کد خبر: ۱۰۳۷۵۳
زمان انتشار: ۱۸:۲۲     ۱۰ دی ۱۳۹۱
گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمين رئيسي در خصوص فتنه ۸۸/

حجت الاسلام رئيسي گفت: مهدي هاشمي 81 روز بازداشت بود و در اين مدت هم تحقيقاتي از ايشان صورت گرفت و قرار مجرميت هم برايش صادر شد و قاضي قرار وثيقه‌اي را كه متناسب با جرمش باشد، صادر كرد و چون وثيقه توديع شد، ايشان آزاد شد، ولي نكته مهم، مسئله رسيدگي به پرونده است. مردم عزيز ما بدانند كه رسيدگي به اين پرونده هرگز متوقف نخواهد شد.

يكي از بزرگ‌ترين پروژه‌هاي دشمن عليه انقلاب ما فتنه 88 بود. در آن دوران سؤالات بسياري مطرح شدند كه به برخي از آنها پاسخ داده شد، اما بعضي‌ها هم بي‌پاسخ ماندند. يكي از سؤالات كه برخي بازداشت شدگان فتنه هم همان زمان مطرح مي‌كردند، اين است كه نظام مي‌خواهد ما را متهم كند كه ما براي توطئه در انتخابات و طرح ادعاي تقلب از قبل برنامه داشتيم، درحالي كه خودشان طرح‌ريزي داشتند و احكام بازداشت ما از قبل انتخابات صادر شده بود. در باره اين ادعا و روند صدور احكام با اين حجم توضيح بفرماييد.

 
ضمن گراميداشت 9 دي، قيام بصيرت و ميثاق با ولايت كه روزي بسيار به ياد ماندني است و جا دارد ملت عزيز ما و صاحبان قلم و نخبگان نگاهي دقيق به آنچه واقع شد، بيندازند كه بعد از انتخابات بسيار باشكوه در سال 88 و شركت بسيار گسترده مردم ـ‌بيش از 40 ميليون‌ـ در انتخابات، يك حضور بسيار بامعنا و با پيام كه نشان‌دهنده وحدت ملي و نيز امنيت ملي بود و هم احساس مسئوليت مردم نسبت به اين نظام بود. حادثه‌اي كه در انتخابات رياست جمهوري سال 88 اتفاق افتاد، مي‌توانست منشأ بسياري از تحولات در ايران اسلامي و منطقه باشد، چون اقتدار در كشور ما اولاً در پرتو اعتقاد به خداست و ثانياً در پرتو حضور با بصيرت مردم در صحنه است، يعني مؤلفه قدرت در نظام ما، مردم متدين‌اند.
 
بعد از انتخابات 88 يكباره با حادثه بسيار قابل توجه روبه‌رو شديم كه هرگز مسبوق به سابقه نبود. از يك طرف در داخل به‌رغم اين‌كه انتخابات ما در قانون اساسي و قوانين موضوعه، ساز وكارهاي مصرّحي دارد، مجريان و ناظراني تعريف شده‌اند و ما تجربه برگزاري بيش از 30 انتخابات ـ‌يعني هر سال يك انتخابات‌ـ‌ را در كشور داريم و گاهي انتخاباتي برگزار شده كه يك جناح در كشور بوده، يعني جناحي حاكم بوده، اما جناحي كه از صندوق درآمده، جناح مقابل بوده است و ما اين را در اين 30 سال تجربه كرده‌ايم و اگر اصطلاح درستي باشد، گاهي برگزاري انتخابات دست چپ‌ها بوده، ولي آنچه از صندوق درآمده، خلاف انتظار آنها بوده؛ برعكس هم بوده است، يعني راست‌ها حاكم بوده‌اند، ولي عكس آنها از صندوق درآمده است. يعني اين جهت كه انتخابات ما ساز وكارهاي اطمينان‌بخشي دارد و در اين سال‌ها براي مردم اطمينان به وجود آورده و درست است كه مجريان و ناظران از سازمان‌هاي خاصي هستند، ولي عموماً خود مردم هستند كه انتخابات را برگزار مي‌كنند. در چنين وضعيتي ناگهان حركتي در داخل به عنوان اعتراض به انتخابات اتفاق افتاد. اين اعتراض مي‌توانست يك اعتراض قانونمند و از روش‌هاي قانوني انجام شود، اما شكل آن از اعتراض قانونمند تجاوز كرد و با نوعي راهپيمايي، شعارها، برخوردها و اقدامات غيرقانوني همراه شد.
 
در اينجا سه جريان قابل مشاهده هستند؛ يكي دشمني كه از اين حضور 40 ميليوني و با معناي مردم در صحنه ناراحت بود و دشمني خود را بيش از 30 سال است كه با انقلاب اسلامي ادامه داده است. از دشمن در جايگاه دشمني‌اش گله‌اي نيست، چون اسمش رويش است، ولي اين بار احساس دشمن اين بود كه در داخل جاي پايي پيدا كرده است. تفاوتش با فتنه‌هاي قبل و توطئه‌هاي گذشته اين بود كه تصور دشمن اين بود كه جاي پايي پيدا كرده است.
 
در اينجا مي‌خواهم به سه لايه اشاره كنم: يكي كساني هستند كه در سلامت انتخابات ايجاد ترديد كردند يا ترديدكنندگان در اصل انتخابات بودند. دسته دوم كساني بودند كه شعار تقلب مي‌دادند و اعلام كردند كه در انتخابات تقلب شده است. جريان سوم هم جريان دشمن است. در واقع مي‌توان گفت كه دشمن سوار بر موج اعلام تقلب در انتخابات شد و تقلب هم سوار بر موج ترديد در انتخابات شد، يعني هر كدام از اينها زمينه‌ساز ديگري شده‌اند، به‌نحوي كه وقتي از بعضي از افراد كه تقلب را القا كرده بودند سؤال مي‌كرديم، مي‌گفتند: «ما نمي‌گوييم تقلب شده، ولي در هر صورت اين نتيجه، نتيجه‌اي است كه در صحت و سلامت آن ترديد داريم». اينها مرددين در انتخابات بودند. يك عده هم داعيه دار بودند كه تقلب شده است و محكم هم روي اين حرفشان مي‌ايستند. دشمن هم سوار بر موج تقلب شد. دليلش هم اين است كه آنهايي كه آغاز كردند، كار از دستشان بيرون رفت و خواه ناخواه تبديل به ابزار دشمن شدند. آنها خواسته يا ناخواسته در جهتي كه دشمن حركت مي‌كرد، حركت كردند، لذا بعد هم كه نگاه مي‌كنيم، انتخابات مسئله دست چندم و از دستور كار خارج شد و مسائل ديگري در دستور كار قرار گرفتند. اهانت‌هاي بسياري به ارزش‌هاي انقلاب اسلامي و مقدسات مردم شد كه اوج آن، اهانت به عاشوراي حسيني بود.
 
مردم در 19 دي سال 56 هنگامي كه احساس كردند به امام اهانت شده است، به ميدان آمدند و 19 دي را يك حركت تاريخي و ماندگار كردند. به نظر من در اينجا هم مي‌توانيم شباهت‌هاي بسياري را بين 9 دي 88 و 19 دي 56 بيابيم. ابتدا اين‌كه به عاشورا و ولايت‌ اهانت شده بود و ميثاق مردم با ولايت از جانب دشمن مورد تهديد قرار گرفت و وقتي بود كه مردم بايد اين ميثاق و پيوند را مستحكم مي‌كردند و لذا حضور بسيار خودجوش، مردمي، انقلابي با محوريت جريان ولايت و ميثاق ولايت شكل گرفت. اين حضور، حضوري پرمعنا و نشانه احساس مسئوليت مردم، حاكميت روح ديانت و دينمداري مردم بود. دشمن هم كاملاً اعتراف كرد كه مردم پاي انقلاب و ولايت و ارزش‌هايشان ايستاده‌اند و با اين انقلاب نمي‌شود بازي كرد.
 
نكته حائز اهميت در اينجا مسئله فتنه است. اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايند فتنه دو عامل اساسي دارد. يكي اَهواء تُتَّبع و ديگري احكامٌ تبتدع. يكي هواهاي نفساني، جاه‌طلبي و مقام‌خواهي و ديگري بدعت‌هايي است كه در دين گذاشته مي‌شود. اينها عامل فتنه‌ها هستند. دشمن در فضاي غبارآلوده موفق مي‌شود.
 
رهبري بارها فرمودند خطتان را با دشمن روشن كنيد. مرزها بايد روشن شوند. اگر كسي مي‌گويد من به نحوه برگزاري يا نتايج انتخابات اعتراض دارم، بايد بگويد من با امريكا، انگليس، اسرائيل و نظام سلطه در اين سخن هماهنگ نيستم. آنها دشمن انقلاب اسلامي و همه انتخابات‌ها و مردم ايران هستند، ولي من خواست خودم را مي‌گويم. آقا بارها فرمودند خطتان را با امريكا مشخص كنيد، چون الان افرادي كه در داخل‌اند، ولو دارند درباره انتخابات حرف مي‌زنند، ولي حرفي را مي‌زنند كه خواست دشمن است و آهنگ او را دنبال مي‌كنند و اين بسيار خطرناك است. مرزها و خط‌ها را مشخص كردن، از نكات مورد تأكيد رهبري بود. دشمن از فضاي شفاف مي‌ترسد و از فضاي غبارآلود استقبال مي‌كند. فتنه هم فضا را غبارآلود مي‌كند. براي آنهايي كه اهل شناخت‌اند، طبيعتاً مشكلي پيش نمي‌آيد، ولي ديگران دچار اشتباه مي‌شوند.
 
خصوصاً بعد از فرمايش‌هاي رهبر انقلاب در نماز جمعه براي هركس كه روشن نبود، روشن شد كه امروز ديگر مسئله انتخابات نيست، بلكه دشمنان غدّار ما دندان‌ها را تيز كرده و آماده شده‌اند تا جاي پايي پيدا و مثل گرگ‌هاي گرسنه حمله كنند. به‌رغم اخطارهاي مكرر رهبري و روشن شدن هر چه بيشتر فضا كه امروز چرا سفارت‌هاي اروپايي اعلام مي‌كنند هر كسي كه مي‌خواهد بيايد و به سفارت‌هاي ما پناهنده شود، سران كفر مي‌آيند و در منظر تمام مردم جهان مي‌گويند كه ما از اين جريان هم حمايت تبليغاتي مي‌كنيم و هم حمايت معنوي و اگر لازم باشد حمايت مادي مي‌كنيم. معلوم مي‌شود كه دشمن به صحنه آمده است. آنهايي كه اهل بصيرت‌اند بايد بدانند وقتي دشمن وارد صحنه مي‌شود، بايد كاري كنند كه دشمن نااميد شود، اما متأسفانه در حركت‌هايي كه بعد از اتمام حجت رهبر انقلاب صورت گرفتند، شاهد بوديم كه ناامني‌هايي ايجاد كردند. به بعضي از مراكز بسيج، نيروي انتظامي، مأمورين و مراكز مختلف حمله كردند و به افرادي آسيب زدند، به اموال عمومي و اموال مردم خسارت‌هايي را وارد كردند. در اينجا ديگر كاملاً معلوم بود كه هم نوع شعارها، هم نوع حركات، نشانه ناامني كامل و گوش به خواست دشمن دادن است، به نحوي كه در بعضي از راديو و تلويزيون‌هاي بيگانه، انسان كاملاً مشاهده مي‌كرد كه برخي از فراخوان‌ها به دعوت آنها انجام مي‌شد و مسئله كاملاً خواست خارجي‌ها و حضور براي اجابت دعوت آنها بود، نوع شعارها و پوسترها را خود آنها قبلاً در سايت‌هايشان مي‌دادند و تنظيم مي‌كردند و كاملاً معلوم بود كه اين كار كاملاً خواست دشمنان انقلاب اسلامي بود، يعني نوع پوستر، نوع شعار و نوع حضور و اين‌كه كجا حضور يابند، از آن سو خط داده مي‌شد و نظام نمي‌توانست در برابر اين قضيه ساكت بماند.
 
تمام گروه‌هاي ضد انقلاب هم در صحنه آمدند. جريان منافقين، بهايي‌ها، سلطنت‌طلب‌ها و بعضي از افراد آسيب‌ديده از انقلاب اسلامي آمدند. انقلاب اسلامي، انقلابي است اساسي و عميق و لذا در اين ميان عده‌اي احساس مي‌كنند كه ضررهايي متوجه آنها شده است. بعضي از خانواده‌هاي معدومين آمدند. عرصه‌اي كه در عاشورا شاهد بوديم كه بعد به 9 دي انجاميد، حضور در قضيه عاشورا، نوع دستگيري‌ها و افرادي كه حاضر شده بودند و آمدند و به پرچم حضرت اباالفضل(ع) اهانت كردند و عاشورا را مورد هتك قرار دادند. در ميان افرادي كه در اين عرصه حضور پيدا مي‌كنند، افراد عاشورايي و دلداده به انقلاب را نمي‌بينيد. يعني يك مشت افراد ضد انقلاب، شرور و درس گرفته از خارجي‌ها به صحنه آمدند و به عزاداران امام‌حسين(ع) حمله كردند و عاشورا را مورد هتك قرار دادند و اين قضيه‌اي نيست كه بشود از آن گذشت. نوع افرادي هم كه دستگير شدند، بعضاً از منافقين، سلطنت‌طلب‌ها و بهايي‌ها بودند.
 
دستگاه قضايي به حسب وظيفه‌اي كه به عهده دارد، وارد ميدان شد و اين پرونده‌ها را از ابتدا رسيدگي كرد و هركس به ميزان جرم ارتكابي‌اش محاكمه شد و به اين ترتيب، افرادي محاكمه شدند و پرونده‌شان رسيدگي شد. واقع قضيه اين است كه در فتنه 88 عده‌اي ظلم بسيار بزرگي به انقلاب، نظام و مردم كردند.
 
سخن در اين نيست كه عده‌اي فرد منتخب را قبول نداشته باشند. در همه انتخابات‌ها عده‌اي منتخب يا منتخبين را قبول ندارند و اين اساساً جنس انتخابات است. يعني اقتضاي انتخابات اين است كه عده‌اي منتخب يا منتخبين را قبول نداشته باشند. ما در ادوار مختلف انتخابات رياست جمهوري هم داشته‌ايم كه بعضي از كانديداها را بعضي‌ها قبول نداشتند. قبول نداشتن فرد منتخب هيچ اشكال و مانعي ندارد. اين يك امر طبيعي است، ولي چرا انتخاب و اصل نظام را زير سؤال بردند؟ اين به هيچ عنوان قابل توجيه نيست.
 
كاري كه مقام معظم رهبري در اين بين انجام دادند، يك دفاع جانانه و ايستادگي و مقاومت و حمايت از جمهوريت نظام و رأي مردم بود. يعني آقا براي اين‌كه رأي مردم مخدوش نشود در ميدان بودند، نه براي اين‌كه منتخب كيست. منتخب هر كسي كه مي‌خواهد باشد. بايد ابعاد اين دفاع تبيين شود كه آقا براي دفاع از رأي مردم به ميدان آمدند. دفاع از آن اكثريتي كه آمدند و رأي دادند. اين‌كه چه كسي منتخب است، بحث دوم است. بحث اين است كه مردم يك انتخاباتي برگزار كرده‌اند.
 
مسئله دوم هم اينكه سلامت انتخابات نبايد مخدوش شود. اين انتخاباتي است كه براي مردم اطمينان‌بخش است. اين انتخاباتي است كه 30 دوره است كه دارد برگزار مي‌شود و همه هم مي‌بينند كه مسئولانشان براي حفظ سلامت انتخابات تلاش مي‌كنند.
 
دشمن دقيقاً در جهت سلب اعتماد مردم از نظام حركت مي‌كند. حركت مردم در 9 دي از اين جهت بود كه اعلام كنند ما به رهبري، به نظام و به اين ساز وكار اعتماد داريم. دشمن دقيقاً اين اعتماد را هدف قرار داده بود. تمام هدف دشمن اين بود كه مردم را به نظام بي‌اعتماد كند و پيام 9 دي اين بود كه مردم بگويند ما به نظاممان اعتماد داريم. دشمن دنبال اين بود كه بدترين اهانت‌ها به مقدسات را در هر كوي و برزني باب كند، اما مردم اعلام كردند كه ما همچنان با جان و دل و از بن دندان به رهبري و ولايت و نظام اعتقاد داريم و ساز وكارها هم از نظر ما اطمينان‌بخش هستند.
 
به نظر من فتنه 88 دو چهره دارد. يك چهره آن بسيار تأسف‌آور است كه چرا عده‌اي حقيقت قضيه را نديدند. اگر با منتخب هم حرف داشتند و او مورد تأييدشان نبود، اما آمدند و اصل انتخابات را مورد ترديد قرار دادند و زمينه‌اي را ايجاد كردند كه گروه‌هايي كه دم از تقلب مي‌زنند، بتوانند در كارشان موفق شوند و اين زمينه براي طمع دشمن و نظام و انقلاب ايجاد شود.
 
واقعاً جاي تأسف دارد، لذا آقا در همان موقع مطلبي را فرمودند و آن «فهم شجاعانه موضوع» بود، يعني بايد حقيقت موضوع فهميده شود كه ديگر بحث فرد نيست، بلكه بحث يك انتخابات است. بحث يك حضور است، بحث طمع كردن دشمن است. بايد كاري كرد كه دشمن طمع نكند و بايد مانع از طمع دشمن شد. بحث اين است كه دشمن نبايد احساس كند كه بعد از 33 سال در انقلاب اسلامي جاي پا پيدا كرده است، آن هم از كساني كه هرگز انتظار چنين مواضعي از جانب آنها نمي‌رفت و بسيار دور از نظر بود كه آنها به ميدان بيايند و اين كارها را بكنند.
 
اين اتفاق افتاد و اين صفحه تاريك و سياهي است كه دشمن مي‌آيد تا دشمني خود را انجام بدهد و بعد از 33 سال اعتماد مردم را هدف بگيرد و زمينه‌هاي يك جنگ نرم را فراهم سازد.
 
در همان زمان بحث انقلاب مخملي مطرح شد. دشمن به دنبال اين بود كه با چنين حركت‌هايي به اهدافش برسد، اما جا را اشتباه گرفته بود. هدف دشمن اين بود، اما در تشخيص اشتباه داشت، چون فكر مي‌كرد ايران هم مثل كشورهاي ديگر است. دشمن ايمان، باور، اعتقادات، تقواي مردم و دلدادگي آنها به ولايت و ميثاق ولايت را نمي‌دانست و تجربه نكرده بود. تصور مي‌كرد انقلاب چيزي است كه ضد انقلاب دارد در خارج از كشور تبليغ مي‌كند و مردم هم همان چيزي هستند كه آنها دارند معرفي مي‌كنند، غافل از اين‌كه مردم همان كساني‌اند كه آمدند و در خيابان انقلاب اعلام موضع كردند.
 
جريان فتنه يك جلوه و يك صفحه نوراني دارد و آن جلوه بصيرت مردم در روز 9 دي است، جلوه پايداري مردم در جهت حفظ نظام و ايستادگي پاي نظام و ارزش‌هاي ديني است، جلوه حضور بسيجي‌ها، حزب‌اللهي‌ها، زن و مرد و دختر و پسر و همه اقشار مردم در 9 دي و حركتي مردمي و كاملاً خودجوش بود.
 
در راهپيمايي 22 بهمن يك برنامه‌ريزي دقيق چند ماهه مي‌شود. در 14 خرداد و بقيه حضورهاي مردمي هم همين‌طور، ولي در اين مراسم دو عكس بيشتر نمي‌ديديد و اين خيلي عجيب بود. حركتي بود كه شعارهايش را هم خود مردم انتخاب كرده بودند. فقط عكس امام (ره) بود و عكس مقام معظم رهبري. اين نكته مهمي است. مردم خودشان گفتند كه ما فقط براي ميثاق با ولايت آمده‌ايم، لذا در 9 دي همه كساني كه به هر چهار كانديدا رأي داده بودند، حضور پيدا كرده بودند. اين‌طور نبود كه فقط طرفداران يك كانديدا آمده باشند. بسياري از كساني كه به كانديداهاي مختلف رأي داده بودند، در روز 9 دي احساس كردند انقلابشان به خطر افتاده است. قضيه از انتخابات شروع شد، ولي الان ديگر بحث از اصل انقلاب و اصل ولايت است.
 
به نظر من ابعاد اين قضيه بايد كاملاً روشن شود. اولاً وقت‌شناسي مردم، دشمن‌شناسي و دوست‌شناسي مردم و شناخت و معرفت مردم كه در اين عرصه نكته بسيار مهمي است، يعني مردم كاملاً متوجه شدند كه قضيه زير سر دشمن است و دشمن را بايد نااميد كرد و هركسي هر اعتراضي دارد، مي‌آيد و مي‌گويد و در جاي خودش رسيدگي مي‌شود.
 
از بحث مستوفاي شما متشكريم و تقريباً به بسياري از سؤالاتي كه ما در بخش دوم قصد طرح داشتيم، پاسخ داديد. قوه قضائيه چقدر براي مواجهه با اين فتنه آمادگي داشت و سير رسيدگي به اين حجم زياد از پرونده‌ها چگونه بود؟
 
براي مواجهه با فتنه 88 و حركتي كه دشمنان انقلاب اسلامي كردند، نه نيروي انتظامي، نه قوه قضائيه و نه دستگاه‌هاي امنيتي ما آمادگي كافي نداشتند، چون انتظار نداشتند كه بعد از انتخابات به اين خوبي، چنين قضيه‌اي پيش بيايد. البته توانايي بالقوه‌اي بود كه بعد هم اتفاق افتاد و آمادگي در تمام بخش‌ها پيدا شد. به همين دليل هم ضمن برخورد با فتنه، اتفاقات ناخوشايندي هم پيش آمد و افرادي هم در اين برخوردها آسيب ديدند و تخلفاتي هم انجام شد و افرادي، جرائمي را هم مرتكب شدند كه هم مقام معظم رهبري فرمودند و هم دستگاه قضايي قاطعانه به آن تخلفات رسيدگي كرد، مثل مسئله كهريزك يا حمله به بعضي از ساختمان‌ها و تخلفاتي كه صورت گرفت و تمام اين پرونده‌ها در سازمان قضايي نيروهاي مسلح رسيدگي شدند. ظلم‌هايي هم كه براي برخورد با آن ظلم بزرگ انجام شده بودند، مورد رسيدگي قرار گرفتند و نتايج آنها اعلام هم شد.
 
تشخيص علني بودن يا نبودن دادگاه‌ها به عهده قاضي پرونده‌ها بود يا در مجموع، رأس قوه قضائيه تصميم مي‌گرفت؟ چون تا مقطعي دادگاه‌ها علني بودند، اما بعد به شكل ديگري عمل شد.
 
هم به پرونده‌هاي مربوط به فتنه و اخلال‌كنندگان در امنيت كشور رسيدگي شد و هم از آن طرف احياناً اگر تخلفاتي انجام شدند و افراد جرائمي مرتكب شده بودند، به آنها رسيدگي شد.
 
مثل حمله به كوي سبحان.
 
بله، كهريزك، كوي سبحان و جاهاي ديگر رسيدگي شد و قوه قضائيه هم نتايج را اعلام كرد. اما علني بودن دادگاه با نظر رئيس دادگاه است. او تا يك جاهايي معتقد است كه دادگاه بايد علني باشد و از يك جا به بعد نظرش اين نيست. در قانون آمده است كه دادگاه‌ها علني هستند، مگر اين‌كه موضوع امنيتي باشد يا موضوعي اخلاقي كه عفت عمومي را جريحه‌دار كند. مشكل ما دادگاه علني نيست، چون قانون مشخص كرده است و هر جور كه رئيس دادگاه تعيين كند، تصميم گرفته مي‌شود. اين دادگاه‌ها هم بخشي علني بودند و بخشي را غيرعلني برگزار كردند، يعني به پرونده همه فتنه‌گران به شكل علني رسيدگي نشد.
 
هيئت نظارت بر رسيدگي پرونده‌هاي بعد از انتخابات با حكم رئيس قوه قضائيه در تاريخ هفت شهريور 88 تشكيل شد و جنابعالي هم يكي از سه عضو آن بوديد. اين هيئت به چه اقتضائي تشكيل شد؟ مگر پرونده‌ها مسير عادي‌شان را طي نمي‌كردند و استقلال رأي در صدور احكام نبود؟ دقيقاً كار اين هيئت چه بود؟
 
كار اين هيئت پيگيري پرونده‌ها از دو جنبه بود؛ يكي اين‌كه سريع رسيدگي شود و پرونده‌ها نمانند، چون زماني كه حادثه‌اي داريم و دستگيري‌ها زيادند ـ‌در راهپيمايي‌ها گاهي چند صد نفر دستگير مي‌شدندـ به علت مشغله همكارانمان گاهي رسيدگي به پرونده‌ها با تأخير انجام مي‌شد و اين تأخير اصلاً درست نبود.
 
يعني تشكيل اين هيئت جزو تدابير ويژه قوه قضائيه براي تسريع در رسيدگي به پرونده‌ها بود؟
 
بله، بايد سريع به پرونده‌ها رسيدگي مي‌شد. اگر به حكم همان هيئت هم دقت كرده باشيد، مسئوليت هيئت سه نفره يعني جناب آقاي محسني‌اژه‌اي، جناب آقاي خلفي و بنده عبارت بود از اين‌كه پيگيري كنيم كه اين پرونده‌ها با مشكل مواجه نشوند. بعد از قضيه كهريزك بايد دستگيرشدگان در جاهايي نگهداري مي‌شدند كه هم به پرونده‌هاي آنها رسيدگي مي‌شد و مشكلاتي از قبيل كهريزك پيش نيايد. اين نظارت را هم دادستان محترم و هم رؤساي دادگاه‌ها بپذيرند و بدانند كه هيئتي مسئول رسيدگي به پرونده‌هاي مذكور ـ‌هم به لحاظ دقت در رسيدگي و هم سرعت‌ـ هستند. هر دو جهت مورد تأكيد بود و بايد پيگيري مي‌شد.
 
حوادث يكي پس از ديگري واقع مي‌شدند و گاهي در طول هفته دو بار حوادثي روي مي‌دادند كه امنيت كشور را مخدوش مي‌كردند و پرونده‌هاي متعددي تشكيل مي‌شدند كه برخي از آنها مستلزم پيگيري‌هاي امنيتي بودند و بايد بين دستگاه‌هاي قضايي و امنيتي هماهنگي ايجاد مي‌شد تا مدارك و اسناد زودتر جمع‌آوري و رسيدگي شود. در تمام اين پرونده‌ها قضات ما استقلال رأي و نظر داشتند. كار اين هيئت فقط پيگيري براي متوقف نشدن كار بود.
 
شما در قالب اين هيئت دو ديدار با آقاي كروبي داشتيد تا به ادعاهاي ايشان در مورد زندان‌ها رسيدگي شود.
 
ايشان به رياست قوه قضائيه، حضرت آيت‌‌الله لاريجاني نامه‌اي نوشت و ادعاهايي كرده بودند. آقاي لاريجاني نامه را به اين هيئت ارجاع دادند.
 
بعد از اين‌كه نامه‌اي به آقاي هاشمي نوشتند، نامه‌اي هم به آقاي لاريجاني نوشتند؟
 
بله، و رئيس قوه قضائيه نامه را به هيئت سه نفره ارجاع دادند و فرمودند رسيدگي شود. ما چند جلسه با آقاي كروبي داشتيم و تمام حرف‌هاي ايشان را شنيديم، مستندات ايشان را پيگيري كرديم و بعد از پيگيري به نتيجه رسيديم كه چون ايشان نامه‌شان را علني كرده‌اند، ما هم گزارشمان را علني كنيم و مردم در جريان نحوه پيگيري ما به شكل دقيق قرار بگيرند و مورد به مورد و هر فردي را كه ايشان نام بردند، كاملاً پيگيري و نتايج را به مردم اعلام كرديم. نتايج بررسي‌ها نشان داد كه ادعاهاي آقاي كروبي مقرون به واقع نبود، بلكه همان جوسازي‌ها و فضاسازي‌هايي بود كه ديگران كرده بودند و متأسفانه براي ايشان مسئله‌اي را كه واقعي نبود، باور ايجاد كردند كه بعداً معلوم شد غلط بوده است.
 
درخصوص پرونده‌ها آنچه كه علني شد، همين گزارش تفصيلي در باره ادعاهاي آقاي كروبي بود. آيا غير از آن به صورت ويژه، پرونده‌هايي بود كه بررسي كنيد؟
 
ما جلسات متعددي در مورد تحقيق و پيگيري سريع اين پرونده‌ها از جمله پرونده كهريزك يا پرونده ساختماني كه شكايت شده بود مورد حمله قرار گرفته بود با دوستانمان در سازمان قضايي نيروهاي مسلح داشتيم. ما هم به پرونده‌هاي دادگاه‌هاي انقلاب رسيدگي مي‌كرديم و هم به پرونده‌هايي كه در سازمان قضايي نيروهاي مسلح بود. در جلسات مكرر متعددي كه با دوستان دست‌اندركار داشتيم، تمام تأكيد ما اين بود كه سريعاً به پرونده‌ها رسيدگي شود. حتي هنگامي كه زمان گذشت و برخي از اينها با احكامي كه برايشان صادر شد، برايشان تنبّه حاصل شد و اظهار ندامت كردند، باز در همين جلسه مورد بررسي قرار گرفت و پيشنهاد عفو برايشان شد. يعني فقط پرونده‌هايشان پيگيري نشد، بلكه عفوهايشان هم مورد بررسي و پيگيري قرار گرفتند.
 
برخي از چه افرادي؟
 
برخي از افرادي كه در جريان فتنه دستگير شده، به پرونده‌هايشان رسيدگي شده بود و در دادگاه حكم محكوميت داشتند و مدتي از محكوميتشان را سپري كرده بودند و اظهار ندامت و پشيماني مي‌كردند و مسئولان مربوطه هم تصديق مي‌كردند كه زندان در روحيه اينها تأثير گذاشته است و مي‌توانند مشمول عفو شوند. وقتي براي اين هيئت احراز شد كه مي‌توانند مورد عفو قرار بگيرند، از طريق رياست محترم قوه قضائيه و نهايتاً از مقام معظم رهبري براي آنها درخواست عفو شد.
 
به كهريزك اشاره كرديد كه همان موقع سازمان قضايي نيروهاي مسلح اطلاعيه‌اي داد و جزئياتي را از سير رسيدگي بيان كرد. نكته‌اي كه هست اين است كه سه سال و خرده‌اي از اين جريان مي‌گذرد، تكليف بعضي از افراد هنوز مشخص نيست و قوه قضائيه هم جواب روشني نداده كه آيا فلان فرد بالاخره مجرم است يا نيست، اگر هست رسيدگي شود و متناسب جرمش، مجازات تعيين شود يا اگر نيست، از آنها رفع اتهام شود، چون شما فرموديد در مورد كهريزك تحقيقاتي داشتيد، چرا اين تأخير رخ داده است؟ فكر نمي‌كنيد بر روي اعتماد مردم هم تأثير منفي مي‌گذارد؟
 
رسيدگي‌هايي كه تا به حال شده، بسيار شفاف بوده‌اند و مردم در جريان قرار گرفته‌اند. اگر كسي اتهام داشته مورد رسيدگي قرار گرفته، محاكمه شده، بعضاً احكامشان اعلام شده است، چه نسبت به تخلفات و جرائمي كه افراد مرتكب شده‌اند، چه نسبت به آنهايي كه در فتنه شركت داشتند، دقيقاً مشخص هستند و الان امر نامشخصي وجود ندارد.  اگر نظر شما افرادي است كه هنوز به پرونده‌هايشان رسيدگي نشده، به دليل آن است كه پرونده هنوز مفتوح است و اعلام هم شده و در حال رسيدگي است، به دليل اين‌كه احياناً تحقيقات كامل نشده‌اند يا پيگيري‌هايي در حال انجام است، والا هم به پرونده‌ها رسيدگي و هم احكام قطعي براي آنها صادر شده است، يعني الان پرونده نامشخص نداريم.
 
رسيدگي به پرونده عوامل فتنه خيلي سريع بوده كه درستش هم همين است، اما برخي اين شبهه را مطرح مي‌كنند كه به عنوان نمونه چرا دستگاه قضايي با همان سرعت به اتهامات عوامل خود رسيدگي نمي‌كند؟ مشخصاً منظورم درباره دادستان سابق تهران و دو تن ديگر از افراد است. شايد اين اطاله دادرسي موجب تضييع حقوق خود اين افراد هم بشود، يعني بيش از سه سال است كه در معرض يك اتهام اثبات نشده قرار دارند.
 
به پرونده آنها هم رسيدگي مي‌شود.
 
منظورم طولاني شدن زمان رسيدگي و اعلام نتيجه است.
 
فرآيندي داشت، يك قراري در يكي از شعبات صادر شده بود و در مراحل بالاتر مورد نقض قرار گرفت و سير قضايي يك مقدار كار را طولاني كرده است، ولي الان پرونده در هر زمان كه به نتيجه برسد، فرق نمي‌كند كه چه افرادي متهم باشند، هر كسي و در هر سمتي باشد، نتيجه اعلام خواهد شد. مقام معظم رهبري در اوج قضيه فتنه تأكيد مي‌فرمودند مبادا به احدي ظلم شود. اين خيلي مهم است. يعني حتي نسبت به كساني كه در رأس فتنه‌گران بودند، هميشه تأكيد حضرت آقا اين بود كه اگر مطلبي گفته مي‌شود مبادا از حد تجاوز و به يك ظلم تبديل شود. ما بايد به اصل اتهام رسيدگي كنيم و نبايد به بيشتر از آن بپردازيم، يعني اگر حرفي را بزنيم كه شايسته نباشد ظلم است، اگر كار نامتناسبي بكنيم، ظلم است، لذا تأكيد هميشگي ايشان اين بود كه در برخورد با فتنه كه جرم و ظلم بسيار بزرگي هم بود، نبايد با ظلم رسيدگي شود و هيچ‌كس در هيچ‌يك از جايگاه‌هاي قضايي، امنيتي و انتظامي حق ندارد به كسي ظلم كند. حتي در مقام بيان، يعني اصحاب رسانه و مطبوعات و صدا و سيما نبايد در بيان مسئله از حدود، به نحوي كه ظلم شود، تجاوز كنند، چون نظام ما بايد مبتني بر عدل حركت كند و نبايد خداي نكرده ظلمي بشود، لذا بناي دستگاه قضايي اين بوده كه هركس در هر مقامي در اين قضيه مرتكب جرمي شده است، كار به مقامش نداشته باشيم و بايد حتماً پرونده‌اش رسيدگي شود و داعيه دستگاه قضائي هم تا الان همين بوده است.
 
پرونده‌هاي بعد از انتخابات بعضاً هنوز ادامه دارند، آيا كار هيئت سه نفره هم ادامه دارد يا متوقف شد؟
 
به پرونده مربوط به افرادي كه با كهريزك در ارتباط بودند رسيدگي شد و احكام صادر شدند. چند نفر از قضات هم كه تعليق شدند، پرونده‌هايشان در حال رسيدگي است. نتيجه آن پرونده هم به محض اين‌كه رسيدگي‌اش تمام شد، به مردم اعلام مي‌شود.
 
پرونده‌هاي ديگر چطور، مثلاً آقاي مهدي هاشمي به تهران آمده و مرتبط با آن داستان، احتمالاً اتهاماتي به ايشان وارد است، آيا هيئت سه نفره مثلاً به اين پرونده نيز ورود مي‌كند؟
 
هيئت سه نفره همچنان جلساتش را دارد و به اقتضاي مورد تشكيل مي‌شود. در آن زمان شايد روزي يك بار جلسه داشتيم، ولي الان ماهي يك بار يا هفته‌اي يك بار و به خاطر يك موضوع خاص. مثلاً پرونده مهدي هاشمي مورد رسيدگي قرار گرفت و الان هم قرار مجرميت صادر شده است و قريباً هم كيفرخواست آن صادر و در دادگاه رسيدگي مي‌شود.
 
نكته‌اي كه در ذهن بعضي‌ها هست اين است كه خيلي از متهمين بعد از انتخابات كه همان روز يا بعداً دستگير شدند آزاد نشدند و زنداني بودند تا احكامشان صادر شد و بعضاً هنوز دارند ادامه مجازاتشان را تحمل مي‌كنند. اما در خصوص آقاي مهدي هاشمي اين اتفاق نيفتاد، ايشان با وثيقه تا زمان دادگاه آزاد شد. آيا تبعيضي در مواجهه با افراد مختلف وجود دارد؟
 
آقاي محسني‌اژه‌اي سخنگوي قوه محترم قضائيه چند روز پيش به برخي از اين شبهات پاسخ‌هاي لازم را دادند كه در اين رسيدگي چگونه عمل شده است. در قوه قضائيه اين اراده وجود دارد كه اين پرونده حتماً در دادگاه رسيدگي شود. تمام موارد اتهامي ايشان در قرار مجرميت قطعي شده است و در كيفرخواست خواهد آمد و دقيقاً رسيدگي خواهد شد و نتيجه قضيه هم حتماً به اطلاع مردم خواهد رسيد.
 
پس اين‌كه مي‌گويند آزادي ايشان با فشار بوده است، صحت ندارد؟
 
مهدي هاشمي 81 روز بازداشت بود و در اين مدت هم تحقيقاتي از ايشان صورت گرفت و قرار مجرميت هم برايش صادر شد و قاضي قرار وثيقه‌اي را كه متناسب با جرمش باشد، صادر كرد و چون وثيقه توديع شد، ايشان آزاد شد، ولي نكته مهم، مسئله رسيدگي به پرونده است. مردم عزيز ما بدانند كه رسيدگي به اين پرونده هرگز متوقف نخواهد شد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۳
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
رضا
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۱:۲۱ - ۱۰ دی ۱۳۹۱
۱
۰
عمرا
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۱:۴۳ - ۱۰ دی ۱۳۹۱
۱
۰
بازهم که رعد برق بدون بارون
پاسخ
حسین
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۳۰ - ۱۲ دی ۱۳۹۱
۰
۰
خدا کند
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها