کد خبر: ۱۱۳۰۴۵
زمان انتشار: ۱۱:۳۰     ۲۳ بهمن ۱۳۹۱
یادداشت میهمان؛
صادق واعظ‌زاده *
اولین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با موضوع نقشه راه تهیه و تدوین الگو در اردیبهشت‌ماه سال جاری برگزار شد و در کنار بیش از 10 برنامه دیگر شامل مصاحبه‌های عمیق با استادان و صاحب‌نظران، تدوین و استخراج پرسش‌نامه مربوط، بررسی طرح‌های رسیده از سوی مراکز و شخصیت‌های علمی، جلسات کارگروه مربوط و مباحث شورای عالی مرکز، مهم‌ترین برنامه‌ای بود که منتهی به تعیین فرآیند و مراحل و زمان‌بندی لازم برای تهیه و تدوین و تصویب الگو و مقدمات آن شد. اکنون خدای بزرگ را شکرگزاریم که این نقشه و فرآیند را که حاصل تلاش فکری مستقیم حدود یک هزار تن از استادان متخصص و صاحب‌نظران متبحر است در اختیار داریم.

دومین کنفرانس به تهیه و تدوین مفاهیم، مبانی و ارکان پیشرفت اختصاص یافته است. در مباحث مقدماتی الگو، مقولات فکر، علم و معنویت به عنوان ارکان الگو پیشنهاد شده است که خود بر مبانی ارزشی و معرفتی الگو استوار می‌شوند. انتظار می‌رود رهاورد دومین کنفرانس، در کنار تلاش فکری اندیشکده‌ها و حلقه‌های الگو، به تدوین مبانی و ارکان الگو منتهی شود.

تعیین مبانی الگو به عنوان سنگ زیرین برای بنای رفیع الگو از اهمیت درجه اول در تدوین الگو برخوردار است. نوآوری اصلی الگو نسبت به نظریه‌ها و مدل‌های توسعه متعارف، عمدتاً در همین مبانی نهفته است وگرنه در بنای الگو دستاوردهای بشری کاملاً مورد نیاز و استفاده خواهد بود. مبانی الگو است که اسلامیت آن را مسجل می‌سازد، انسجام درونی الگو را تضمین می‌کند و نحوه استفاده از دستاوردهای ارزنده دیگران و جایگاه آن را در الگو تعیین می‌کند.

در امر تهیه و تدوین مبانی الگوی پیشرفت، بهتر است کار ابتدا به ساکن آغاز نشود. متفکران اسلامی به ویژه در نیم قرن اخیر تلاش‌های ارزشمندی را تحت عناوین دیگر انجام داده‌اند که باید به عنوان عناصر و مواد لازم مورد استفاده قرار گیرد. البته در زمینه جدید پیشرفت، نوآوری در مفهوم‌سازی و تشکیل منظومه و نظریه‌پردازی بسی مفید، بلکه ضروری است.

عدم وجود پیوند وثیق میان مبنا و بنا از مهمترین نقایص اسناد برنامه‌ای کشور و مخاطره‌ای جدی فرا روی کار عظیم تهیه الگوی پیشرفت است. بعضاً عادت کرده‌ایم که اصول و مبانی ارزشمند یک سند برنامه‌ای را بدون توجه به شاکله بنا، تبیین نمائیم و سپس به سراغ بناسازی برویم و راهبردها و اقدامات عملیاتی را ذکر کنیم. اما به لحاظ عدم ارتباط مستقیم میان اصول و مبانی با راهبردها و اقدامات، در نهایت به بنایی شبیه بنای دیگران می‌رسیم که مبنای متفاوت و بلکه متعارضی با مبانی ما دارد. به این ترتیب نتایجی که از اجرای سند در عمل حاصل می‌شود ارتباطی با مبانی ندارد. ابتنای یک سند بر اساس مبانی آن، ویژگی مهمی است که از آغاز تهیه سند و به ویژه در هنگام تدوین مبانی باید پیوسته مورد نظر و ارزیابی قرار گیرد تا در مرحله اجرا، مبانی سند که در عمل هدف‌های مورد نظر است محقق شود.

در پرتو عبرت‌های سندنویسی در کشور، یکی دیگر از لغزشگاه‌های احتمالی تدوین مبانی الگو آن است که گزاره‌های متعدد را که هر یک مفید و بلکه ضروری است، بدون ترّتب و محوریت معین، در عرض هم فهرست نماییم و با وسواس زیاد اطمینان حاصل کنیم که از ذکر هیچ مفهوم قابل اعتنایی فرو گذار نشده است. این رویه موجب تفرق اساس الگو و در نتیجه عدم انسجام و وحدت آن می‌گردد و با تکرار همین تفرق و تکثر در راهبردهای الگو، سردرگمی و اتلاف منابع در مرحله اجرا مشاهده می‌شود.

برای پیشگیری از این آسیب، شاید جای آن باشد که ضمن تعریف شفاف و متمایز مفاهیم بنیادین الگو، مبانی الگو را با نگاهی کل‌نگر و در منظومه‌ای متحد تبیین کنیم و کم‌شماری گزاره‌های هم عرض را در مبانی الگو یک اصل در نظر بگیریم و با گزینشی عالمانه از ذکر هر چیز خوبی به عنوان مبانی پرهیز کنیم. این امر نیاز به شجاعتی دارد که از اعتماد‌به‌نفس ناشی از تسلط بر معارف دینی و دستاوردهای بشری و برخورداری از ملکه اجتهاد در این مباحث ناشی می‌شود و خوشبختانه این تسلط و شجاعت در متفکران صاحب کرسی در حوزه و دانشگاه نایاب نیست.

* رئیس مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها