همه شاهد هستیم که دشمن به دقت فضای سیاست داخلی را جهت تأثیرگذار کردن تحریم های خود و به عقب راندن ایران اسلامی از مواضع به حقش، رصد می کند و در این بین بازیگران خود را برای انتخابات آینده دست چین می کند. اگر در انتخابات سال 88 مهره های دشمن تا قبل از انتخابات با تکرار و تأکید بر مواضع لیبرال و لیبرال گونه ی خود، تا حد زیادی شناخته شده بودند، اما انتخابات پیش رو با انتخابات 88 تفاوت بسیاری خواهد داشت.
اگر بخواهیم از همین ابتدا رمز سربلندی در وقایع پیش رو را بر ملا کنیم، به جوابی جز رمز سربلندی در فتنه ی 88 نخواهیم رسید، پیروی از ولایت!
بنابراین دقت در سخنان ولی فقیه حی مؤیَّد، باید در شرایط پیش رو نصب العین همه باشد. وقتی امام خامنه ای از ورود زودهنگام به انتخابات نهی می کنند، معنی آن یعنی این نقطه است که دشمن روی آن دست خواهد گذاشت. یعنی آن که زودتر وارد گود شود زودتر دست چین دشمن می شود. وقتی کشاندن اختلافات میان مردم را آن هم با تأکید بر محدوده ی زمانی «تا انتخابات ...» به عنوان مصداق خیانت مطرح و مؤکد می کنند، یعنی پاشنه ی آشیل این مقطع از انقلاب اسلامی، اختلاف است و هرکه بر طبل اختلاف بکوبد، یا دست پرورده ی دشمن است یا اگر این طور نباشد حتی در زمین خودی به نفع دشمن بازی می کند.
در این شرایط وقتی مواضع برخی سیاسیون و برخی سایت ها را مورد تحقیق قرار می دهیم، به این مهم می رسیم که گویا برخی اصرار دارند دست چین دشمن باشند!
برخی با ورود مصداقی به انتخابات و شعله ور کردن زودهنگام تنور انتخابات و در نتیجه ی آن تشریف فرمایی اختلافات میان مردم، برخی دیگر با پیگیری مصرانه ی طرح های اختلاف افکن بی تأثیر در مجلس، برخی دیگر با تغییر دادن های ناگهانی و معنادار جنجال برانگیز در زیرمجموعه ی خود و برخی با تأکید بر ناتمام گذاشتن دولت و استعفای دولت و ... همه و همه خواسته های دشمن برای آشوب سازی و فتنه گری در انتخابات پیش رو را مورد اجابت قرار می دهند، حال فرقی نمی کند خواسته باشد یا ناخواسته ...
اما در میان موارد فوق الذکر آنچه بیشتر از همه ایران اسلامی را دشمن شاد خواهد کرد، ورود زودهنگام به انتخابات است که نتیجه ی طبیعی آن ایجاد چند دستگی میان مردم خواهد بود. همه ی ما شاید (و به احتمال زیاد) در دو راهی تعصب باطل و حق، به دام افتاده باشیم و اگر خدا را در نظر نداشتیم، راه تعصب باطل را رفته باشیم. اینگونه انتخاب در مسائل سیاسی هنوز به وضوح وجود دارد. دعوای من طرفدار آقای X و تو طرفدار آقای Y، در همین مسائل پیش پا افتاده ی سیاست روز کاملا دیده می شود. ریشه ی این مسائل هم در مسأله ای به نام «قبیله گرایی» در سیاست است که بارها و بارها توسط امام خامنه ای بر مذموم بودن آن تأکید شده است. قبیله گرایی وقتی در کنار انتخابات قرار بگیرد، به فاجعه ای بزرگ تبدیل خواهد شد. وقتی در انتخابات معیار حق فراموش شود و به جای آن قبیله گرایی بنشیند، طبیعی است که آنچه آسیب خواهد دید و سیلی خواهد خورد، اسلام ناب محمدی است. نتیجه ی حاکم شدن قبیله گرایی در انتخابات اولا روی کار آمدن افراد نالایق و بعضاً خائن است که نه تنها به فکر رفع مشکلات مردم نیستند، بلکه منافع خود یا حزب و گروه خود را بر همه چیز ترجیح می دهند و ثانیاً سلب آزادی انتخاب برای مردم (ولو با وجود تعدد گروه های شرکت کننده در انتخابات) است. وقتی افرادی بر مبنای قبیله گرایی نامزد انتخاباتی شوند، و بر مبنای نفع شخصی خود اقدام کنند، واضح است که آزادی مردم برای انتخاب فردی که بتواند مشکلاتشان را حل کند زیر سؤال خواهد رفت.
آنچه موجب شکل گیری قبیله گرایی می شود، معرفی زودهنگام مصداق انتخاباتی و جمع کردن طرفدار اطراف یک فرد به عنوان سمبل و ایجاد تعصب روی فرد در میان طرفداران است که در این صورت تمام نتایج فوق را در بر خواهد گرفت.
نقطه ی مقابل قبیله گرایی در انتخابات، حرکت گفتمانی است. حرکت گفتمانی موجب این خواهد شد که مردم، حرف را بشنوند و نه اینکه فرد را ببینند. وقتی حرف ها شنیده شود، آنگاه خود مردم حق و باطل را از میان حرف ها بیرون خواهند کشید و بر مبنای آن تصمیم خواهند گرفت. بعد از تبیین گفتمان های در صحنه، آنگاه افراد معتقد به هر گفتمان باید فردی که بیشترین تطابق با گفتمان خود را دارد، معرفی نمایند. اینجاست که طرفداری از فرد نامزد، چون از سر آگاهی است باعث ایجاد قبیله گرایی نخواهد شد. فرق طرفداری از نامزدی در قبیله گرایی و طرفداری از نامزدی در حرکت گفتمانی، در آگاهی مردم از گفتمان فرد و میزان تطابق او با آن گفتمان قبل و بعد از طرفداری است. حرکت قبیله گرایانه برای به قدرت رسیدن، دست به هرکاری می زند و حتی موضع نفاق هم می گیرد و مردم را فریب می دهد، اما حرکت گفتمانی دست به هرکاری زدن برای به قدرت رسیدن را نفی می کند و چون جنس کار گفتمانی از نوع تبیین است، در صورت وجود نفاق در یکی از گفتمان های در میدان مسابقه، دست جریان باطل به راحتی رو خواهد شد و وقتی موضع حق معلوم باشد، مردم فطرتاً به دنبال آن حرکت خواهند کرد.
از این روست که با توجه به بیانات امام خامنه ای، حرکت بر اساس معرفی شخص که منتج به قبیله گرایی و سوء استفاده ی یقینی دشمن خواهد شد، از طرف هرکس و هر گروهی که باشد، باید مورد مقابله ی تمام اقشار قرار بگیرد و در نهایت در انتخابات نقش دست رد مردم بر سینه ی این افراد بنشیند. آنچه اما در بازه ی کنونی باید توسط جریانات سیاسی مورد پیگیری قرار بگیرد (که اغلب هم متأسفانه قرار نخواهد گرفت!!!) تبیین گفتمان خود برای مردم است. در صورت پیروی گروه های سیاسی از این روش، در انتخابات پیش رو، نزدیک ترین گفتمان به حق، مورد انتخاب مردم قرار خواهد گرفت و این مسأله در انتخابات های بعدی موجب شکل گیری گفتمان های به مراتب نزدیک تر به گفتمان اصیل اسلام ناب محمدی خواهد شد که در انتها انشاءالله منجر به ظهور حضرت صاحب الزمان (ارواحنا له الفداء) خواهد گردید.