به گزارش 598 به نقل از پایگاه اینترنتی بسیج، این روزها که موضوع «سبک زندگی» به ابتکار حضرت امام خامنه ای وارد ادبیات واژگانی نخبگان، عوام و رسانه های کشور شده نظرات مختلفی مطرح شده است که هرکدام از آن ها می بایست مورد بحث و واکاوی قرار گیرد.
با ملاحظه این موضوع که وزن کشی بین تفکر حق و باطل در طول تاریخ جریان داشته و دارد باید گفت، در این که صاحبان زر و زور با همه ساز و برگ خود به دنبال یک دست کردن جامعه جهانی بر اساس مدل مبتنی بر جهان بینی مادی گرایانه هستند شکی نیست. اما آنچه مهم است رسیدن به راهکارهای عملی در جهت حفظ ارزش های الهی و در یک کلمه غلبه جریان حق بر باطل است.
چیزی که در ایران - با هزاران سال قدمت فرهنگی و تاریخی – و متمسک به تفکر توحیدی آن هم از نوع ناب شیعی به منصه ظهور رسیده و امروز پایه های تفکر لیبرالی و اومانیستی را به لرزه درآورده و باعث چالش قدرت های سلطه طلب شده ترویج تفکر انسانی و اخلاقی مبتنی بر توحید است.
نوع نگاهی که با بهره گیری از شاخصه های مختلف و ارزشهای متعالی همچون عدالت خواهی، استکبارستیزی، مبارزه با ظلم، تلاش برای رفع تبعیض، مومن و موحد بودن توانسته است گفتمان مورد اقبال امروز دنیا باشد. دلیل این اقبال نیز یافتن همان گمشده ای است که انسان قرن هاست به دنبال آن بوده و زمینه های ظهور و حضور آن در حد اعلا را می طلبد.
هدف از آنچه در این سطور به نگارش درمی آید بررسی اجمالی نوع بینش و منش و اخلاق و رفتاری است که در اصطلاح امروزی "تفکر بسیجی" می خوانندش. البته تفکری مافوق یک سیستم و یک مجموعه موجود در کشور به نام سازمان بسیج مستضعفین، بلکه روح حاکم بر این تشکیلات و افرادی که فارغ از وابستگی تشکیلاتی و سازمانی با این نگاه و ایدئولوژی منطبق هستند. "بسیج" به عنوان مدلی از زندگی که خود را در کسب و کار، تحصیل، تهذیب، تنظیم روابط اجتماعی، مدیریت، حکومت و دیگر ابعاد زندگی انسان نشان می دهد تفکری است که تاکنون توانسته موجودیت خود را به عنوان یک حرکت جهشی، پیش برنده و تعالی بخش نشان دهد.
هرگاه کشور دچار سخت ترین مسایل و بحران های سیاسی می شود و با تمسک به این روحیه و این نگاه به سلامت از وضعیت به وجود آمده رد می شود؛ زمانی که جنگ را همین نوع نگاه مدیریت، اداره و به سرانجام می رساند؛ وقتی این گفتمان در شرایط سازندگی، عمران و آبادی کارنامه ای درخشان از خود به جای می گذارد؛ هنگامی که با همین الگو و سبک در پرورش نمونه های انسانی، عالی ترین آثار را از خود به جای می گذارد؛ در شرایطی که تاسی و تمسک به همین راه و سلوک به اذعان گرفتاران در حلقه های بسته استکبار در اقصا نقاط عالم تنها عامل پیروزی و غلبه آنها شناخته می شود؛ همه و همه اینها موید این مطلب است که بهترین و برترین سبک و سیاق مقابله با مشکلات جدید پیش رو بهره گیری از تفکر ناب بسیج است. رهبر معظم انقلاب در آخرین اظهار نظر در این خصوص در جمع بسیجیان استان خراسان شمالی صراحتاً فرمودند: «هرجا حضور بسیج و حرکت بسیجی در هر میدانی احساس شده است، ما پیشرفت داشته ایم؛ این یک تجربه ی مهمی است.»
دانشجو و طلبه و دانش آموز، کارمند و کارگر و کشاورز، مهندس و پزشک و سایر اقشار جامعه به علاوه همه اجزای حاکمیت اگر با ایمان به این تفکر آزمون پس داده، تلاش خود را در جهت منطبق شدن با آن معطوف کنند، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. ملتی که با داشتن دانشمندان شهیدی مثل شهریاری، طهرانی مقدم، احمدی روشن و صدها نخبه علمی فعال این کشور هر روز با سرعت و شتاب بیشتری به سمت قله های پیشرفت صعود می کند مگر می شود در حل مشکلات جاری خود مستاصل بماند؟
اگر نگاه و عملکرد مجموعه مدیران کشور اعم از نمایندگان مجلس، دولت و قوه قضائیه در این راستا قرار می گرفت آیا این همه هزینه و وقت برای رفع مشکلات صرف می شد؟ وقتی از خودگذشتگی، کار را برای خدا انجام دادن، به فکر منافع حزب و گروه و شخصی نبودن، خدمت خالصانه و بی ریا به خلق، وابسته به زخارف دنیوی نشدن، خداترسی و تسلیم محض او بودن جای خود را به شاخصه های دیگر بدهد طبیعی است که یقه گیری و مچ گیری و جنجال های سیاسی درست کردن فضای حاکم جامعه خواهد شد!
در این شرایط سخت اقتصادی و معیشتی مردم، هنوز پیدا می شوند کسانی که بدون هیچگونه هوچی گری و جنجال و با پایبندی به همان تفکر بسیجی به فکر انجام تکلیف و وظیفه خود هستند. کاسب عیال وار کوچه پس کوچه های شهر که به جای انبار کردن اجناس مغازه اش با رعایت انصاف فعالیت می کند، نمونه ساده و خوبی برای این مفهوم است.
خط و نشان کشیدن دولت برای مجلس و تهدید نمایندگان به استیضاح و اعمال فشار متقابل و نوشتن نامه های کذا و کذای روسای قوا به هم در شرایط بدر و خیبر منطقی نیست. اگر فرض کنیم که با فشارهای وارده و اصرار برخی مرعوبین به رهبر انقلاب برای پذیرفتن شرایط شعب ابیطالب این اتفاق افتاده بود و معظم له این فضا را برای کشور متصور شده بودند، خودخواهی و خودبینی قابل هضم بود. اما زمانی که شرایط به نفع ما و جبهه خودی در حال رقم خوردن است، با چه توجیهی می توان به جان هم افتادن و همدیگر را هدف قراردادن را پذیرفت؟
بی ربط نیست که رهبر انقلاب با هشدار به مسئولین نظام، تخطی از مساله مهم وحدت را خیانت و مسببانش را خائن خطاب کردند. باید از مردم زلزله زده آذربایجان و سیل زدگان شمال کشور پرسید که آیا جز خدمات ارائه شده توسط هر کسی – اعم از بسیج و سپاه و هلال احمر و دولت و ...- به درد شما خورده است یا نه؟ می شود صادقانه و مخلصانه برای رفع مشکلات مردمی که با همه وجود برای این نظام هزینه داده و می دهند کار کرد و ملبّس به ریا و خودنمایی نشد. می شود 2800 پروژه عمرانی در سراسر کشور افتتاح شود ولی هیاهو و جنجال سیاسی و انتخاباتی نکرد. امکانش وجود دارد که بی سر و صدا خدمت کرد و اجر آن را از خدا طلب نمود. اوج این تفکر را می بایست در رفتار معمار انقلاب امام(ره) مشاهد کرد که فرموده بود: اگر همه این هایی که در جماران درود بر خمینی می گویند، شعارشان مرگ بر خمینی بشود ذره ای خلل در اراده و نیت من به وجود نخواهد آمد!