کد خبر: ۹۰۰۳۶
زمان انتشار: ۱۷:۳۲     ۱۰ آبان ۱۳۹۱
پانزدهم ذی الحجة سالروز ولادت امامی است که بار دیگر شجره نبوت و امامت را شاخساری پر برگ و بار شد، اسلام را عزت، کلمه توحید را اعتلا و اصول ارزشمند اخلاقی را تجسم بخشید.

پدرش امام محمّد الجواد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابى طالب (علیهم السّلام)، مى‏باشد، که بالاترین نسب در اسلام است، و انسانیت در تمام زمانها نسبى بزرگتر و والاتر از این نسب را که جهان را با حقیقت اسلام و گوهر ایمان روشن کرده باشد سراغ ندارد.

امام جواد (علیه السلام) نام فرزند خویش را به جهت تبرک از نام جدش امیر المؤمنین (علیه السلام) «علی» نهاد. کنیه‌اش ابوالحسن و برایش القابی را مانند: نقی، ناصح، امین، هادی نام برده‌اند.

امام هادى علیه السّلام در آغاز کودکیش از چنان هوشیارى و نبوغى برخوردار بود که هوش از سر مى‏ربود، و عقول را حیران مى‏کرد. بیانى بسیار قوى و هوش فوق العاده و رسایى داشت که راویان رویدادهاى زیادى از هوشیارى آن حضرت نقل کرده‏اند، از جمله مى‏گویند، وقتى که معتصم نقشه شهادت امام جواد علیه السّلام را طرح کرد، فرمانى به عمر بن فرج داد و او را به مدینه فرستاد تا براى ابو الحسن امام هادى علیه السّلام که آن روز از عمر شریفش شش سال و چند ماه گذشته بود، آموزگارى انتخاب کند، و تأکید کرد که آن معلّم به ناصبى بودن و گرایش نداشتن به اهل بیت علیهم السّلام معروف باشد تا کینه اهل بیت را به او القا کند. وقتى که عمر به مدینه رسید و با والى مدینه ملاقات کرد و هدفش را از آمدن به مدینه، به اطّلاع او رساند. والى و دیگران او را به نزد جنیدى راهنمایى کردند، و او نسبت به علویان کینه زیادى داشت عمر به دنبال او فرستاد و جریان را به او گفت و او پذیرفت. براى جنیدى ماهیانه‏اى تعیین کرد و به او دستور داد که از آمدن شیعیان به نزد امام هادى و ارتباط با وى مانع شود، جنیدى به آموزش امام شروع کرد، جز این که از تیزهوشى امام، سرگردان مانده بود، روزى محمد بن جعفر، جنیدى را دید و از او پرسید:

 «حال این کودک- یعنى امام هادى- که تو تربیت مى‏کنى چگونه است؟» جنیدى به او اعتراض کرد و گفت:

- «آیا تو مى‏گویى: این کودک؟!! نمى‏گویى، این پیر! تو را به خدا سوگند مى‏دهم بگو، ببینم آیا در مدینه کسى را در علم و ادب آگاهتر از من سراغ دارى؟ ...»

- «نه ...»

- به خدا سوگند که من سخنى در ادبیات مى‏گویم و تصوّر مى‏کنم که تنها من به آن مطلب رسیده‏ام، آنگاه مى‏بینم که وى- امام هادى (علیه السلام)- بابهایى از آن را مطرح مى‏کند و من از او استفاده مى‏کنم، اما مردم فکر مى‏کنند که من معلّم او هستم، در حالى که- به خدا سوگند- من از او چیز مى‏آموزم ...»

چند روزى گذشت، محمد بن جعفر بار دیگر، با جنیدى ملاقات کرد و از او پرسید:

 «حال آن کودک چگونه است؟» جنیدى، اعتراض کرد و گفت:

 «این حرف را مزن، به خدا سوگند که او بهترین شخص روى زمین، و بالاترین مخلوقى است که خداوند آفریده است. گاهى او مى‏خواهد وارد حجره شود، من به او مى‏گویم: تا سوره‏اى از قرآن را بخواند، در جواب من مى‏گوید:

کدام سوره قرآن را مى‏خواهى تا بخوانم؟ پس یکى از سوره‏هاى طولانى را نام مى‏برم که هنوز به آنجا نرسیده است، او به خواندن سوره مبادرت مى‏کند، بطورى که صحیحتر از قرائت او را نشنیده‏ام سوره را با صدایى دلگشاتر از مزامیر داوود، قرائت مى‏کند و او قرآن را از اوّل تا به آخر از بردارد و تأویل و تنزیل قرآن را مى‏داند.

جنیدى افزود: این کودک خردسال که در مدینه میان دیوارهاى سیاه رشد یافته است از کجا این همه علم فراوان را فراگرفته است، سبحان الله! آنگاه، تیرگى دشمنى با اهل بیت (علیهم السّلام) را از قلب خود زدود و به ولایت و دوستى ایشان گرایش یافت و معتقد به امامت شد (اثبات الوصیه،‌ص 230 و 231)

از معدن اسرار و حقایق و دریای حکمت امام هادی (علیه السلام) علوم و معارفی به یادگار مانده است که دانشمندان و عالمان بزرگ اسلامی و شیعی از آن خوشه چین‌اند. احادیث گهربار، مباحث کلامی، دعاها، زیارات ائمه، فضایل اخلاقی و بسیاری از جلوه‌های رفتاری پاره‌ای از آن معارف‌ هستند.

از پیشوای دهم حضرت هادی (علیه السلام) مجموعه‌ای از زیارات به یادگار مانده که بدانها پدران و آباء گرام خویش را زیارت می‌کرد. از مشهورترین زیارتنامه‏هاى ائمّه اطهار (علیهم السّلام) و پرارجترین و شایعترین زیارات است، پیروان و شیعیان اهل بیت (علیهم السّلام)، آن را حفظ کرده و ائمه (علیهم السّلام) را بخصوص در روز جمعه با این زیارتنامه زیارت مى‏کنند.

سند زیارت جامعه به درجه قطع و یقین از صحت رسیده است، شیخ الطائفه ـ شیخ طوسى ـ در کتاب تهذیب، و رئیس المحدّثین، شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه و در کتاب عیون و دیگران آن را نقل کرده‏اند.

مرحوم مجلسى مى‏گوید: «این زیارت از نظر سند، در سست‏ترین و از نظر مطلب عمیقترین و از نظر لفظ فصیحترین و از نظر معنى، بلیغترین زیارتنامه‏ها و پرارجترین همه است».(مزار بحار الانوار)

این زیارت به عقیده دانشمندان در بالاترین سطح فصاحت و بلاغت ادبی و سرشار از معارف امامتی است. عالمان بسیاری بر آن شرح نوشته و بسیاری به نقل معارف آن پرداخته‌اند.

یکی دیگر از زیارتهای گرانبهای رسیده از امام هادی‌(علیه السلام) که نزد شیعه از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیارت غدیر است. اما هادی (علیه السلام) در سالی که به امر معتصم از مدینه به سامرا می‌رفت در روز غدیر، امیر المؤمنین (علیه السلام) را بدین زیارتنامه زیارت کرد.

امام هادی (علیه السلام) در این زیارت به یکصد و پنجاه و هشت فضیلت اشاره و برای هر فضیلت به آیات قرآن استناد می‌کند.

برخی از فضیلت‌هایی که در این زیارتنامه استوار آمده به شرح ذیل است:

1.     امیر المؤمنین (علیه السلام).

2.     صراط مستقیم الهی.

3.      خبر عظیم الهی.

4.     وفای به عهد.

5.      متاع جان در تجارت با خدا.

6.      ولایت امیر المؤمنین (علیه السلام) راه انحصاری هدایت.

7.      برتری مجاهدت به گواه قرآن.

8.      امیر المؤمنین(علیه السلام) دوست‌دار خدا و خدا دوست‌دار او.

9.      علی (علیه السلام) حقیت نازل شده از سوی خدا.

10.امیر المؤمین (علیه السلام) محسن صابر.

11.امیر المؤمین (علیه السلام) تنها مدافع پیامبر (صلی الله علیه وآله) در احد.

12.اطعام خالصانه.

13.ایثار حقیقی.

14.فضایل امیر المؤمین (علیه السلام) در بدر و خیبر.

15.شباهت امیر المؤمین (علیه السلام) به اسماعیل ذبیح الله در لیله مبیت.

16.شباهت امیر المؤمین (علیه السلام) به هارون.

17.پروردگار، مدح کننده امیر المؤمین (علیه السلام).

و بسیاری از برتری‌های امیر المؤمنین (علیه السلام) و ائمه اطهار (علیهم السلام).

شاید بی سبب نباشد که ولادت امام هادی (علیه السلام) در نیمه ذی الحجة آغاز دهه ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است. دهه‌ای که به جهت اتفاقاتی مانند، غدیر، مباهله، خاتم بخشی و نزول آیه ولایت از پانزدهم تا 25 این ماه را به نام ولایت زینت می‌بخشد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها