کد خبر: ۹۷۸۵۰
زمان انتشار: ۱۰:۳۱     ۱۶ آذر ۱۳۹۱
میزگرد «جنبش دانشجویی از دیروز تا امروز»به مناسبت 16 آذر با شرکت عباس عبدی، پرویز امینی و مهدی فضائلی از موسسان تشکل های دانشجویی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، میزگرد «جنبش دانشجویی از دیروز تا امروز» به مناسبت فرارسیدن 16 آذر (روز دانشجو) با حضور عباس عبدی عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت، پرویز امینی عضو هیئت مؤسس اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل و مهدی فضائلی عضو هیئت مؤسس اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در دفتر خبرگزاری فارس برگزار شد.

در این میزگرد، عبدی در پاسخ به این سؤال که 16 آذر محصول کدام موضع دانشجویان بود، گفت: برای اینکه گفته شود این اتفاق محصول چه موضعی بوده است، باید کمی درباره چند مشخصه جنبش دانشجویی سخن گفت؛ زیرا این مشخصات در ارزیابی ما از رفتارهای دانشجویان طی 6-5 دهه گذشته مهم است.

*تشریح تفاوت‌های سیاسی بودن احزاب با تشکل‌ها

عبدی در مورد تفاوت معنای سیاسی بودن در تشکل‌های دانشجویی با احزاب، گفت: جنبش دانشجویی مانند یک حزب، مجموعه کاملاً شناخته شده و همفکر نیست.

وی افزود: حزب حتی می‌تواند مانع ورود اشخاص معینی برای ورود به درون تشکیلات حزب شود و البته حزب حق هم دارند، متناسب با ایده‌ها و آرمان‌هایشان کسانی را عضو‌گیری یا حتی کسانی را اخراج کنند.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت ادامه داد: حزب در پی کسب قدرت است و محدودیت‌های خاص خودش را خواهد داشت؛ علاوه بر این احزاب نمی‌توانند هر نوع رفتاری را ( از حیث هزینه‌بری رفتار) از خودشان بروز بدهند؛ زیرا نیروهای احزاب معمولاً انسان‌های پا به سن گذاشته‌ای هستند.

این پژوهشگر اجتماعی با تأکید بر اینکه جنبش دانشجویی هیچ کدام از مشخصات ذکر شده احزاب را ندارند، اظهار داشت: در جنبش دانشجویی، دانشجو 4 سال در دانشگاه است که از این زمان نهایتا 2 یا 3 سال بیشتر در فضای جنبش دانشجویی نیست؛ جوان است و خیلی انگیزه‌های کسب قدرت ندارد- البته نه انگیزه‌ قدرت و نه برنامه‌ کسب قدرت را می‌تواند داشته باشد- بنابراین به ناچار درباره مسائلی از سیاست اظهارنظر یا برخورد می‌کند که فراتر از مسائل کسب قدرت سیاسیون است.

*ظهور و بروز جنبش دانشجویی با بحران‌ها

وی ادامه داد: به عنوان مثال جنبش دانشجویی در زمانی که کشور در وضعیت خطیری قرار می‌گیرد یا با بحران و نارسایی عمده سیاسی مواجه می‌شود، ظهور و بروز پیدا می‌کند؛ شاید اگر مسائل این چنینی نباشد، اینها اصلاً به این حوزه‌ها وارد نشوند. در غرب هم طبیعت جنبش دانشجویی ورود هر روزه و در هر موضوعی نیست؛ گاهی ممکن است مسائل و بحران‌‌هایی پیش بیاید و آنها هم حضوری فراتر از رقابت‌های حزبی پیدا کنند.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با بیان اینکه 16 آذر در همین چارچوب تفسیر می‌شود، گفت: خصوصاً بعد از کودتای 28 مرداد و سرکوب احزاب، این مسائل عام سیاسی و دخالت بیگانه حساس‌تر می‌شود و به میزانی که احزاب و گروه‌ها سرکوب شده و به کنار رانده می‌شوند، فضا برای ایفای نقش دانشجو و جوانانی که حزبی نیستند، مهیا و بازتر می‌شود.

به گفته وی، بعد از کودتای 28 مرداد و نقشی که ایالات متحده در این جریان ایفا کرد، طبیعی بود که حساسیت در فضای دانشگاه نسبت به آمریکا بیشتر شود و مبارزه با دشمن خارجی (کشوری که استقلال میهنش را نقض می‌کند) شدت بگیرد. این نشان‌ می‌دهد این اتفاقات فراحزبی است و این‌طور نبود که دانشجویان درصدد ارائه برنامه سیاسی باشند؛ به همین دلیل است که با سرکوب احزاب و دستگیری رهبران آنها، امکان افتادن این بار سیاسی عام بر دوش دانشجویان بیشتر فراهم شد.

عبدی ورود نیکسون معاون رئیس‌جمهور آمریکا به ایران را در تشدید فضای ضدآمریکایی مؤثر دانست و تصریح کرد: برخی معتقدند که در اتفاق روز 16 آذر، دانشجویان کمی حاد رفتار کردند و این باعث شد که حکومت با دانشجویان برخورد کند.

عضو گروه تسخیرکننده لانه جاسوسی آمریکا ادامه داد: ولی برخی هم معتقدند که واکنش رژیم نشان از توطئه طراحی شده توسط سیستم داشت؛ بخصوص اینکه ارتش هم به میدان آمده بود - البته این خیلی موضوع بحث ما نیست - ولی می‌توان گفت 16 آذر بعد از تشکیل و شکل‌گیری دانشگاه تهران، اولین اقدام جدی است که در غیاب احزاب و گروه‌ها از سوی جنبش دانشجویی نسبت به مسائل کلی مملکت بروز پیدا می‌کند؛ مسائلی که فراتر از احزاب، بقا، ثبات و استقلال کشور را مورد سؤال قرار می‌دهد.

عضو اسبق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت درباره فراحزبی بودن و عدم وجود گرایشات در جنبش دانشجویی گفت: فراحزبی بودن بدین معنی نیست که آنها گرایش خاص ندارند؛ گرایش دارند ولی ممکن است در کنش جمعی‌ فراتر از این گرایش‌ها را بروز دهند.

وی با بیان اینکه شاید دانشجویان عضو احزاب مختلف باشند، تصریح کرد: به عنوان مثال ممکن است از میان 3 نفری که در 16 آذر سال 32 پرپر شدند، هم طرفدار توده ببینید و هم طرفدار ملی‌مذهبی؛ اما علی‌رغم تفاوت‌های گرایشی هنگامی که در آن جریان (16 آذر) قرار می‌گیرند، کنار هم هستند. یعنی آن جریان و آن موضوع فراتر از این تفاوت‌های گرایشی‌ است.

*فضائلی: تعاریف و ادبیات وارداتی عامل انحراف است

در ادامه این میزگرد، مهدی فضائلی عضو هیئت مؤسس جامعه اسلامی دانشجویان با بیان اینکه یکی از مشکلاتی که در حوزه‌های مختلف از جمله در تحلیل‌ درباره شرایط دانشگاه تسری پیدا می‌کند و باعث انحراف می‌شود، ادبیات این مباحث است، گفت: به عنوان مثال ما زمانی که درباره یک حرکت دانشجویی سخن می‌گوییم، چند تعبیر را برای جریان دانشجویی به کار می‌بریم که این تعابیر یک تعاریف از قبل تعریف شده و وارداتی است و همین تعاریف بر حرکت دانشجویی به همراه تحلیلی که می‌خواهیم ارائه کنیم، تأثیر می‌گذارد.

عضو اسبق جامعه اسلامی دانشجویان با بیان اینکه معمولاً جنبش دانشجویی را تحت 3 عنوان یا کلیدواژه «جنبش اجتماعی»، «روشنفکری» و «طبقه متوسط» تعریف می‌کنند، اظهار داشت: بحثی تحت عنوان «جنبش اجتماعی» مطرح و در ذیل آن گفته می‌شود جریان‌های دانشجویی یکی از شاخص‌ترین جنبش‌های اجتماعی هستند.

وی افزود: پس از آن ویژگی‌هایی برای جنبش اجتماعی در نظر گرفته شده است که طبیعتاً آن خصوصیات به «جنبش دانشجویی» در آن تعریف تسری پیدا می‌کند.

فضائلی ادامه داد: در تعریف دیگر می‌گوئیم که جریان دانشجویی یکی از طبقات روشنفکر جامعه است؛ و جریان روشنفکری ویژگی‌هایی همچون معترض بودن، برنتابیدن وضع موجود و تعارض با حکومت را دارد. بنابراین جریان دانشجویی به عنوان بخشی از جریان روشنفکری این خصوصیات را دارد و همان مبنای تحلیل قرار می‌گیرد.

این کارشناس رسانه با تأکید بر اینکه در تعریف «طبقه متوسط» بین تفکر چپ، مارکس و هانتینگتون اختلاف‌نظرهایی وجود دارد که بر اساس این نظریات وارد ادبیات جریان دانشجویی می‌شویم، تصریح کرد: این موضوع ذیل تحول در علوم انسانی تعریف می‌شود؛ یعنی مادامی که ما آن تحول را نداشته باشیم و با این ادبیات مسائل جامعه خودمان را بخواهیم ارزیابی و تحلیل کنیم، خیلی وقت‌ها به بیراهه می‌رویم و حتی بخش قابل توجهی از این ادبیات‌ها باعث شده است که اساساً روی رفتارها هم تاثیرگذار باشد.

وی افزود: وقتی می‌گوئیم جریان دانشجویی از مصادیق «روشنفکری» و «جنبش‌های اجتماعی» است، جریان دانشجویی باید برای اینکه خودش را با معیارهای «جنبش اجتماعی» و «روشنفکری» تطبیق دهد، ناخودآگاه بایدها و نبایدهایی را برای خودش تعریف ‌کند.

فضائلی ادامه داد: در این ادبیات اگر یک جریان دانشجویی ظهور کند، ولی با حکومت در نظام مستقر رابطه خوبی داشته باشد، دیگر عنوان جنبش دانشجویی به مفهوم «روشنفکری» برای آن صدق نمی‌کند و دیگر جزو روشنفکری محسوب نمی‌شود؛ زیرا باید در تقابل و عدم همراهی با حاکمیت باشد.

عضو اسبق جامعه اسلامی دانشجویان با بیان اینکه این تعاریف از غرب برای ما ارائه و در داخل کشور پذیرفته و تکرار شده است، اظهار داشت: سؤال اینجاست که آیا در غرب با همین ویژگی که خودشان تعریف کردند، شاهد جریان دانشجویی هستیم؟ جریان روشنفکری در غرب الان چه وضعیتی دارد؟

*نظریه‌پردازی جریان دانشجویی غرب برای تحکیم حکومت

عضو هیئت مؤسس اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان ادامه داد: در غرب جریان دانشجویی نه تنها با حکومت‌ همراه است، بلکه مقوِّم حکومت‌ها نیز هستند و برای تحکیم حکومت نظریه‌پردازی می‌کنند؛ غرب هم اینها را جزو روشنفکرترین انسان‌ها معرفی می‌کند؛ به این معنا که فوکویاما یا هانتینگتون که نظام آمریکایی و ارزش‌های آمریکایی و بسیاری از سیاست‌های اصلی و راهبردی دولت آمریکا را تبیین می‌کنند و مقوّم نظام مستقر خود هستند، جزو چهره‌های شاخص روشنفکری دنیا معرفی می‌شوند.

*جلوگیری از تعاریف غربی در جنبش دانشجویی ایران

این کارشناس مسائل سیاسی با تأکید بر اینکه باید به تعارضات ریشه‌دار این چنینی پرداخت تا ادبیات درست براساس معیارهای اسلامی ـ ایرانی تولید شود و براساس آن تحلیل واقع‌بینانه‌ای از مسائل موجود جامعه داشته باشیم، تصریح کرد: فارغ از این بحث، جریان دانشجویی یک سری ویژگی‌های شکلی همچون سن دانشجویان، در گذار و سیال بودن دارد و این باعث می‌شود کسانی که در این مقطع سنی وارد جنبش دانشجویی می‌شوند، دل‌بستگی‌هایی مانند دل‌بستگی‌های احزاب نداشته باشند.

به گفته فضائلی، این تفاوت‌های ظاهری و شکلی می‌تواند در نوع تصمیم‌گیری، کنش‌ و واکنش‌ درباره مسائل پیرامونی نشان داده شود؛ این ویژگی‌های ذاتی که در این قشر وجود دارد را نمی‌توان در تحلیل و نوع مواجهه‌ با جریان دانشجویی، نادیده گرفت.

وی ویژگی‌های جریان دانشجویی را روحیه آرمانخواهی، عدالت‌طلبی، مقابله با امپریالیسم در کلان و مبارزه با حکومت‌های دیکتاتور و مستبد در سطح داخلی دانست و اظهار داشت: دانشجو اگر بخواهد براساس خصلت‌های ذاتی‌اش رفتار کند و تصمیم بگیرد، نباید که با نظام سلطه و آن چیزی که در ادبیات یا بخشی از ادبیات به عنوان امپریالیسم شناخته می‌شود، همراهی و همسویی داشته باشد؛ اگر این خصلت‌ها خواستگاه چپ داشته باشد، این مقابله را بر یکسری مبانی تعریف می‌کند ولی اگر خواستگاه دینی و مستقل از جریان تفکر چپ (مارکسیسم) یا لیبرال داشته باشد هم علیه سلطه شوروی و هم علیه مقتدرترین کشور در این مجموعه (آمریکا) موضع می‌گیرد.

عضو اسبق جامعه اسلامی دانشجویان با اشاره به اینکه ماجرای 16 آذر بروز ویژگی استکبارستیزی جریان دانشجویی بود، گفت: البته با توجه به طیف تفکری چپ یا توده که برای شهدای 16 آذر ذکر می‌شود، این ویژگی‌ها در مورد آنها هم تعریف می‌شود ولی کل حرکت، حرکتی تقابلی و ایستادگی در برابر وابستگی بود که بین حکومت وقت با آمریکا صورت گرفت.

*امینی: جریان دانشجویی نیروی اجتماعی است

پرویز امینی عضو هیئت مؤسس اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل نیز در این میزگرد به بیان تلقی‌ای از جنبش دانشجویی پرداخت و گفت: جریان دانشجویی را می‌توان حول و حوش یا ذیل مفهوم «نیروهای اجتماعی» تعریف یا تقسیم کرد.

وی با بیان اینکه منظور از نیروهای اجتماعی تفاوتی است که با نیروهای سیاسی دارند، افزود: نیروهای سیاسی مجموعه نیروهایی هستند که دارای کنش سیاسی مستقیم هستند و سیاست مسئله اصلی آنهاست و به طور مستقیم و دائماً در ارتباط با مساله سیاست دارای کنش و واکنش هستند.

به گفته امینی نیروهای اجتماعی نیروهایی هستند که به دلایل گوناگون دارای ظرفیت و پایگاه اجتماعی هستند و از منظر همین منزلت اجتماعی، به طور غیر مستقیم بر حوزه سیاست تاثیر می‌گذارد؛ یا در مواقعی کارکردهای سیاسی پیدا می‌کند؛ یعنی خصیصه سیاسی بودن یا کارکرد سیاسی داشتن جزو هویت اصلی و ذاتی آنها نیست.

عضو سابق شورای مرکزی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل با بیان اینکه از سوی دیگر جریان دانشجویی نسبت به سایر نیروهای اجتماعی نیز متفاوت است، اظهار داشت: این جریان را تحت عنوان جنبش اجتماعی کلاسیک یا جنبش اجتماعی جدید تقسیم‌بندی می‌کنند؛ مثلاً جنبش‌های کارگری به عنوان جنبش کلاسیک و جنبش زنان به عنوان جنبش اجتماعی جدید نامیده می‌شوند.

*جنبش دانشجویی به دنبال مطالبات عمومی

وی با تأکید بر اینکه در هر دوی این جنبش‌های اجتماعی مسائل مربوط به شرکت‌کنندگان در جنبش، ملاک‌ کار، عمل و حرکت است، گفت: به عنوان مثال در جنبش زنان مسائل راجع به زنان، حقوق تضییع شده آنان یا مشکل پیدا شده مربوط به آنها عمدتا عامل تهییج و به میدان آمدن افراد است ولی در جنبش دانشجویی مسائلی که با آن درگیر می‌شود یا مطالباتی که پیدا می‌کند، مطالبات عمومی و مربوط به آحاد جامعه است و کمتر مطالبات صنفی است.

امینی در تفاوت جنبش دانشجویی به عنوان یک نیروی اجتماعی با نیروهای سیاسی که تمرکز نهایی‌شان در احزاب و گروه‌های سیاسی است، گفت: جنبش دانشجویی یا دانشجو در مقطعی که در حال تحصیل است، کسب قدرت برایش مطرح نیست یا اراده معطوف به کسب قدرت ندارد. از آن طرف هم حضور جریان دانشجویی در نهاد دانشگاه باعث گرایش پیدا کردن به محیط‌های روشنفکری برای مطالبه دغدغه‌های عام‌تری نسبت به کلیت جامعه می‌سازد.

وی با این توضیح به تبیین ماجرای 16 آذر 1332 پرداخت و خاطرنشان کرد: در 16 آذر هم همین موضوع به عنوان یک دغدغه خودنمایی می‌کند؛ یعنی بعد از کودتای 28 مرداد که به سقوط دولت مصدق به عنوان دولت ملی انجامید، حضور نیکسون نماینده دولت کودتاگر در ایران و برنامه حکومت برای تقدیر از وی، چالش و مسئله عمومی ایجاد می‌کند که مربوط به کلیت جامعه است.

*هزینه نکردن احزاب مانند دانشجویان

امینی افزود: همین چالش در کلیت، تنها، جریان دانشجویی را در این حد از اعتراض وارد میدان می‌کند و آن کنش در 16 آذر شکل می‌گیرد؛ به تعبیر دیگر نه احزاب و نه سایر گروه‌های اجتماعی در این حد (به شهادت رسیدن) برای مسایل عمومی هزینه نمی‌کنند.

*عبدی: جنبش دانشجویی، اجتماعی نیست

عبدی در پاسخ به اظهارات امینی مبنی بر اینکه جنبش دانشجویی یک جنبش اجتماعی است، گفت: معتقدم جنبش دانشجویی، «جنبش اجتماعی» نیست.

وی افزود: جنبش دانشجویی ایران یک جنبش سیاسی بوده است و اصولاً وقتی که سیاست از احزاب و کنشگران رسمی بیرون می‌رود یا احزاب تضعیف می‌شوند، تقاضا برای سیاست از بین نمی‌رود و این دیگران از جمله دانشجویان هستند که می‌آیند و عرضه آن تقاضا را تامین می‌کنند.

*هزینه فعالیت‌های دانشجویی پائین است

به گفته این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب، بهترین مکانی که می‌تواند این وظیفه را بر دوش کشد، دانشگاه و دانشجو است، زیرا هزینه این فعالیت‌ها در دانشگاه و در مقایسه با سایر اقشار پایین‌تر است؛ به همین دلیل با افزایش سرکوب سیاسی، جنبش دانشجویی از سال 45 -46 تا 57 به شدت سیاسی است؛ حتی فعالیت‌های اجتماعی آنها هم به شکلی سیاسی است؛ یعنی اگر دانشجویان برای کمک به مردم زلزله‌زده و ...می‌روند، دقیقا این عمل معطوف به هدف سیاسی است.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با اشاره به سیل مهاجران اراک، خاطرنشان کرد: پس از این سیل دانشجویان به شدت برای کمک کردن به مردم فعال شدند. اما اگر این حرکت صرف اجتماعی بود، حکومت کاری به آنها نداشت ولی در عمل با آنها برخورد می‌کردند، زیرا حکومت متوجه بود که این در مضمون نهایی خود یک امر سیاسی هم هست و نشان از اعتراض دانشجویان به نحوه کمک‌رسانی حکومت دارد والا حکومت‌ها باید از اینکه دیگران به کمکشان بیایند، استقبال کند.

وی همین جهت‌گیری سیاسی را عامل بازداشت دانشجویان دانست و گفت: همان سال سرمای فوق‌العاده شدیدی تهران را گرفت. فکر می‌کنم هوا 10 تا 15 درجه زیر صفر هم رفت. یکی از سرماهای عجیب و غریب تهران بود. به طوری که تعداد قابل توجهی از مردم با خطر مرگ مواجه شدند. آن زمان کیفیت خانه و امکانات رفاهی و گرمایشی مانند الان نبود و مردم وضعیت خیلی مناسبی نداشتند؛ به همین دلیل دانشجویان نهضتی برای ذغال رساندن به راه می‌اندازند، ولی همان‌جا هم با آنها برخورد می‌شود.

عبدی با اشاره به برخورد حکومت با دانشجویان در زلزله طبس و تفاوت آن با زلزله بوئین‌زهرا، تصریح کرد: در سال 40 در زلزله بوئین‌ زهرا یا سیل جوادیه به دلیل بازتر بودن نسبی فضای سیاسی، کوشش برای کمک به زلزله‌زده‌ها و سیل ‌زده‌ها به شدتی که بعدها +شاهدش شدیم، معنای سیاسی پیدا نمی‌کند؛ برخوردی هم صورت نمی‌گیرد اما در موارد دیگر بلافاصله معنای سیاسی به خود می‌گرفت؛ البته سیاست در اینجا به معنای کسب قدرت نیست بلکه تاثیرگذاری بر قدرت است.

*امینی: تشکل‌های دانشجویی کارکرد سیاسی مستقیم ندارند

دبیر تشکیلات اسبق اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در پاسخ به عبدی با اشاره به اینکه نوع تاثیرگذاری جنبش دانشجویی به عنوان یک نیروی اجتماعی بر سیاست غیرمستقیم است، اظهار داشت: یعنی فعالیت‌های جنبش دانشجویی مثل آنچه در احزاب می‌بینیم، کارکرد سیاسی مستقیم ندارد. از سوی دیگر این فعالیت‌ها به جهت پیگیری مطالبات عمومی متفاوت از سایر نیروهای اجتماعی است.

وی با تأکید بر اینکه نمی‌گویم تشکل‌های دانشجویی غیرسیاسی هستند، افزود: جنبش دانشجویی زمانی که وارد عمل اجتماعی می‌شود، آثار سیاسی و عمل سیاسی پیدا می‌کند؛ کاری به نسبتش نداریم ولی اینطور نیست که مانند احزاب ماهیتا سیاسی باشد.

*عبدی:احزاب فعال شوند، جایی برای دانشجو نمی‌ماند

وی در پاسخ به سؤالی درباره نسبت جنبش دانشجویی با جریانات سیاسی و تاثیرگذاری احزاب بر روی جنبش دانشجویی، گفت: اظهارات قبلی بنده، نقطه شروع برای پاسخ به این سؤال است؛ لذا در ادامه باید بگویم به میزانی که احزاب در صحنه سیاسی حضور داشته باشند و فعال شوند، سیاست و کالای سیاست -به معنای برنامه برای بهبود امور- عرضه خواهد شد و جایی برای دانشجو و جنبش دانشجویی نمی‌ماند که بخواهد کالای سیاسی عرضه کند.

به گفته این پژوهشگر اجتماعی، کالای سیاست در فضای باز، کالای تخصصی‌تر می‌شود و برند پیدا می‌کند؛ به عنوان مثال این پرتقال روی میز یک برندی دارد و این برای مصرف‌کننده اهمیت دارد که چه کسی این را تولید کرده است، اما وقتی که احزاب نتوانند کالای سیاسی را با برند عرضه کنند، این دانشجو است که این کار را بی‌بِرند و طبعا با کیفیت پایین انجام دهند؛ ما اصلا به کار آنان اعتراض نداریم و در این میان دانشجو هیچ تقصیری ندارد، زیرا تقاضا برای این کالا وجود دارد. مشکل اصلی متوجه حکومتی است که مانع از فعالیت سیاسی، قانونی و معمول جوامع می‌شود.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با اشاره به حضور احزاب و نشان دادن کنش آزادانه در جامعه، گفت: در صورت وجود آزادی سیاسی، احزاب می‌توانند برای کسب قدرت یا تاثیرگذاری بر آن با برنامه‌ریزی عمل کنند. در این وضعیت جریانی به نام جنبش سیاسی دانشجویی یا شکل نمی‌گیرد یا اگر وجود داشته باشد به سمت تضعیف می‌رود.

وی ادامه داد: در اینجا ممکن است با حضور دانشجویان در جنبش اجتماعی اثرگذار روبه‌رو شویم؛ یعنی فرض کنید خدای ناکرده زلزله‌ای بیاید و همه دانشجویان با هم جمع شوند و به زلزله‌زدگان کمک کنند یا ممکن است نیازی در جامعه باشد و مثلا به زنان و فقرا کمک کنند. در اینجا جنبش دانشجویی فارغ از تمایزات حزبی، گروهی و سیاسی‌شان دور هم جمع می‌شوند و کنشی انسانی و اجتماعی را انجام می‌دهند. یا به عنوان مثال ممکن است ظلمی در مورد فرد خاصی در جامعه صورت پذیرد که کاری هم به سیاست ندارد؛ مثلا کسی را به شکل فجیعی می‌کشند که این حساسیت برانگیز می‌شود و ممکن است جنبش دانشجویی در این‌باره از خود واکنش نشان دهند، اما دیگر سیاسی رفتار نمی‌کنند یا از رفتارشان تعبیر سیاسی نمی‌شود.

به گفته عبدی، در این‌صورت اگر دانشجویی بخواهد سیاسی باشد، به طور طبیعی حزبی می‌شود؛ یعنی دانشجو نگاه می‌کند که در میان احزاب موجود کدام به او نزدیکتر است، اگر دوست داشت در کلوپ یا باشگاه آنها فعالیت می‌کند؛ اگر شرایطش هم موجود بود ممکن است در دانشگاه همان ایده را منتقل و منعکس کند و این هیچ ایرادی ندارد، اما هنگامی که این شرایط رقابت‌آمیز سیاسی در جامعه وجود نداشته باشد، قاعدتا جنبش دانشجویی، جنبشی می‌شود که صبقه سیاسی‌اش قوی‌تر است مگر اینکه سرکوب شده باشد که آن یک بحث دیگری است.

این فعال سیاسی ادامه داد: بنابراین اگر فضای سیاست باز باشد، به نظر من مشکلی پیش نمی‌آید و آن موقع دانشجوها هم خیلی در احزاب نمی‌روند. اگر هم بروند، خارج از دانشگاه به احزاب می‌روند و در دفتر حزبی‌شان در بیرون دانشگاه فعالیت می‌کنند و کارکرد اصلی دانشگاه محل آموزش و کسب دانش و کارکرد فرعی‌اش هم اجتماعی شدن از طریق فعالیت‌های اجتماعی و چیزهای دیگر خواهد شد.

*فضائلی: چشم طمع احزاب به جریانات دانشجویی است

فضائلی درباره نسبت جنبش دانشجویی با جریانات سیاسی و اینکه جریانات و احزاب می‌خواهند منبع فکری جنبش دانشجویی باشند، اظهار داشت: احزاب در طول زمان چشم طمع به دانشگاه داشته‌اند؛ این طمع به این دلیل است که نیروی دانشگاه نیروی کم هزینه‌ای است، توقعات و مطالبات کمی دارد، ریسک پذیر است و به دلیل اقتضائات سنی و ویژگی‌های اشاره شده، می‌تواند به عنوان یک نیرو در اختیار حزب قرار بگیرد.

*وابستگی جنبش دانشجویی، سازنده وجاهت احزاب

مدیرعامل اسبق خبرگزاری فارس ادامه داد: وابستگی جنبش دانشجویی برای احزاب وجاهتی در صحنه جامعه می‌سازد که این وجاهت می‌تواند به حزب و تشکیلات سیاسی بیرون دانشگاه کمک کند چرا که احزاب اعلام می‌کنند که این حزب نیروهای روشنفکر - با همان ادبیاتی که اشاره شد- دارد. این نیروها ویترین حزب را کامل‌تر می‌کند.

عضو مؤسس جامعه اسلامی دانشجویان شاخه‌های کارگری، دانشجویی، اساتید و مهندسین در احزاب را بخش دیگری از این ویترین دانست و درباره وابستگی دانشجویان به احزاب، گفت: دانشجویی که در شاخه دانشجویی حزبی فعالیت می‌کند، دیگر از جریان دانشجویی خارج شده و بخشی از آن حزب است که نوع خواسته‌ها و رفتارش تحت تأثیر تصمیمات و سیاست‌های حزبی تعریف و عمل می‌شود؛ ولو اینکه این دانشجو اسم خودش را جنبش دانشجویی بگذارد، بخشی از حزبی است که در بیرون دانشگاه فعالیت می‌کند.

وی یکی از آسیب‌های مهمی که بر فعالیت‌های دانشجوی کشور تحمیل شد را فعالیت جریان دانشجویی به عنوان بخش و شاخه‌ای از احزابی که در صحنه اجتماع حضور داشتند دانست و تصریح کرد: اگر جنبش دانشجویی اقتضائات و ویژگی‌های ذاتی دانشجویی را در خودش حفظ کند و زنده نگه دارد و تحت تأثیر مسائل حزبی قرار نگیرد، به عنوان یک جریان دانشجویی مستقل عمل می‌کند و منتقد اقدامات خود احزاب می‌شود.

*عبدی: دانشجو نمی‌تواند اظهارنظر کارشناسانه کند

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با اشاره به اینکه باید بررسی کنیم که جنبش دانشجویی چه زمانی در حوزه سیاست شکل می‌گیرد، اظهار داشت: وقتی مساله سیاست ساده شد، یک جوان 18 ساله هم می‌تواند آن را ببینید و برایش نسخه بپیچد؛ شما وقتی در روز روشن در خیابان ظلمی می‌بینید، نیازی به فکر کردن زیاد برای مقابله با آن ندارید.

وی افزود: اما اگر امروز مساله یک کشور بالا یا پایین بودن تورم، بیکاری یا تقدم کشاورزی و صنعت بر یکدیگر باشد، دانشجو اصلا در موقعیتی نیست که در این‌ موارد اظهارنظر کارشناسانه کند؛ چون این مساله بسیار تخصصی است اما احزاب سیاسی در مورد این موضوع کاملا می‌توانند اظهارنظر کنند؛ احزاب بر اساس تفاوتشان در همین موضوعات است که شکل می‌گیرند؛ مثلا یکی طرفدار سیاست صادراتی است؛ دیگری خواهان جانشین واردات، یکی بسط پول و دیگری قبض پول را توسط کارشناسانشان مطرح می‌کنند.

عبدی ادامه داد: در حالی که دانشجویان ممکن است اینگونه مسائل را به خاطر اینکه دانش آنان در حد دیپلم است یا اکثرشان هم دانشجویی علوم پزشکی و مهندسی هستند، ندانند. اما اگر همین دانشجو ببیند ظلم فاحشی وجود دارد، برای مبارزه با آن، دیگر نیازمند به دانش ندارد و دانش‌آموز هم می‌تواند با آن مخالفت بکند؛ پس در این موقعیت‌ها چیزی به عنوان جنبش دانشجویی شکل می‌گیرد.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با اشاره به اینکه این وضعیت صفر و یکی نیست، تصریح کرد: این طور نیست که بگوییم یک جامعه یا هیچ معضل آشکاری ندارد یا همه معضلاتش آنقدر عیان است که هر کوری می‌تواند آن را ببینید؛ این موضوع البته مطلق نیست؛ مثلا اگر کشوری جنبش دانشجویی ندارد، بدین معنا نیست که آنجا هیچ معضل آشکاری ندارد. بلکه معضل آشکارش آنقدر اهمیت ندارند که دانشجویان را بتواند حول خودشان در مواجهه با آن بسیج کند.

وی با اشاره به اینکه گفته می‌شود جنبش دانشجویی می‌تواند حکومت و احزاب را تصحیح کند، گفت: این مساله در شرایطی ممکن است که وضع حکومت‌ها و احزاب اینقدر فاجعه‌بار و صدر و ذیلش فاسد باشد که جنبش دانشجویی از در مخالفت و اصلاح آن درآید والا راجع به اینکه برنامه اقتصادی یک حزب چیست، جنبش دانشجویی چندان حرفی برای گفتن ندارد و چیزی نمی‌تواند بگوید چون اصلا تخصصی در این زمینه ندارد. مگر اینکه برود چند آدم متخصص بالای سرخودش بگذارد که آن هم یک حزب جدید می‌شود. بنابراین جنبش دانشجویی نمی‌تواند تصحیح کننده کنش‌های سیاسی عادی حکومت و احزاب باشد، زیرا در این مقام نیست بلکه می‌تواند بر مسائل عام اینها تاثیر‌گذار باشد و این مساله کلیدی است.

*فضائلی: همه احزاب هم قوی نیستند

عضو هیئت مؤسس جامعه اسلامی دانشجویان درباره اینکه گفته می‌شود جریان دانشجویی نمی‌تواند مسائل پیچیده را درک کند، گفت: اینگونه نباید بگوئیم که احزاب افراد متخصص و کارشناس در همه امور دارند و از طرف دیگر بگوییم جریان دانشجویی به عنوان مثال در مسائل اقتصادی چیزی نمی‌فهمد.

وی با بیان اینکه برخی از احزاب در کشور وجود دارند که توان بالایی در تجزیه و تحلیل مسائل تکنیکال و فنی دارند، تصریح کرد: همه احزاب که اسم حزب بر آنها گذاشته شده است به این صورت قوی و تکنیکال نمی‌توانند در مورد موضوعات اظهار نظر کنند.

فضائلی با بیان اینکه پیچیده یا ساده بودن مسائل به نگاه افراد به ‌آن موضوع برمی‌گردد، اظهار داشت: جریان دانشجویی ممکن است یک موضوع پیچیده‌ای به نظرش خیلی ساده باشد و در بعضی موارد نیز یک موضوع ساده برای او پیچیده باشد؛ طبیعتاً متناسب با نوع نگاه و برداشت خودش نسبت به موضوعات عکس‌العمل نشان می‌دهد و قضاوت می‌کند.

*اجازه آزمون و خطا به دانشجو داده شود

فضائلی با تأکید بر اینکه باید بپذیریم که جریان دانشجویی در محیط دانشگاه آزمون و خطا انجام دهد، تصریح کرد: جریان دانشجویی در یک مقطع بسیار حساس، مهم و ارزشمند است و از این طریق می‌تواند کسب تجربه کند و موضوعات مختلف را آزمون و خطا کند.

عضو هیئت مؤسس اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان با بیان اینکه برخی مسائل را از احزاب و سیاستمداران نمی‌توان به راحتی پذیرفت و از آنها انتظارات بیشتری می‌رود که مسائل را به گونه‌ای دیگر تحلیل کنند، گفت: این انتظار و توقع از جریان دانشجویی باید خیلی کاهش پیدا کند و به جریان دانشجویی اجازه اشتباه داده شود که بتوانند تحقیق کند که آیا این موضوعی که در مورد آن فکر کرده واقعاً موضوع پیچیده‌ای بوده است یا خیر.

*مقابله جریان دانشجویی با فساد

فضائلی درباره فعالیت حزبی جنبش دانشجویی نیز گفت: جریان دانشجویی اگر در ساختار حاکمیت اشکالی می‌بیند، طبق ویژگی‌های آرمانگرایانه و عدالتخواهانه‌اش، عکس‌العمل نشان می‌دهد؛ اگر احزابی هم رفتاری داشته باشند که آن رفتار زمینه‌ساز فساد و بی‌عدالتی در جامعه باشد حتماً جریان دانشجویی اصیل علیه آن عمل می‌کند.

*تاثیر جریان دانشجویی در نقد رفتار احزاب

این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه در این عملکرد رفتار سیاسی‌ جریان دانشجویی حذف نمی‌شود، اظهار داشت: جنبش دانشجویی در رفتار سیاسی‌ علیه احزاب و حتی در نقد رفتار احزابی که در خارج دانشگاه هستند، اثر دارد. اگر بخواهیم این تعبیر را بپذیریم که درصورت فعالیت احزاب دیگر جریان دانشجویی رفتار سیاسی ندارد، عملاً استقلال سیاسی دانشجو را زیر سؤال بردیم.

به گفته وی دانشجو باید استقلال سیاسی‌ خود را حفظ کند تا بتواند به اقتضای الزامات بیداری دانشجویی عمل کند و تحت تاثیر جریان‌ساز‌ی‌ها و مدیریت احزاب خارج دانشگاه قرار نگیرد.

فضائلی تأکید کرد: احزاب تلاش می‌کنند جریان دانشجویی را زیر بلیط خود بیاورند و آن را از جایگاه، ویژگی‌ها و اقتضائاتی که باید داشته باشند، خارج کند؛ آن بخش از جریان دانشجویی که این تأثیر را می‌پذیرد، از جریان دانشجویی خارج و بخشی از یک حزب می‌شود.

این فعال اسبق دانشجویی با بیان اینکه جریان دانشجویی که استقلال را در خودش حفظ و تقویت می‌کند، در برابر خواست احزاب مقاومت می‌کند و به عنوان جریان دانشجویی اصیل در دانشگاه می‌ماند، تصریح کرد: این جریان هم می‌تواند منتقد رفتار احزاب باشد و هم منتقد بخش‌های دیگری که با ویژگی‌هایی همچون آرمان‌خواهی در تعارض است.

به گفته وی، جنبش دانشجویی مستقل، زمانی که می‌بیند احزاب یا حاکمیت مطابق معیارها عمل نمی‌کند، وارد عمل شدن را وظیفه خود می‌داند؛ یعنی این معنا را قبول ندارد که اگر اینگونه عمل کنم، دولتی یا حکومتی می‌شوم؛ جریان دانشجویی اگر رفتار حاکمیت را بر محور عدالت تحلیل می‌کند، حمایت از حکومت را وظیفه خودش می‌داند.

فضائلی ادامه داد: ممکن است حتی حزبی حرکت مطلوبی انجام دهد که جریان دانشجویی بخشی از آن را تأیید ‌و بخشی از آن را که به اعتقاد دانشجویان مسیر نادرستی را طی می‌کند، نقد کند.

فضائلی تأکید کرد: احزاب تلاش می‌کنند که جریان دانشجویی را زیر بلیط خودشان بیاورند و آن را از جایگاه، ویژگی‌ها و اقتضائاتی که باید داشته باشند خارج کند؛ آن بخش از جریان دانشجویی که این تأثیر را می‌پذیرد، به نظر من از جریان دانشجویی خارج و بخشی از یک حزب می‌شود.

*عبدی: جنبش دانشجویی را نباید برای فعالیت حزبی متهم کرد

عبدی درباره استقلال و تاثیرگذاری جنبش دانشجویی گفت: در مقاطعی جنبش دانشجویی واقعا قوی عمل می‌کند دلایل آن هم به جهت موقعیت خاص زمانی است؛ مثلا در سال 40 تا 42 پس از تشکیل جبهه‌ ملی، شاهد جنبش دانشجویی جدی هستیم که غالبا عضو جبهه ملی‌اند. چرا این اهمیت دارد؟ برای اینکه فضای جبهه ملی، جبهه‌ای بود و همه تفکرات برای باز کردن فضای سیاسی با هم جمع می‌شدند. کمیته دانشگاه جبهه ملی به مراتب قوی‌تر از اصل جبهه ملی در آن عرصه وارد میدان شد و تاثیر‌گذاری خودش را هم داشت.

*کمیته دانشجویی نظرات جبهه ملی را برگرداند

عضو سابق شورای مرکزی جبهه مشارکت با بیان اینکه علی‌رغم این حضور قوی نمی‌توان جنبش دانشجویی آن زمان را محکوم به وابستگی به جبهه ملی کرد، گفت: بدین جهت نمی‌توان جنبش دانشجویی را وابسته نامید که در عمل می‌بینیم جنبش دانشجویی به خودی خود نفوذ، کنش و تاثیرگذاری داشت و در مقاطعی حتی نظرات جبهه ملی را برگرداند.

عضو سابق دفتر تحکیم وحدت با تأکید بر اینکه باید فارغ از این مسائل، استقلال جنبش دانشجویی را بررسی کرد، اظهار داشت: باید دید جنبش دانشجویی به مسائلی که می‌پردازد چقدر کلان است. این مسائل ممکن است علیه حکومت یا در دفاع از آن باشد، علیه یک حزب و در دفاع از حزب دیگر باشد. در هر حال جنبش دانشجویی به مسائل در حد کلان و کاملا قابل سنجش و فهم می‌پردازد.

به گفته عبدی، اگر یک جامعه از این فضا دور شود یا اینکه خلاف‌هایش این قدر شدید نباشد، دانشجوی سیاسی چاره‌ای جز ورود در حوزه احزاب ندارد؛ البته ممکن است در خیلی جاها نخواهد به احزاب برود و کاری به آنها نداشته باشد و پس از اینکه درسش تمام شد، تصمیم بگیرد که به حزبی برود یا نرود.

*اگر احزاب قوی باشند، دانشگاه غیرسیاسی می‌شود

وی ادامه داد: این مساله یک دوره گذار دارد؛ آن چیزی هم که مشکل ایجاد می‌کند همین دوره گذار است. یعنی ما یک شبه از وضعیت حزبی جنبش دانشجویی غلیظ به یک فضای غیرسیاسی دانشجویی نمی‌رسیم. در مقاطعی می‌بینیم که احزاب در حال شکل‌گیری‌اند و به دنبال یارگیری در یک جای مناسب مثل دانشگاه هستند ولی در هر حال نهایتش این است که مدتی که جلو رفتند و ممکن است اتفاقی هم بیفتد، ولی در نهایتا اگر احزاب قوی شوند دانشجو و دانشگاه غیرسیاسی می‌شود.

*فضائلی:چیزی به نام جریان دانشجویی نداریم

فضائلی با تأکید بر اینکه وضعیت فعلی جریان دانشجویی وضعیت خوبی نیست، تصریح کرد: امروز چیزی به نام جریان دانشجویی در دانشگاه‌ها وجود ندارد و این یک واقعیت آزاردهنده‌ است؛ شاید علت رخوت و بی‌تحرکی جریان دانشجویی از واکنش به یک دوران سیاست‌زدگی افراطی باشد که امروز دانشجو یک رفتار تفریطی را از خود نشان می‌دهد.

وی در مورد دیگر دلایل رخوت فعلی جریان دانشجویی نیز گفت: شرایطی که مدیریت‌های دانشگاه به وجود می‌آورند، باعث می‌شود که فعالیت‌هایی از سوی جریان دانشجویی در دانشگاه صورت نگیرد.

این کارشناس رسانه با بیان اینکه علت دیگر بی‌تحرکی در دانشگاه‌ها توسط جریان دانشجویی به بدنه دانشگاه و دانشجو برمی‌گردد، تصریح کرد: دانشجوهای امروز آن ویژگی‌هایی که باید داشته باشند و توقعاتی که از آنها می‌رود را ندارند و آنها هم ناخودآگاه یکسری مسائل را پذیرفته‌اند و تحرکی از خود نشان نمی‌دهند.

عضو هیئت مؤسس اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان با بیان اینکه نمی‌شود که همیشه بگوییم «نمی‌گذارند و نشد»، اظهار داشت: به نظر من نقدهای جدی به دانشجوهای امروز وارد است و بخشی از این وضعیت بی‌تحرکی در دانشگاه را خود دانشجویان، به دلیل قائل نبودن به ویژگی‌هایی که داشتند، به وجود آوردند.

فضائلی با بیان اینکه دانشجو می‌تواند در مورد مسائل عکس‌‌العملی نشان دهد که ممکن است یک ظاهر پیچیده داشته باشد، ولی موضوع ساده‌ای باشد و بالعکس، تصریح کرد: در صحنه سیاسی کشور یا در صحنه اجتماع به طور مثال یک جریانی خواستار مذاکره با آمریکاست؛ این بحث را ممکن است خیلی‌ها یک بحث پیچیده در نظر بگیرند، ولی دانشجو ممکن است آن را یک بحث خیلی روشن و ساده بداند و در مورد آن قضاوت کند و در نهایت موضعی را از خود نشان دهد.

مدیر عامل اسبق خبرگزاری فارس با اشاره به اینکه بحث مذاکره با آمریکا یک بحث «حرام ابدی» نیست، تصریح کرد: یک زمانی ممکن است شرایط کشور اقتضاء کند که مذاکره با آمریکا صورت گیرد ولی در این شرایط هم جریان دانشجویی ممکن است آن را برنتابد و نسبت به آن موضع‌گیری کند.

وی افزود: در این بحث ممکن است حتی حکومت به این جمع‌بندی رسیده باشد که مذاکره با آمریکا صورت بگیرد و جریان دانشجویی با این موضع‌گیری مخالفت کند؛ هیچ اشکالی ندارد که جریان دانشجویی نه به واسطه ابزار شدن جریان‌های خارج از دانشگاه، از خودش یک رفتار و کنشی نسبت به این اقدامات انجام دهد که این اقدامات جنبش دانشجویی جای هیچ نگرانی ندارد و می‌توان آن را به میزان بالایی تحمل کرد و اجازه داد که این اتفاق رخ ندهد.

عضو هیئت مؤسس اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان با بیان اینکه در یک جاهایی ممکن است تحمل در مقابل یکسری حرکت‌های دانشجویی به غیر از آنجایی که اشتباه صورت می‌گیرد، کم باشد، افزود: بخشی از آن به اینکه آن حرکت ظاهرش با یک ظاهر دانشجویی باشد، برمی‌گردد ولی پشت صحنه آن را آدم‌های دیگری هدایت می‌کنند و از ظرفیت دانشجویی به عنوان یک پیاده نظام برای پیشبرد برنامه‌های خود استفاده می‌کنند.

وی با تأکید بر اینکه ما باید میزان توقع و انتظار خود را از جریان دانشجویی در حد دانشجو بدانیم، گفت: موضوعاتی مانند تورم، قیمت ارز، نوسانات ارز و ... فقط در جریانات دانشجویی اتفاق نمی‌افتد بلکه بسیاری از موضوعات و اتفاقات متعددی وجود دارد که جریان دانشجویی می‌تواند موضع خود را در آن رابطه نشان دهد و مطرح کند؛ هر چند که آن موضع از پختگی خاص برخوردار نباشد.

فضائلی با بیان اینکه جریان دانشجویی در مقاطع مختلف کشور شرایط مختلفی را دارد، اظهار داشت: یک زمانی ممکن است دانشجوی ما از پختگی بیشتری برخوردار باشد ولی امروز ممکن است این پختگی وجود نداشته باشد که دلایل آن نیز مشخص است.

این کارشناس مسائل سیاسی در مورد دلایل پختگی دانشجویان در برخی مقاطع کشور، گفت: مثلا اوایل انقلاب نیروهایی که وارد دانشگاه شدند مسیرهایی را به لحاظ فکری، سیاسی و شرایط مختلف دوران انقلاب طی کردند که این مسائل پختگی دانشجویان را بیشتر کرد ولی دانشجویان امروز وقتی وارد دانشگاه می‌شوند که دوران جنگ و دوران انقلاب فرهنگی را تجربه نکرده است.

وی افزود: به طور طبیعی دانشجویی که در آن مقطع بوده است با دانشجوی امروز متفاوت است؛ البته ممکن است دانشجویی نیز در این شرایط زمانی از اطلاعات، دانش و قدرت تحلیل بالایی برخوردار باشد ولی کلیت جریان دانشجویی اینگونه نیست.

فضائلی با بیان اینکه یک بخشی از جریان دانشجویی تابع شرایط کلی جامعه است، اظهار داشت: شرایط کلی حاکم بر جامعه بر روی وضعیت جنبش دانشجویی، جریان دانشجویی و بیداری دانشجویی به لحاظ پختگی، میزان بلوغ و ... به صورت مستقیم و غیر مستقیم تأثیر می‌گذارد.

*عبدی:جنبش دانشجویی در مسائل جزئی تحلیل می‌رود

عبدی نیز با بیان اینکه هر کسی در جامعه حق دارد نسبت به موضوعات سیاسی و اجتماعی کنشی از خود نشان دهد، تصریح کرد: ما به دنبال تعیین دستور‌العمل، خط مشی یا تجویز به دانشجوها نیستیم بلکه من معتقدم دانشجو اگر موافق موضوعی باشد باید آزادانه واکنش خود را نسبت به آن نشان دهد و اگر مخالف نیز باشد باید واکنش خود را نسبت به آن بروز دهد.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با بیان اینکه همیشه یک مرز مشخص برای تفکیک مسائل به کلی یا عام در مقابل جزئی و خاص وجود ندارد، افزود: این نیز درست است که مسئله جزئی و خاص باشد اما عام برداشت شود و حتی فکر کنیم که ابعاد آن مسئله واضح و روشن است.

وی اظهار داشت: بحث اساسی این است که چنانچه جنبش دانشجویی در این حوزه‌های خاص و جزئی وارد شود، ترد می‌شود و به سرعت تحلیل می‌روند.

این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب ادامه داد: فرض کنید بحث طرح مذاکره با آمریکا به عنوان یک موضوع خاص و جزئی مطرح شود؛ در این صورت عده‌ای موافق و عده‌ای مخالف آن هستند؛ از این رو ما نمی‌توانیم بگوییم جنبش دانشجویی در طرح مذاکره با آمریکا نظر خود را اعلام می‌کند. فقط می‌توانیم بگوییم دو نظر مخالف و موافق برای این طرح وجود دارد.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت در مورد جنبش دانشجویی در دانشگاه گفت: وقتی می‌توان درباره جنبش دانشجویی سخن گفت که یک مجموعه‌ای از اغلب دانشجویان در دانشگاه از یک موضوع دفاع کنند؛ فارغ از آنکه این موضوع تکنیکال و فنی است یا خیلی عام و واضح است.

عبدی تصریح کرد: فرض ما این است که اگر 50 درصد دانشجوها در صحنه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی حضور فعال داشته باشند، از آن 50 درصد حداقل 70 درصد بر روی یک ایده و یک مسئله تمرکز داشته باشند وگرنه همان تمایزات برای جنبش دانشجویی مطرح می‌شود.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت با بیان اینکه واقعا اگر جامعه‌ای داریم که احزاب آن نمی‌توانند در مورد مسائل تکنیکی و فنی سیاست اظهارنظر درستی داشته باشند، چطور ممکن است که دانشجو بتواند چنین کاری را انجام دهد، اظهار داشت: این اتفاق غیر ممکن است؛ مگر اینکه خطا فکر کنیم و البته من به آنها حق می‌دهم که خطا فکر کنند و باید به آنها فرصتی برای بروز خطا داده شود، زیرا اگر بتوانند فکر خطا را بروز دهند و آن را اثبات کنند، به نفع دانشجو و به نفع همه است و اگر نتوانستند، مشکل دیگران است و دانشجو مشکلی ندارد.

عبدی با تأکید بر اینکه لزوماً نباید در مورد جنبش دانشجویی ایجابی صحبت کرد، گفت: ما سعی می‌کنیم وضعیت جریان دانشجویی را توصیف و مشکلات آنها را رفع کنیم؛ حالا ممکن است یک جاهایی خیلی تکنیکال و فنی حرف بزنند در حالی که صلاحیت آن را نداشته باشند و درست هم نگفته باشند.

به گفته وی، مسئله اصلی همین است که واقعا همان 70 درصد از 50 درصد فعال دانشگاه بتوانند فکر و راهکارهای خود را در رابطه با مسائل مختلف بروز دهند، اما چنین شرایطی فراهم نیست.

این فعال سیاسی با اشاره به برگزاری همایش‌ها و سمینارها از سوی تشکل‌های دانشجویی در دانشگاه‌ها گفت: به عنوان مثال انجمن اسلامی دانشکده اقتصاد سمیناری را در مورد مسائل اقتصادی با بهره‌گیری از اساتید و صاحب‌نظران برگزار می‌کند، هر چند در این سمینار نمی‌خواهند جهت‌گیری انجمن خود را نشان دهند و فقط سعی دارند شخصیت‌های قوی برای این سمینار دعوت کنند و به بسط دانش عمومی درباره موضوع کمک کنند.

وی افزود: اما انجمن اسلامی دانشگاه در سطح کلان چنین سمیناری را برگزار نمی‌کند؛ زیرا جنبش دانشجویی در موارد جزیی و تخصصی موضع‌گیری ایجابی یا سلبی نمی‌کند بلکه رسالتش این است که فضا را برای اظهارنظر کارشناسان و دانشجویان باز کند و این باز کردن فضا یک اقدام عام برای رسیدن به آزادی است.

عضو دفتر تحکیم وحدت با تأکید بر اینکه خیلی‌ها جرأت نمی‌کنند به صورت ایجابی به مسائل وارد شوند، اظهار داشت: در عین حالی که برخی از دانشجویان نهادگرا هستند یا برخی از آنها طرفدار اقتصاد بازار هستند ولی سعی می‌کنند فضای آزادی را چنان بسط دهند که شخصیت‌های مختلف بتوانند اظهارنظر کنند.

عبدی ادامه داد: در سطح کلان جنبش دانشجویی در برخی مسائل خاص وحدت پیدا می‌کنند و یک کنش مشترک را نشان می‌دهند و به نظر من در همان حوزه‌ها اگر فضا برای آنها باز باشد بسیار خوب است.

این پژوهشگر اجتماعی همچنین با بیان اینکه باید برای جنبش دانشجویی مرجعیتی وجود داشته باشد، گفت: دانشجویان در برخی مسائل و امور حاد و کلان باید به چنین مرجعیتی رجوع کنند و براساس آن شکل بگیرند.

*امینی: عدم تأثیر حضور احزاب در ماهیت جریان دانشجویی

امینی درباره نسبت جنبش دانشجویی با جریانات سیاسی و اینکه جریانات و احزاب بخواهند منبع فکری جنبش باشند، خاطرنشان کرد: جنبش دانشجویی کار ویژه خاصی انجام می‌دهد و بود و نبود، قوت و ضعف یا فعالیت آزادانه و گسترده احزاب می‌تواند به گستره و جهت کنش سیاسی جریان دانشجویی اثر بگذارد ولی هیچ‌وقت کارکرد او را منتفی نمی‌کند چون جریان دانشجویی کارکرد ویژه خودش را دارد.

*جنبش دانشجویی نیروی میانجی است

وی ادامه داد: اگر بخواهیم جریان دانشجویی را به معنای جامعه‌شناختی و مفهومی بررسی کنیم، جنبش دانشجویی یک «نیروی میانجی و واسط» است که عمدتا ایده خودش را برای کنش اجتماعی و سیاسی از فعالان، گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی یا بخش‌های روشنفکری - به معنای عام- متفکرین و اندیشمندان به دست می‌آورد.

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه ممکن است جریان دانشجویی به عنوان یک گروه میانجی، ایده خود را برای عمل از مناسبات حکومت بگیرد، اظهار داشت: شاید جریان دانشجویی به نوعی، ایده خودش را از سازمان نظری و ایدئولوژیک حکومت یا ایده‌های سیاسی و مورد علاقه حکومت بگیرد اما همچنان یک نیروی میانجی و واسط است و در خلاء عمل نمی‌کند.

عضو هیئت مؤسس اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل ادامه داد: به طور واقعی نمی‌شود از دانشجویی که در 18 سالگی وارد دانشگاه و 23 سالگی فارغ‌التحصیل می‌شود انتظار داشت که صاحب یک سازمان نظری و تئوریک برای عمل سیاسی و اجتماعی باشد و ایده‌های سیاسی پخته و ورزیده‌ای برای عملش تهیه و تدارک ببیند؛ بنابراین در تعامل با احزاب، روشنفکران و حکومت است که این ایده‌ها را به دست می‌آورد.

*لزوم تعامل جریان دانشجویی با منبع فکر

وی با تاکید بر اینکه البته این مساله نافی استقلال جنبش دانشجویی هم نیست، گفت: به هر حال جریان دانشجویی باید با یک منبع فکری و نظری که قدرت تولید ایده‌های سیاسی را دارد، در تعامل باشد زیرا که در خلاء نمی‌توان رفتار و عمل سیاسی را ساخت.

*گروه‌های مرجع، مرجعیتی ندارند

امینی معتقد است واقعیت این است که امروز جریان دانشجویی با گروه‌هایی که پیش از این با آنها در داد و ستد بود و ایده سیاسی یا اندیشه‌ای‌ برای عمل از آنها  کسب می‌کرد، عمدتا دچار بحران هستند. بنابراین از مقبولیت لازم برای رجوع جریان دانشجویی به خود بی‌بهره‌اند. اکنون به لحاظ جامعه‌شناختی با بحران گروه‌های مرجع برای جریان دانشجویی رو‌به‌رو هستیم. یعنی روشنفکران، احزاب و مجموعه‌ها، شخصیت‌های سیاسی و بخشی از عناصر درون حکومت هیچ کدام مرجعیتی ندارند؛ بنابراین ما دچار مساله‌ای به نام «خود ‌مرجعی» در جریان دانشجویی هستیم.

وی با تأکید بر اینکه در جریان دانشجویی امروز خود مرجعی به معنای اینکه دانشجو به خودش رجوع می‌کند و خیلی دیدگاه‌های خودش را منوط به دیدگاه‌های دیگران و کسب مرجعیت دیگران نمی‌کند، حاکم است، گفت: این موضوع ممکن است منفی یا مثبت به معنای استقلال یا اشباع کاذب باشد.

*بروکرات‌ها منبع فکری در دوران اصلاحات

نویسنده کتاب جامعه‌شناسی 22 خرداد، اظهار داشت: در دوران دهه اول انقلاب جریان دانشجویی مرجعیت را از حکومت می‌گرفت و از ایده‌های سیاسی و فکری حکومت، اثر می‌پذیرفت؛ در دوران سازندگی جریان دانشجویی عمدتا در تعامل با جریانات روشنفکری و بروکرات‌ها بود و ایده‌هایش را بیشتر از آنها کسب می‌کرد.

وی ادامه داد: در دوره بعد از دوم خرداد روشنفکر‌ها نیروی اصلی تامین کننده ایده‌های عمل هستند که اینها کارکردهایی از خود نشان دادند که موجب «بحران مشروعیت» در این گروه‌ها شده و دیگر اینها مرجعیتی برای دانشجو و محیط‌های دانشجویی ندارند. در حال حاضر جریان دانشجویی منتظر نیست تا ببیند فلان جریان روشنفکری چه می‌گوید تا او موضعش را با آن جریان تنظیم کند؛ کسانی که ارتباط مستقیم با مجموعه‌هایی دانشجویی داشته باشند این را می‌بییند که خیلی آدم‌ها، شخصیت‌ها، عناوین و ... برای آنها دیگر مرجعیتی ندارند.

امینی با این پرسش که چه نسبتی بین جریان دانشجویی با جریانات سیاسی است، تأکید کرد: امروز احزاب مرجعیتی برای عمل سیاسی و کنش اجتماعی ندارند؛ محیط روشنفکری هم همین‌گونه است؛ ما با خود مرجعی رو‌به‌رو هستیم که منجر به این شده است که جنبش دانشجویی عمدتا برای عمل سیاسی، به تصمیماتی از خودشان می‌رسند.

وی با اشاره به تکثر زیاد در محیط و جریان دانشجویی در بین تشکل‌های رسمی و آنهایی که رسمی نیستند ولی واقعیت اجتماعی دارند، اظهار داشت: این تکثر نتیجه خود مرجعی است؛ یعنی هیچ گروه مرجعی نیست که این تکثر را جایی تبدیل به انسجام کند. هر جا که خود مرجعی وجود دارد تکثر هم وجود دارد.

عضو مؤسس اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل علت دیگر خودمرجعی تشکل‌ها را «تکثر ابزارها و مناسبات» ارتباط با جامعه دانست و گفت: تغییراتی که در حوزه رسانه‌ها و تکثر کمی و کیفی آنها به وجود آمده، زمینه ارتباط گسترده محیط دانشجویی را بلاواسطه از جریان روشنفکرانه و بدون واسطه از طریق احزاب با جامعه برقرار کرده و عامل تقویت خودمرجعی شده است و جریان دانشجویی را از آنها بی‌نیاز ساخته است.

به گفته وی، کنش اجتماعی ـ سیاسی تشکل‌ها در محیط دانشگاهی به جهت بوجود آمدن فضای رسانه، مثل گذشته نیست و فضا تغییر کرده است؛ همین تغییر فضا هم در جنبش دانشجویی اشباع کاذب ایجاد می‌کند که موجب افت نیاز و انگیزه برای دست زدن به کنش سیاسی و اجتماعی در آنهاست. برخی دراین باره تعبیری مانند کاغذی یا دیجیتال شدن جریان دانشجویی دارند که البته بنده با آن موافق نیستم اما تحت تاثیر تغییری است که رسانه‌ها در فعالیت‌های دانشجویی ایجاد کرده است. بنابراین فرصت حضور مستقیم با جامعه از طریق رسانه‌ها مانع نیاز به طراحی برنامه‌های اجتماعی و عمل در جریان دانشگاهی شده است.

امینی اظهار داشت: به طور طبیعی جریان دانشجویی باید ایده‌هایش را یا از احزاب یا حکومت‌هایی که قبول دارد یا از محیط‌ روشنفکری - به معنای عامش از مصباح تا سروش- بگیرد ولی در حال حاضر کسی نمی‌تواند چنین مرجعیتی را معرفی کند و بگوید چنین مرجعیتی در محیط دانشجویی وجود دارد.

*عبدی: انشقاقات جنبش دانشجویی طبیعی است

عضو دفتر تحکیم وحدت در پاسخ به علل انشقاقات در جنبش دانشجویی، با طبیعی خواندن انشقاقات، اظهار داشت: به عنوان مثال حزب نهضت آزادی یا موتلفه گروهی‌اند که هر کسی را بخواهند به حزب راه می‌دهند و هر که را که نخواهند راه نمی‌دهند؛ جامعه به هر طریقی هم که برود آنها می‌توانند اعتقادات خودشان را داشته باشند و کسی هم نمی‌تواند بگوید این اعتقادات را عوض کنید.

این پژوهشگر اجتماعی افزود: اما جنبش دانشجویی چنین صفتی ندارد. دانشجو از 18 سالگی تا 23 سالگی است. درست مانند یک ظرف بزرگ آب است که از این طرف آب می‌آید و از آن طرف خارج می‌شود. اگر آب ورودی سالم باشد، خروجی هم سالم است. اگر کم کم آب کدر شد، خروجی هم کدر می‌شود.

*تغییر نسبتا سریع گرایشی دانشجویان

به گفته عبدی، چون جامعه در حال تحول است، خیلی طبیعی است که بین نیروهای متحول شده، اختلاف پیش بیاید و از آنجا که در محیط جوان دانشگاه عقبه قوی کمتر است، زودتر دچار اختلاف و تغییر عقیده می‌شوند؛ چون هنوز عقایدشان ثبات پیدا نکرده است، همین منشا اختلاف و تحول خواهد شد. ممکن است یکی با گرایش x به دانشگاه بیاید و 10 کتاب بخواند و با 2 نفر آشنا شود گرایشش بلافاصله y شود اما در حزب این اتفاق خیلی کم رخ می‌دهد.

*فشار بیرونی علل برخی انشقاقات

وی علل بخشی از انشقاق‌ها را فشار نیروهای بیرون دانشگاه همچون احزاب، گروه‌ها، حکومت‌ و ... دانست و اظهار داشت: اما اگر فکر می‌کنیم جنبش دانشجویی این قدر اصیل و احترام آمیز است به نظرم باید آن را آزاد گذاشت تا خود را آنچنان که هست بارور کند؛ ولی وضعیت الان دانشگاه‌ها اصلا یک ذره هم مطلوب نیست. اگر چنانچه دانشجو -به معنای عام- می‌تواند با امپریالیسم، ظلم، ستم و بی‌عدالتی مبارزه کند، لازمه‌اش این است که فضا برای آنها باز باشد و بتوانند خودشان را نشان دهند. ولی امروز در دانشگاه‌ها اساسا شاهد این مساله نیستیم.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت در پاسخ به این سؤال که تشکل‌های دانشجویی اجازه ظهور و بروز ندارند یا فضای تشکل‌ها این اجازه را برای ظهور و بروز نمی‌دهد، تصریح کرد: این مساله خیلی پیچیده‌ نیست. در قرون وسطی مدارس اسکولاستیکی بود که در آن آموزه‌های پیشینیان از جمله ارسطو و افلاطون را آموزش می‌دادند؛ معلم یکی از آموزه‌های ارسطو را که مثلا اسب 24 دندان دارد را آموزش می‌داد؛ بعد یک نفر از دانش‌آموزان اعتراض می‌کند و از قول دانشمند دیگری می‌گوید اسب 28 دندان دارد. زمانی که بر سر این موضوع جدل می‌شود، اسبی از جلوی مدرسه رد می‌شود؛ یک دانش آموز می‌گوید چرا دعوا می‌کنید؟ اسب اینجاست؛ دهانش را باز کنید و دندانهایش را بشمارید. آن 2 گروه که یکی طرفدار افلاطون و دیگری طرفدار ارسطو بود، متحدا این فرد را کتک مفصلی می‌زنند که ارسطو و افلاطون این را گفته‌اند تو می‌گویی دهن اسب را نگاه کنیم؟

*جنبش دانشجویی کنش ندارند

وی ادامه داد: من چه برایتان بگویم که اینجا کتک نخوریم؟ همین الان برویم در درب دانشگاه‌ها و نگاه کنیم که چند نفر از آنها می‌توانند از خودشان کنشی آزاد نشان دهند. جنبش دانشجویی اصلا کنش‌ ندارند که دچار خود مرجعی یا دیگر مرجعی باشند. بنابراین به جای اینکه من بگویم کنش دارند یا ندارند، تا درب دانشگاه تهران راهی نیست؛ با 4 دانشجو که صحبت کنیم وضعیت را متوجه می‌شویم.

*فضائلی: انشقاقات دانشجویی زیاد مهم نیست

این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به سؤالی درباره چرایی انشقاق جنبش دانشجویی و وضعیت کنونی جنبش دانشجویی با بیان اینکه میزان اهمیت و حساسیت برای انشقاق در تشکل‌های دانشجویی به میزان انشقاق در احزاب نیست، اظهار داشت: یک حزب به دلیل آنکه جمع حرفه‌ای و پخته‌ای را تشکیل می‌دهد انشقاق در آن اتفاق مهمی تلقی می‌شود ولی اگر در برخی تشکل‌های دانشجویی انشقاقاتی رخ داد که خیلی مهم بود به دلیل آن است که ما آن تشکل دانشجویی را در حد آن حزب دیدیم یا با آنها به گونه‌ای رفتار شد که یک حزب از آنها تصویر شده است؛ به همین دلیل وقتی آن انشقاق صورت گرفت، بسیار با اهمیت نشان داده شد.

عضو هیئت مؤسس جامعه اسلامی دانشجویان با تأکید بر اینکه در بررسی مستقل، تغییرات جنبش دانشجویی اهمیت ندارد، به دلایل انشقاق در برخی تشکل‌های دانشجویی اشاره کرد و افزود: یک بخشی از انشقاق‌ها در تشکل‌های دانشجویی به کم شدن انسجام ساختاری تشکل‌های دانشجویی بر می‌گردد، در صورتی که این تشکل یک زمانی انسجام بیشتری داشت.

وی با بیان اینکه رأس تشکل‌های دانشجویی توسط بدنه انتخاب می‌شود، گفت: وقتی که رأس تشکل‌های دانشجویی توسط بدنه آن تشکل انتخاب می‌شود، شورای مرکزی از قدرت و توانمندی بهتری یا وجاهت بیشتری برخور هستند؛ اگر از منظر دیگری بخواهیم به دلیل برخی انشقاق‌ها در تشکل‌های دانشجویی نگاه کنیم مشخص می‌شود قدرت رهبری برای اداره تشکیلات در یک زمانی بیشتر بود و این قدرت رهبری در بعضی از تشکل‌های دانشجویی کاهش یافت در نتیجه از انسجام تشکیلاتی در برخی تشکل‌های دانشجویی کاسته شد.

این کارشناس رسانه با اشاره به اینکه در گذشته افراد سنجیده‌تر و بر اساس مسائل عمیق‌تر وارد تشکیلات می‌شدند، اظهار داشت: در یکی دو تا از تشکل‌ دانشجویی که به نوعی انشقاق‌هایی در آنها رخ داد، دانشجویان با گذشته تفاوت‌هایی را داشتند و میزان پختگی و آمادگی آنها برای کارهای تشکیلاتی تغییر کرد.

*تأثیرپذیری برخی تشکل‌ها از فضای بیرون دانشگاه

فضائلی در مورد دلیل دیگر برخی انشقاق‌ها در تشکل‌های دانشجویی، اظهار داشت: یک بخش دیگر هم تحت تاثیر فضای بیرون در دانشگاه قرار داشت و همچنین برخی تشکل‌ها تحت تاثیر‌گذاری‌های درون دانشگاه‌ها بودند.

وی افزود: تاثیر‌گذاری‌های بیرونی و ضعف درونی تشکل‌های دانشجویی زمینه‌هایی را برای انشقاق‌ها در برخی از تشکل‌های دانشجویی به وجود آورد و طیف‌های مختلفی را تشکیل داد.

*امینی: چه کسی با حمله به سفارت موافق بود؟

امینی با اشاره به 3 گرایش حکومت، روشنفکران به معنای عام و احزاب گفت: جریان دانشجویی یک جریان واسط و میانجی بدین معنا است که خودش قادر نیست سازمان نظری و تئوریک بسازد و این ربطی به پیچیده یا ساده بودن مسائل ندارد.

وی افزود: جریان دانشجویی به لحاظ واقعی قادر نیست چنین ظرفیت‌هایی را برای خودش ایجاد کند بنابراین ایده خودشان برای عمل را از محیط داد و ستد با گروه‌های حکومت روشنفکران و احزاب می‌گیرد.

عضو هیئت مؤسس اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل اضافه کرد: در مورد گرفتن سفارت انگلیس کدام بخش روشنفکران، حکومت و ... چنین ایده و نظری را داشت و جریان دانشجویی را توجیه کرد یا اینکه کدام یک از احزاب و گروه‌های سیاسی ایده‌ای برای گرفتن سفارت انگلیس به جریان دانشجویی دادند.

وی افزود: حتی حکومت هم در بالاترین سطح که دانشجویان ممکن بود تصور کنند که با حرکت آنها موافق است، با حرکت دانشجویان مخالف بود و این نشان از همان «خود مرجعی» در جریان دانشجویی دارد.

امینی با بیان اینکه جریان دانشجویی به دنبال آن نیست که حکومت، احزاب و جریان روشنفکری چه می‌گویند تا آنها عمل کنند، افزود: جریان دانشجویی در گذشته اینگونه نبود و این خود مرجعی یک تغییر در جنبش دانشجویی محسوب می‌شود.

عضو هیئت مؤسس اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل به تفکیک‌هایی که در جریان دانشجویی در ایران صورت گرفته است اشاره کرد و اظهار داشت: مثلا در دهه 60 فقط دفتر تحکیم وحدت وجود داشت که امتداد یک جریان فکری و سیاسی در دانشگاه است و بعد مشاهده می‌شود که جامعه اسلامی دانشجویان تشکیل می‌شود که تفکیک آنها نتیجه تمایزات سیاسی است که در بیرون به این معنا که ما‌به‌ازاهای جریان‌های سیاسی هستند، وجود دارد.

امینی با بیان اینکه جریان دانشجویی در پاسخ به مطالبات عمومی شکل می‌گیرد، اظهار داشت: زمانی مانند 16 آذر 32 استقلال برای دانشجویان اهمیت پیدا می‌کند، در جریان دوم خرداد آزادی و مخالفت با انحصارطلبی و در جریانات سال 84 عدالت مسئله آنهاست و بر اساس آن جنبش دانشجویی شکل می‌گیرد.

*تشریح مسائل پیش روی جنبش دانشجویی در انتخابات

دبیر اسبق تشکیلات اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در مورد وضعیت تشکل‌های دانشجویی و میزان تاثیرگذاری آنها در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 گفت: جریان دانشجویی در حال حاضر 4 مسئله مهمی را در پیش رو دارد و باید بر اساس فهمی که از این 4 مسئله به دست می‌آید رفتار آینده تشکل‌های دانشجویی را در انتخابات پیش‌بینی کنیم یا اینکه در انتخابات ریاست جمهوری در مورد میزان کیفیت تاثیر‌گذاری آنها و نوع کنش تشکل‌های دانشجویی صحبت کنیم.

دبیر اسبق تشکیلات اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در مورد 4 مسئله مهم در جریان دانشجویی فعلی گفت: «انگیزه»، «مسائل معرفتی»، «نیروی انسانی» و «ایده برای کنش» 4 مسئله مهم در جریان دانشجویی فعلی است.

امینی مسئله «انگیزه» را از پایه‌ای‌ترین عامل در فعالیت‌های دانشجویی دانست و تصریح کرد: به دلیل آنکه فعالیت‌های دانشجویی داوطلبانه و بدون مزد انجام می‌شود و حتی باید دانشجو بخشی از درس خود را صرف اقدامات سیاسی و اجتماعی در سطح دانشگاه‌ کند و برخی هزینه‌های اجتماعی و سیاسی را که متناسب با تغییر دولت‌ها است، بپردازد، مهمترین مسئله «انگیزه» خواهد بود.

دبیر اسبق تشکیلات اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل با اشاره به اینکه برخی جریان‌های دانشجویی که در نقطه انتقادی با دولت‌ها بودند هزینه کارهای سیاسی خود را باید پرداخت می‌کردند، اظهار داشت: بین اصولگرا و اصلاح‌طلب در این موارد خیلی فرق نباید گذاشت.

وی افزود: پس بنابر توضیحات مطرح شده «انگیزه» برای شکل‌گیری جنبش دانشجویی بسیار مهم است که البته باید در سطح قابل توجهی «عمومیت» داشته باشد.

امینی با طرح این مثال که یک تشکل دانشجویی با شورای مرکزی و یک شورای عمومی هزار دانشجو را در دانشگاه‌ها به خود اختصاص می‌دهد یا حتی با سمپات‌های آن به 5 هزار نفر نیز ممکن است برسد تاثیر چندانی در جمعیت 4 میلیونی دانشجویی نخواهد داشت، گفت: جریان دانشجویی زمانی به یک جنبش اجتماعی تبدیل می‌شود که «عمومیت» داشته باشد.

*بحران انگیزه در جریان دانشجویی

دبیر اسبق تشکیلات اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل با بیان اینکه یکی از چالش‌های اصلی در حال حاضر بحران انگیزه است، تصریح کرد: در حال حاضر در محیط دانشجویی به دلایل گوناگون و در گرایش‌های مختلف انگیزه واقعی برای عمل سیاسی ـ اجتماعی برای تنظیم کنش‌ها وجود ندارد و فضای بورکراتیزه بر فضای خود جوشی غلبه نسبی دارد.

امینی در مورد مشکلات «معرفتی» در جریان دانشجویی نیز گفت: بخشی از مشکلات معرفتی‌ای که الان در جریان دانشجویی وجود دارد، نتیجه بحران در گروه‌های مرجعی است که در گذشته شکل گرفته است؛ از این رو جریان‌های دانشجویی به لحاظ فکری و معرفتی تغذیه نمی‌شوند.

وی افزود: در این حالت جریان دانشجویی یا باید خودش صاحب مسائل معرفتی باشد که زمینه آن را ندارد یا باید آن را در داد و ستد با گروه‌های مرجع اجتماعی، اعم از حکومت، روشنفکران و احزاب به دست آورد.

نویسنده کتاب جامعه‌شناسی 22 خرداد، ادامه داد: در حال حاضر در جریان‌های دانشجویی داد و ستد با گروه‌های مرجع موضوعیتی ندارد؛ بنابراین به دلیل مشکلات معرفتی‌ای که وجود دارد نمی‌توان آن عمل اجتماعی و سیاسی را متناسب با ظرفیت‌های معرفتی ساماندهی کند.

امینی در مورد مسأله نیروی انسانی در جریانات دانشجویی فعلی در دانشگاه‌ها، اظهار داشت: منظور از نیروی انسانی، نیروی سازمان‌یافته و شکل‌یافته‌ای است که بتواند در محیط اجتماعی بروز و ظهور پیدا کند.

*تشکل‌های دانشجویی بدنه اجتماعی ندارند

دبیر اسبق تشکیلات اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل با بیان اینکه تشکل‌های دانشجویی در حال حاضر بدنه اجتماعی ندارند، گفت: خلاء وجود ظرفیت‌هایی که به واسطه آنها شخصیتی بتواند قدرت رهبری را در محیط دانشجویی پیدا کند، کاملاً محسوس است.

وی افزود: برخی از اشخاص که در دوران گذشته کار کردند یا سابقه زیادی دارند، آنها قدرت رهبری پیدا می‌کنند و می‌توانند یک تشکیلات را به لحاظ فکری و سیاسی رهبری کنند.

این پژوهشگر مسائل اجتماعی با تأکید بر اینکه در حال حاضر در جریان دانشجویی خلاء وجود چنین شخصیت‌هایی دیده می‌شود، تصریح کرد: مخصوصاً در نیروی انسانی وجود شخصیت‌هایی که جریانات دانشجویی بتوانند توسط آن مشکلات خود را به واسطه آن حل کنند، بسیار مهم است.

امینی در مورد «ایده» برای عمل سیاسی و اجتماعی توسط جریان‌های دانشجویی، اظهار داشت: جریان دانشجویی دچار ضعف تولید ایده برای عمل و یا ایده درست و یا قابل اتکاء برای عمل است.

*جریان دانشجویی عنصر درجه اولی در انتخابات نیست

دبیر اسبق تشکیلات اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل با تأکید بر اینکه چهار مسئله مطرح شده ایده، نیروی انسانی، مسائل معرفتی و انگیزه در مدت کوتاهی تا انتخابات ریاست‌جمهوری قابل رفع و رجوع نیست، تصریح کرد: جریان دانشجویی عنصر درجه اولی در شکل دادن به روند انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 نخواهد بود.

وی افزود: البته ممکن است شرایط اجتماعی به گونه‌ای تغییر کند که زمینه‌های اجتماعی برای تحرک‌های جریان دانشجویی فراهم شود ولی منظور تحرکات فکر شده و از پیش اندیشه شده و طراحی شده است که جریان دانشجویی سازمان‌یافته بتواند انجام دهد.

این جامعه‌شناس با تأکید بر اینکه جنبش دانشجویی در انتخابات پیش‌رو  می‌تواند یک خلاء اجتماعی و سیاسی را  تا حدی پر کند و آن هم «مواجهه انتقادی» با نامزدها و گروه‌های سیاسی به منظور شفاف کردن فضای سیاسی و فراهم کردن شرایط بهتر برای تصمیم‌گیری بهتر مردم است، اظهار داشت: برای رسیدن به این مکان، جریان دانشجویی باید از موضعی مستقل و بدون ملاحظه مصالح جریانات و نامزدها وارد انتخابات شود. این کاری است که تقریبا هیچ گروه اجتماعی دیگر  پتانسیل  انجام دادن آن را ندارد.

*عبدی:جنبش دانشجویی در زمین و هواست

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت در پاسخ به سؤالی درباره وضعیت جنبش دانشجویی در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری ، اظهار داشت: باید در این مساله بین جنبش دانشجویی به عنوان اغلبیت دانشجویان و کنش دانشجوها با گرایش‌های مختلف تفکیک قائل شد؛ ممکن است در یک انتخابات 4 نامزد داشته باشیم و 4 گروه هم از دانشجوها طرفدار آنها باشند؛ این را که نمی‌توان معرف جنبش دانشجویی نامید.

وی با بیان اینکه فکر نمی‌کنم در انتخابات شاهد حضور جنبش دانشجویی به این معنا باشیم، گفت: یکی از دلایل عدم حضور جنبش دانشجویی تناقضاتی است که به لحاظ فکری و عقلی عملی، چه در نیروهای بیرون و چه در نیروهای دانشگاهی بوجود آمده و آنها را یک مقداری روی زمین و هوا قرار داده است که چه نوع رفتاری را از خودشان بروز بدهند. بخشی از این نیروها گرایش‌های اصلاح‌طلبی دارند، بخشی از آن عبور کردند و برخی دیگر گرایش‌های حکومتی و طرفداری از حکومت را دارند.

به گفته عبدی، این تناقضات اجازه نمی‌دهد که همه آنها زیر چتر جنبش دانشجویی قرار بگیرند؛ این تناقضات هم به این سهولت حل نمی‌شود. ضمن اینکه جنبش دانشجویی به لحاظ تشکیلاتی طی سه یا چهار سال گذشته خیلی ضربه دیدند و تشکیلات هم چیزی نیست که به سهولت قابل ترمیم و باسازی باشد. اگر حزبی تشکیلاتش به هم بخورد، بعدها همان‌ اشخاص می‌توانند حزبشان را سازمان‌دهی ‌کنند ولی در جایی مثل دانشگاه که نیروهایی می‌آیند و پس از مدتی از طرف دیگر بیرون می‌روند، این امر امکان‌پذیر نیست.

*تشریح معضلات جنبش دانشجویی

این فعال اصلاح‌طلب با تاکید بر اینکه مشکلات معرفتی و  تحولات در ساختار رسانه‌ها و ارتباطات، از دیگر معضلات جنبش دانشجویی است، ادامه داد: رسانه و ارتباطات اینترنتی و ماهواره‌ای اصلاً فضا و شکل‌گیری روابط را به هم ریخته است؛ بطوری که این عامل حتی ممکن است از این به بعد به سهولت اجازه ندهد که یک جریان داخل دانشگاه منتزع از ارتباطات بیرونی شکل بگیرد. به دلیل اینکه جوانان از اینترنت و فیس‌بوک و.. استفاده گسترده‌ای می‌کنند و بیش از اینکه دانشگاهی باشند، فیسبوکی هستند.

عضو اسبق دفتر تحکیم وحدت به انقلاب‌های کشورهای عربی اشاره کرد و گفت: در کشورهای عربی هم چیزی به نام جنبش دانشجویی در این قضیه نیامد، بلکه بیشتر جریان فیس‌بوکی بود. یعنی کنش‌گران دانشجویی منتزع از فضای دانشگاهی‌اند و در فیسبوک همدیگر را راحت‌تر و بهتر و موثرتر پیدا می‌کنند تا در دانشگاه؛ به همین دلیل من خیلی حس نمی‌کنم که این اتفاق رخ بدهد.

وی مهمترین دلیل عدم حضور جنبش دانشجویی در انتخابات را نامعلوم بودن بسترسازی توسط جریانات بیرونی خواند و درباره گروه‌های دانشجویی نیز گفت: اگر سوال این باشد که دانشگاه‌ها به عنوان مکان، فارغ از وجود کنش و جنبش دانشجویی، چقدر می‌توانند در انتخابات فعال شوند، این موضوع دقیقا به سیاست‌های اعمالی  حکومت در انتخابات برمی‌گردد.

*اصلاح‌طلبان و تأثیرگذاری بر انتخابات

این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: اگر مجموعه اصلاح‌طلب‌ها بتوانند در انتخابات حضور داشته باشند، در این صورت از میان همه نامزدها، هر نامزدی می‌تواند طرفداران خودش را در دانشگاه‌ها فعال کند و دانشگاه‌ها از این وضعی که دارند، بیرون بیایند و در انتخابات تأثیرگذار باشند. اما اگر جریان اصلاحات نتواند به دلیل مواضع رسمی یا به دلایل درونی خودش، حداقل شرایط را برای ورود فراهم نکند، در این صورت نه تنها جریان اصلاحات، بلکه هیچ نامزد و جریان دیگری نمی‌تواند در دانشگاه فعالیت موثری داشته باشد و قاعدتاً دانشجویان طرفدار نامزدها، بیرون از دانشگاه‌ها و در ستادها فعالیت خواهند کرد.

به گفته وی، اگر دانشگاه بخواهد در انتخابات حضور داشته باشد، مستلزم حضور نامزدها و طرفدارانشان و بحث کردن راجع به برنامه‌ها و انتخابات و پاسخ مثبت دانشجوها به شنیدن و بلکه انتقاد کردن به برنامه‌هاست. جنبش دانشجویی نه به این سهولت در فضای سیاسی ایران شکل می‌گیرد و نه شرایط بیرونی زمینه‌ آن را فراهم می‌کند.

*فضائلی: تشکل‌ها نقش تعیین کننده‌ای در انتخابات ندارند

عضو هیئت مؤسس جامعه اسلامی دانشجویان در پاسخ سؤالی درباره چگونگی نقش جریان دانشجویی در انتخابات سال آینده، با تأکید بر عدم وجود جریان دانشجویی در کشور، اظهار داشت: تصور کنیم که جنبش دانشجویی در مقاطع مختلف، از جمله انتخابات آینده بتواند یک عرض اندامی کند و تأثیری روی روند انتخابات داشته باشد.

وی با بیان اینکه دو مجموعه دانشجویی در دانشگاه‌ها حضور دارند، افزود: یکی تشکل‌های دانشجویی هستند که تابلویی دارند و یک تعدادی به عنوان اعضای آن تشکل در دانشگاه‌های مختلف هستند. اینها به طور طبیعی در انتخابات آینده هر کدام به سمت یکی از نامزدها گرایش پیدا می‌کنند و حمایت می‌کنند و اینکه بگوییم این حمایت یا عدم حمایت تأثیر تعیین‌کننده‌ای در انتخابات خواهد داشت، قابل قبول نیست. تأثیرگذاری آنها درحد خود تشکل است.

عضو هیئت مؤسس جامعه اسلامی دانشجویان با تأکید بر استفاده نامزدها از همین ظرفیت محدود، مجموعه دیگر تاثیرگذار در انتخابات ریاست جمهوری را بدنه دانشگاه دانست و گفت: بالاخره انگیزه پیدا کردن این بدنه برای ورود و پای صندوق‌های رأی آمدن و فعالیت ستادهای انتخاباتی، می‌تواند موثر باشد و قاعدتاً در فضای انتخابات هم تأثیر خواهد گذاشت.

*فضای رقابتی در انتخابات منوط به ورود اصلاحات نیست

به گفته این کارشناس سیاسی، قابل قبول نیست که تحرک دانشگاه را منوط به آمدن یا نیامدن جریانات اصلاحات کرد، زیرا جریان اصلاحات در حال حاضر اینقدر ظرفیت ندارد که اگر در دانشگاه بیاید اتفاق ویژه‌ای بیفتد. اکنون جریان‌های دیگری هم هستند که اگر درست و خوب رفتار کنند، می‌توانند فضا را رقابتی کنند.

*جریان اصلاحات در روند انتخابات تعیین کننده نیست

وی با تأکید بر اینکه فضای انتخابات آینده یک فضای رقابتی خواهد بود، ادامه داد: در این رقابت شاید الزاماً جریان اصلاحات نباشد ولی یک آرایش سیاسی دیگر می‌تواند فضا را رقابتی کند؛ البته اگر جریان اصلاحات هم بیاید یک عده‌ای از دانشجویان به آن سمت و سو می‌روند ولی اینطور نیست که در روند انتخابات مؤثر و تعیین‌کننده باشد.

*عبدی: تحول سیاسی دانشگاه مستلزم خیلی مسائل است

عبدی در پاسخ به این سوال که شاید حضور اصلاح‌طلبان عده‌ای را جذب کند ولیکن چگونه این حضور در روند انتخابات تاثیرگذار است، گفت: من نمی‌گویم که وضعیت سیاسی دانشگاه با آمدن و یا نیامدن کسی خیلی تحول پیدا می‌کند؛ چون به لحاظ کلی تحول دانشگاه مستلزم خیلی مسائل دیگر است. اما درباره اینکه فکر کنیم با نیامدن اصلاح‌طلبان یک نوع رقابت دیگری شکل می‌گیرد، شش ماه دیگر صحبت می‌کنم؛ زیرا هیچ رقابتی نمی‌تواند شکل گیرد برای اینکه باید عینیت اجتماعی این رقابت وجود داشته باشد.

این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب با بیان اینکه عینیت اجتماعی رقابت چیزی نیست که 6 ماه دیگر بگوئیم شکل گرفته است، گفت: من حتی می‌توانم بگویم که اگر می‌توانستند کسانی دیگر هم بیایند، در این صورت انتخابات شکل‌های دیگر هم می‌گرفت، کسانی که وجود آنها به رقابت منجر می‌شود؛ زیرا در بطن جامعه این نوع رقابت‌ها هست. ولی چون فرض این است که هنوز برای آنها چنین مجالی نیست، در این مورد هم چیزی گفته نمی‌شود. و الا در غیاب اصلاح‌طلبان هیچ رقابتی به آن مفهومی که می‌گوییم شکل نخواهد گرفت. مگر در حد رقابت‌هایی که در سال‌های 68 و 72 شکل گرفت.

وی با تاکید بر وجود رقابت در بطن آرایش نیروهای اجتماعی، تصریح کرد: باید بتوان گفت که این فرد از فلان نیروهای اجتماعی دفاع می‌کند تا این یک رقابت کاملاً روشن و ملموس شود؛ این نوع رقابت‌ها می‌تواند دانشگاه‌ها را فعال کند اما اگر رقابت مثل رقابت مجلس و رئیس‌جمهور در ساخت قدرت باشد، با وجود آنکه خیلی با هم تند و حاد هستند اما رقابتی را شکل نمی‌دهند زیرا مابه‌ازای آن در جامعه دیده نمی‌شود.

*فضائلی: 84 همه بودند و اتفاقی در دانشگاه نیفتاد

عضو هیئت مؤسس جامعه اسلامی دانشجویان ادامه داد: در انتخابات سال 84 از افرادی مانند آقای معین تا آقای رفسنجانی در دانشگاه حضور داشتند ولی هیچ اتفاق خاصی در دانشگاه نیفتاد.

*عبدی: سال 84 یکبار هم دانشگاه نرفتم

این فعال اسبق دانشجویی در پاسخ به اظهارات فضائلی گفت: دانشگاه فعال‌تر از الان بود. ولی من  در جریان سال 84 نبودم و به هیچ وجه فعالیتی نداشتم و حتی یک بار هم به دانشگاه نرفتم که ببینم وضعیت دانشگاه‌ها به چه صورتی است و نمی‌دانم واقعاً چگونه بوده است؟‌ ولی آنچه که مهم است این است که ثقل مبارزات سیاسی در دانشگاه‌ها است و نامزدهای انتخاباتی کوشش می‌کنند به آنجا بروند و یارگیری کنند و از آنجا بسط پیدا کنند.

عبدی با اشاره به اینکه وجود احزاب مختلف می‌تواند فضا را در دانشگاه فعال‌تر کند، گفت: آن رقابتی که 80-70 درصد گرایش‌های دانشگاه را پوشش می‌دهد به همان نسبت می‌تواند دانشجویان را فعال کند.

------------------------------

*برگزاری و تنظیم میزگرد از: سید محمدمهدی توسلی و صادق امامی

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها