کشتار تاریخی دانش آموزان در یکی
از ایالاتهای آمریکا و ریخته شدن خون بیشتر از ۳۰ نفر از دانش آموزان و
مجروح شدن تعداد زیادی از آنان، آنقدر هولناک و غیرقابل باور بود که
رسانههای خبری این کشور هنوز از شوک آن خارج نشدهاند؛ حتی اگر رئیسجمهور
ایالات متحده در برابر دوربینهای تلویزیونی حاضر شود و اشک بریزد و به
خاطر وقوع این حادثه تراژیک، عذرخواهی کند.
به گزارش رجانیوز، این حادثه بهتآور در
میان فعالان شبکههای اجتماعی فارسی زبان هم بازتاب گستردهای داشت و
بحثهای متعددی در این زمینه شکل گرفت و کاربران به گفتگو با هم پرداختند.
در این میان، ماجرای اشک و آه باراک اوباما و این اقدام نمایشی رئیسجمهور
سیاه پوست آمریکا از سوي برخي كاربران شبكه هاي اجتماعي، و رسانه هاي
داخلي به عنوان يك نكته قابل توجه در عملكرد اوباما قلمداد شده و بر اين
اساس تلاش شده است تا با يك قياس عجيب عملكرد مسئولين ايراني در موارد
مشابه تخطئه شده و عملا موضوع فاجعه كشتار 30 دانش آموز در حاشيه قرار
بگيرد.
اين در حالي است كه واکنش این جریان
رسانهای در شبکههای اجتماعی نسبت به حوادث مشابه (البته با غلظت بسیار
پایینتر) در داخل ایران به صورتي تامل برانگير، كاملا متفاوت بوده و با
ضريب چندين برابري و به گونه اي سياهنمايانه منعكس شده است. چنانكه اين
جريان چندی پیش و پس از انتشار تصاویر حمله چهار موتورسوار به یک شهروند و
توسل به سلاح سرد برای زورگیری از وی، موجي از هياهوي رسانهاي را با هدف
تلاش براي اثبات وجود فضای ناامن در پايتخت کلید زد.
فضاي سياهنمايي ايجاد شده در حاشيه
حادثه زورگيري در تهران كه به هيچ وجه قابل مقايسه با موضع اين جريانات
رسانه اي در قبال كشتار دانش آموزان امريكايي نيست، در حالي صورت مي گرفت
كه در آن نه 30 دانش آموز كشته شده بودند و نه مسئولين به ريختن اشك بسنده
كرده بودند بلكه در قبال يك زورگيري،رئیس دستگاه قضا در سخنانی، با تاکید
بر ضرورت افزایش سطح امنیت در کشور و با اشاره به بروز جلوههایی از ناامنی
در کشور که در رسانهها منعکس شده است، گفت: «وقوع این جنایات و انتشار
فیلم آن موجب ناامنی است و هرچند در تمام دنیا این وقایع و حوادث وجود
دارد، اما چنین اتفاقاتی در کشور اسلامی ما تکاندهنده است و نیروی انتظامی
باید دور جدید برخورد با اشرار را آغاز کند. حسب موازین شرعی و قانونی
مصوب، تفاوتی میان بکارگیری سلاح سرد یا گرم وجود ندارد و در حکم محاربه و
مجازات آن نیز اعدام است. »
پس از این سخنان رئیس قوه قضاییه،
مسئولان نیروی انتظامی هم در اقدامی اطلاعاتی و عملیاتی، به سرعت عاملان
این حادثه را شناسایی کردند و اقدام به دستگیری آنان کردند. اخبار برخورد
قاطع مسئولان انتظامی به عوامل این حادثه تلخ هم در رسانههای مختلف منتشر
شد و همراهی و استقبال مردم را به دنبال داشت.
با این حال، همین جریان فعال در
شبکههای اجتماعی و فضای وب فارسی، پس از دستگیری این افراد و مجازات
آنها، کمپینهای گستردهای در حمایت از این جنایتکاران راه انداختند و با
طرح شعارهایی مانند «خون به خون شستن محال آمد محال»، آنان را افرادی
بیگناه و مظلوم معرفی کردند که به دلیل فقر ناشی از سیاستهای اقتصادی
جمهوری اسلامی ایران مجبور به اقدام به این جنایت شدهاند و نباید مجازات
شوند!
افرادی که اکنون اشک ریختن نمایشی
رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در برابر یک کشتار تاریخی و بیسابقه را
نماد لیاقت او معرفی میکنند، پس از واکنش جدی دستگاه قضایی ایران و
مسئولان انتظامی در برابر یک حادثه زورگیری که قابل مقایسه با فاجعه آمریکا
نیست، مسئولان کشور را به اقدامات ضدحقوق بشری متهم کردند.
همین رویکرد دوگانه و بهانهجویانه این
جریان واكنش هاي طنزي را نيز به دنبال داشته است. به عنوان مثال، در یکی از
این مطالب از کاربران فعال در شبکههای مجازی خواسته شده تا کمپینی برای
درخواست استعفای وزیر آموزش و پرورش ایالات متحده آمریکا به دلیل وقوع این
حادثه در یکی از مدارس این کشور تدارک ببینند؛ مسالهای که چندی پیش و به
دنبال حادثه پیرانشهر بر اثر شعلهور شدن بخاری موجود در کلاس از سوی اين
جريان رسانه اي به طور گستردهای تبلیغ شد.
شبیه این ماجرا بارها و بارها تکرار شده
است که در پر سر و صداترین آنها، پرونده «سکینه آشتیانی» که اقدام به قتل
شوهر خود و برقراری ارتباط جنسی نامشروع کرده بود، به یک پرونده حقوق بشری
تبدیل شد و همین جریان رسانهای که اکنون به تقدیس اشکهای اوباما
میپردازد، آن زمان برای این مجرم که اقدامات جنایی او محرز بود، اشک
مظلومیت میریختند.