري دروس همانند و اجبات و محرمات فقهي، خوشنويسي و اصول عقايد با سواد ميشوند.
در مجموع 18 تا 20 جلد كتاب در روستاي ايستا موجود است كه رساله علميه ميرزاصادق مجتهد تبريزي و كتاب خطي سيد حسين نجفي طباطبايي از آن جمله است.
ساعت به هيچ شكل در محل زندگي اهل توقف وجود ندارد در معماري خانههاي آنها سيمان و آهن به كار نرفته و درها همه چوبي هستند و دو زبان تركي و فارسي سخن ميگويند به مرزهاي جغرافيايي بين كشورها و شهرها اعتقادي ندارند و جهان در ذهن آنها بدون مرز است. هيچ زني را به محدوده روستاي خود راه نميدهند و از گفتوگو با زنها غريبه به شدت پرهيز ميكنند.
بيماران خود را به روش سنتي درمان ميكنند و به پزشك مراجعه نميكنند مگر در حال اضطرار. هيچ گونه نزاع و جرمي از آنان تاكنون گزارش نشده است:
از ادله فقهي آنها ميتوان به:
1- حرمت تغيير در آفرينش خداوند
2- حرمت تشبه به بيگانگان و كفار
را ذكر نمود توجه به آباداني دنيا را تا آنجا مجاز ميدانند كه در خدمت بندگي و تعالي انسان باشد به اعتقاد آنان حضرت مهدي (عج) در هنگام ظهرو از ساز و كارهاي تمدن جديد استفاده نخواهد كرد و با ظهور آن حضرت و استقرار حاكميت صالحان نشاني از اين نوع تمدن نخواهد بود.
اعتقادات فرقه انتظاريون
1- از نظر اعتقادي شيعه 12 امامي هستند
2- نماز و روزه را انجام ميدهند
3- با حج ابراهيمي مخالف هستند و به مكه نيز نميروند
4- از هرگونه فعاليت اجتماعي پرهيز و دوري مينمايند
5- منتظر ماندن در كنار رودخانه يكي از فرايض آنهاست
6- در مسائل سياسي دخالت نميكنند
7- فاقد هرگونه مدرك شناسايي هستند
8- هر حكومتي را به غير از حكومت امام زمان (عج) را قبول ندارند
9- با تلفن مكالمه نميكنند
10- از وسايل ارتباط جمعي تلويزيون، راديو وكتاب استفاده ننموده و خودداري مينمايد.
11- مايحتاج خود را از دامداري و كشاورزي تهيه ميكنند
12- به زندگي ابتدايي اعتقاد دارند و از زندگي در جامعه ماشيني و مدرن بيزار هستند و سعي ميكنند مثل انسانهاي اوليه زندگي كنند
13- استفاده از آب لوله كشي را حرام ميدانند و از آب چاهي كه توسط خودشان كنده شده استفاده ميكنند
14- اعتقاد دارند ظهور آن امام زمان (عج) در كنار كوهها و رودخانهها اتفاق ميافتد
15- از تعليم و تربيت فرزندان در مدارس دولتي خودداري ميكنند
16- وسايل گرمايشي آنها هيزم ميباشد
17- از تردد روي آسفالت خودداري ميكنند مگر به اجبار و ضرورت
18- برق را حرام دانسته و از فانوس استفاده ميكنند.
در خاتمه معرفی یک کتاب
کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان» تألیف حسین عسگری از پژوهشگران شهرستان ساوجبلاغ در 144 صفحه و شمارگان 2100 نسخه به وسیله نشر شهید محبی منتشر شد.
این کتاب نخستین پژوهش درباره طایفه تجددگریز ساکن در منطقه طالقان است که بر تقلید از میرزا صادق مجتهد تبریزی (از عالمان دوره مشروطیت) باقی مانده اند و با الهام از آرای فقهی او روستایی سنتی و ایستا در طالقان سامان داده اند.