به گزارش 598 به نقل از خبرنگار سياسي باشگاه خبرنگاران؛ مهدی هاشمی رفسنجانی شب گذشته با وثیقه 10 میلیارد تومانی كه سند منزل شخصي وي بود از زندان اوین آزاد
شد؛ در کیفرخواست صادره براي مهدی هاشمی 13 مورد اتهامي از جمله اخلال در نظام اقتصادی کشور، جاسوسی،
اختلاس، تبانی در معاملات دولتی، اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی علیه نظام ذكر شده است.
اما
يكي از مهمترين موارد اتهامي مهدي هاشمي، نقش مستقيم وي در ايجاد و هدايت
فتنه 88 است به گونهاي كه کمیسیون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي پس از بررسي
دقيق اسناد و مدارك فتنه 88 در گزارش نهايي خود كه در تاريخ هفتم دي ماه
سال 90 در صحن علني مجلس قرائت شد به صراحت به اين موضوع اشاره داشت.
در ادامه بخشهايي از گزارش كميسيون اصل 90 كه درباره نقش مهدي هاشمي در جريان فتنه 88 است عينا آمده است:
«مطابق
اسناد موجود، کشورهای غربی و در راس آنها دولت آمریکا بر مبنای مجموعه
کدهایی که از داخل ایران دریافت کردند به این نتجه رسیدند که مقطع انتخابات
ریاست جمهوری دهم در سال 88 بهترین فرصت برای اجرای کودتای مخملی در ایران
است... آخرین عامل پیام هایی بود که غربیها مستقیما از داخل ایران دریافت
کردند و این پیام ها منجر به شکلگیری این اشتباه محاسباتی در ذهن آنها شد
که سال 88 زمانی مناسب برای کلید زدن پروژه کودتاست.
اطلاعات
موجود در اسناد اطلاعاتی که به هنگام نگارش این گزارش به آنها مراجعه شده
نشان می دهد "مهدی هاشمی" نقشی عمده در ارسال این پیامها به بیرون داشته و
از جمله پیامهای مستقیم وی برای آمریکا در اواخر سال 1387 موجب شد آمریکا
پروژه مذاکرات هستهای با ایران را که اهمیت حیاتی برای آن داشت تعطیل
کرده و انرژی خود را بر پیروزی اصلاحطلبان در انتخابت 1388 متمرکز نماید.
یکی
از نزدیکترین افراد به سران فتنه 88 در اعترافات خود می گوید: «جریان
اصلی طراحیکننده فتنه در داخل، آماده بود برای زمین زدن دولت هر مقدار
منابع مالی که لازم است فراهم بیاورد و با هرکسی حتی ضد انقلاب یا هر گروه
دیگری ائتلاف و همکاری کند؛ به این ترتیب، صحنهگردانان نظام سلطه، جبهه
گستردهای را شکل دادند که از هیچ اقدامی برای وارد آوردن یک ضربه کاری به
رهبری نظام فروگذار نمیکرد. برای ایجاد هماهنگی در میان این طیف وسیع،
جلسات و حلقههای متعددی شکل گرفت که نقش اتاق فکر فتنه را ایفا میکردند.
از جمله قدیمیترین این جلسات، «جلسه صبحانه» (22) است که از سال 1386 به
صورت هفتگی با حضور طیف کثیری از اصلاح طلبان و با هدف اقناع خاتمیجهت
پذیرفتن کاندیداتوری وزمینه سازی برای حضور در انتخابات تشکیل میشد.
سلسله
جلسات بنیاد باران نیز با حضور خاتمیو 100نفر از وزرا و معاونین دولت
سازندگی و دوره اصلاحات تشکیل میشد و در آن موضوعاتی مانند سیاستهای
کلان و پشتیبانیهای تدارکاتی از قبیل راههای جذب سرمایه از داخل و خارج
برای ستادهای تبلیغاتی، مورد بحث قرار میگرفت.
علاوه
براین میتوان از سلسله جلسات دفتر "مهدیهاشمی" نیز که با هدف حضور و
مهیا کردن شرایط پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات تشکیل میشد، یاد کرد که
به تعبیر خودش توانسته بود از طریق این جلسات، یک اتاق جنگ کامل به وجود
بیاورد.
مجموعه این جلسات که اغلب آنها در زمانی کوتاه و با
هدف پیروزی در انتخابات نهم برگزار شد و اصلاحطلبان مدتها قبل از آن
تعبیر به مرگ و زندگی کرده بودند، به یک سلسله طراحیهای سیاسی و امنیتی
انجامید که فتنه 88 در واقع سرجمع آنها بوده است. خلاصه برخی از مهمترین
طراحیهای انجام گرفته در این جلسات چنین است: ... زیر سؤال بردن پیشاپیش
سلامت انتخابات با مطرح کردن احتمال وقوع تقلب: در
همین راستا و با هدف اعتمادزدایی از نهادهای رسمی ناظر بر انتخابات،
کمیته صیانت از آرا تشکیل و توسط افرادی چون "مهدی هاشمی" به فناوریهای
پیشرفته مجهز شد. بهزاد نبوی در این مورد گفته است: بحث صیانت از
آرا همیشه و خصوصا پس از آنکه احساس میشد وزارت کشور و شورای نگهبان هم
موضع هستند در بین اصلاحطلبان مطرح بود.
مصطفی تاجزاده نیز در
نمایشگاه مطبوعات 1387 طی اظهاراتی علنی میگوید: «چنانچه فاصله آرای
کاندیداها زیاد باشد، قطعا تقلب رخ داده است». در همین راستا ابطحی نیز در
اعترافات خود گفته است: اصلاحطلبان برای باخت احتمالی برنامهریزی کرده
بودند که از ماهها قبل مساله تقلب را مطرح کنند، کمیته صیانت از آرا
تشکیل دهند که اگر رای نیاوردند از آناستفاده کنند تا حداقل انتخابات را
به مرحله دوم بکشانند.
جالبتر
از همه اظهار نظر مربوط به "مهدی هاشمی" است که در 20 خرداد 1388 است که
به زنگنه میگوید: «همه چیز را برای صیانت از آرا آماده کرده و یک اتاق
جنگ درست کردهام». مقصود "مهدی هاشمی" در اینجا پروژهای است که میتوان
آن را پروژه ارتباط پیامکی خواند. چند روز پیش از انتخابات، پروژهای
مبنیبر ارتباط پیامکی لحظه به لحظه با نمایندگان موسوی حاضر در پای
صندوقهای رأی، که توسط مهدیهاشمیطراحی و نرمافزاری هم برای آن نوشته
شده بود، کشف شد.
این پروژه جهت رصد مستمر و دائمیحوزههای
اخذ رأی و ابطال آرای صندوقهایی که رای موسوی در آن پایین بود، پیشبینی
شده بود که در شب 21 خرداد مورد ضربه اطلاعاتی قرار گرفت و خنثی شد. نکته
مهم در اینجا این است که جریان فتنه در ایام انتخابات سال 88 کاملا نسبت به
این موضوع که تقلبی صورت نگرفته و باخت موسوی محصول عدم اقبال مردم به او
بوده، علم کامل داشت اما با هدف استفاده از ظرفیت وی برای انجام پروژه
کودتای مخملی و به خیابان کشاندن بخشی از مردم، به طور سیستماتیک و
سازماندهی شده بحث تقلب را به وی القا کرد.
به
عنوان نمونه یافتههای اطلاعاتی مفصلی وجود دارد که نشان می دهد مجموعه
نظرسنجیهای ارائه شده به موسوی از جانب "مهدی هاشمی" جعلی و با هدف آماده
کردن ذهن وی برای طرح بحث تقلب بوده است. همچنین یک کد اطلاعاتی دیگر وجود
دارد که نشان می دهد یکی از استراتژیست های برجسته جریان دوم خرداد یک هفته
قبل از انتخابات می گوید: «ما آنقدر رای نداریم که انتخابات را ببریم اما
آنقدر رای داریم که کشور را به هم بریزیم». علاوه براین، افرادی مانند محمد
خاتمی و موسوی خویینیها قبل از انتخابات به صراحت گفته بودند که عقیده
ندارد نه موسوی و نه هیچ کس دیگر قادر به پیروزی بر احمدینژاد باشد و
تاکید کرده بودند که دولت وی تکرار خواهد شد. بنابراین، طرح موضوع تقلب از
جانب سران جریان اصلاحات یک دروغگویی عمدی با هدف پیش برد پروژه کودتای
مخملی بوده است نه شبههای که آنها مایل به رفع آن باشند ...
"موسوی
خوئینیها" نیز در تصریح هدف از این برنامه بیان کرده است: «ما نباید
فتیله بحث تقلب در انتخابات را پایین بکشیم چون موقع جرزدن لازم میشود.»
در این راستا میتوان به تشکیل کمیته صیانت از آرا توسط "مهدی هاشمی" با
هدف اعتمادزدایی از نهادهای رسمی ناظر بر انتخابات و مصاحبه تلویزیونی
نزدیکان هاشمی یک روز قبل از انتخابات و غیره اشاره نمود. موسوی
بلافاصله بعد از انتخابات به مدد رسانه های بیگانه و اپوزیسیون و شبکههای
اجتماعی خود، با کوبیدن بر طبل خط امامی بودن با انتشار بیانیههای متعدد
غیرقانونی و کذب، اقدام به زیر سؤال بردن انتخابات و دولت قانونی، دعوت به
ادامه آشوب ها، القای بی اعتمادی به نظام وآموزش و مدیریت شبکه سازی
اجتماعی نمود. به نظر میرسد یکی از اهداف انتخاب موسوی برای انتخابات
ریاست جمهوری دهم از سوی جبهه طرفدار موسوی - با توجه به تجربه استعفاء
موسوی در زمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر مقابله با رهبری- این بود که وی
در صورت شکست در پرده آخر، با طرح ادعای تقلب بازهم عده ای (هر چند اندک)
را فریب داده و به خیابانها بکشد تا با متشنج کردن اوضاع و کشته گرفتن از
مردم بی گناه و مسائل بعدی آن، به بهانه خون خواهی و قیام برای دفاع از
مظلوم، اغتشاشات را دامن زده تا به فتنه ای تبدیل شود. سپس از این راه
رهبری را تحت فشار قرار داده و در این میان، افراد موجه نیز با نامههای
سرگشاده و یا سکوت خود، آتش این فتنه را شعله ورتر کرده و رهبری را به
پذیرش خواستههای خود وادار کنند.
با وجود آنکه موضع محمد خاتمی پیش
از انتخابات مبنی بر این بود که" در ایران تقلب ممکن نیست" با اقدامی
زیرکانه در راستای تحقق پروژه القای تقلب روز جمعه 22 خرداد هنگام انداختن
رأی خود به صندوق، یعنی در حالی که هنوز چند ساعت بیشتر از آغاز رأیگیری
نمیگذشت ذهنها را برای پذیرش ادعای تقلب آماده کرد:« همه شواهد امر
حاکی است موسوی انتخابات را برده است اما من پیشگو نیستم.» از این زمان به
بعد خاتمی، مطابق الگوی رفتاری پیشین خود با وجود پیاده سازی سناریوی غرب،
خود را از مظان اتهام دور نگه داشت.وی هیچ گاه در مواضع، سخنرانیها و
بیانیههایش از واژه "تقلب" استفاده نکرد اما با پیشنهاد تشکیل کمیته بی
طرف که بعدها با عنوان طرح "رفراندوم" ارائه کرد بخش دیگری ازاین سناریو را
به اجرا درآورد... »