فلسفه قربانی در منا
سفر حج در حقیقت یک هجرت بزرگ است، یک سفر الهی است، یک میدان گسترده خود سازی و جهاد اکبر است. مراسم حج در واقع عبادتی را نشان میدهد که عمیقا با خاطره مجاهدات ابراهیم و فرزندش اسماعیل و همسرش هاجر آمیخته است، و ما اگر در مطالعات در مورد اسرار حج از این نکته غفلت کنیم بسیاری از مراسم آن به صورت معما در میآید، آری کلید حل این معما توجه به این آمیختگی عمیق است.
هنگامی که در قربانگاه در سرزمین منا میآییم، تعجب میکنیم این همه قربانی برای چیست؟ اصولا مگر ذبح حیوان میتواند حلقهای از مجموعه یک عبادت باشد؟! اما هنگامی که مسأله قربانی ابراهیم را به خاطر میآوریم که عزیزترین عزیزانش و شیرینترین ثمره عمرش را در این میدان در راه خدا ایثار کرد، و بعدا سنتی به عنوان قربانی در منا به وجود آمد، به فلسفه این کار پی میبریم.
قربانی کردن رمز گذشت از همه چیز در راه معبود است، قربانی کردن مظهری است برای تهی نمودن قلب از غیر یاد خدا، و هنگامی میتوان از این مناسک بهره تربیتی کافی گرفت که تمام صحنه ذبح اسماعیل و روحیات این پدر و پسر به هنگام قربانی در نظر مجسم شود، و آن روحیات در وجود انسان پرتو افکن گردد.
هنگامی که به سراغ جمرات (سه ستون سنگی مخصوصی که حجاج در مراسم حج آنها را سنگباران میکنند و در هر بار هفت سنگ با مراسم مخصوص به آنها میزنند) میرویم این معما در نظر ما خودنمایی میکند که پرتاب این همه سنگ به یک ستون بیروح چه مفهومی میتواند داشته باشد؟ و چه مشکلی را حل میکند؟ اما هنگامی که به خاطر میآوریم اینها یادآور خاطره مبارزه ابراهیم، قهرمان توحید با وسوسههای شیطان است که سه بار بر سر راه او ظاهر شد و تصمیم داشت او را در این میدان جهاد اکبر گرفتار سستی و تردید کند، اما هر زمان ابراهیم قهرمان، او را با سنگ از خود دور ساخت، محتوای این مراسم روشنتر میشود.
مفهوم این مراسم این است که همه شما نیز در طول عمر در میدان جهاد اکبر با وسوسههای شیاطین روبرو هستید، و تا آنها را سنگسار نکنید و از خود نرانید پیروز نخواهید شد. اگر انتظار دارید که خداوند بزرگ همانگونه که سلام بر ابراهیم فرستاده و مکتب و یاد او را جاودان نموده به شما نظر لطف و مرحمتی کند باید خط او را تداوم بخشید.
و یا هنگامی که به صفا و مروه میآییم و میبینیم گروه گروه مردم از این کوه کوچک به آن کوه کوچکتر میروند، و از آنجا به این باز میگردند، و بی آنکه چیزی به دست آورده باشند این عمل را تکرار میکنند، گاه میدوند، و گاه راه میروند، مسلما تعجب میکنیم که این دیگر چه کاری است، و چه مفهومی میتواند داشته باشد؟!
اما هنگامی که به عقب بر میگردیم، و داستان سعی و تلاش آن زن با ایمان هاجر را برای نجات جان فرزند شیرخوارش، اسماعیل، در آن بیابان خشک و سوزان به خاطر میآوریم که چگونه بعد از این سعی و تلاش خداوند او را به مقصدش رسانید چشمه زمزم از زیر پای نوزادش جوشیدن گرفت، ناگهان چرخ زمان به عقب بر میگردد، پردهها کنار میرود، و خود را در آن لحظه در کنار هاجر میبینیم، و با او در سعی و تلاشش همگام میشویم که در راه خدا بی سعی و تلاش کسی به جایی نمیرسد!
و به آسانی میتوان از آنچه گفتیم نتیجه گرفت که حج را باید با این رموز تعلیم داد، و خاطرات ابراهیم و فرزند و همسرش را گام به گام تجسم بخشید، تا هم فلسفه آن درک شود و هم اثرات عمیق اخلاقی حج در نفوس حجاج پرتو افکن گردد، که بدون آن آثار، قشری بیش نیست.
پروردگارا! امروز روز فرخنده ایست و بندگان یکتا پرست تو در چنین روز دور هم گرد آیند و از اقطار زمین بیکجا جمع شوند. همه از تو مسئلت دارند و همه دست طلب پیش آورده اند و همه به تو امیدوار و از تو بیمنا کند. درچنین کیفیت به سوی آنان می نگری و حاجاتشان برآوری.
فضیلت نماز عید قربان در قرآن
در قرآن و متون روایی مأثور، آیات و احادیثی پیرامون فضیلت برپای داشتن فریضه نماز عیدین، وجود دارد که در ذیل به اختصار اشاره خواهد شد:
الف) آیات قرآن:
1.«قد افلح من تزكی و ذكر اسم ربه فصلی»[1]
به یقین كسی كه پاكی جست (وخود را تزكیه كرد) رستگار شد و (آنكه) نام پروردگارش را یاد كرد سپس نماز خواند در روایت چنین تفسیر شده است «و ذكر اسم ربه فصلی»؛ «قال صلوة الفطر و الاضحی» كه مراد از صلوة نماز عید قربان و عید فطر است.[2]
2. فصل لربك وانحر:[3] پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی كن. در این آیه امر شدهاست به نماز عید و امر هم دلالت بر وجوب دارد. مراد از صلوه هم طبق گفته مفسران و روایت پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نماز عید قربان است.[4] آیات مذكور در عین حال كه لزوم نماز عیدین را می رساند متضمن فضائل آنها نیزرمی باشد چرا كه آیه اول میگوید رستگاری از ان كسی است كه خود را پاكیزه كرد (یا قربانی نمود) و نماز عید برگزار نمود و در آیه دوم با توجه به اینكه مراد از كوثر فاطمه زهراء ـ سلام الله علیه ـ میباشد، به شكرانه این نعمت عظیم بهترین تشكر از خدا این است كه نماز عید و قربانی انجام شود. (و یا نماز گذارد و هنگام نماز برای تكبیر دستها را بالا بیاورد.)[5]
ب) روایات: روایات این بخش در دو قسمت بیان می شود.
بخش اول: ضرورت و لزوم نماز عیدین
1. نماز عید فرض و واجب است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «صلوة العیدین فریضه»[6]
2. علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «لا تجسوا النساء عن الخروج فی العیدین فهو علیهن واجب»[7] زنها را از رفتن در نماز عیدین منع نكنید چرا كه نماز عید بر آنها لازم (و ثابت) است.
منتهی روایات بسیاری آورده شده است كه لزوم نماز عیدین را مشروط به وجود امام معصوم ـ علیه السّلام ـ نموده است از جمله امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: «لا صلوة یوم الفطر و الضحی الا مع امام»[8] نماز عید فطر وعید قربان بدون وجود امام (معصوم) لازم نیست.
بخش دوم: فضیلت نماز و روز عیدین
2. روز اجتماع مسلمین: امام هشتم ـ علیه السّلام ـ فرمود: روز عید فطر عید قرار داده شده تا مردم در آن روز گرد هم آمده، نعمتهای خدا را ستایش گویند، آن روز، روز عید، دادن زكات، روز تضرع و زاری و روزی است كه خوردن و نوشیدن حلال است.[11]
3. همچون روز قیامت: علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: روز عید فطر روزی است كه به نیكان ثواب داده میشوند و بدان زیانكار میشوند، آن روز شبیهترین روز به روزقیامت شما است پس هنگام خروج از منزل به سوی مصلی به یاد آن لحظه باشید كه از قبرها به سوی پروردگار خروج میكنید و در لحظه ایستادن به نماز در مصلی به یاد آن وقتی باشید كه در پیشگاه الهی قرار میگیرید و در لحظه برگشت بسوی خانهها به یاد برگشتن بسوی بهشت یا جهنم باشید.[12]
4. بخشیدن گناهان: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:«هنگامی كه به سوی نماز عید خارج شدید، خداوند براین مسئله اگاهی دارد و میفرماید: (عبادی لی صمتم و لی صلیتم عودوا مغفورا لكم)»[13]
5. روز عطای فراوان و بخشش بزرگ: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این رابطه فرمود: «ان الملائكة یقومون یوم العید علی افواه السكه و یقولون اغدوا الی رب كریم یعطی الجزیل و یغفر العظیم.»[14]
فرمود: ملائكه روز عید بر لبان انسانهای ساكت قرار گرفته و یا در مسیر مردم ایستاده میگویند بر پروردگار كریم صبحگاه وارد شوید كه عطای فراوان و بخشش زیاد دارد.
بهترين عمل در روز عيد قربان
واژه شناسي عيد
واژه «عيد» به معناي رجوع و برگشتن است و «قربان» به معناي قرباني يا هر آنچه با آن بر پروردگار، تقرب جويند.(1) از اين رو، مي توان عيد قربان را به معناي بازگشت انسان به مقام تقرّب الهي دانست. اين مقام در سايه مبارزه با هواهاي نفساني و در پرتو تهذيب، خودسازي و بهره گيري از فرصتهاي ناب به دست مي آيد. زائران خانه خدا كه پس از تحمّل سختي هاي بسيار و پرهيز از نمادهاي دنيوي، اينك به منزلگاه آخر رسيده اند، عيد قربان را جشن مي گيرند.
در اين روز حاجيان در يك وحدت عملي كم نظير سر بر آستان حضرت دوست مي سايند و پس از آن با چهره اي گشاده از توفيق يافتن به انجام تكليف يكديگر را به آغوش كشيده، به هم تبريك مي گويند.
بزرگان ديني ما به اين مسأله بارها تأكيد كرده اند كه بهترين عمل در اين روز برائت از مشركين و شياطين حقيقي عالم است و اين مهم ميسر نمي شود مگر با انسجام و همدلي تمامي مسلمين با هر فكر و عقيده و مسلكي كه باشند.
سيد الساجدين امام سجاد(عليه السلام) نيز در دعاي مخصوص عيد آن را روزي مبارك و با ميمنت مي خوانند و مي فرمايند: «أللَّهُمَّ هَذَا يَوْم مُبَارَك مَيْمُون.»(2)
امام خميني(ره) احيا گر اسلام ناب، درباره عيد قربان چنين گفته اند:
«عيد قربان، عيدي است كه انسانهاي آگاه را به ياد قربانگاه ابراهيمي مي اندازد؛ قربانگاهي كه درس فداكاري و جهاد در راه خداي بزرگ رابه فرزندان آدم و اصفيا و اولياي خدا مي دهد... اين پدرِ توحيد و بت شكنِ جهان، به ما و همه انسانها آموخت كه... عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا بدهيد و عيدي بگيريد. خود و عزيزان خود را فدا كنيد و دين خدا را و عدل الهي را برپا نماييد. به همه ما ذريه آدم فهماند كه «مكه» و مني قربانگاه عاشقان است و محل نَشر توحيد و نفي شرك كه دلبستگي به جان و عزيزان نيز شرك است.»(3)
رمي جمرات، تبري از عامل تفرقه
حاجيان در روز عيد ابتدا با پرتاب هفت سنگ ريزه براي هفت بار به ستونهاي برهم چيده شده ـ كه نماد ابليس رجيم است ـ تنفّر خود را از همه شيطانهاي درون و برون ابراز مي كنند. اين عمل را «رَمْيِ جَمَره» گويند.
وقتي حكمت اين عمل را از امام كاظم(عليه السلام) پرسيدند، امام فرمودند: «چون ابليس در محل جمرات بر ابراهيم(ع) ظاهر گشت و آن حضرت، آن پليد را سنگسار نمود. از اين رو همين سنت جاريه اي شد و باقي ماند.»(4)
اين عمل، طرد شيطان و تثبيت عبوديّت و اطاعت خداوند متعال است. يكي از كارهاي اصلي شيطان اين است كه بين افراد انسان تفرقه بيندازد و عداوت و بغض بين آنها ايجاد نمايد(5): «إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَ ة َ وَ الْبَغْضاءَ؛
(6) شيطان مي خواهد در ميان شما به وسيله شراب و قمار دشمني ايجاد كند.» و انسان با تفرقه و اختلاف خود را در اختيار شيطان مي گذارد؛ همانگونه كه امام علي(عليه السلام) فرمودند: «ايّاكم و الفرقة فانّ الشاذ من الناس للشيطان كما انّ الشاذ ّ من الغنم للذئب؛(7) از جدايي و پراكندگي بپرهيزيد؛ زيرا انساني كه از مردم جدا شود در اختيار فرمان شيطان است همچنانكه گوسفند دور از گله نصيب گرگ مي شود.»
آري، حاجي با اين عمل نمادين بر شيطان رجيم سنگ زده، آن را از خود رمي مي كند و خود را در صف منسجم مسلماناني مي يابد كه همگي تنفر خود را از شيطان اعلام مي دارند.
حلق، زدودن آلايش ظاهري و باطني
سومين و آخرين عملي كه حاجيان بايد در روز دهم ذي الحجه به انجام رسانند، عمل «حَلق» يا تراشيدن موهاي سر براي مردان و كوتاه كردن قدري از مو و ناخن براي زنان است.
قرآن مي فرمايد: « ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُم وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُم و ليطوفوا بالبيت العتيق؛(8) سپس، بايد آلودگي هايشان را برطرف سازند و به نذرهاي خود وفا كنند و بر گرد خانه كهن كعبه، طواف كنند »
زائران خانه خدا، در روز عيد قربان، شكوهمندترين و آرماني ترين گامها را براي رام كردن نفْس خويش برمي دارند و كمال تسليم و رضا را در تصويري زيبا از عبوديت و بندگي به نمايش مي گذارند و از تمام مظاهر فخر و زيبايي دل كنده و با تراشيدن سر، همرنگ و شكل به همراه ديگران آماده حضور دوباره در مسجدالحرام و خانه دوست شده، روحشان را از پليدي رذايل اخلاقي تطهير مي كنند و آخرين نشان و اثر هواپرستي و خود خواهي را از دامان دل دور مي ريزند.
امام صادق(عليه السلام) در اين مورد مي فرمايد: «با تراشيدن موي خود، تمام عيب هاي ظاهري و باطني ات را دور ريز!»(9)
بهترين عمل در روز قربان
مناسك حج كه در اوج عظمت آن عيد قربان قرار دارد، علاوه بر رسيدن به توحيد عاملي است مؤثر براي نيل به انسجام و همبستگي هر چه بيشتر مسلمانان. لذا بزرگان ديني ما به اين مسأله بارها تأكيد كرده اند كه بهترين عمل در اين روز برائت از مشركين و شياطين حقيقي عالم است و اين مهم ميسر نمي شود مگر با انسجام و همدلي تمامي مسلمين با هر فكر و عقيده و مسلكي كه باشند.
توصیف خدای متعال
ای پروردگار من! که سلطنت و حمدت برازنده الوهیت توست از تو می خواهم به روان مقدس محمد که بنده تو و پیامبر تو و حبیب تو و برگزیده از کائنات است و به روان فرزندان پارسا و پاکدامن ونیکو کار رحمت فرستی. رحمتی که جزتو هیچ کس به شماره اش توانا نباشد، و ما را هم از بندگان صالح خویش شماری و از آنچه آنان خواسته اند به ما نیز بهره ای عطا فرمایی.
ای پروردگار جهان و جهانیان! چنان خواهم که ما و آنان را بیامرزی، زیرا تو برهر چه اراده فرمایی توانا باشی.
پروردگارا! به درگاه توحاجات خویش عرضه داشته ام ودر این روز مبارک با فقر و مسکنت به سوی تو روی آورده ام. من آن اندازه که به رحمت و مرحمت تو طمع دارم هرگز از عبادت و طاعت خویش توقع ندارم، زیرا رحمت تو وسیعتر و مغفرت تو اطمینان بخش تر از طاعت و عبادت ما هست. پس به روان مقدس محمد و آل محمد رحمت فرست وهر حاجتی که به سوی تو آورده ام برآور زیرا خواسته های من بر تو سنگینی نکند و درخواست من در پیشگاه تو گزاف و بیهوده نباشد. من به سوی تو نیازمندم و تو از من بی نیازی، من تاکنون جزاز تو خیر ندیده ام و جز تو هیچ کس از من دفع شر نکرده است، و من جز از تو ای پرورد گار از هیچ کس امیدوار نیستم.
الهی! آن کسان که به امید کرم و کرامت به سوی آفریدگار روی آورند، خویشتن را برای عرض حاجات آماده سازند و من اکنون خود را آماده ساخته ام و با تهیه و تعبیه امید و آرزو به درگاه تو آمده ام و از تو عفو و مرحمت و کرم و کرامت تمنا دارم.
پروردگارا! به روح مقدس محمد و آل محمد رحمت فرست و با این امیدواری نومیدم مگردان.
ای خدا! ای بخشنده و بخشاینده! ای آن که حاجت حاجت مندان هرچه مرموز باشد برتو پنهان نیست، ای آن که هرچه ببخشی خزانه سرشارت زوال نبیند، من به درگاه تو با دست تهی و روی سیاه آمده ام، مرا به طاعت و عبادتم تکیه ای نیست، نه طاعتی فرستاده ام که مقبول باشد و نه جز شفاعت محمد و آل محمد به شفاعت کسی پشت گرمی دارم. من به جرائم اعمال خویش اعتراف آورده ام، من اقرار دارم که بد کرده ام پس به عفو عظیم تو، به آن عفو که خطاکاران را شامل شود امیدوارم که مرا نیز مشمول خویش سازد. خطا کاران به خطای خود پایدار ماندند و روزگاری دراز در ملاهی و مناهی بسر آوردند ولی بخشایش تو ای پرورگار من نومیدشان نساخت و کرم تو محرومشان نداشت و من هم چشم طمع به بخشایش تو که خطاکاران را نومید و محروم نمی دارد دوخته ام.
ای پروردگار من! ای که رحمت تو وسیع و عفو تو عظیم و کرم توعمیم است.
یا عظیم! یا کریم! به روان محمد وآل محمد رحمت فرست و به سوی من با عطوفت و رحمت بنگر و فضل و مغفرت خویش را به من ارزانی دار.
حکومت از آن کیست؟
پروردگارا! دولت و حکومت ویژه خلفا و برگزیدگان تو باشد. آنان که از سوی تو چنین فرمان داشته اند و شایسته بودند که نماینده تو در جهان باشند، تو چنین خواسته ای و مشیت علیای تو به هر چه پیوندد با مصلحت مطلق و خیر محض مقرون است. کس نتواند ترا به انحراف متهم سازد، و اراده مقدس ترا هوس شمارد. ولی برگزیدگان پاکدامن و شایسته تو به سوی تو مقهور و مغلوب و مظلوم باز گشته اند، فرمان تو را دستخوش تعطیل اهمال یافته اند و کتاب ترا متروک و سنت های پیامبر ترا پایمال دیده اند.
پروردگارا! بر دشمنانشان و آنان که به دشمنی این قوم رضا داده اند لعنت و نکبت فرو فرست و پیروان گمراه و سیاه کارشان را از درگاه خود بران.
پروردگارا! به روان محمد و آل محمد رحمت فرست زیرا حمد و مجد شایسته ذات حمید و مجید تو باشد.
پروردگارا! آن چنان که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکات و تحیات فرستاده ای بیشتر و بالاتر و بهتر به روان محمد وآل محمد برکات و تحیات ارزانی فرمای و در گشایش و آسایش و تمکین و تایید آنان شتاب فرمای.
پروردگارا! غضب ترا جز حلم تو و خشم ترا جزعفو تو و عقوبت ترا جز رحمت تو باز نگرداند، و مرا جز توبه و انابه و تضرع و التماس از عذاب تو نجات ندهد. پس به روان محمد و آل محمد رحمت فرست و به آن قدرت که مردگان را زندگی دوباره بخشی و زمین های بی گل و گیاه را در گل و گیاه غرق کنی. به کار من گشایشی عطا کن و مرا از هلاک و دمار ایمن دار. دعای مرا مستجاب فرمای و شربت عافیت به کام من بیفشان و تا دم مرگ از شقاوت و سقوط معافم دار. مگذار که دشمنان من زبان به شماتت من گشایند و بر من چیره شوند.
الهی! اگر تو دست من بگیری و بلندم داری آن کیست که تواند فرودم بیاورد؟ و اگر تو از بلندی مرا به خواری بیاوری آن کیست که تواند دستم بگیرد و بلندم بدارد؟ تو تکریم کن تا کس نتواند توهینی کند و اگر تو توهینم کنی دیگر روی تکریم را نخواهم دید. اگر تو عذابم دهی از رحمت به دور مانم و اگر اراده تو به هلاکت من تعلق گیرد بنده تو بی کس و بیچاره خواهد ماند. من می دانم که به حکومت تو ظلم و ستم راه ندارد و هرگز به عقوبت کس شتاب نیاوری زیرا آنان که شتاب می دارند دوره حکومتشان کوتاه باشد و آنان که ستم کنند سخت ضعیف باشند ولی حکومت تو جاوید و لایزال است و قدرت تو درهم شکننده قدرتهاست.
پروردگارا! به روان محمد و آل محمد رحمت فرست و مرا دستخوش بلیات و سزاوار نقمت و عذاب مفرمای. به من مهلت و فرصت بخش و از لغزش ایمنم دار و محنت به دنبال محنت بر من مبار، تو ضعف تن و سستی تدبیر و عجز و مسکنتم را می نگری و می نگری که از غضب تو امروز به تو پناه آورده ام. به روان محمد و آل محمد رحمت فرست واز غضب خویش پناهم ده. از خشم تو به درگاه تو گریخته ام، به روان محمد و آل محمد رحمت فرست ومرا به درگاهت بپذیر، می خواهم که از عذاب تو ایمن باشم. به روان محمد و آل محمد رحمت فرست و از عذاب خود ایمنم دار، می خواهم که هدایتم کنی. به روان محمد و آل محمد رحمت فرست و هدایتم کن، از تو کمک می خواهم. به روان محمد وآل محمد رحمت فرست و کمک خویش ازمن دریغ مدار. به امید رحمت روی به سوی تو آورده ام. به روان محمد و آل محمد رحمت فرست و نومیدم مساز. می خواهم که بر دشمنان خود پیروز باشم. به روان محمد و آل محمد رحمت فرست و بر دشمنان پیروزیم بخش. از خزانه سرشار تو روزی می جویم. به روان محمد وآل محمد رحمت فرست و برروزیم بیفزای. از تو پشتیبانی ومدد می خواهم. به روان محمد و آل محمد رحمت فرست و پشتیبان من باش. گناهکارم و از تو آمرزش می طلبم. به روان محمد و آل محمد رحمت فرست و مرا بیامرز. تمنا دارم که دیگر دامنم به گناه نیالاید. به روان محمد و آل محمد رحمت فرست و دامنم را از آلایش گناه برکنار دار، ای پروردگارمن . زیرا چنان خواهم که هرگز به معصیت باز نگردم و از آنچه مکروه درگاه تو است برای همیشه پرهیز کنم و اگر اراده فرمایی این توفیق نصیب من خواهد شد.
خدای من! ای پروردگار من! ای خدای مهربان و روزی ده من! به روان محمد و آل محمد رحمت فرست و آنچه از تو خواسته ام به من باز ده. اراده کن، تقدیر کن، امضاء کن، رضا باش که حاجات من بر آورده شود، و این سعادت را برمن فرخنده و مبارک گردان، و برآنچه تمنا کرده ام به فضل و کرم خویش بیفزای، زیرا دست تو گشاده و انعام تو فراوان و خزانه تو سرشار است
فانک واسع کریمو چنان خواهم که خیر دنیای مرا با خیر آخرت بپیوندی و به نعیم جاویدانم رسانی.یا ارحم الراحمین..1516- نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام معصوم علیه السلام واجب است و باید به جماعت خوانده شود، و در زمان ما كه امام علیه السلام غایب است، مستحب مىباشد. و احتیاط واجب آن است كه آن را به جماعت نخوانند، ولى به قصد رجاء مانع ندارد. و چنانچه ولى فقیه یا ماذون - اجازه داده شده - از طرف او اقامه جماعت نماید، اشكال ندارد.
1517- وقت نماز عید قربان از اول آفتاب روز عید است تا ظهر.
1518- مستحب است نماز عید قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند و در عید فطر مستحب است بعد از بلند شدن آفتاب افطار كنند و زكات فطره را هم بدهند بعد از نماز عید را بخوانند.
1519- نماز عید فطر و قربان دو ركعت است كه در ركعت اول بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تكبیر بگوید، و بعد از هر تكبیر یك قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم، تكبیرى بگوید و به ركوع رود و دو سجده بجا آورد و برخیزد، و در ركعت دوم چهار مرتبه تكبیر بگوید و بعد از هر تكبیر قنوت بخواند و تكبیر پنجم را بگوید و به ركوع رود و بعد از ركوع دو سجده كند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
1520- در قنوت نماز عید قربان هر دعا و ذكرى بخوانند كافى است ولى بهتر است این دعا را به قصد امید ثواب بخوانند: " اللهم اهل الكبریاء و العظمة و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو والرحمة و اهل التقوى و المغفرة اسالك بحق هذا الیوم الذى جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزیدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد صلواتك علیه و علیهم اللهم انى اسالك خیر ما سالك به عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون".
1521- مستحب است در نماز عید فطر و قربان قرائت را بلند بخوانند.
1522- نماز عید، سوره مخصوصى ندارد، ولى بهتر است كه در ركعت اول آن سوره" شمس" و در ركعت دوم سوره " غاشیه" را بخوانند، یا در ركعت اول سوره " اعلی" و در ركعت دوم سوره "شمس" را بخوانند.
1523- مستحب است در روز عید فطر قبل از نماز عید به خرما افطار كند، و در عید قربان از گوشت قربانى بعد از نماز قدرى بخورد.
1524- مستحب است پیش از نماز عید غسل كند، و دعاهایى كه پیش از نماز و بعد از آن در كتاب هاى دعا ذكر شده به امید ثواب بخواند.
1525- مستحب است در نماز عید بر زمین سجده كنند و در حال گفتن تكبیرها دست ها را بلند كنند و نماز را بلند بخوانند.
1526- بعد از نماز مغرب و عشاى شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر مستحب است این تكبیرها را بگویند:"الله اكبر الله اكبر لا اله الا الله و الله اكبر الله اكبر و لله الحمد الله اكبر على ما هدانا".
1527- مستحب است انسان در عید قربان بعد از ده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عید و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است تكبیرهایى را كه در مساله پیش گفته شد بگوید و بعد از آن بگوید: "الله اكبر على ما رزقنا من بهیمة الانعام و الحمد لله على ما ابلانا" ولى اگر عید قربان را در منا باشد مستحب است بعد از پانزده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عید و آخر آنها نماز صبح روز سیزدهم ذىحجه است، این تكبیرها را بگوید.
1528- كراهت دارد نماز عید را زیر سقف بخواند.
1529- اگر شك كند در تكبیرهاى نماز و قنوت هاى آن، اگر از محل آن تجاوز نكرده است بنابر اقل بگذارد، و اگر بعد معلوم شود كه گفته بوده اشكال ندارد.
1530- اگر قرائت یا تكبیرات یا قنوت ها را فراموش كند و بجا نیاورد، نمازش صحیح است.
1531- اگر ركوع یا دو سجده یا تكبیرة الاحرام را فراموش كند، نمازش باطل مىشود.
1532- اگر در نماز عید یك سجده یا تشهد را فراموش كند احتیاط مستحب آن است كه بعد از نماز آن را رجاءا بجا آورد، و اگر كارى كند كه براى آن، سجده سهو در نمازهاى یومیه لازم است، احتیاط مستحب آن است كه بعد از نماز رجاءا دو سجده سهو براى آن نماز بنماید.