به گزارش خبرنگار مهر، خسرو والی زاده در مطلبی که برای گروه ورزشی مهر ارسال کرده نوشته است: تیم ملی فوتبال ایران در پنجمین بازی خود در راه جام جهانی 2014 به ازبکستان هم باخت تا مسیر صعود بسیار سخت و ناهموار شود. مسیری که احتمال دارد حتی به حذف تیم ملی کشورمان هم بینجامد!
خوشبینانه ترین وضعیت این است که ما بتوانیم شش امتیاز از قطر در دوحه و لبنان در تهران و حداقل یک امتیاز از کره در زمین آن تیم بگیریم و با 14 امتیاز صعود مستقیم مان را قطعی کنیم. اما آیا شرایط به این سادگی است؟ ما که 5 امتیاز از 9 امتیاز خانگی را از دست داده ایم و دو پیروزی با کمک شانس و اقبال داشته ایم و در پنج بازی تنها دو گل به ثمر رسانده ایم، آیا می توانیم از سه دیدار باقیمانده هفت امتیاز بگیریم؟ البته نشدنی نیست اما با این شرایط تیم ملی بسیار دشوار می نماید.
بحث دیگر، دستاوردی است که کارلوس کی روش برای فوتبال ما داشته و به نظرم باید این نکته را بررسی کنیم که ادامه کار او در سمت سرمربی تیم ملی، کاری عقلانی و منطقی است یا فدراسیون بهتر است با توجه به اینکه چند ماه تا مسابقات بعدی ما فاصله است، این کادر را برکنار و کادر جدیدی را بگمارد و کادر جدید با تغییراتی کار را ادامه دهد و در واقع یک شوک به تیم ملی وارد کند.
اطلاعات من می گوید که اگر همین امروز کی روش برکنار شود، فدراسیون تنها باید یک قسط دیگر از دستمزد او را پرداخت کند و لزومی به پرداخت کل قرارداد او نیست.
اما سوال این است: کی روش که از 15 فروردین 1390 سرمربیگری تیم ملی ایران را با سلام و صلوات در اختیار گرفت و با شعار " تغییر" به فوتبال ما آمد، تاکنون که یک سال و هشت ماه از حضور او در تیم ملی سپری شده، چه تغییری در تیم ملی ما بوجود آورده؟
به نظرم این سوالی است که این روزها هیات رییسه فدراسیون در جلسات خود باید آن را مطرح و درباره آن بحث کنند. کارشناسان و رسانه ها هم باید به این نکته مهم توجه و درباره آن بررسی نمایند.
کادر فنی ای که در این مدت نتوانسته حتی یک نقطه ضعف اساسی تیم ملی را که گل خوردن از روی ضربات ایستگاهی از کناره هاست، برطرف کند و تیم ما بطور مرتب از یک سوراخ گزیده می شود، چگونه می تواند این تیم را به جام جهانی برساند؟
البته نباید تغییراتی را که کی روش در تیم ملی و فوتبال ما ایجاد کرده هم نادیده بگیریم: تعطیلی های گاه و بیگاه و طولانی لیگ و از رونق انداختن مهمترین مسابقات باشگاهی داخلی، پیشنهاد حذف جام حذفی که باعث شد این مسابقات در یک پروسه زمانی کوتاه و بطور ناقص برگزار شود، ایجاد روحیه پرخاشگری در تیم ملی که نمونه های آن را در رفتار بازیکنان در دیدار با ازبکستان دیدیم، ایجاد جو پادگانی در اردوهای تیم ملی و ازبین بردن روحیه نشاط و شادابی در اردوها، اخلاق تند و پرخاشگر سرمربی در اردوها و رفتارهای گاها زننده و توهین آمیز او نسبت به کادر ایرانی تیم، تصمیم های شخصی و بدون مشورت در موارد گوناگون، و موارد دیگری که متاسفانه باعث دلزدگی و بی انگیزگی افرادی می شود که با او کار می کنند. بله، اینها ازجمله تغییراتی است که این مربی پرتغالی در فوتبال و تیم ملی ما ایجاد کرده!
نکات دیگری هم هست که متاسفانه مسوولان فدراسیون پیش از استخدام این مربی به آنها توجه نکردند چون از اینکه یک مربی بزرگ دنیا پذیرفته که سرمربی تیم ملی ایران شود، سرازپا نمی شناختند.
ازجمله اینکه یوسف سرکال رییس فدراسیون فوتبال امارات که اتفاقا با مسوولان فدراسیون ما روابط حسنه ای هم دارد به رییس فدراسیون فوتبال ما توصیه کرد که از استخدام کی روش منصرف شود. کی روش از سال 1998 تا 99 سرمربی تیم ملی امارات بوده و بلایی سر آنها آورد که پس از یکسال بطور توافقی از او جدا شدند. سرکال مواردی از بداخلاقی ها و مشکلاتی را که کی روش برای انها بوجود آورده بود برای آقای کفاشیان توضیح داد اما مسوولان ما توجه نکردند.
مورد دیگر در کنگره فیفا پیش از استخدام کی روش، رییس فدراسیون فوتبال پرتغال به آقایان کفاشیان و نبی گفت که شما چگونه می خواهید با این مربی کار کنید؟ او هم مواردی از این مربی را بیان کرد اما بازهم مورد توجه قرار نگرفت.
به هرحال همیشه آمدن مربیان بزرگ به فوتبال هر کشوری مایه خوشحالی و امیدواری است اما نباید روی کار او نظارت دقیق وجود داشته باشد؟ نباید شرایط تیم را قبل و بعد از آمدن او بررسی کرد؟ آیا یک مربی معمولی و حتی داخلی نمی توانست از 15 امتیاز ممکن، 7 امتیاز برای تیم ما بگیرد؟ آیا در تیم ملی جوانگرایی شده؟ آیا کی روش پدیده های جدیدی را کشف و به تیم اضافه کرده؟
آیا تاکنون کسی از خود پرسیده که علت باخت تیم ملی به لبنان ممکن است به مواردی غیر از فنی هم ارتباط داشته باشد؟ آیا کسی بررسی کرده که چرا پزشک تغذیه تیم اخراج شده و او مواردی را درباره باخت به لبنان مدتهاست در دل نگاه داشته و بیان نکرده است؟ آیا کسی سوال کرده که چرا هرکس در کادر تیم ملی حرفی برای گفتن دارد یا با برخی خواسته های نامعقول سرمربی مخالفت می کند، فورا برکنار می شود؟ و آیاهای دیگر که بماند برای بعد...
ختم کلام: قبل از جام جهانی 2010 زمانی که تیم ملی با علی دایی در تهران به عربستان باخت، دایی برکنار شد و پس از مدتی برای آن سه بازی پایانی قطبی سرمربی تیم ملی شد. اکنون هم همان شرایط است با این تفاوت که یک فرصت تقریبا هفت ماهه در اختیار داریم. چرا فدراسیون به این نتیجه نمی رسد که کی روش بجز هزینه های سنگین و تصمیم های غیرمنطقی که برای فوتبال ما می گیرد، هیچ تغییری در تیم ملی ما بوجود نیاورده و باید برکنار شود. تیم ملی هنوز هم امید برای رسیدن به جام جهانی دارد اما نه با این کادر فنی. باقی حرفها بماند برای بعد.