سایت گل –1) یک ساعت بعداز بازی هوادار پرسپولیس که با عجله در ترافیک عصر گاهی تهران خودش را از محل کارش به ورزشگاه آزادی رسانده بود تماس گرفته و می گفت:«صدایم گرفته آنقدر داد زدم،این برد خیلی چسبید.جای همه پرسپولیسی ها خالی بود.واقعا اگر نمی بردیم حیف می شد و ...»لا به لای حرف هایش پریدم و گفتم گزارشگر بازی مزدک میرزایی می گفت نهایتا 8 هزار نفر در ورزشگاه هستند،واقعا همین مقدار تماشاگر آمده بود؟که دوست پرسپولیسی جواب داد:«بله 8 هزار نفر بودند اما8هزار نفر واقعی!»کم کم داشتیم به پرسپولیسی بودن خودمان حسودی مان می شد آنجا که دوستم با همان صدای گرفته و البته شور و هیجانی که حتی یک ساعت بعد از بازی فروکش نکرده بود می گفت:«واقعا جالب بود.تماشاگران از دقیقه یک تا 96 تیم را تشویق کردند.واقعا شب خوبی بود.اصلا نمی شد تشویق نکنی.من خودم روبروی جایگاه نشسته بودم و آنقدر تشویق کرده ام که صدایم اینطوری شده اما خب ،ارزشش را داشت.»ادامه حرف های دوست هوادار هم جالب است:«یک بار جایگاه ساکت شد اما یکی از لیدرها سر همه داد زد که دارد خودش را می کشد پس همراهی بقیه کو؟ که دوباره همه شروع کردند به تشویق تیم .شاید برایت جالب باشد اما تا آخر بازی و سوت پایان هیچ کدام از آن 8 هزار نفر از استادیوم بیرون نرفته بودند.»اندکی بعد احساسات دوستم به اوج خود رسیده بود آنجا که می گفت:«روزنامه تان را بسته اید؟جایی نداری تا برای هوادران بنویسی؟ به خدا فوق العاده بودند.حیف است چیزی ازآنها ننویسی!»البته روزنامه بسته شده بود اما من قول دادم اولین مطلبی که فردای بازی می نویسم در باب معرفت هواداران پرسپولیس باشد.همان هایی که به قول سرپرست تیم خوب پاس گل می دهند!
2)هوادار پرسپولیس دوشنبه 29 آبان رافراموش نمی کند.روزی که شاید فقط یک دهم استادیوم پر شد اما همه آن 8 هزار نفر سرمای استخوان سوز غرب تهران در عصر سرد پاییزی را خیلی زود فراموش کردند.شاید از همان دقیقه اول بود که فریاد می زدند:«پرسپولیس حمله،کریم باید گل بزنه،پرسپولیس حمله...»و عجیب اینکه این شعارها هر بار بعد از شوک های پیاپی که دل و تن شان را می لرزاند ادامه داشت.چه گل دقیقه 5 ،چه گل به خودی دقیقه 15 آنها را از حرکت و شور و اشتیاقی که داشتند باز نایستانده بود.همه دوباره فریاد می زدند و به باوری رسیده بودند که در تمام این سالها حلقه مفقوده سکوهای سرخ بود؛آنجا که دودستگی های دوستداران پرسپولیس بعضا دلخراش تر از ضعف بازیکنان و کادر فنی در مستطیل سبز به نظر می رسید!
3) عصر یکشنبه 29 آبان همه افراد حاضر در استادیوم غیر از آن هشت هزار نفر تفاوت تماشاگر و هوادار را خوب فهمیدند.قبل از آن و در تمام این سال ها در بسیاری از بازی های همین تیم پرطرفدار پرسپولیس یا تیم ملی که قاعدتا باید پرطرفدارترین تیم ایران باشد 90 درصد آنهایی که به ورزشگاه می رفتند تماشاگر بودند نه هوادار! شاید گروهی می خواستند برای دو ساعت هم که شده درمحیطی آزاد تخمه ای بشکانند و اگر شد با صدای بلند ناسزایی بگویند تا در پایان هفتهای پر از مشغله و دلنگرانی خودشان را تخلیه کرده و برای یک هفته پردردسر دیگر آماده شوند اما یکشنبه هرگز این اتفاق نیفتاد؛نه از ناسزا خبری بود ،نه از جبهه گیری های همیشگی .فقط تشویق بود و تشویق تا جایی که رویش گل دقیقه 96 در دروازه حریف تنها اتفاقی بود که می توانست پاسخگوی استمرار آنها در خرج کردن معرفت پای تیم محبوب شان باشد.
4)«خدا و کیلی پرسپولیس هوادران خوبی دارد » این جمله را فصل قبل و حتی همین امسال چند باری شنیده بودیم.درست در روزهایی که تیم پشت سر هم می باخت و رکوردهای منفی با نمایش های ویژه تیم های استیلی،دنیزلی و همین مانوئل ژوزه مدام شکسته می شد هوادار پرسپولیس خشمگین شد اما پای تیمش ماند،چه شاید هر تیم دیگری بود در تمام باز های خانگی و خارج از خانه تنهای تنهامی شدو یاوری نداشت .آنقدر تنها که شان و جایگاه تاریخی اش هم درمخاطره قرار گیرد.البته دلسردی و نا امیدی هم بود تا جمعیت 80 هزار نفری ابتدای فصل به 8 هزارنفر تنزل کند اما همه آن 72 هزار نفری که به ورزشگاه نمی آمدند پایتلویزیون همراه با بیم و امید نسبت بهنمایش فنی تیم ونتیجه گیری ،خوب می دانستند همان 8 هزارتا برای پا گرفتن تیم و شکست روانی هرحریفی در دقیقه صفر مسابقه کافی به نظر می رسند.
5)جای علی کریمی در ورزشگاه خالی بود.معمولا او در این روزها اولین جمله از مصاحبه هایش را به هوادران اختصاص می داد با تم تشکر و قدر دانی،درست مثل همان کارهایی که در زمین می کرد، همان نوآوری هایی که از فوتبال آلمان سوغات آورده بود اما پرسپولیس آنقدر می باخت که شماره 8 ازتکرار آن تشکرهای دسته جمعی ازهواداران و دورزدن درورزشگاه - بعداز شکست به شهرداری تبریز در ابتدای فصل گذشته – خجالت کشید و تکرارش نکرد.شاید اگر کریمی عصر یکشنبه در ورزشگاه بود تشکر جانانه تری از هواداران داشت،چه ،بنگر،کاظمیان و انصاری فرد نیز با تقدیم برد به آنها از هوادران به خاطر حمایت هایشان تشکر کرده بودند.با این حال حتی اگر فوتبالی های پرسپولیس قدردانی شایسته تر و جانانه تر به پاس96 دقیقه سر پا ایستادن و فریاد زدن رافراموش کرده بودند سرپرست ظاهرا غیرفوتبالی تیم با یک جمله طلایی جور آنها را کشیده بود.جمله سعید شیرینی بعد از پایان مسابقه حتی اگر در ادامه مصاحبه های روتین و نرمال او به خاطر جایگاهی که در آن قرار گرفته باشد،خوب بود.در واقع به نظر می رسیدبعد ازآن 96 دقیقه رویایی آن هشت هزارنفر بیشترین تاثیررا بر سرپرست تیم گذاشته اند تا او در مصاحبه اش بگوید: «هوادار واقعی فقط گل نمیزند اما میتواند پاس گل بدهد.»