598، مرتضي محسني در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: در آستانة ماه محرم و ايام عزاي آلالله بر آن شديم تا به جهت تذکري برادرانه ودر عين حال خاضعانه براي جماعت ذاکر و مرثيهخوان حضرت سيدالشهداء (ع) چند سطري را نگارش و انشاء کنيم.
بدون ترديد يادآوري و تکرار بعضي از موضوعات در اين عرصه بخصوص پرداختن به آسيبها و آفتها يک ضرورت دائمي، قطعي و اجتنابناپذير است، به همين علت علاوه بر آنچه که در بيان و تعريف وقايع کربلا مباحثي دور از اصل آنچه که رخ داده روبرو شدهايم و از آن به عنوان تحريفات عاشوري ياد ميکنيم، يا به جاي بازگويي مناقب و فضايل اهل بيت عليهالسلام و ايستادگي آنها در برابر ظلم ستمگران تنها به جنبههاي احساسي آن بسنده نمائيم، يا به خاطر عقبنماندن از سياست و انجام تکاليف سياسي به سياست زدگي دچار ميشويم و يا باغفلت اين صاحب منسبان (نوکري اهلبيت عليهمالسلام) از رعايت توصيههاي اخلاقي مورد تأکيد با بدبينيها و ذهنيتهايي از طرف جامعه روبرو ميشويم و... شايد از مهمترين آسيبها و آفتهاي امروز فضاي مداحي اتکا بعضي از ايشان به موضوعات مادي و حقالزحمههاي دور از ذهن و هنگفت ميباشد.
اگر چه شأن بسياري از بزرگواران از اين نقيصه بدور است ليکن هستند کساني که متأسفانه در اين وادي گرفتار شده و در تغافل و تجامل بسر ميبرند.
اشاره به يک نمونه از اين دست غفلتها، ما و شما را بر اين ادعا و استدلال قانع خواهد نمود.
از يک مداح براي اجراء مراسم عيد غدير دعوت شد اما بدليل تراکم برنامههاي وي مراسم با توافق برگزار کنندگان هر چند دشوار به دو شب قبل از عيد موکول گرديد.
تماس براي هماهنگي بيشتر با ايشان و احالة موضوع به فرد ديگري که مدير برنامههاي وي بوده تهيه و تکثير بنرهاي تبليغاتي، تأمين سيستم صوتي عليرغم مشکلات موجود از جمله اموري بود که با دشواريهاي خاص خود انجام گرفت، ليکن چهار روز قبل از مراسم از طرف مدير برنامه تماس گرفته شد که ميزان صلة(پاکت) در نظر گرفته شده چقدر است؟!
پاسخ اين بوده که مبلغي به عنوان هديه مد نظر است تشريف آوردند خدمت ايشان تقديم ميگردد. اما متأسفانه چنين بيان ميشود که خير! مبلغ 000/000/15 ريال (براي يک شب يا بهتر براي يک ساعت) به شماره حسابي که اعلام ميکنيم واريز نمائيد. متعاقباً برگزار کنندگان اظهار ميدارند که آيا اين رفتار کار درستي است؟ گفته ميشود اين ديگر به شما ربطي ندارد! درجواب يادآوري ميشوند که بالاخره مطابق رسم مبلغي به عنوان هديه و صله تقديم ايشان ميکنيم. نهايتاً مدير برنامه افاضه مينمايد که رسم و سنت شما با رسم حاجي!؟ جور در نميآيد.
در پايان ضمن منتفي شدن موضوع دعوت واجرا، مراسم، به مداح ياد شده و مدير برنامه وي از طريق پيامک مطالبي از باب نصيحت يادآور ميشوند که تنها پاسخي که ميرسد اين بوده: يا حق يا علي! قضاوت با اهل فن، قضاوت با خوانندة اين سطور يا قصاوت با مردم،هر چه هست اين حرکت چه عوارضي را در پي خواهد داشت؟ براي چند جوان شهرستاني با انرژي، عاشق اهلبيت عليهم السلام و هيئتي با تلاش و زحمت و شوري خاص مراسمي را برنامهريزي کرده ليکن با اين پديده غيرمترقبه روبرو شده و سردرگم بدنبال راه چارهاي که جز اتکا به خود و ذاکران و مداحان بومي راه ديگري را پيدا نمينمايند،چه بايد کرد؟
باشد که اخلاص و صداقت و پاکي سرلوحة کار اين عزيزان قرار گيرد و مسائل مادي و مالي، هديههاي سنگين نقدي و دوري از اخلاص در اين مسير ارزاني آناني باشد که به صرف داشتن نام و شهرت از اين طريق ناصواب و بيثواب کسب روزي ميکنند.