به گزارش گروه بينالملل مشرق،
حکام آل سعود عربستان سعودی که با دیدگاههای وهابیت سلفی زمام امور این
کشور را در دست دارد، یکی از تروریست پرورترین کشورهای جهان به شمار میرود
و این کشور که مرکزیت مالی و لجستیک بسیاری از سازمانهای تروریستی از
جمله القاعده را در اختیار دارد، همه ساله میلیاردها دلار از درآمدهای نفتی
خود را صرف فعالیتهای تروریستی این گروه ه در نقاط مختلف جهان میکند.
اما
این بار به نظر میرسد چاقو، دسته خود را بریده و دامی که عربستان برای
کشورهای دیگر پهن کرده، دامن خودش را گرفته و در روزهای اخیر، مقامات سعودی
را دستخوش نگرانی و وحشت کرده است.
برای
روشنشدن این موضوع، باید به تحولات امنیتی عربستان سعودی در دو هفته اخیر
نگاهی بیندازیم: پنجشنبه دو هفته پیش، انفجار مشکوکی در ریاض به وقوع
پیوست؛ این انفجار در بزرگراه "خريص" و پل "گارد ملي" روی داد که نزديک مقر
مرکزي گارد ملي عربستان بوده و نقطه اتصال محلات مهم رياض به شمار ميرود.
منابع
سعودی علت انفجار را آتشگرفتن "یک تانکر حامل گاز" در شرق ریاض به علت
برخورد به یکی از پلها در منطقه اعلام کردند اما تلویزیون سعودی "العربیه"
علت آن را انفجار تانکر سوخت در یک پمپ بنزین اعلام کرد. در این انفجار 24
نفر کشته و 110 نفر نیز زخمی شدند که بنا بر اعلام يک مقام امنيتي سعودي
52 نفر از سربازان و افسران گارد ملي عربستان در زمره این تعداد بودهاند.
این در حالی است که شبکه خبری العالم به نقل از یک شخصیت معارض عربستانی
گفت: در همان روز، دستکم پنج انفجار ديگر، شرق پایتخت عربستان را به لرزه
در آورده است.
تلاش آل سعود براي انحراف افکار عمومي درباره انفجارها
مقامات
سعودی تلاش زیادی کردند تا این رخداد را یک حادثه ترافیکی جلوه دهند.
دلایل زیادی از جمله موقعیت جغرافیایی محل انفجار و تناقضگوییهای
رسانههای سعودی نشان میدهد که این انفجار، یک اقدام تروریستی بوده است و
از سوی دیگر، بنا بر نظر کارشناسان مسایل نظامی يک تانکر سوخت همیشه وقتی
با يک جسم سخت برخورد کند منفجر نميشود، بلکه بايد يک چاشني انفجاري داشته
باشد تا قدرت تخريبي به مقياس اعلام شده براي اين حادثه به وجود آورد.
اين
شواهد از نخستین حادثه تروریستی نشان میداد که دستهای پنهان اعضای گروه
های تروریستی، این بار در داخل عربستان سعودی فعال شدهاند تا همان طور که
پیشتر با تانکرهای سوخت رسان مردم بیگناه را در عراق و سوریه هدف قرار
میدادند، این بار نیز به جان مردم عربستان بیفتند. البته ماجرا به اینجا
ختم نشد، شهر مکه مکرمه نیز سه روز بعد از این انفجار شاهد آتشسوزی
گستردهای در هتل قدیمی اینترکونتیننتال بود که تنها با حضور 10 تیم
آتشنشان در نهایت، آتش مهار شد. این آتشسوزی اکثر بخشهای این هتل رسمی
که وزارت دارایی عربستان برای برگزاری مراسم و کنفرانسها احداث کرده بود
را سوزاند. شاهدان عینی گفتند که این آتشسوزی با صدای انفجارهایی همراه
بوده است.
نیروهای
امنیتی در اقدامی نامتعارف درپی آتشسوزی همه ورودیها و خروجیهای هتل را
بستند و منطقه را به محاصره درآوردند؛ آنها اجازه ورود خبرنگاران به منطقه
را ندادند و حتی از بالا رفتن مردم از کوه مشرف بر هتل و تردد در
خیابانهای اطراف آن نیز جلوگیری کردند.
جالب
اینجاست که یک روز پس از انفجار دوم در شهر مکه، ملک عبدالله بنعبدالعزیز،
پادشاه عربستان، طی حکمی "احمد بن عبدالعزیز" را از سمت خود عزل و "محمد
بن نایف" را به عنوان وزیر کشور جدید منصوب کرد.
شبکه
خبری العربیه، ارگان رسمی وهابیت سعودی با اعلام این خبر به علتهای این
اقدام اشارهای نکرد و در عوض سعی کرد با القای این مطلب که محمد بن نایف،
وزیر کشور جدید، تا کنون چهار بار هدف سوء قصد و ترور قرار گرفته است، ذهن
مخاطب را از علل اصلی این عزل و نصب منحرف کند. البته در همان روز، یک
تانکر حامل سوخت دیگر در شمال ریاض پس از برخورد با یک خودرو واژگون و دچار
آتشسوزی شد که البته این حادثه تلفاتی در پی نداشت. سرنخ ماجرا، درگیری
سنتی رادیکالها و لیبرالها در خاندان حاکم و طرح جدید آمریکا و چینش تمام
عوامل فوق نشان میدهد که اتفاقات هفتههاي اخیر در شهرهای مختلف عربستان
یک تصادف نبوده، بلکه مجموعهای از اقدامات تروریستی برنامهریزیشده است
که در راستای هدفی خاص صورتگرفته و میتواند سرآغاز مرحله جدید در تاریخ
سیاسی عربستان سعودی باشد.
جریان قدرت در عربستان
سعودی شامل دو شاخه است که یک شاخه آن، سران سیاسی این کشور است که عموماً
لیبرال مسلک هستند و ریاست این جریان بر عهده شخص عبدالله است که با وجود
بیماریهای متعدد همچنان در رأس قدرت این کشور قرار دارد و جریان دوم،
افراط گرایان دینی و كارگزاران وهابيت سعودی اند که بخشی از آن در هيئتی به
نام هیئت امر به معروف و نهي از منكر نمود پیدا کرده است. این هیئت،
سازماني متشكل از وهابيون سلفی و علماي ديني سعودي است كه از قدرت بالايي
به ويژه در شهرهاي مذهبي برخوردار است. اين هيئت، مجري اصلي سياستهاي
افراط گرايانه دینی در مسائل مختلف است و این دو جریان، عموماً درگیریهای
علنی در نحوه مدیریت مسائل مختلف در عربستان دارند که اختلاف بر سر رانندگی
زنان، حجاب و برپایی مراسمهای مختلط از جمله جشن ساليانه الجنادریه بخشی
از آن است. در طرف مقابل این پازل، دولت آمریکا قرار دارد که از پیشرفت موج
بیداری اسلامی در کشورهای منطقهای همپیمان خود نگران است و این نگرانی
بهویژه در مورد عربستان که مهم ترین تأمینکننده نفت این کشور و از گوش
بهفرمانترین کشورهای خاورمیانه به شمار میرود، دو چندان است.
سناريوي آمريکايي کودتاي سفيد در هرم قدرت سعودي
در
همين حال، سازمان های اطلاعاتی آمریکا پیشبینی کردهاند که موج بیداری
اسلامی دیر یا زود عربستان سعودی را نیز در برمیگیرد و پایههای سست
حاکمیت خاندان سعودی هرگز تحمل موجهای خروشان این تفکر را ندارد؛ به همین
علت تصمیمسازان کاخ سفید بر آن شدهاند تا در روندی کنترلشده، خشم عمومی
مردم از حاکمیت این کشور را مهار کنند. در همین راستا مقامات کاخ سفید تلاش
دارند تا با تحریک سلفیهای افراطی و جریان مذهبی در عربستان، زمینههای
کودتای بدون خونریزی را در این کشور فراهم کرده و با تغییر قدرت، سناریوی
یمن را در عربستان سعودی نیز تکرار کنند.
نگاهی
به شخصیت "محمد بن نایف" وزیر کشور جدید عربستان سعودی که با فشار و دیکته
آمریکا روی کار آمد، بیانگر ماهیت واقعی کودتایی است که در عربستان در حال
اجراست؛ محمد بن نایف که انتخاب وی به این سمت، بسیاری از شاهزادگان سعودی
را شوکه کرد از هواداران پر و پا قرص جریان وهابیت سلفی در عربستان است. با
انتصاب وی که پا جای پای "نایف بن عبدالعزیز" پدر خود گذاشته آن هم در
کلیدیترین منصب امنیتی عربستان، به نظر میرسد زمینههای تغییر کنترل شده
حاکمیت در این کشور آغاز شده و عبدالله بن عبدالعزیز، شاه سعودی نیز همان
سرنوشتی را پیدا کند که پیش از وی، ژنرال علي عبدالله صالح رئیس جمهور یمن
با آن مواجه شده بود.
"مجتهد"
که نام مستعار یک فرد مطلع سعودی است و افشاگریهای گستردهای را در مورد
فساد موجود در میان مقامات سعودی منتشر کرده، با اشاره به شرایط تعیین
"محمد بن نایف" وزیر کشور جدید عربستان سعودی و برکناری "احمد بن
عبدالعزیز" نوشت که چیزی که مهم است، این است که شاه سعودی قصد دارد عزل و
نصبهای دیگری نیز انجام دهد که یکی از آنها انتصاب امیر احمد به عنوان
معاون دوم خود است تا او را به صورت موقت راضی کند.
وی
در پایگاه اینترنتی توئیتر نوشت که از زمان مرگ امیر نایف شاه عربستان
سعودی به دنبال برخی تغییرات در سمتهای مختلف دولتی است، اما بارها این
تغییرات را به علت نیافتن راهی برای راضی نگه داشتن افراد برکنار شده به
تعویق انداخته است، او همچنین از واکنش برخی جناحهای خاندان حاکم در قبال
این تغییرات در هراس است.
"مجتهد" با اشاره به برخی تغییرات احتمالی
در فرماندهی ارتش عربستان سعودی که احتمالاً شامل "حسین القبیل" رئیس ستاد
ارتش نیز خواهد بود، نوشت که این تغییرات برای کوتاهکردن دست امیر "خالد
بنسلطان" معاون وزیر دفاع صورت میگیرد.
مجتهد با اشاره به اینکه
متعب بن عبدالله، رئیس گارد ملی و وزیر مشاور و عضو شورای وزیران در ورای
این تغییرات قرار دارد، نوشت که وی این تغییرات را با هماهنگی "خالد
التویجری" رئیس دفتر پادشاهی و فرزندان سلمان بن عبدالعزیز ولیعهد انجام
میدهد.
این فرد سعودی که اطلاعی از هویت اصلی وی در دست نیست،
میافزاید که این تغییرات در صورت انجام باعث خواهد شد که ارتش و گارد ملی
تحت نفوذ اعلام نشده متعب بن عبدالله قرار بگیرد و قدرت وی از خالد بن
سلطان و محمد بن نایف فراتر رود.
در این میان البته نگرانی نیز وجود
دارد و آن این است که مردم عربستان بر خلاف یمن دچار جنگ داخلی و اختلافات
فرقه ای نیستند و از سوی دیگر موج بیداری اسلامی در این کشور و حامیان این
تفکر که به دنبال روزنه ای در چاردیواری سرکوب و خفقان عربستان هستند،
منتظر فرصتی هستند تا بهترین استفاده را از فضای احتمالی به وجود آمده
بکنند و البته زیر بار عوام فریبیها و توطئه های خارجی نیز نخواهند رفت.