به
گزارش بولتن نیوز، البته سايت هاي اپوزيسيون در ابتدا سعي كردند از انتشار اين فايل
خودداري كنند. (هنوز هم بسياري از سايتها چنين كردهاند) برخي ديگر نيز كه چارهاي
جز انتشار آن نداشتند، مدعي جعلي و تقلبي بودن آن شدند. برخي ديگر نيز مجددا
سناريوي تخيلي عامل وزارت اطلاعات بودن جمهوري اسلامي را پيش كشيدند تا از اين
طريق، اپوزيسيون داخلي و خارجي را تطهير كنند. يكي از سايتهاي اپوزيسيون چنين
نوشت:
"در مورد رذالت نیک
آهنگ کوثر هر چه گفته بشود باز هم کم است. از طرفی این مکالمه نشان میدهد مهدی
هاشمی چقدر خام و بی تجربه است. پس
از شنیدن این مکالمه خیلی سخت میشود به نتیجه ای به غیر از سفارشی بودن آن رسید.
سفارشی از طرف نهاد های امنیتی و اطلاعاتی حکومت ایران که توسط آدم فروشی بی
مقداری به نام نیک آهنگ کوثر به انجام رسیده است. نیک آهنگ برای توجیه این کارش
حرف هایی زده است در مورد دادگاهی در کانادا که اگر این توجیهات را به مرغ پخته
بگویید خواهد خندید."
از
طرفي ديگر، نيك آهنگ كوثر نيز ديروز با انتشار مطلبي مدعي شده كه اساسا انتشار اين
فايلها ارتباطي به وي ندارد و كار كس ديگري است. او اين موضوع را به ماجراي
پروندهي قضايي مهدي هاشمي در كانادا ربط داده است.
البته پيش
از اين و بهطور دقيق در تاريخ 6 آذر، نيك آهنگ كوثر در مطلبي كه در سايت تحت
مديريت خود منتشر كرده بود، در مورد اين موضوع اشارتي داشت. وي در آن يادداشت كه
به حمايت از مهدي هاشمي نوشته بود چنين بيان كرد:
"مسالهای
که امروز عامل دلنگرانی است، طرح امکان انتشار فایلها و مدارک ارائه شده به
دادگاه، از سوی شاکی مهدی هاشمی میباشد. البته این حق اوست که برای
اجرای حکمی که دادگاه عالی انتاریو صادر کرده، از کلیه مدارک و مستندات استفاده
کند، اما بحث من چیز دیگری است. انتشار
بخشی از این اسناد، در حالی که مهدی هاشمی در زندان است، میتواند به نوعی، منتهی
به نقض حقوق انسانی او در ایران بشود.
هوشنگ بوذری بعد از آنکه به
اجبار از امور تجاری و مشورتی نفت کنار گذاشته شد (در سال ۱۳۷۲ زمانی که در ایران بازداشت
و تحت فشار قرار گرفته بود)، به یک فعال
حقوق بشر در کانادا تبدیل شده است. او در
روزهای بعد از بازداشت مهدی هاشمی، خواستار آزادی او شد. از هوشنگ بوذری میخواهم
که مجددا به مفاد اطلاعیهای که پس از بازداشت مهدی هاشمی در اختیار رسانهها قرار
داد، رجوع کند.
نوشتن این متن، تنها
درخواستی رسمی از آقای بوذری است که در تصمیم خود برای انتشار فایلهای صوتی مرتبط
با مهدی هاشمی تجدید نظر کند. در گفتگوهای
متعددی که طی هفتههای جاری با ایشان در این خصوص داشتهام، این درخواست خود را
بارها تکرار کردهام. انتشار حرفهای آقای مهدی هاشمی شاید به دشواری بیشتری برای
ایشان بیانجامد."
با اين حال، ديروز كه وي با
انتقادهاي شديد گروههاي اپوزيسيون مواجه شد نيز دوباره مطلبي در اينباره منتشر
كرد. در ابتداي اين مطلب آمده است:
"۱۱ روز پیش وقتی در یادداشت و
موضعی رسمی، اعلام کردم که مخالف انتشار فایلهایی هستم که در اختیار وکلای مهدی
هاشمی و هوشنگ بوذری است، بسیاری از دوستان متوجه منظورم نشده بودند. امروز که این
فایلها به اشکال مختلف عمومی شده، بهتر میتوانم پیشینه ضبط و ثبت گفتههای آقای
هاشمی را تشریح کنم. آقای مهدی هاشمی از زمان خروج از کشور در سال ۱۳۸۸، به طور مرتب از طریق تلفن
و حتی یک ایمیل جداگانه با من تا تاریخ ۱۶ اکتبر ۲۰۱۰ در تماس بود. بعد از مشورت
با کارشناسان رسانه و بررسی قوانین کانادا و آمریکا، برخی از مکالماتمان را برای
ثبت، و بررسی مجدد (ادعاها، بعد از گذر زمان) ضبط کردم. آقای هاشمی به دلیل اینکه
به رسانههای مختلف خبرهایی میداد که بعضی از آنها بعدا تکذیب میشد، مسوولیت
کارهای خویش را عملا نمیپذیرفت و من حداقل میتوانستم به گفتههای ایشان که بعضا
«خبرسازی» بود رجوع و مورد به مورد دربارهشان با ایشان بحث کنم. با این حال، این
گفتگوها عمومی نبود و به همین دلیل به هیچ عنوان منتشرشان نکردهام و نخواهم کرد.
اگر کسی قصد وارد کردن تهمت و افترا در این باره را دارد، میداند که اشتباه بزرگی
مرتکب شده است.
اما ممکن است برای خوانندگان
یا کسانی که این گفتگوی غیر عمومی را شنیدهاند که چرا در زمانی که مهدی هاشمی
زندانی است، این فایلها پخش شدهاند؟ بنده پیشنهاد میکنم برای درک بهتر این
مساله با کسانی تماس گرفته شود که فایلها را بر اساس قانون در اختیار داشتهاند.
اما کسانی که از خودشان میپرسند
چرا پای نیک آهنگ به این پرونده باز شده، باید به گفتگوهای منتشر شده در پاییز ۱۳۸۹ با شاکی آقای هاشمی رجوع
کنند. همچنین میتوانند جوابیه عباس یزدانپناه یزدی که بسیاری او را تحت عنوان
شریک تجاری آقای هاشمی میشناسند(به ویژه مدیران شرکت استات اویل نروژ) را مطالعه
کنند که بنا به شهادت ارائه شده و ثبت شده در دستگاه قضایی اونتاریو، با اطلاع
آقای مهدی هاشمی به خودنویس ارسال شده است. ما در خودنویس، دو روز پیش از فرستاده
شدن این جوابیه، از وجود آن مطلع بودیم و همچنین بر اساس گفته منبع نزدیک به آقای هاشمی،
نامبرده آنرا پیش از ارسال به خودنویس خوانده و تایید کرده است."
اما صرف نظر از اينكه چه كسي
اين فايلها را منتشر كرده، (كه از اولويت اوليه برخوردار نيست) موضوع مهم حرفهايي
است كه بين اين دو نفر رد و بدل شده است. مهدي هاشمي در اين فايل صوتي به صراحت
بيان ميكند كه به عنوان مهمترين عامل فشار به نظام و همينطور دولت احمدينژاد
نقش بازي كرده است. او حتي سخن از تقسيم وظائف بين خانوادهي آقاي هاشمي ميكند.
كه وي يك وظيفهاي دارد، فائزه يك وظيفهاي، و آقاي هاشمي وظيفهاي ديگر.
اين موضوع بهوضوح پرده از طراحي
و نقشهي حساب شده از قبل براي براندازي نظام و ايجاد فتنهي 88 دارد. مسألهاي كه
تا به امروز همواره گروههاي اصلاحطلب، اپوزيسيون و همينطور جريان مدافع آقاي
هاشمي آن را نفي كرده و آن را زائيده ذهن توهمي برخي سياسيون و اهالي رسانهها ميدانستند.
اما حالا ورق برگشته است و بايد منتظر بود و ديد كه واكنش خانوادهي آقاي هاشمي
چيست. آيا باز هم اين ماجرا با نفي آقاي هاشمي و ساخت داستانهايي چون خريدن
ساندويچ از فلان محله و سركشي از فلان واحد دانشگاهي روبرو خواهد شد؟