کد خبر: ۹۲۳۳۲
زمان انتشار: ۱۲:۵۵     ۲۱ آبان ۱۳۹۱
«راسل کرو» مثل جورج کلونی و هریسون فورد حاضر به بازی در آگهی‌های تلویزیونی نمی‌شود. او از سختی‌های ورود به هالیوود می‌گوید و اینکه دوست دارد یک روز از هالیوود انتقام بگیرد!

در این گفت‌وگو بخوانید:

* مثل جورج کلونی حاضر به بازی در آگهی‌های تلویزیونی نیستم

* باید به کسی که با او کار می‌کنی احترام بگذاری

* دوست دارم از هالیوود انتقام بگیرم

* قرار نیست از بازیگر یا کارگردان خوشتان بیاید تا با او همکاری کنید

* بازی در نقش آدم‌های واقعی، مسئولیت‌پذیری بزرگی می‌طلبد

* هیجان بازیگری هیچ وقت تمام نمی‌شود

 

 

 

به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، «راسل کرو» بازیگر استرالیایی‌تبار سینما که این روزها اکشن رزمی «مردی با مشت‌های آهنین» را روی پرده سینماهای جهان دارد، متولد سال 1964 است. او کار بازیگری را از سال 1972 در سرزمین مادری‌اش و با رسانه تلویزیون شروع کرد و پس از حضور در ده فیلم سینمایی (‌در فاصله سال‌های 1990 تا 1994) در سال 1995 راهی آمریکا شد. اولین فیلم آمریکایی او وسترن «چایکدست و مرده» است. این بازیگر توانست خیلی زود جایگاه خوبی در بین بازیگران سینما در هالیوود به دست آورد.

 

«محرمانه لس‌آنجلس» (1997) او را تبدیل به یک بازیگر موفق کرد. بازی خوب او در درام تاریخی «گلادیاتور» (2000) به کارگردانی ریدلی اسکات، اولین اسکار بازیگری را برایش به ارمغان آورد. او سال بعد، برای بازی در «ذهن زیبا» دوباره نامزد دریافت این جایزه شد. راسل کرو از جمله بازیگرانی است که عقیده دارد سینما در کنار سرگرمی، باید پیامی هم برای تماشاگران خود داشته باشد. به همین دلیل است که معمولا در فیلم‌هایی بازی می‌کند که حرفی برای گفتن دارند و یکی از مشکلات جامعه معاصر را به تصویر می‌کشند.

از این فیلم‌ها می‌توان به «مرد سیندرلایی»، «سال خوب»، «گنگستر آمریکایی» و «دولت نمایش» اشاره کرد. این بازیگر استرالیایی‌تبار که از سوی مسئولان فرهنگی کشور خود لقب «گنجینه ملی استرالیا» را گرفته، دو سال قبل در یک همکاری مشترک تازه با ریدلی اسکات، نقش راهزن خوش‌قلب منطقه شروود انگلستان قرن سیزدهم را در نسخه تازه‌ای از قصه کلاسیک «رابین‌هود» بازی کرد، ولی این فیلم نتوانست موفقیت خوب مالی و انتقادی «گلادیاتور» را تکرار کند.

در ادامه گفت‌وگویی با این بازیگر از نظر می‌گذرد:

 

 

* بازی در نقش کاراکترهای واقعی را بیشتر می‌پسندید یا کاراکترهایی را که ساخته و پرداخته ذهن فیلم‌نامه‌نویسان هستند؟

- هر یک از آن‌ها جذابیت‌ها و مشکلات خودشان را دارند. در عین حال، بازی در هر دو نوع آن‌ها باعث می‌شود تا تنوع کاری بیشتری داشته باشیم و کارم به یکنواختی و تکرار نرسد. وقتی در نقش یک کاراکتر واقعی بازی می‌کنم، تلاشم این است که به روح آن شخصیت وفادار بمانم و خیلی از او فاصله نگیرم. وقتی هم نقش یک کاراکتر خیالی را بازی می‌کنم، باید برای او یک شناسنامه و هویت مستقل کشف و خلق کنم، اما هم خلق این کاراکتر و هم همراهی با روح آن کاراکتر، جذابیت‌های خاص خودش را خلق می‌کند. همین جذابیت‌هاست که هنر بازیگری را شکل می‌دهد.

 

* آیا وقتی در نقش یک کاراکتر خاص (چه یک شخصیت واقعی و چه یک شخصیت خیالی) بازی می‌کنید، چشم‌انتظار پاداش و دریافت جایزه هستید؟

- وقتی شما در یک مکان دور و کوچک بزرگ می‌شوید، طبیعتا رویاهایی مثل دریافت جایزه اسکار، جذاب و دوست داشتنی و در عین حال دست نیافتنی هستند. زمانی هم که آن را دریافت می‌کنی، احساس این را داری که به رویاها و تصورات نوجوانی‌ات پیوند خورده‌ای. دریافت جایزه برای من به معنی آن است که کار و تلاشم دیده شده و ارزش واقعی آن ارج‌گذاری شده است. این موضوع به من شهامت می‌دهد تا تلاش‌هایم را مضاعف کنم.

 

 

* آیا به فیلم‌سازانی که با آن‌ها کار می‌کنید، به سبک کاری‌شان علاقه دارید؟

- به عنوان یک بازیگر، مجبور نیستید از یک بازیگر یا کارگردان خوشتان بیاید تا با او همکاری کنید. در دل این صنعت شلوغ و پر سر و صدا، شما هر روز مجبورید با افراد و گروه‌های تازه‌ای کار کنید. نمی‌شود با همه‌شان دوست شد یا به سبک کار همه آن‌ها علاقه داشت، این غیرممکن است؛ اما یک نکته را نباید فراموش کرد، باید به کسی که با او کار می‌کنی احترام بگذاری.

 

* هالیوود مرکز تبلیغات و شایعات است. فکر می‌کنید بدون این‌ها می‌توان مشهور شد و موفق باقی ماند؟

- فرض بگیریم با تبلیغات مرا یک مرد خشن یا یک آدم رومانتیک جا زده و معرفی کنند. فکر می‌کنید با این کار توجهات عمومی در سطح وسیعی به سمت من جلب خواهد شد؟‌ من که فکر نمی‌کنم این طرز کار جواب بدهد و کمک زیادی به کسی بکند. عموم مردم - که تماشاگران اصلی سالن‌ها را تشکیل می‌دهند - نسبت به این جور چیزها و تبلیغات بی‌تفاوت هستند. تصور نمی‌کنم انجام چنین کارهایی کمکی به وضعیت فروش فیلم در جدول گیشه نمایش کند. در تحلیل نهایی‌، این کیفیت کار من و بقیه بازیگران است که مردم را وادار می‌کند بلیت سینما بخرند و به تماشای فیلم‌های ما بیانید. اگر این کیفیت کاری نباشد، عموم تماشاگران پول خود را بیهوده خرج نخواهند کرد.

 

* امکان این را داشته‌اید که در نقش‌های متفاوتی در جلوی دوربین ظاهر شوید. نقش خاصی هست که بخواهید بازی کنید و هنوز فرصت و امکان آن فراهم نشده است؟

- از این جور نقش‌ها خیلی زیاد است و می‌توانم تا چندین ساعت، اسم آن‌ها را برایتان بگویم! اما در کل می‌توانم این طوری برایتان توضیح بدهم که دوست دارم نقش کسانی را جلوی دوربین بازی کنم که فاصله خیلی زیادی از خودم ‌دارند و من هیچ شباهتی به آن‌ها ندارم. این جور نقش‌ها کمک می‌کنند تا با خودم کلنجار بروم و اوقات سختی را پشت سر بگذارم. نقش‌هایی را که می‌توان به راحتی بازی کرد، دوست ندارم. به دنبال نقش‌هایی هستم که تمام مدت فکر و ذهنم را به خودشان مشغول می‌کنند و تمام مدت در این فکر هستم که می‌خواهم آن‌ها را جلوی دوربین چگونه بازی کرده و ارائه دهم.

 

* بازی در چه نوع نقش‌هایی نگران‌کننده‌تر است؟

- بازی در نقش آدم‌های واقعی. علتش هم این است که بخش بزرگی از مردم آن‌ها را می‌شناسند و بازی تو را با خود آن آدم مقایسه می‌کنند. در عین حال، بازی در این نوع نقش‌ها، یک جور مسئولیت‌پذیری هم به دنبال دارد. تو باید مسئولیت بازی که ارائه می‌دهی را بپذیری و پای عواقب آن هم بایستی. احساس می‌کنم بازی در نقش آدم‌های واقعی، مسئولیت‌پذیری بزرگی می‌طلبد.

 

 

* هنوز هم وقتی جلوی دوربین ظاهر می‌شوید، هیجان دارید؟

- این هیجان بازیگری هیچ وقت تمام نمی‌شود. هر بار با بازی در یک نقش تازه، این هیجان در بازیگر ایجاد می‌شود و خودش را به نمایش می‌گذارد. مرحله تبدیل شدن از یک بازیگر معمولی به کاراکتر محوله را خیلی دوست دارم. علاقمند بازی در فیلم‌هایی هستم که قلب و روح تماشاچی را به تحرک وادارد و باعث شود تا درباره‌اش فکر کنند. اگر تماشاگران فقط برای یک روز هم درباره فیلمی که دیده‌اند فکر کنند، برایم کافی است و احساس می‌کنم کارم را درست انجام داده‌ام. آنچه به من روحیه و انگیزه کاری می‌دهد، همین است. من برای تماشاگران فیلم بازی می‌کنم و دیدگاه و واکنش‌ آن‌ها برایم اهمیت زیادی دارد.

 

* از کار در هالیوود راضی هستید؟

- خیلی سخت کار کردم تا توانستم خودم و هنرم را ثابت کنم. در ابتدای کار، خیلی بی‌مهری دیدم و درهای زیادی به رویم بسته شد، ولی ناامید نشدم و به تلاشم ادامه دادم. وقتی موفقیت به سراغم آمد و تماشاگران فیلم‌هایم را پسندیدند، اوضاع عوض شد و همان کسانی که تا پیش از آن جواب تلفن‌هایم را نمی‌دادند، با پیشنهادات متعدد کاری به سراغم آمدند! هالیوود یعنی این! بعضی وقت‌ها به خودم می‌گویم از آن‌ها انتقام بگیرم! اما فکر نمی‌کنم انتقام گرفتن من دردی را دوا کند و چیزی عوض شود! اگر امروز هم یک بازیگر جوان و تازه‌وارد _ به ویژه اگر خارجی باشد_ به این قافله بپیوندد، با همان سرنوشتی روبرو خواهد شد که من و خیلی‌های دیگر، آن را تجربه کرده‌ایم.

 

* نظرتان درباره کارهای خیرخواهانه و انسان‌دوستانه برخی از بازیگران مطرح سینما چیست؟

- اگر این کارها واقعا از روی نیت خیر باشد، خیلی هم خوب است. من هم دلم می‌خواهد کارهای نیک انجام دهم و یا باعث تغییر خوب و مثبتی در اوضاع و احوال جامعه شوم، اما وقتی بعضی‌ها را می‌بینم که با تکیه بر شهرت خود، با صدای بلند درباره مشکلی صحبت می‌کنند حالم بد می‌شود! در این جور مواقع با خودم فکر می‌کنم بهتر نیست این آدم به جای این همه سر و صدا و شعار، مبلغی پول به آن مشکل کمک کند؟ انجام این کار خیلی بیشتر و بهتر می‌تواند به مشکلات اجتماعی کمک کند.

 

 

* آیا حاضر به بازی در آگهی‌های تبلیغاتی هستید؟

مایل نیستم مثل جورج کلونی یا هرسیون فورد به این جور کارها بپردازم. به نظر من، شأن یک بازیگر بالاتر از آن است که در چنین آگهی‌هایی بازی کند. حتی اگر پول خوبی برای این کار پرداخته شود، باز هم نباید به سراغ این نوع کارها رفت. شما وقتی به عنوان یک بازیگر از سوی مردم مورد تائید و توجه قرار می‌گیرید، باید متوجه این نکته هم باشید که وظیفه‌ای سنگین بر روی دوش دارید و مراقب تمام کارهایی باشید که می‌کنید. حتی ما بازیگران در زندگی شخصی و خانوادگی خود هم باید مراقب نوع رفتار و حرف‌های خود باشیم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها