در همین
راستا، حمله اولش به چهره شاخصِ انقلابی، ولایتمدارِ فقیه، علامه مصباح
یزدی است، که فقط نامش کافی است تا ارکان نظام ظلم و استکبار بر خود بلرزد،
چه برسد به ایدئولوژی ها و رهنمود هایش. آنچنان که در برخی جلسات سخنرانی
ایشان می بینیم( عکسی که رادیو فردا هم از روی ناچاری برای همین خبر انتخاب
کرده) تا روی صحنه و پای صندلی، عاشقان و مشتاقان زیر سایه درک عمیقش از
انقلاب و اسلام نشسته اند. دشمنان به خوبی به تاثیر گذاری او، بخصوص روی
نسل جوان پی برده اند و از اینکه بعد از رونق بخشیدن به صحنه های علمی و
فقهی، به جای نشستن در مکتبخانه و پوشیدن جامه عزلت، پا به عرصه عمل و
اجتماع نهاده است، عصبانی اند. می خواهند با زدن انگ " استبداد و تئوریزه کردن ترور"
به این شخصیت مجاهدِ مذهبیِ عالم، آتش گُرگرفته ی درونشان را اندکی خنک
کنند. دردشان وقتی بیشتر می شود که می بینند از پای درس این علامه
ولایتمدار، شاگردانی بر می خیزند که تا سالها بعد نیز، امیدی به کم رنگ شدن
عقایدش و اثر گذاریِ آنها نیست. این اسلام شناس بزرگ که چراغ هدایت را
بصیرانه از لابلای آیات قرآن کریم و احادیث نبوی و امامان (علیهم السلام)
جُسته، راه نجات را در پیروی از ولایت مطلقه فقیه می بیند و با چشم دلش
دریافته که انقلاب سید علی زمینه ساز انقلاب مهدوی است و از اینروست که می
گوید: "باید متوجه اشارت ایشان باشیم".
به عنوان ارکان بعدی نظریه
پردازی، از شهریار زرشناس و یوسفعلی میرشکاک نامبرده و در تحلیلی ضد و نقیض
و پر از مغالطه، سعی کرده القا کند، خیلی می داند و می تواند چیزی بگوید
که هیچکس نفهمد.
سپس مانند چند نوشته قبلش، به مداحان و شاعران ولایی
حمله کرده و نشان داده که این قشر فهیم، نقش خود را در نشر فرهنگ اسلامی،
در متن جامعه، خوب ایفا کرده که اینگونه مورد بغض دشمنان اسلام قرارمی
گیرد. او حتی پا را فراتر گذاشته و بدون ارائه هیچ مدرک یا نام و نشانی، از
سرکوب شاعران معترض توسط نظام سخن می گوید!
در
ادامه نوک پیکان حمله اش را به طرف رحیم پور ازغدی گرفته و او را مبلغ
فاشیسم مذهبی !!! در ایران معرفی کرده، سعی می کند با تعاریف دهان پر کن که
دیگر خودش هم نمی فهمد چه می گوید، استاد ازغدی را مجرم قلمداد کند. به
این جملات توجه کنید:
" وی یکی از ایدئولوگهای جریان فاشیستی
مذهبی در ایران است. اگر احمد فردید و رضا داروی از نظریه فاشیسم با مبانی
فلسفی دفاع میکردند (با تمسک به هایدگر و ایدههای ضد لیبرالی و ضد
دموکراسی رایج در آلمان هیتلری)، فاشیستهای مذهبی همان مبانی را دینی
میکنند و به جامعه میفروشند. فاشیسم غیر مذهبی در ایران قدرت محور است و
ولایت فقیه را به جای پیشوا قرار می دهد اما فاشیسم مذهبی، بسیجیان و لباس
شخصیها را به عنوان منادیان عدالت علوی و جامعهی آرمانی آخرالزمانی معرفی
می کند."!
نکته جالب حمله به بسیجیان است و اینکه این نویسنده
متوجه نشده که آنها را مقابلِ ولایتِ فقیه قرارداده است! و جالبتر لباس
شخصی هایی که زاییده تخیل متوهم دشمن است و اصلاً وجود خارجی ندارد.
در
پایان آخرین تیر خود را به سمت رئیس بسیجیان می اندازد، تا عصبانیت و
ناراحتی اش را از این قشر مخلص انقلابی ابراز کند، و در واقع به قاطبه ملت
ایران اهانت کرده. چرا که بعد از فرموده امام (ره) برای تشکیل ارتش ۲۰
میلیونی، ملت ایران همه خود را بسیجی می دانند و منتظر یک اشارت مقتدایشان،
تا آتش به هیمنه وحشت زده استکبار بزنند. جالب است این شخص که خود را
جامعه شناس می داند، این حق را به خود می دهد که در همه زمینه های سیاسی،
مذهبی، اعتقادی و فلسفی اظهار نظر کند ولی به سردار نقدی اشکال می کند، که
چرا در همه مسائل ابراز عقیده می کند و چرا بیشتر از همه سفر کرده! و به
ارشاد بسیجیان می پردازد!؟
هر چند امیدی به روشن شدن ذهن رادیو فردا و کارشناس نماهایش نیست اما، رادیو دیروز ذکرچند نکته را لازم دید:
۱.
نظام اسلامی افتخارمی کند که سیصد، چهارصد ایدئولوگش (البته به ادعای
رادیو فردا)، مفسران قرآن و حدیثی چون علامه مصباح ها و شاگردانشان هستند
-که به حق حضرت آقا در باره اشان فرمودند: علامه مصباح، خلاءِ علامه
طباطبائی و شهید مطهری را باهم پر کرده اند- و نه سه چهار نفرِ اکبر گنجی و
محمدی و علیزاده (دیپلمات فراری و جیره خورِ فعلیِ معاندین). جالب است
رادیو فردا پس از درج مقالات همین سه چهار نفر که تنها نویسندگانش می
باشند، همیشه اعلام می کند این نظرات الزاماً نظراتِ رادیو فردا نیست! یعنی
همین سه، چهار ایدئولوگ هم به طورِ همزمان، در اجاره چندین بنگاهِ دیگرند!
۲. اسلام یک دین همه جانبه و چند بعدی است و مخالف نظریه پردازی صرف.
نباید انتظار داشت که علمایش به شغل آموزش و پژوهش بنشینند و در عرصه
اجتماع فعالیت نداشته باشند.
۳. آنهایی کشتن مخالفان و منتقدان و
متفکران را تئوریزه کردند که علی محمدی و احمدی روشن را در روز روشن و در
ملاء عام ترور کردند. رضایی نژاد و شهریاری را جلو چشم زن و کودکش کشتند و
صحنه جان دادن پدر را، کابوسِ یک عمرِ آرمیتای معصوم کردند و حال، با بودجه
دریافتی از همین تروریست ها، مدعی مدامِ حقوق بشر می شوند، برعلیه نظام
اسلامی قطعنامه می دهند و امثال شیرین عبادی ها و مجید محمدی ها از این راه
نان می خورند!
رادیو فردا و همه کارشناس نماهایش بدانند با این مغالطه
ها و لفاظیها و استناد به روزنامه های معلوم الحال، ایرانی نسبت به ایده
های انقلابش تشکیک نمی کند. گوش به سخنانی می کند و چشم به لبهای پاکی می
دوزد که "مصباحِ" راه هدایتش شود و در این راه جانش را فدا می کند. حتی
اگر رادیو فردا عصبانی شود و از این عصبانیت بمیرد. چون ایمان دارد که:
" از فراست مومن پروا کنید، چرا که او با نور خدا به عالم و آدم نظرمی کند". (پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم نهج الفصاحه)