القاء شبهه درباره فلسفه اسلامي به معنی عدم ورود به این عرصه نیست / اگر فلسفه، اسلامی باشد علوم نیز اسلامی می شود

سرویس اندیشه‌ی دینی پایگاه 598، دومين نشست از سلسله نشست‌هاي معرفي فلسفه اسلامي و مواجهه آن با چالش ها با عنوان توانمندي هاي فلسفه اسلامي در سالن اجتماعات مدرسه فيضيه در میزگردی با حضور استاد پارسانیا، حجت الاسلام ميرسپاه و دکتر فنایی برگزار شد.

در ابتدای این جلسه حجت الاسلام والمسلمین پارسانیا استاد فلسفه حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه هیچ علمی خارج از فلسفه نیست و مباحثی از فلسفه را در خود دارد گفت: اگر فلسفه، دینی و اسلامی باشد علوم نیز اسلامی می شود.

وی همچنین ارتباط بین کلام وفلسفه را عموم خصوص من وجه دانست و اظهار داشت: علم کلام نیز بسیار متفاوت است و شاهد روش های کلامی متفاوتی هستیم در عین حال، کلام شیعی عقل را جزو روشها می داند اما در بررسی بسیاری از مسائل نیز نیازمند نقل است به عنوان نمونه نبوت عامه را با عقل می توانیم ثابت کنیم اما برای نبوت خاصه باید از سایر منابع نیز کمک گرفت. در حقیقت، کلام اسم جنس است که تحت آن نحله های کلامی قرار می گیرد که برخی از آنها با فلسفه جمع می شود و کتاب های کلامی شیعه در برخی بخش ها عینا مباحث فلسفی را آورده است.

استاد پارسانیا با ارائه تعريفي از فرهنگ عنوان كرد: فرهنگ مجموعه اموري است كه حيات انسان با آن همراه بوده و انسان با يادگرفتن آنها، زندگي خود را شكل مي دهد.

اين استاد فلسفه اسلامي با بيان اينكه سهم همه بخش هاي فرهنگ در زندگي يكسان نيست، ابراز داشت: برخي از بخش هاي فرهنگ محوري بوده و با تغيير آن هويت نيز تغيير مي كند و در واقع روح و جان فرهنگ هستند.

وي باورها و انگيزه ها را بخش محوري فرهنگ دانست كه امروز دنياي اسلام در اين بخش در مقابل دنياي غرب قرار گرفته است و خاطر نشان كرد: در واقع باورها و انگيزه ها از نوع نگاه به انسان و عالم هستي نشأت مي گيرند.

حجت الاسلام پارسانيا با اشاره به تأثير عميق معرفت توحيدي در فرهنگ ابراز داشت: آنچه در كانون توجه فرهنگ اسلامي است، همان نگاه توحيدي است كه اسلام با همين نگاه فرهنگ جاهليت را عوض كرد.

وي گستره فرهنگ ديني را شامل شناخت خدا، گرايش و عمل به لوازم ايمان دانست و ادامه داد: غرب حقيقت و وسيله شناخت حقيقت را انكار كرده و شناخت را محدود به حس و تجربه كرده است و اين نگاه غرب نسبت به شناخت، ريشه در تحولات فرهنگي دارد.

اين استاد فلسفه با اشاره به برهان صديقين ابن سينا در شناخت خداوند ابراز داشت: القاء شبهه درباره فلسفه اسلامي به اين معنا نيست كه نبايد در اين عرصه وارد شد.

همچنين حجت الاسلام والمسلمين ميرسپاه نيز در اين همايش به تبيين رابطه فلسفه اسلامي و انقلاب اسلامي پرداخت.

وي استكمال روحي و معنوي افراد جامعه را غايت جامعه دانست و خاطر نشان كرد:  حكومت اسلامي مقدمه توحيد و ايمان در جامعه است.

حجت الاسلام ميرسپاه فرهنگ را ميراث اجتماعي دانست و خاطر نشان كرد: فرهنگ داراي دوبعد مادي و معنوي است كه البته بعد معنوي آن بسيار گسترده و اساسي است.

وي با بيان اينكه اساسي ترين بخش فرهنگ، آراء هستي شناختي و ارزش شناختي و مباني انسان شناختي است ، ادامه داد: اين مسائل تنها در معارف عقلي مورد بحث قرار مي گيرند و حتي ارزش شناخت عقل نيز در معرفت شناسي، مورد بحث قرار مي گيرد.

اين استاد برجسته فلسفه با اشاره به ايستادگي و روشنگري هاي علامه مصباح يزدي در مقابل زمزمه ها و امواج رد معرفت ادامه داد: بايد براي معرفت پايه هايي وجود داشته باشد كه معرفت بدان بند باشد، چرا كه در غير اين صورت حتي عده اي بديهيات را هم انكار مي كنند و همه چيز قابل رد مي شود، ارزش از علم جدا شده و بايد ها بر اساس هست ها تنظيم نمي شوند و اينجاست كه مباحثي چون پلوراليزم ديني، انكار حق مطلق، انكار امكان شناخت واقعيت و انكار امر به معروف و نهي از منكر مطرح مي شود كه قهرماناني چون علامه مصباح يزدي در مقابل آن ايستادگي كرده و از فلسفه اسلامي حمايت كردند.

وي با اشاره به خطر انكار معرفت نسبت به انقلاب و شهدا  ابراز داشت: نقطه اميد دشمن نيز همين موضوع است و دشمن براي رسيدن به اين منظور، قصد دارد تا ارزش شناخت و امكان شناخت حقيقت را زير سئوال ببرد.

اين استاد برجسته فلسفه اسلامي خاطر نشان كرد: ارزش معرفت فقط در فلسفه روشن مي شود و نخبگان بدون فلسفه خلع سلاح مي شوند.