رجانيوز:
كودكان پنج ساله نه شيرين زباني دو سه سالگي خود را دارند و نه آرام و
قرار دو سه سال بعد را؛ شيطان شدهاند و با ورجه وورجههاي خود اعصاب
بزرگترها را خرد ميكنند. جايزه ادبي جلال هم در پنج سالگي چنين حال و روزي
دارد!
سه هفته از برگزاري اختتاميه پنجمين
دوره جايزه ادبي جلال آل احمد گذشته است و حاشيههايي كه فكر ميكرديم
محدود ميشود به اعلام اشتباه برگزيده بخش داستان در رسانهها، ابعاد خيلي
وسيعتري پيدا كرده است.
اعمال تغيير در نتيجه بخش مستندنگاري
جايزه توسط دبير جايزه و بيتوجهي به راي هيئت داوران مهمترين بحثي است كه
اين روزها جريان دارد. بحثي كه با نامه اعتراضي هيئت داوران شروع شد و با
رسانهاي شدن پس فرستادن جايزه توسط يكي از نويسندگان شايسته تقدير اين
بخش(هدايت الله بهبودي نويسنده «شرح اسم») ادامه دار شد. ورود محمدرضا
سرشار به ماجرا و انتقادات او از دبير جايزه، پاسخ دبير به او و حتي
صحبتهاي اعتراضي محسن پرويز هم به اين بحثها دامن زده است تا جاييكه كمكم
برخي بحثها دارد جنبه شخصي پيدا ميكند.
در همين باب و البته ساير موارد مبتلابه اين جايزه بد نيست نكات زير گفته شود:
صداقت و سليقه هم خوب چيزي است!
هر چند به نظر مي رسد به دليل موضوع كتاب «شرح اسم» بهتر بود اساسا
اين كتاب در چنين جشنوارهاي شركت داده نشود تا با وجود ويژگيهاي قابل
توجه فني، تاريخي و ادبي اين اثر، هر گونه شائبه در باره تخصيص جايزه به
اين اثر قابل توجه نيز مرتفع شود، نكته قابل بيان چيز ديگري است.
البته ظاهرا اين استدلال مورد استفاده دبير محترم جايزه جلال نيز قرار
گرفته و او مبناي اقدام عجيب اخير در تغيير برنده اين جايزه را همين نكته
عنوان كرده است. اما در اين ميان سوالي اساسي مطرح خواهد شد كه اگر انتخاب
شرح اسم به صلاح نبوده است چرا اصلا بايد در جايزه وارد شده و مورد داوري
قرار بگيرد؟
نميشد از ابتدا با خارج كردن آن از داوريها راه را براي ايجاد اين
حاشيهها بست؟ و جداي اينها اينكه چرا بايد بنابر گفته هيئت داوران مسائل
ديگري مانند چاپ 91 بودن كتاب و لزوم داوري آن در جايزه سال بعد، از سوي
دبير مطرح شود؟ شايد اگر با صداقت برخورد ميشد امروز اين حواشي بوجود
نميآمد و آن بهانهاي كه قرار بود به دست بدخواهان و ضد انقلاب بيافتد،
چند برابر نميشد.
شما لياقت برگزيده شدن نداريد!
جايزه جلال پنج دوره برگزار شده و با
توجه به اينكه سال اول كتابهاي منتشره در دو سال را مورد بررسي قرار داده ،
مي توان گفت كه اين جايزه تاكنون به ارزيابي كتابهاي منتشره در شش سال
پرداخته است. اما متاسفانه بايد گفت كه در اين شش سال غالبا كتابي منتشر
نشده است كه بتواند چشم برگزاركنندگان جشنواره را بگيرد و برگزيده شود. اوج
اين مسئله هم امسال بود كه در هيچ كدام از رشتهها كتابي برگزيده نشد و
نتوانست جايزه 110 سكهاي را از آن خود كند.
در حوزه داستان و رمان هم اين امر بيشتر
به چشم آمده است تا آنجا كه فقط در دوره چهارم اين بخش برگزيده داشته است و
سالهاي ديگر تنها چند كتاب شايسته تقدير شدهاند.
برگزيده نداشتن كمكم دارد به يكي از
امور رايج در جشنواره هاي هنري تبديل ميشود حال آنكه بالاخره همين آثار
هنري قرار است با يكديگر رقابت كنند نه با يك مانيفست بلند و بالا كه هيچ
كس را ياراي رسيدن به آن نيست. شايد اين وضعيت كلاس يك جشنواره را بالا
ببرد اما در واقع تلف كردن بيت المال و ظرفيتي است كه ميتوانست با برگزيده
داشتن فعال شود و موجهايي در جريان ادبي كشور ايجاد كند.
شايد اگر از ابتدا مشخص بود كه قرار است
اين جايزه چنين رويكرد سختگيرانهاي داشته باشد، اهالي فرهنگ و ادبيات از
تخصيص جايزه 110 سكه اي براي آن آنقدر خوشحال نميشدند و آرزو ميكردند اي
كاش جايزه كمتر بود ولي حداقل نصيب يك نفر ميشد!
دم خروس و قسم تجربه فرهنگي!
حاشيهها و بحثهاي امروز فضاي ادبي
كشور بخشي از دم خروسي است كه از زير بغل وزارت ارشاد بيرون زده است. جايزه
ادبي جلال با اين شيوه برگزاري و ايجاد بيدليل حاشيه و تحميل هزينه به
ادبيات متعهد كشور يكي از عواقب سوء مديريت در اين وزارتخانه است.
همان وقت كه در اوج بحران گراني كاغذ و
در حالي كه رهبر معظم انقلاب وزارت ارشاد را مسئول حل اين مشكل دانسته
بودند، معاون فرهنگي سابق اين وزارتخانه دو ماه خانه نشيني كرد ميشد اين
سوء مديريت را پيش بيني كرد. سوء مديريتي كه موجب شد تا بدهي سال گذشته
وزارتخانه به ناشران دانشگاهي پرداخت نشود و آنها بي خيال نمايشگاه امسال
كتب دانشگاهي شوند. همان سوء مديريت كه حتي در انتخاب سرپرست معاونت فرهنگي
هم ناتوان بود تا فردي كه سابقه فرهنگي ندارد متولي بازار نشر و جريان
كتاب كشور شود.
هرچند كه وزير ارشاد در حكم خود براي
علي اسماعيلي براي رياست نمايشگاه كتاب سال بعد، او را داراي «تجارب
ارزشمند و شایستگیها و قابلیتهایي در امور فرهنگی» بداند. حال آنكه
سرپرست معاونت فرهنگي وزارت ارشاد فقط مدیرکلی حراست وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامی در بدو ورود سیدمحمد حسینی به این وزارتخانه و نیز در ادامه مدیرکل
حوزه وزارتی وزير را در حوزه فرهنگ در كارنامه دارد!
وقتي اين سوابق كسي را واجد «تجارب
ارزشمند و شایستگیها و قابلیتهایي در امور فرهنگی» كند، بايد هم اين
اوضاع كتاب و نشر كشور باشد. غرض آنكه وضعيت امروز جايزه جلال چيز عجيبي
نيست، اين اتفاقات برآيندي است از وضعيت مديريتي آشفته در وزارتخانهاي
است كه به دنبال راضي كردن همه هست. از رئيس مجلس گرفته تا رئيس جمهور تا
رئيس دفتر تا نماينده!