علیرضا خمسه از آن معدود بازیگرانی است که برای به یاد
آوردن نامش، هرگز مکث نخواهیم کرد. نوع خطوط چهره، تسلط او بر صورت (میمیک)
و نرمی حرکات بدنش، باعث شده تا در مرور خاطراتی کمدی او را دوست بداریم.
بازیهای خوبش در فیلمهای «روز باشکوه»، «لنگرگاه»، «شکار خاموش»،
«آپارتمان شماره 13»، «جیببرها به بهشت نمیروند»، «من زمین را دوست دارم»
و «چشم شیطان» و یا صدای پرنشاط او زمانی که «حالا بشین پاشو بخند» را
میخواند برای بسیاری از ما فراموشنشدنی است. برای هماهنگی نهایی که تماس
گرفتیم، متانت و فروتنی کمنظیری، لذت همصحبتی با یک هنرمند متواضع را نوید
میداد. ساعت 2 بعد از ظهر روز شنبه، همراه دقایقی نشاط و خندهاش شدیم و
او مهمان سکوی VIP این هفته. با ما همراه شوید...
* آقای خمسه الان مشغول چه کاری هستید؟
سر فیلمبرداری یک سریال هستم برای شبکه تهران، به اسم تهران پلاک 1.
* به ورزش علاقه دارید؟
بله بله خیلی، بیشتر نرمش انجام میدهم (میخندد) البته چون نرمش یکی از ارکان کار بازیگری است.
* به صورت حرفهای هم ورزشی انجام دادهاید؟
در زمان دانشجویی کاراته کار میکردم؛ سبک شیتوریو.
* به درجات بالاتر هم رسیدهاید؟
آره دیگه ... خالی بندی!
* دوران مدرسه، زنگ ورزشها از مدرسه بیرون نمیرفتید؟
جالبه
که بگم من زنگای ورزش خبرنگار بودم. خبرهای ورزش مدارس را به مجلات
میدادم. اون موقعها ارتباطم با ورزش به این شکل بود، مثل شما.
* بازیهای ملـــی را دنبـــال میکنید؟
تا جایی که وقت داشته باشم حتما. البته بیشتر رشتههایی که بازتاب بیشتری دارد مثل فوتبال، کشتی و ...
* به نظرتان چرا تیم ملی ازبکستان باخت؟
والله
یک مشکل کلان تو ورزشمون داریم که اون هم سوءمدیریته. ما برای ورزش اول
باید بحث اصلی را بگذاریم برای حل مشکلات مدیریتی. دلیل اصلی باخت به تیم
ازبکستان مشکلات مدیریتی میباشد. به نظر من تا وقتی که این مشکل حل نشود و
کار دست کاردان نیفتد از این نتایج زیاد پیش خواهد آمد.
* بهترین خاطره ورزشی شما چه بوده است؟
(مکث میکند) بدون شک بازی ایران- استرالیا و صعود تیم ملی به جام جهانی و اون شادی ملی که ایجاد شده بود.
* آقای خمسه اگر بازیگر نبودید و ورزشکار میشدید، دوست داشتید در چه رشتهای فعالیت میکردید؟
متاسفانه
در کشور ما ورزشهای جمعی به سرانجام نمیرسد. به خاطر مسائل فرهنگی و
مدیریتی. ولی از آن طرف ورزشهای انفرادی با موفقیت روبهرو میشوند مانند
کشتی، وزنهبرداری و ... من اگر این امکان را داشتم، علاقه داشتم کاری
انجام بدهم که فرهنگ ورزشهای جمعی بین مردم ایجاد شود که مانند ورزشهای
فردی بتوانیم از آن نتیجه بگیریم.
* خیلی جالب بود! به این سؤال به شکل دیگری جواب دادید. با این شرایط، تیم ملی به جام جهانی میرود؟
وضعیت
فوتبال کشور مثل آسمان تهران شده، یک روز آفتابی، یک روز ابری، یک روز
بارانی. وقتی که برنامهریزی میکنی که آفتاب است ناگهان باران میبارد یا
تگرگ همراه با رعد و برق میشود. فوتبال ما هم به همین شکل است؛ پیشبینی
میکنیم امروز به عنوان مثال میبریم ناگهان میبازیم. جام جهانی هم چون
مدیریت اصولی نداریم مشخص نمیکند که میرویم یا خیر. این برداشت من است که
از دور میبینم. به نظر من 50-50 است.
* دوستان ورزشی هم دارید؟
ارتباط
تنگاتنگ که نه نداریم ولی بودهاند از دوستان مثل مهدویکیا که گاهی در
برنامههایی با هم حضور داشتیم و گهگاهی همدیگر را دیدهایم یا آقای
عابدزاده که در یک محل همسایه بودهایم با هم گاهی اوقات گفتگوهایی
داشتهایم.
* به عنوان یک کمدین، به نظر شما باختهای ملی را می شود با خنده از یاد برد؟
با خندیدن که نمیشود از یاد برد ولی میشود دردش را تسکین داد.
* برای همین است که آقای کفاشیان همیشه میخندند؟
شاید!
ولی به نظر من باید کاری کرد که خنده یک رفتار جمعی در ورزش ما بشود. اگر
من مسئول یک رشته هستم که تیمم میبازد و هر خبرنگاری از من سوال میپرسد
من با خنده جوابش را بدهم انگار باخت تیمم برایم اهمیتی ندارد. ولی اگر
مدیریت به شکلی باشد که بازیکنان، مدیران و مردم با هر نتیجهای خنده به لب
داشته باشند این خنده میشود خنده جمعی.
* به عنوان شخصی که ورزش را از بیرون گود تماشا میکنید جز سوءمدیریت مشکل ورزش چیست؟
متاسفانه
ورزش بین مردم ما نهادینه نشده است؛ نهادینه به این معناست که ورزش در
خانواده های مردم آن هم به صورت رایگان در اختیار باشد.
* لطفا بیشتر توضیح دهید؟
وقتی
که قرار شد ورزش زیر نظر وزارت ورزش قرار بگیرد این امیدواری به وجود آمد
که نهادی میخواهد ورزش را از دل باشگاهها به دل جامعه بکشاند که به عنوان
مثال یک فرد علاقهمند به بسکتبال در یک محله را، به جایی که برای این کار
ایجاد شده است معرفی کنند. شما ببینید من 2 دختر دارم، یکی از دخترهای من
در مدرسهاش چیزی به عنوان زنگ ورزش وجود ندارد و این خیلی بد است. در بعضی
از مدارس ما زنگ ورزش انگار فقط یک زنگ است برای رفع تکلیف. در نظام
آموزشی ما زنگ ورزش یک ارزش تلقی نمیشود، گاهی حتی یک ضد ارزش است. ضمنا
ما نباید ورزش را به صورت پولی بین مردم جا بیندازیم که من اگر میخواهم
پسرم یا دخترم را برای ثبت نام به باشگاه شنا ببرم آنقدر از من پول بگیرند
که من پشیمان بشوم. ورزش باید رایگان بین مردم ایجاد شود. متاسفانه
مسئولین برای این کار برنامه ندارند، فقط در حد شعار بوده است که مثلا ورزش
را از پایه درست میکنیم و بین مردم جا میاندازیم! دولت باید یک برنامه
داشته باشد که مردم از آن برنامهها استفاده کنند، اینجوری بگم صرف مدیر
بودن برای اداره ورزش کافی نیست. کار وزارت ورزش هم که فقط انتخاب مدیر
برای باشگاهها نیست.
* آقای خمسه باعث افتخار بود همصحبتی با شما، حرف آخر؟
با تشکر از روزنامه شما، امیدوارم ورزش ما از پایه درست بشود تا دیگر شاهد چنین باختهای ملی نباشیم.