به گزارش 598 به نقل از بولتن نیوز، بر همين اساس اصلاحطلبان كه تا چند ماه پيش براي آمدن يا نيامدن خود به عرصه انتخابات، دست به عشوهگريهاي سياسي زده بودند، حال ديگر با اتخاذ تاكتيك جديد معتقدند كه به هر طريق ممكن كه شده و حتي بدون هرگونه پيششرطي، بايد در انتخابات وارد شوند.
بر اين اساس، با اندك دقتي بر مواضع و سخنان تريبونهاي جناح اصلاحات اين موضوع را مي توان به وضوح ملاحظه كرد. براي مثال عباس عبدي در گفتگو با يك سايت نزديك به اصلاحطلبان بيان كرد كه "اگر اصلاحطلبان گمان میکنند که حضورشان در انتخابات ضروری و مفید به فایده است و میتوانند به بهبود شرایط کنونی کشور در همه عرصهها کمک کنند، در این صورت نمیتوان این حضور را مشروط به شرطهایی غیرمرتبط با آن نمود".
عبدي معتقد است "اصلاحطلبان در صورتی که به ضرورت حضورشان در انتخابات و معرفی کاندیدا واقف شوند، دیگر نباید حضور یا عدم حضور یا دعوت از آنها برای شرکت در انتخابات منحصر به نظر کسی شود. اگر در گذشته امکان حضور نسبی داشتهاند باید ببینند آیا اتفاقاتی که منجر به نبود شرایط لازم شده همه مربوط به رقیب است یا خودشان هم در آن مسئولیت دارند. درصورت اخیر باید به تناسب آن به بهبود شرایط نیز اقدام کنند."
وی معتقد است درگذشته هم برخی نابرابریها وجود داشته ولی اصلاحطلبان باقدرت حضور مییافتند. عبدی گفت: "اصلاحطلبان باید کار خود را به عنوان یک سیاستمدار که پایبند به اصولی است انجام دهند که از جمله آنها سیاست ورزی عملگرایانه است و در دل آن شرکت در انتخابات نیز قرار دارد."
از سويي ديگر عبدالله نوري كه بهعنوان يكي از اصلاحطلبان تندرو در افكار عمومي شناخته شده است نيز در اظهارنظرهايي افراطيتر از ساير اصلاحطلبان معتقد است كه حتي مسأله حصر موسوي و كروبي نيز در مقايسه با حضور اصلاحطلبان در انتخابات، از اولويت اوليه برخوردار نيست.
نوري با اشاره به وضعيت موسوي و كروبي گفت: "با وجود این تاکید بر این موضوع، به گونه ای نباشد که فرصت های موجود برای فعالیت سیاسی را از بین ببرد و به تعطیلي اصلاحات بیانجامد و آن را در بن بست قرار دهد."
وی با پرداختن به دیدگاه های مختلف در مورد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بر موضع واحد اصلاحطلبان تاکید کرد و گفت: "حال اگر جبهه اصلاحات و جنبش سبز به این نتیجه رسیدند که باید در فرایند انتخابات شرکت کرد، جامعه را باید براین تصمیم قانع کرد."
نوري در خصوص انتخابات با تأكيد چند باره بر كليدواژه "انتخابات آزاد" بيان داشت که "برخورداری از انتخابات سالم، آزاد و رقابتی از حقوق مسلم و خدشه ناپذیر تمام مردم است و با تهدید و حتی وضع قانون این حق را نمی توان محدود و تضییع کرد."
وی ادامه داد: "بخش هایی از جریان و تفکر حاکم با هرگونه فعالیت، عمل سیاسی و حضور موثر اصلاح طلبان و جنبش سبز در هر سطحی مخالف می باشند و فعالیت و حضور جدی اصلاح طلبان در عرصه هایی چون انتخابات را مخل برنامه و استراتژی خود می دانند و به همین دلیل از انفعال اصلاح طلبان استقبال می کنند و ممکن است برای آرامش سیاسی خود این تفکر را تشویق کنند و شرایط را برای هر تلاش و فعالیتی سخت و پر هزینه نمایند."
در همين حال، ساير نيروهاي مرتبط با اصلاحطلبان تندرو نيز اظهارنظرهاي مشابهي نظير آنچه گفته شد، بيان كردهاند. جالب آنكه رسانههاي ضد انقلاب و اپوزيسيون نيز كه تا پيش از اين، تاكتيك تحريم انتخابات را در پيش گرفته بودند، حال به سياست مشابهي نظير اصلاحطلبان تندرو روي آوردهاند.
از اين منظر مي توان به اين موضوع پي برد كه موسوي و كروبي، براي اين افراد تنها ابزاري بودند براي رسيدن به خواستهها و مطامع خود. براي همين هم بود كه در ابتداي انتخابات سال 88 اصلاحطلبان تندرو و برانداز، حاضر به حمايت از موسوي و كروبي نبوده و آنها را انسانهاي سادهلوحي فرض ميكردند كه به درد رياستجمهوري نميخورند. اما آنگاه كه ديدند زمينهها براي پذيرش كانديداتوري خاتمي و امثالهم براي رسيدن به مقاصد خود فراهم نيست، اين دو نفر را وارد ميدان كردند.
در طول سه سال گذشته نيز حصر موسوي و كروبي تنها بهانهاي بود براي اصلاحطلبان كه به خيال خود به نظام فشار وارد كنند. و حالا معلوم شده است كه همهي اينها دروغي بيش نبوده است. آنها حاضرند براي آنكه بار ديگر وارد قدرت شوند، همه كس حتي موسوي و كروبي را قرباني مطامع خود كنند.
بيچاره آن كساني كه به حمايت اين قدرتطلبان و سياستبازان دل بسته و به تعبير ديروز رهبر انقلاب، اسباب سرشكستگي و بدبختي خودشان را نيز در زمين و در ملاءاعلي فراهم كردند.