امام خمینی(ره) بزرگ مردی است کـه در عصر سیاه شاهنشاهی، بیرق سرخ عاشورا را برافراشت و با قدرت معنوی سترگ، نسل عاشورائیان را با زلال اشک و صداقت، چون سیل خروشان روانهی میدان کرد... و همه دیدند چگونه اشکها، شعرِ قیام را با چشمها زمزمه کردند. از سر شعور جوشیدند و با شور بر گونهها جاری شدند و سرانجام دستها یکی شدند و علیه ستم گره خوردند و شاه جور را که فقط با بیگانگان جُور بود، مانند یزید به زیر کشیدند.
یادداشت حاضر، نگاهی است کوتاه و اجمالی به تأثیر پذیری انقلاب امام خمینی(ره) از نهضت امام حسین علیهالسلام. امید آن که بتواند گوشهای از تلاشها و زحمات آن معیار و معمار کبیر انقلاب را به تصویر بکشد.
انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی نه تنها معادلات خاورمیانهای و منطقهای را بر هم زد و موجب بیداری جهان اسلام شد، بلکه معادلات کل جهان را با چالشی جدی رو به رو کرده و مکاتب سیاسی و فرهنگی دنیا را در بن بست تحلیلی قرار داد. انقـلاب شکـوهمند اسلامـی ایران از ویژگـیهــای منحصر به فــردی بر خوردار است که آن را از سایر انقلابهای جهان متمایز میسازد. حضرت امام خمینی(ره) در وصیتنامهی سیاسی – الهی خود به صراحت به این نکته اشاره کردهاند که: شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران، از همهی انقلابها جداست، هم در پیدایش، هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزهی انقلاب و قیام.
عبرتهای عاشورا و نقش آن در پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، پیامهای الهــی و معنوی امام خمینی(ره) در سرتاسر گیتی طنینانداز گردید. ایشان با تکیه بر آموزههای ژرف اسلام ناب محمدی صلیالله علیه و آله و سلم و تأسی از نهضت عاشورای حسینی(ع)، مناسبات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جهان معاصر را عمیقاً متحول ساخته و نظامهای الحادی و مادّی را به چالش کشیده و عصر جدیدی را آغاز نمودند.
باور مقام معظّم رهبری درباره آینده جهان
مقام معظم رهبری دربارهی ویژگیهای این عصر میفرمایند: آن روزی که دین و معنویت ضدّ ارزش به حساب میآمد و مورد استهزاء قرار میگرفت، گذشته است. امروز بیدینی و از اعتقاد معنوی تهی بودن، یک ضدّ ارزش است و این از ویژگیهای عصر جدیدی است که امام خمینی(ره)، آن مرد بزرگ، پرچم آن را در جهان برافراشت.
و دگر باره تأکید میکنند این دوران، دوران اسلام و دوران غلبهی ارزشهای الهی و معنوی است. این دوران، دوران امامخمینی(ره) میباشد.[1]
حضرت امام خمینی(ره) در وصیتنامهی سیاسی – الهی خویش، از اهمیت و اعجاز انقلاب، چنین یاد میکنند: اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیبدیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمان و مستضعف جهان است، به قدری است که ارزیابی آن از عهدهی قلم و بیان والاتر و بالاتر است.
استاد شهید، مرتضی مطهّری؛ انقلاب عاشورائی امام خمینی(ره) را این گونه تبیین میکند: ندای امام خمینی(ره) از قلب فرهنگ و اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمیخاست، مردمی که در طول 14 قرن حماسهی محمد(ص)، زهرا(س)، حسین(ع)، زینب(ع)، سلمان، ابوذر و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسهها با روحشان عجین شده بود. بار دیگر همان ندا را از حلقوم این مرد شنیدند و علی و حسین(ع) را در چهرهی او دیدند... مردمی که سالها این آرزو را که در زمرهی یاران امام حسین(ع) باشند را در سر میپروراندند، به ناگاه خود را در صحنهای این چنین مشاهده کردند، گویا حسین(ع) را به عینه میدیدند. کربلا، حنین، بدر، احد، تبوک و خیبر... را میدیدند.[2]
دکتر فتحی شقاقی مکتب آموز امام خمینی(ره) در مقدمهی کتاب "جهاد اسلامی" که آن را به امام خمینی(ره) و حسنالبناء تقدیم کرده است، مینویسد: منطق نخستین حرکت اسلام، بار دیگر ظاهر شده است. رسانههای غربی و شاگردانش، متحیر و سرگردان، انگشت به دهان ماندهاند! با قلمهایشان که به مرکّب شیطان آغشته است در بارهی آیتالله مینوشتند که تودههای میلیونی تشنهی آزادی و بازگشت به خدا گرداگرد او جمع شدهاند و در حالی که آنان هر روز برای جیمز جونز عامل کشتار جوانان آمریکا، در فکر یافتن بهانهای بودند. کامپیوترهای آمریکا از سر ناتوانی در مانده شدند که میان شهادت امام حسین(ع) در بیش از 1300 سال پیش با سرنگونی نظامی که مدرنترین و باثباتترین نظامهای غرب آسیا شمرده میشد، چه ارتباطی وجود دارد.
میشل فوکو، اندیشمند شهیر غرب، آن هنگام که در بحبوحهی مبارزات مردم ایران در محرّم سال 1357، وارد تهران شد؛ در ارزیابی مشاهدات خود از حضور و پشتیبانی مردم از انقلاب امام(ره) گفت: این انقلاب اولین انقلاب پستمدرنیستی در جهان معاصر است که پایههای اقتدار خود را بر حضور همه جانبهی ملّت بنا نهاده است و امروز دیگر نمیتوان مدعی بود که قدرت سیاسی صرفاً از لولهی تفنگ بیرون میآید.
تفاوت نهضت امام خمینی(ره) با سایر نهضتها
تفاوت نهضت امام خمینی(ره) با نهضتهای گذشته، این است که نهضت امام، هم ضد استبدادی بود و هم ضد استعماری. برعکس نهضتهای سدهی گذشته که یا ضد استعماری بودند یا ضد استبدادی و حرکتی که هر دو جنبه را داشته باشد، کمتر دیده میشود. امّا امام(ره) ار روزی که نهضت را آغاز کردند، در جهت مبارزه با استبداد و استعمار حرکت نمودند.
ویژگی نهضت امام(ره) و رهبری امام و مردم، تبلوری از نهضت حسینی(ع) بود. امام(ره)، مردم را عاشورایی تربیت کرد و مکتب عاشورا را در میان مردم احیا کردند. فداکاری، از خودگذشتگی، و سازشناپذیری در برابر دشمن و بیعت نکردن با طاغوت را امام(ره) به گونهای به مردم آموختند که مردم یکپارچه عاشورایی شدند و راه عاشورائیان را پی گرفتند و از این طریق میتوان گفت که در نهضت امام، نهضت عاشورا احیاء شد و دنبال شد و با همان هدف حسینی مردم به صحنه آمدند و مبارزه کردند.
امام(ره) نهضت را در دو فصل، به مسألهی عاشورا گره زدند: یکی در فصل اول نهضت، یعنی روزهای محرّم سال 1342، که تریبون بیان مسائل نهضت، حسینیهها و مجالس روضهخوانی و هیآت سینهزنی و روضهی روضهخوانها و ذکر مصیبت گویندگان مذهبی شد و دیگری فصل آخر نهضت، یعنی محرّم سال 1357 بود که امام(ره) صریحاً اعلام فرمودند: ماه محرم گرامی و بزرگ داشته شود و مردم مجالس بر پا کنند. ایشان، عنوان این ماه را "ماه پیروزی خون بر شمشیر" قرار دادند و مجدداً همان طوفان عظیم عمومی و مردمی به وجود آمد؛ یعنی ماجرای نهضت که روح و جهت حسینی(ع) داشت با ماجرای ذکر مصیبت حسینی و یاد امام حسین(ع) گره خورد.
امام خمینی(ره) با ظرافت، آن تصوّر غلط روشنفکر مآبانهی قبل از پیروزی انقلاب را که در برههای از زمان رایج بود، از بین بردند. ایشان، جهتگیری سیاسیِ مترقّی انقلابی را با جهتگیری عاطفی در قضیهی عاشورا گره زدند و روضهخوانی و ذکر مصیبت را احیا کردند و فهماندند که این، یک کار تجملاتی و قدیمی و منسوخ در جامعهی ما نیست؛ بلکه لازم است یاد امام حسین(ع) و ذکر مصیبت و بیان فضایل آن بزرگوار – چه به صورت روضهخوانی و چه به شکل مراسم عزاداری گوناگون- باید به شکل رایج و معمول گریهآور و عاطفهبرانگیز و تکان دهندهی دلها در بین مردم باشد و از آن چه که هست، قویتر هم بشود. امام(ره)، بارها بر این امر تأکید میکردند و عملاً هم خودشان وارد میشدند.
مقام معظم رهبری، در این باره میفرمایند: اگر در جامعهی ما، عشق به امام حسین(ع) و یاد او و ذکر مصایب و حوادث عاشورا ، معمول و رایج نبود، معلوم نبود که نهضت با این فاصلهی زمانی و با این کیفیتی که پیروز شد، به پیروزی میرسید. این، عامل فوقالعاده مؤثری در پیروزی نهضت بود و امام راحل(ره) در راه همان هدفی که حسینبن علی(ع) قیام کرده بودند، از این عامل حداکثر استفاده را کردند.
کارکرد مجالس عزای حسینی(ع) از دیدگاه امام خمینی(ره)
از دیدگاه امام خمینی(ره)، دو کار کرد اساسی برای مجالس عزای حسینی(ع) میتوان تعریف کرد. بخش اول کارکرد معنوی و بخش دوم کارکرد اجتماعی و سیاسی و تأثیرات عمیق آن در این حوزه است. از این منظر کلیهی تأثیرات شخصی و اخلاقی در محدودهی کارکرد معنوی تعریف شده و آثاری که به نوعی به نظام اجتماعی در همهی ابعاد آن مربوط میشود، در محدودهی کار کرد دوّم قرار میگیرد. البته از آن روی که جنبهی اول، یعنی کارکرد معنوی همواره در طول سالیان دراز مورد تأکید و آشنای شیعیان بود، امام(ره) به دلیل مقتضیات ویژهی آن روز، عموماً بر جنبهیدوم یعنی کارکرد اجتماعی و سیاسی پرداختند.
امام(ره) در همین رابطه فرمودند: این اجتماع عاشورا و این برگزاری عزای شهید عالم، آنقدر برکات دارد. همان وقتی هم که این مسائل سیاسی در آن مطرح نمیشد، آنقدر برکات داشت برای ملتها که احصا نبود.[3]
و نیز فرمودند: گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود، و اگر این دستهجات سینهزنی نبود، 15 خرداد پیش میآمد. هیچ قدرتی نمیتوانست 15 خرداد را آن طور کند مگر قدرت خون سیّدالشّهدا علیهالسلام.[4]
مجالس روضه و عزاداری سیدالشهدا(ع)، انقلابآفرین و مبدأ قیام تاریخی پانزده خرداد شد که مبدأ انقلاب بزرگ اسلامی است. در عاشورای سال1342 که دو روز بعد از آن امام خمینی(ره) دستگیر و زندانی شد و حوادث پانزدهم خرداد پیش آمد، نوحهی مجالس عزای حسینی(ع) این بود:
گفت عزیز فاطمــه نیست ز مرگ واهمه // تا به تنـــم توان بود زیر ســــتم نمـیروم
ننگ حیات و ذلتش عــزّت مرگ و لـذّتش // من ز یزید بــی پدر ظلموستم نمیکشم
شعر رایج عزای انقلابی نیز این بود:
بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است
که مرگ ســــرخ به از زندگی ننگین است
نه ظلم کن به کسی، نی به زیر ظلم برو
که این مرام حسین استومنطق دین است
مقام معظم رهبری، در خصوص بهرهبرداری امام خمینی(ره) از ماجرای عاشورا فرمودند: در 15 خرداد که در سال 42 شمسی( 83 قمری) با دوازدهم محرم مصادف بود، امام بزرگوار ما(ره) در عرصهی عاشورایی و با بهرهبرداری به بهترین شکل ممکن از ماجرای عاشورا و محرّم، توانستند پیام حقّ و داد برآمده از دلِ خود را به گوش مردم برسانند و مردم را متحوّل کنند.
اوّلین شهدای ما هم در ماجرای پانزدهم خرداد، در تهران، ورامین و بعضی جاهای دیگر، همین سینهزنهای حسینی بودند که آمدند و در معرض تهاجم دشمن عاشورا قرار گرفتند. در سال 57 هم مشاهده کردید، ماجرای آن روز و ماهی را که در آن خون بر شمشیر پیروز میشود. این نام را امام بزرگوار(ره) از همهی قضایای محرّم، خلاصهگیری، استحصال و مطرح کردند. همینطور هم شد. یعنی مردم ایران به پیروی از حسینبنعلی علیهالسلام، درس عاشورا را گرفتند و در نتیجه خون بر شمشیر پیروز شد.
ویژگیهای نهضت امام خمینی(ره) و نهضت حسینی(ع)
نهضت امام خمینی(ره) همان ویژگیهایی را داشت که نهضت حسینی(ع) در برابر طاغوتیان زمان داشت. همانگونه که در بارهی نهضت حسینی میبینید که سیدالشهداء(ع) در نهضت ومبارزه، هیچگاه به این اندیشه نبودند که از عِدّه و عُدّه برخوردار نیستند، و تسلیحات لازم و تجهیزات کافی را برای مبارزه ندارند، حتّی با تن واحد و با دست خالی در برابر طاغوتیان ایستادند و انجام وظیفه کردند و ادای تکلیف نمودند؛ در ویژگیهای نهضت امام خمینی(ره) هم میبینیم وقتی که نهضت آغاز میشود، امام(ره) نهضتشان را در شرایطی شروع میکنند که نه تجهیزات لازم برای مقابله با یک رژیم تا بُن دندان مسلّح در اختیار داشتند و نه نیروی کافی برای مقابله با آن رژیم. لذا بسیاری، حرکت ایشان را حرکتی غیر معقول و بیفایده قلمداد میکردند. امّا امام راحل(ره) میفرمودند: هدف ادای تکلیف است و ما باید به وظایفمان و تکالیفمان عمل کنیم. این مهم نیست که تا چه حدّی به پیروزی نایل میشویم یا نمیشویم.[5]
ویژگی دیگری که نهضت امام(ره)، با نهضت حسینی(ع)، همخوانی دارد؛ این است که میبینیم در نهضت حسینی(ع)، امام حسین(ع) با روشنگری، افشاگری و آگاهی دادن به تودهها، نهضت را گسترش میدادند و سعی میکردند به تودههای محروم جامعه، آگاهی ببخشند و آنها را با وظایفِشان آشنا سازند و رشد سیاسی و فکری به آنها داده و آنها را به صحنه بیاورند؛ همین انگیزه را درنهضت امام خمینی(ره) هم میبینیم.
امام(ره) در آغاز نهضت، به ملّت توجه داشتند. سعی نمودند ملت ایران را آگاهی ببخشند. رشد فکری بدهند و به وظایفِشان آشنا سازند. این هم کاملاً مشابه حرکت انبیاء بود.
سوّمین ویژگی که در نهضت امام(ره) و نهضت سیدالشهداء(ع) به چشم میخورد، این است که در نهضت امام حسین علیهالسلام، بند و بست، معامله و سازش ، کرنش، لابی و رایزنی برای تفاهم با دشمنان و چشمپوشی کردن از مبانی، هرگز نیست. بلکه قاطعیت، جدیت و پافشاری بر روی اصول و مبانی، هدف اباعبدالله(ع) را تحقق میبخشد. امام(ره) نیز در مبارزاتشان هر گز اهل بند و بست، معامله و کرنش نبودند. در هدفِشان پابرجا و استوار ایستادگی کردند و مقاومت نشان دادند. ثبات قدم داشتند. مقاومت امام(ره) نقش مؤثّری در پیروزی نهضت و فراگیر شدن نهضت و به وجود آمدن انقلاب داشت.
هدف دیگری که باز در نهضت حسینی(ع) شاهد آن هستیم و حضرت امام(ره) هم با همان شیوه مبارزاتِشان را دنبال کردند، این است که در نهضت حسینی(ع)، طبق تکالیف دینی و وظایف اسلامی و اخلاقی، در گام نخست سعی کردند که طاغوت زمان را هشدار داده و از طریق تبلیغ، با آنها اتمام حجت کنند و آنها را کاملاً به انحرافات و لغزشهاشان واقف سازند. در نهضت امام(ره) هم همین شیوه به کار گرفته میشود. امام(ره) هم نخست، تلاش میکند که شاه را نصیحت کند. حقّ مطلب را به او ابلاغ کند و او را به راه خطایی که در پیش گرفته و انحرافی که در پیش دارد، آگاه سازد.
این ویژگیهایی است که در نهضت حضرت امام خمینی(ره) کاملاً مشخص و بارز است؛ که الهام گرفته از نهضت عاشوراست. نهضت امام خمینی(ره) دنبالهی نهضت امام حسین(ع) بود و الگوی امام و نهضت امام(ره)، حرکت اباعبدالله(ع) بود. ما که امروز، این نظام اسلامی را لمس میکنیم و برکات آن را از نزدیک میبینیم، بیش از اسلاف خود قدر نهضت حسینی(ع) و معنای آن را درک میکنیم.
آن بزرگوار برای چنین چیزی حرکت کرد. برای همین قیام کرد که رژیمهای فاسد و مخرّب انسان و دین و ویرانْگر صلاح در جامعه نباشند و نظام اسلامی و الهی و انسانی و مبنی بر صلاح، در جامعه استقرار پیدا کند.
این نوشته را با فرمایشات گهربار بنیان گذار نظام مقدس جمهوری اسلامی، امام راحل(ره) و مقام معظّم رهبری مدظلّهالعالی به پایان میبریم. حضرت آیتالله خامنهای میفرماید: ما در نیمهی راهیم. اگر پیام امام حسین(ع) را زنده نگه میداریم، اگر نام امام حسین(ع) را بزرگ میشماریم، اگر این نهضت را حادثهی عظیم انسانی در طول تاریخ میدانیم و بر آن ارج مینهیم؛ برای این است که یادآوری این حادثه به ما کمک خواهد کرد که حرکت کنیم و جلو برویم و انگشت اشارهی امام حسین(ع) را تعقیب کنیم و به لطف خدا به آن هدفها برسیم و ملّت ایران، إنشاالله خواهد رسید. نام امام حسین(ع) را خدا بزرگ کرده است و حادثهی کربلا در تاریخ، آن را نگه داشته است. این که میگوییم، ما بزرگ نگه داریم، معنایش این نیست که ما این کار را میکنیم. نه، این حادثه، عظیمتر از آن است که حوادث گوناگون دنیا بتواند آن را کمرنگ کند و از بین ببرد.[6]
و فرمایش امام راحل(ره) این است که محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.
1- (13/3/69) و (14/3/70)
2- شهید مطهری – پیرامون انقلاب اسلامی / 119.
3- صحفهی نور/ ج13/ص155.
4- همان، ج16، ص 209.
5- شهید مدرّس نیز میفرمود: از ترس مرگ که نباید خودکشی کنیم. روح هر دوشان شاد.
6- نماز جمعهی تهران: 26/1/1379.