به گزارش 598، به نقل از پایگاه خبری «دیپلماسی ایرانی»، روزنامه گاردین در مقالهای تحلیلی پیشبینی کرده است که سال 2013 میلادی نیز مانند سال گذشته تحت تاثیر جدال بر سر قدرت و اهداف هستهای خواهد بود و این به معنی ادامه جنجالها بر سر ایران و تداوم درگیریها در خاورمیانه بدون چشماندازی برای صلح است. آنچه در زیرمیخوانید متن این مقاله است که در شماره اول ژانویه این روزنامه انگلیسی به چاپ رسیده است.
شبح درگیری نظامی با ایران که آشوب گستردهتری در خاورمیانه را رقم میزند، در سال 2013 میلادی بزرگتر به نظرمیرسد. اگر گمان میکنید در گذشته نیز چنین شرایطی در خاورمیانه حاکم بوده و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل از سال 2010 ایران را تهدید به اقدام نظامی میکند، باید گفت که در واقع دو تن از فرماندهان ارشد نظامی و روسای سرویسهای جاسوسی نتانیاهو، مانع این اقدام وی شدند.
آنچه 2013 را خطرناکتر میکند، پتانسیل وقوع جنگی است که در مقایسه با دوسال گذشته افزایش یافته است. برنامههای هستهای ایران که در ارتباط با برنامههای موشکی است در دو سال اخیر پیشرفت داشته یا اینکه غرب اینگونه گمان میکند. در اسرائیل نیز دو مقام نظامی و جاسوسی ارشد از سمت خود کنارهگیری کرده و افراد دیگری جایگزین آنها شدهاند.
به نظر میرسد که در این ماه شاهد انتخاب دوباره نتانیاهو، به عنوان نخستوزیر اسرائیل باشیم. در صورتی که وی در انتخابات پیروز شود، انتظار میرود که بار دیگر فشار را بر ایران افزایش دهد. وی احتمالا پیروزی در انتخابات را ضرورتی برای اقدام علیه ایران میداند. در واقع برای نتانیاهو، ایران به یک عقده روانی تبدیل شده است.
در نیمه نخست سال جاری میلادی، دو دور ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به پایان میرسد و حدس زدن اینکه چه کسی جانشین وی میشود، دشوار است. از سویی دیگر چشم انداز انتخابات ژوئن 2013 در ایران و حاشیههای آن نیز مشخص نیست.
این در حالی است که آمریکاییها نیز به سهم خود ار درگیری نظامی مستقیم با ایران در صورتی که بتوانند ، پرهیز میکنند. هرچند که در واشنگتن نیز گروهی هستند که مانند برخی در تهران، رویارویی نهایی بین ایران و آمریکا را میپسندند. از سوی دیگر با وجود اینکه پنتاگون تا کنون فرمان اقدام نظامی علیه ایران را صادر نکرده ، اما این به این معنی نیست که جنگ پنهان علیه ایران، شامل حملههای سایبری، سوء قصدها و فعالیتهای محرمانه متوقف شده است.
این نوع از جنگ متوقف نمیشود، چرا که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا با توجه به تجربه عراق و افغانستان، نمیخواهد خود را در جنگ دیگری در جهان اسلام درگیر کند. همچنین دور دیگری از تماسهای دیپلماتیک با ایران در جریان است. آمریکا رایزنیهای محرمانهای با ایران دارد و اوباما به طور علنی اعلام کرده است که برای گفتوگوی رو در رو با جمهوری اسلامی آمادگی دارد.
ساختار توافق احتمالی با ایران هم اکنون روی میز قرار دارد. ایران باید غنیسازی 20 درصدی را در مقابل تعدیل تحریمها متوقف کند. گفته میشود که احتمالا مذاکرات هستهای با ایران در ماه جاری میلادی از سر گرفته میشود و در صورتی که تهران اجازه بازرسیهای گستردهتر بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی را صادر کند، میتواند به غنیسازی زیر 5 درصد ادامه دهد. اما اسرائیل اعلام کرده در صورتی که تا ماه ژوئن در مورد ایران نتیجهای حاصل نشود، جمهوری اسلامی از خط قرمز مورد ادعای تل آویو در برنامههای هستهای عبور کرده و به توانایی ساخت سلاح هستهای دست مییابد.
یک مشکل بزرگ در روند گفت و گوها این است با توجه به برخی اختلافات در تهران، چه کسی از جانب حکومت سخن میگوید. با توجه به شرایط داخلی ایران، هیچ سیاستمدار ایرانی نمیخواهد مسئول توافق با غرب به نظر برسد و به سوژهای برای انتقادها تبدیل شود.
یک مشکل دیگر، جنگ شهری در سوریه است. کشوری که بشار اسد، رئیس جمهور آن از حمایت همه جانبه ایران برخوردار است. در صورتی که فشار غرب بر اسد، موثر واقع شود، آنگاه تهران یک نگرانی طبیعی خواهد داشت و آن تبدیل شدن ایران به هدف بعدی آمریکا پس از سوریه است. برای ایران با اکثریت جمعیت مسلمان شیعه، از دست دادن سوریه به معنی یک عقبنشینی استراتژیک در جدال منطقهای با کشورهای حامی غرب است. کشورهای عرب مسلمانی مانند مصر و عربستان سعودی که از حمایت آمریکا برخوردارند.
برکناری اسد بر نفوذ ایران در لبنان نیز تاثیرگذار خواهد بود. جایی که گروه حزب الله حمایتهای همه جانبه ایران را دریافت میکند. همچنین خروج اسد از قدرت، پیامدهایی برای روابط ایران و حماس نیز به دنبال دارد.
بنا بر تمامی این دلایل، پیروزی معارضان در سوریه – چیزی که آمریکا، ناتو و روسیه پیش بینی میکنند در سال 2013 اتفاق بیفتد- به منزله ایجاد فرصتهای بسیار خطرناکی در خاورمیانه خواهد بود. از سوی دیگر تهرانمیتواند به جای منتظر ماندن برای اینکه ببیند آمریکا و اسرائیل چه اقدامی انجام میدهند، ابتکار عمل را بر عهده گیرد. به بیان دیگر، پس از سوریه، در صورتی که اسرائیل اقدامی انجام ندهد، احتمالا تندروها در ایران کاری خواهند کرد.
سال جاری میلادی، به طور حتم سال دشواری برای سراسر خاورمیانه خواهد بود. انقلاب مصر اکنون با تحولات بیشماری مواجه شده است و به نظر میرسد که کنار گذاشتن حسنی مبارک از سمت ریاست جمهوری مصر، سادهترین بخش ماجرا بود.
در دیگر کشورهای منطقه مانند اردن نیز شرایط بحرانی است. در بحرین و عربستان سعودی نیز آتش زیر خاکستر است و هر لحظه احتمال شعلهور شدن آن وجود دارد.
عراق پس از اشغال نظامی نیز همچنان با مشکلات خود دست و پنجه نرم میکند. افغاسنان 2013 نیز بیشتر دردسرساز خواهد بود، چرا که موعد نهایی خروج نیروهای خارجی از این کشور، 2014 اعلام شده است. همه این موضوعات، عواملی هستند که ایران را احاطه کردهاند. کشوری که میتواند در سال جاری چالشهای جدی برای غرب ایجاد کند.