مشرق؛
بسیاری به یاد دارند که در جلسه دفاعیه پایان نامه کارشناسی ارشد آقای
توحید محرمی با عنوان «کنترل قدرت در فقه شیعه» در دانشگاه امام صادق (ع) ـ
اواخر سال 1375ـ چه گذشت.
آقای محرمی از دانشجویان کوشا و اهل تحقیق
بود که به تدریج ارادتی به شأن علمی آقای کدیور پیدا کرده بود. آقای کدیور
راهنما و بنده مشاور پایان نامه بودیم. راهنمایی آقای کدیور به گونه ای
انجام می شد که نظرات خود در جزوات «دولت و حاکمیت در فقه شیعه» را در
موضوع کنترل قدرت در درون پایان نامه آقای محرمی جای دهد و این کار را به
تمام و کمال انجام داد.
به گفته آقای محرمی، آقای کدیور تا آخرین هفته
موعود دفاعیه، آقای محرمی را از انجام مشورت معمول با بنده به عنوان استاد
مشاور نهی کرده بود. در گیر و دار برگزاری همایش «اسلام و توسعه» در اسفند
75 در دانشگاه شهید بهشتی، آقای محرمی به بنده اطلاع داد که فرصت دفاع
پایان نامه رو به اتمام است و ایشان چارهای جز برگزاری جلسه دفاع در دو سه
روز آینده ندارد.
من حمل بر صحت کردم و این نوع غافلگیر کردن استاد
مشاور را به روی خود نیاوردم، فقط از آقای محرمی خواستم که فردای یکشنبه
متن پایان نامه را به بنده تحویل دهد تا برای دفاعیه سه شنبه عصر مطالعه
کنم.
بنده با وجود درگیر بودن با برگزاری همایش اسلام و توسعه، دو روز
کامل را تماماً به مطالعه پایان نامه آقای محرمی پرداختم و 8 اشکال اساسی
یادداشت کردم تا در جلسه دفاعیه مطرح کنم و دانشجو و استاد راهنما دفاع
کنند. البته به واقع این 8 اشکال اساسی به استاد راهنما یعنی آقای کدیور
برمیگشت و در حقیقت دانشجو مدخلیتی در این اشکالات نداشت.
اشکالات
همگی از سنخ خلل و نقص در روش شناسی پژوهش و استدلال بود که به عنوان
نمونه، در تحلیل محتوای نظرات بسیاری از متفکران، تکیه عامیانه بر برخی
اظهارات گذرای آنان، مبنای ارائه یک نظریه قرار گرفته و آن نظریه به شخصیت
علمی مزبور استناد داده شده بود؛ در حالی که این شخصیت در زمانهای متأخر
در مورد همان موضوع آراء و نظرات روشنی مطرح کرده بود که بر خلاف تحلیل
محتوای آقای کدیور بود.
به عنوان نمونه، مرحوم آیت الله اراکی در برخی
از نظرات اسبق خود، برای جواز سلطنت سلطان شیعی در صورت رعایت احکام شرعی
وجه ضعیفی قائل شده بود و آقای کدیور در جزوه خود نظریه «جواز شرعی سلطنت
سلطان شیعی» را به مرحوم آیت الله اراکی نسبت داده بود و چه کسی است که
نداند ایشان بعد از استقرار ولایت فقیه امام خمینی(ره)، چه تأکیدی بر وجوب
ولایت فقیه داشت!
در جلسه دفاعیه، پس از طرح مطالب پایان نامه توسط آقای
محرمی، بنده اشکالات 8 گانه خود را مطرح کردم و به خصوص تأکید کردم که
آقای کدیور باید پاسخگوی این روش نادرست تحلیل محتوا باشد و به طور مشخص
جواب دهد که کدام فقیه را می تواند نشان دهد که در صورت امکان اسقرار ولایت
فقیه، قائل به ترجیح ولایت فقیه بر گونه های دیگر حاکمیت نیست و مثلا
سلطنت پادشاه شیعه را بر ولایت فقیه عادل ترجیح می دهد! آقای کدیور از پاسخ
به سئوالات 8 گانه عاجز ماند!! بیش از 70 نفر از اساتید و دانشجویان در
جلسه دفاعیه حاضر و شاهد و ناظر بودند. آقای کدیور اعتراض کرد که چرا این
اشکالات را زودتر ارائه نکرده بودم تا برای آنها علاجی بیابد، در حالی که
خود مسبب تأخیر ارائه پایان نامه تا سه روز قبل از جلسه دفاعیه بود.
به
هر حال پس از سه ساعت بحث و در وضعیت بهت و اضطراب دانشجو، جلسه دفاعیه را
خاتمه دادیم و من و آقای کدیور وارد جلسه شور اساتید برای تعیین نمره پایان
نامه شدیم. آقای کدیور به من گفت: آقای نبوی میخواستی مرا ضایع کنی که
ضایع کردی، اما نمره دانشجو را خراب نکن. گفتم: دوست محترم تو تیشه به دست
گرفته ای و با روش های سست و ناروا به اندیشه ها و میراث امام (ره) حمله می
کنی و توان پاسخ به چند سئوال مشخص و واضح را نداری، آنوقت انتظار داری
مطالبت علمی و مبرهن تلقی شود! البته این اشکالات را بر سر دانشجو نباید
خالی کرد. و به هر حال نمره خوبی به پایان نامه آقای محرمی دادیم و جلسه
تمام شد.
بعد از آن به پیشنهاد اساتید و دانشجویان قرار شد جلسات مناظره
فیما بین برگزار شود که هر بار آقای کدیور از آن طفره رفت و آخر سر هم
مدعی شد که آقای نبوی به من توهین کرده و باید مکتوب و رسانه ای عذرخواهی
کند تا مناظره اجرا شود و من در حالی که هرگز به ایشان توهین نکرده بودم،
حتی برای هر عبارتی که موجب دلجویی آقای کدیور شود اعلام آمادگی کردم و
البته ایشان باز هم طفره رفت و مناظره ای واقع نشد.
این روش و خوی مثلا
علمی آقای کدیور است که با گرد آوری چند مطلب یا خاطره شفاهی و کتبی ـ که
طبعاً فاقد ارزش علمی و دقت اسنادی است ـ چنان نتایج غیر متوقعی استنتاج
کند که همه را متعجب و متحیر کند و این همان کاری است که در حمله و یورش
ناجوانمردانه و منتقمانه اخیرش به ساحت مقدس امام خمینی(ره) انجام داده است
و البته بر تمامی افرادی که نوشته آقای کدیور مطلبی به آنها اسناد داده
شده، واجب متعین شرعی است که حقایق ماوقع را با دلایل و شواهد وافی و کافی
بر بطلان ادعاهای وی بیان کنند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!!
سید عباس نبوی