رهبر معظم انقلاب: مشروعيت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعيض و نيز عدالت خواهي است. اين، پايه مشروعيت ماست. الان درباره مشروعيت حرف هاي زيادي زده مي شود، بنده هم از اين حرف ها بلدم؛ اما حقيقت قضيه اين است كه اگر ما دنبال عدالت نباشيم، حقيقتاً
من كه اينجا نشسته ام، وجودم نامشروع خواهد بود؛ يعني هر چه اختيار دارم و
هر چه تصرف كنم، تصرف نامشروع خواهد بود؛ ديگران هم همينطور.(82/6/5)
سرویس دین و اندیشه
بی باک: حضرت امام خامنه اي حفظه الله، بين دو مفهوم "عدل" و "عدالت اجتماعي" تفاوت قائلند و عدل را غير از عدالت اجتماعي مي دانند:
"در قلمرو حيات اجتماعي ، چيزي كه به عنوان هدف معين شده است ، عدالت
اجتماعي است. ليقوم الناس بالقسط". قسط با عدل فرق مي كند. عدل يك معناي
عام است. عدل همان معناي والا و برجسته اي است كه در زندگي شخصي و عمومي و
جسم و جان و سنگ و چوب و همه حوادث دنيا وجود دارد. يعني يك موازنه صحيح.
عدل اين است. يعني رفتار صحيح؛ موازنه صحيح؛ معتدل بودن و به سمت عيب و
خروج از حد نرفتن. اين، معناي عدل است. لكن قسط، آن طور كه انسان مي فهمد،
همين عدل در مناسبات اجتماعي است. يعني آن چيزي كه ما امروز از آن به عدالت
اجتماعي تعبير مي كنيم. اين، غير از آن عدل به معناي كلي است. انبيا اگر
چه حركت كلي شان به سمت آن عدالت به معناي كلي است -بالعدل قامت السموات و
الارض؛ آسمانها هم با همان اعتدال و عدالت و ميزان بودن سرپا هستند- اما آن
چيزي كه فعلاً براي بشر مسئله است و او تشنه آن است و با كمتر از آن نمي
تواند زندگي كند، قسط است. قسط يعني اينكه عدل، خرد شود و به شكل عدالت
اجتماعي در آيد. ليقوم الناس بالقسط، انبيا براي اين كار آمدند."(1/11/71)
رهبر معظم انقلاب در فرمايشاتشان مواردي را براي تحقق عدالت اجتماعي معرفي مي كنند:
-قسط؛
- عدم تبعيض در حقوق و حدود و احكام؛
-توزيع عادلانه امكانات؛
(بعضي
ها مي گويند عدالت يعني توزيع فقر. نخير، كساني كه بحث عدالت را مي كنند،
به هيچ وجه منظورشان توزيع فقر نيست؛ بلكه توزيع عادلانه امكانات موجود
است.(8/6/84))
-نبود فاصله طبقاتي
-حذف و ازاله امتيازات غلط و بي دليل
- قرار دادن هر چيز در جاي خود
(
عدالت آن معنايي نيست كه در ذهن بعضي از ساده انديشان و آدمهاي كم عمق
وجود دارد. شايد حالا هم خيال كنند كه همه جامعه بايد برداشت يكسان داشته
باشند. خير! يكي كار بيشتري مي كند، يكي استعداد بيشتري دارد، يكي ارزش
بيشتري براي پيشرفت كشور دارد. عدالت يعني طبق حق عمل كردن، و حق هر چيز و
هر كسي را به او دادن. اين معناي عدالت است براي جامعه لازم ايت . هدف اين
است كه عدالت حاكم شود. آن وقت اگر جامعه ثروتمند هم بشوذ، اين ثروت درست
تقسيم خواهد شد. مقصود حركت اسلامي همين است.(17/10/71))
-حق گرايي
- برابري
- غيريت عدالت و مساوات
(
عدالت، غير از مساوات است؛ اشتباه نشود. گاهي مساوات، ظلم است. عدالت،
يعني هر چيزي را به جاي خود گذاشتن و به هر كسي حق او را دادن. آن عدل مطلق
و بي اغماض بود. در زمان پيامبر، هيچ كس در جامعه اسلامي از چارچوب عدالت
خارج نبود.(18/2/77))
-برابري فرصتها
( عدالت به معناي
يكسان بودن همه برخورداريها نيست؛ به معناي يكسان بودن فرصت هاست؛ يكسان
بودن حقوق است. همه بايد بتوانند از فرصت هاي حركت و پيشرفت بهره مند شوند.
بايد سرپنجه عدالت، گريبان ستمگران و متجاوزان از حدود را بگيرد و مردم
به اين، اطمينان پيدا كنند.(20/8/85))
و العاقبة للمتقین