اصغر حاجیلو در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس در مورد دربیهایی که تاکنون تجربه کرده است، اظهار داشت: فکر میکنم از شش یا هفت سال پیش از انقلاب تا سال 68 در این بازی به عنوان بازیکن حضور داشتهام و بعد از آن نیز با عنوان سرپرست در کنار استقلال بودهام. در واقع در دربیهای خیلی زیادی حضور داشتهام.
وی با انتقاد از حاشیههای اخیر و صحبتهایی که این روزها در مورد دربیهای گذشته مطرح میشود، خاطرنشان کرد: این روزها از شنیدن و خواندن این صحبتها خیلی ناراحت میشوم. این چه کاری است که پیشکسوتان دو باشگاه انجام میدهند. چطور رویشان میشود با این سن و سال این حرفها را بزنند که به ما گفتند بزن یا نزن، ببر یا نبر؟ اغلب پیشکسوتانمان موهایشان سفید شده، اینکه موهایشان را رنگ میکنند دلیل نمیشود که فراموش کنند بزرگ تیم هستند و باید بزرگی کنند. چرا اینطور همه به جان هم افتادهاند؟ ما که از دربی جز خاطره خوب، چیز دیگری نداریم.
بازیکن سابق آبیپوشان با اشاره به خاطرات خوبش از این بازی، گفت: سال 62 فکر میکنم اولین و آخرین دربیای بود که تماشاگران دو تیم تا لب خط اوت، کنار زمین نشسته بودند. یعنی وقتی میخواستیم اوت بیندازیم، باید مراقب بودیم که پای تماشاگران را لگد نکنیم. حتی یک دفعه میخواستم اوت بیندازم که یکی از هواداران پرسپولیس نیشگونم گرفت، گفتم چرا این کار را میکنی، گفت خیلی نامردی اوت میاندازی! آن روز دو تیم عالی بازی کردند و ما با نتیجه یک بر صفر بردیم. آن روزها این همه تماشاگر به ورزشگاه میآمد و تا لب خط، مینشست، از آن سو نیز تا روی تیر نورافکن هم تماشاگر مینشست اما خون از دماغ یک نفر هم نمیآمد.
وی افزود: امروز تعجب میکنم که چرا بیدلیل شلوغش میکنند. هواداران دو تیم، فوتبال را میفهمند. آن روزها که دربی هیجانش خیلی بیشتر از امروز بود، کسی به دیگری توهین نمیکرد، چون همه مردانه و جوانمردانه کار میکردند و مردم هم لذت میبردند. ما جلوی 120 هزار تماشاگر که تازه 20 هزار نفر هم خارج از ورزشگاه بودند و از رادیو بازی را گوش میدادند، بازی میکردیم اما دعوایی هم در کار نبود.
حاجیلو در پاسخ به این سوال که آن روزها هم دربیهای جنجالی زیادی برگزار شد که حتی به زد و خورد بازیکنان درون زمین منجر شد، تاکید کرد: زمان ما هر چه بود، درون زمین بود نه مثل امروز که شاهد این همه توهین در رسانهها هستیم. ما دعوا داشتیم اما وقتی داور سوت را میزد، دوباره رفاقتها سر جایش برمیگشت. یک روز استقلال وضعیت بهتری داشت اما پرسپولیس میبرد و یک روز هم برعکس این بود، ولی امروز از مصاحبههایی که در رسانهها خصوصا در تلویزیون پخش میشود، خجالتزده میشوم.
وی در خصوص پیشبینی این مسابقه گفت: ما با امیر قلعهنویی این بازی را میبریم. مثلا اگر علی دایی روی نیمکت پرسپولیس بود، این حرف را نمیزدم. من معتقدم بردن در دربی، به نیمکتهاست. با همه احترامی که برای یحیی گلمحمدی قائلم باید بگویم تجربه امیر قلعهنویی برای این بازی خیلی بیشتر است و نیمکت این تیم چه به لحاظ بازیکن و چه بازیکنان از نظر فنی سنگینتر است. امیدوارم این دربی هم مثل سال 62 با حضور مردم و با جنگندگی و جوانمردی بازیکنان دو تیم تمام شود و مردم به تماشای یک بازی زیبا بنشینند.
سرپرست سابق تیم ملی امید با اشاره به خداحافظی سیدمهدی رحمتی از تیم ملی فوتبال تصریح کرد: من 2 سال سرپرست تیم ملی بودم. باید بگویم همانطور که مرحوم حجازی اسطوره فوتبال ما شد و عابدزاده حماسهساز ملبورن و نامشان در تاریخ ثبت شد، سیدمهدی رحمتی هم همیشه در قلبها و در تاریخ میماند. من حداقل 2 سال شاهد بودم که او چه زحماتی کشید و چه ایثارهایی کرد. وقتی مسابقات باشگاهی تمام میشد و همه همراه زن و بچه به مسافرت میرفتند، رحمتی تازه به اردوی تیم ملی میرفت. برای یک پدر چیزی دردناکتر از این نمیتواند باشد که بزرگ شدن بچهاش را نبیند، رحمتی بزرگ شدن علیاش را ندید و به جای به تیم ملی خدمت کرد. برخوردی که امروز با او میشود خیلی بیانصافی است. او علاوه بر تیم ملی، به سپاهان و استقلال نیز خدمت کرده است. گاهی او یک تنه باعث برد تیمهایش شده است.
اصغر حاجیلو با انتقاد از سرمربی تیم ملی فوتبال خاطرنشان کرد: مسعود شجاعی وقتی به اسپانیا میرود، زبان این کشور را یاد میگیرد تا این طریق با فرهنگ آن مردم و آن کشور خو بگیرد. مربیانی چون رایکوف و اوفارل هم به فوتبال ما آمدند که در عرض چند ماه زبان فارسی را یاد گرفتند چون قصدشان خدمت به فوتبال ایران بود و میخواستند طولانی مدت در این کشور فعالیت کنند، اما کیروش این کار را نکرده و مطمئن باشید به زودی هم میرود. آقای کیروش! شما عاشق ایران و ایرانی نیستید اما رحمتی هست که با کتف آسیبدیده و با کورتون خودش را به بازی میرساند. من دیدهام رحمتی به خاطر کشورش چه درد و عذابی را تحمل کرده است.
سرپرست سابق تیم استقلال ادامه داد: من دیدهام که آندو شجاعی برای همراهی تیم ملی، چه مسافت طولانیای را طی میکنند. اینها دلشان به حال ایران میسوزد، اگر کیروش هم میخواست بماند و دلش میسوخت، فارسی یاد میگرفت. همه دیدهاند وقتی سرمربی تیم ملی فوتبال فارسی یاد میگیرد و عیدها و ناراحتیها را شادباش و تسلیت میگوید، چه تاثیری روی مردم دارد. چطور آفریقاییها در کمتر از یکسال در فوتبال ما فارسی یاد میگیرند، کیروش هم میتواند اما چون قصدش ماندن نیست، این کار را نمیکند.