عصرایران - "پکن به انتخاب ملت ایران احترام میگذارد" این سخن سخنگوی وزارت خارجه چین است که امیدوار است ثبات و همبستگی تهران و پکن پا برجا ماند.
چین
و
ایران روابط سیاسی خود را بر پایه همکاریهای اقتصادی و منطقهای بنا
کردهاند.
در اکتبر سال ۲۰۰۹ میلادی، "ون جیابائو" نخستوزیر این کشور، تاکید کرد
که چین روابط محکمی با تهران دارد و گفت این رابطه با سرعت زیادی در حال
توسعه است ، رهبران دو کشور مکررا با يكديگر در ارتباط هستند و همکاریهای
تجاری وسیعتر و
عمیقتر از گذشته در جریان است.
از سال ۲۰۰۵ میلادی، ایران شاهد نفوذ چین و روسیه
بر سازمان همکاریهای شانگهای بوده که یک سازمان منطقهای متشکل از کشورهای آسیای
میانه است. این در حالی است که کشورهای غربی به فعالیتهای این سازمان به عنوان
تلاشی برای مقابله یکجانبهگرایی آمریکا نگاه میکنند.
ایران ماه مارس سال ۲۰۰۸ میلادی
درخواست عضویت دائم خود را در این سازمان ارائه کرد و در ژوئن سال بعد رهبران چین
و ایران در روسیه در حاشیه نشست این سازمان دیدار کردند.
در این دیدار هوجین تائو
گفت: "پکن و تهران به یکدیگر برای پیشبرد منافع ملیشان در جهان کمک میکنند،
در غیر این صورت ملتهایی که مسبب مشکلات کنونی هستند، بار دیگر کنترل شرایط را در
دست میگیرند."
یک بام و دو هوا
سیاستهای استراتژیک و روابط ویژه چین با قدرتهای بزرگ جهان از جمله آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا از یک سو و تمایل پکن به ادامه روابط با تهران از سوی دیگر، اين كشور را با محدودیتهای زیادی روبهرو کرده است. از همین رو، پکن همواره در گسترش روابط با ایران، خواستههای کشورهای غربی را مدنظر میگیرد، چراکه مبادلات تجاری این کشور با آمریکا، اروپا و ژاپن بااهمیتتر از تجارت با تهران است. چین همواره در تلاش است که توازني بین سیاست و روابط تجاری اش برقرار کند.
پس میتوان گفت که رویکرد ایران به غرب خصوصاً ایالات متحده، بر روابط ایران و چین به ویژه در روابط سیاسی و بینالمللی
تأثیرگذار است؛ هر چند که این اثر بر روابط اقتصادی کمتر است.
اما در حال حاضر تمرکز بیشتر آمریکا
بر عملکرد شرکتهای چینی در حوزه انرژی سبب شده تا ریسک فعالیت این شرکتها به طور
چشمگیری افزایش پیدا کند. چین نیز تلاش میکند که پروژهها و حجم سرمایهگذاریهایش در ایران،
دلخوری كمتر واشنگتن را به دنبال داشته باشد.
آمریکا اصرار دارد تا با تحت
فشار قراردادن چین، از سویي هزینه سرمایهگذاریهاي چین در ایران را افزایش دهد و از سوی دیگر با
همراهی عربستان و افزایش میزان صادرات نفت، رياض را جایگزین تهران کند.
کاخسفید
همچنين کشورهای عربی را ترغیب میکند تا با افزایش فروش نفت خود به چین، وابستگی
پکن به نفت وارداتی از ایران را کاهش داده و زمینه را برای اعمال تحریمها علیه ایران
آماده کند.
در نخستین گام، امارات موافقت خود را با افزایش صادرات نفت به چین
اعلام كرد و گزارش داد كه صادرات نفت خود را روزانه بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار بشکه در
روز افزایش ميدهد.
در این میان عربستان که بخش قابل ملاحظهای از تسلیحات، مواد طبیعی و مصرفی خود را از چین وارد میکند، میداند که بهعنوان یک اهرم تاثیرگذار میتواند از نفوذ خود برای دور کردن چین از ایران استفاده کند.
واشنگتن نیز در همکاری با ریاض درصدد افزایش میزان صادرات نفت به چین با هدف کنار گذاشتن ایران از محاسبات راهبردی پکن است. اکنون آمریکا و دیگر کشورهای غربی و عربی بر این باورند که ایستادن چین در کنار ایران، تحریمهای آنان را بیاعتبار کند و پکن در شرایط حساس از حق وتوی خود استفاده ميکند.
در ژوئن سال ۲۰۱۰ میلادی، "محمود احمدینژاد" رئیسجمهوری ایران، به سه کشور عضو سازمان همکاریهای شانگهای سفر کرد. هرچند که این سفر تنها چند روز بعد از رای مثبت چین به قطعنامه سازمان ملل متحد علیه تهران صورت گرفته بود اما او روابط تجاری با چین را ستود و گفت "ما رابطه بسیار خوبی با چین داریم و دلیل نمیبینیم که این رابطه را تضعیف کنیم... مشکل اصلی آمریکا است."