به گزارش فارس، اندیشکده «فارین پالیسی» در مقالهای به قلم «جیمی فلای» مینویسد: نتیجه متعارف مناظره هفته گذشته ریاست جمهوری آمریکا این است؛ کاندیدایی که تا سومین و آخرین مناظره درباره سیاست خارجه مشکل دارد «رامنی» نیست بلکه «اوباما» است.
* گویی صرفا کشته شدن «بن لادن» نشانه امنیت در آمریکا است
ظاهرا «رامنی» با طرح سوال در رابطه با شکست سیاست های « اوباما» در لیبی و پیامد آن یعنی حمله تروریستی 11 سپتامبر به سفارت ایالات متحده در بنغازی، وی را در موقعیت نامطلوبی قرار داد.
لیبی به دلیل افشاء حقایق نامطلوب درباره سیاست خارجه «اوباما» در حال حاضر اهمیت بسیار دارد. به رغم شایعات موجود، رامنی باید بحث در باره لیبی و سیاست خارجه را گسترده تر کند. وقتی صحبت به امور جهانی رسید او فرصت خوبی برای اظهار نظر در باره خطاهای «پرزیدنت اوباما» داشت.
دو مناظره ریاست جمهوری و مناظره معاون رییس جمهور بطور جهانی شناختی درباره «اوباما» ایجاد کرده است. حاصل حرفهای «اوباما» و معاون او «بایدن» چیزی بیش از یک نمایش پر هیاهو بر پایه حرفهای تکراری و پیش پا افتاده نبود. صحبت هایی در رابطه با پایان دادن به جنگ در رابطه با پروژه های مالی خانگی و شعارهایی در باره کشته شدن «بن لادن» که مدام تکرار شده اند، گویی که صرفا کشته شدن « بن لادن» نشانه امنیت در آمریکا است.
*تظاهر به استقرارصلح جهانی سناریوی همیشگی حزب دمکرات در دهههای گذشته بوده است
همانطور که «جیم مان» در کتاب خود تحت عنوان «اوباماییها» مینویسد، این حزب از زمان جنگ ویتنام تا کنون با تظاهر به کنترل کدهای هستهای وانمود به تلاشهای صلحآمیز جهانی کرده است.
اصرار بر این امر در سالهای اخیر، سیاست آمریکا را به صحنه مضحکی از اعمال نسنجیده دمکرات ها تبدیل کرده است. این نمایش مضحک را دررابطه با رفتار «سناتور جان کری» «در گزارش وظیفه» به اجلاس ملی دمکراتیک بوستون در سال 2004 می توانیم مشاهده کنیم.
آن جایی که عهده دار یک تریلیون دلار صرف جویی در هزینه های دفاعی و همچنین التزام به پایان دادن جنگ به نفع افزایش بودجه داخلی شده دوباره پرده بالا میرود. اما علیرغم همه این پیچ و تاب ها مسئله روشن است.
زیاده رویهای «اوباما» در افغانستان با استراتژی نامطمئن فزایندهای که قادر به توضیح دادن آن به آمریکاییها نشد جایگزین گردید. همچنین جنجالهای او در رابطه با کشتن «بن لادن » و داستان پردازی هایش در باره شکست «گروههای افراطی» با عملیات گسترده همان سازمان های تروریستی در شمال افریقا و دیگر مناطق به کلی تضعیف شد.
*ناتوانی دولت «اوباما» در مهار روزافزون تواناییهای هستهای ایران
سیاستهای «پشت صحنه اوباما» که مقامات دولت وانمود میکردند، گزینهای بهتر، امنتر و ارزانتر از سیاستهای «جورج بوش» است به افزایش ستیزه جویی در سراسر منطقه دامن زد. ستیزهجویی که تنها یکی از نتایج آن به مرگ چهار نفر از مقامات آمریکایی در یازده سپتامبر منجر گردید. عملکردهای ظاهرا بشردوستانه «اوباما» در لیبی چیزی جز شعار نیست زیرا در حالی که مخالفان اسد و متحدین آمریکا در منطقه مایل به دخالت مستقیم ایالات متحده بودند، اوباما هیچ اقدام مستقیمی را برنامه ریزی نکرد.
او بطور متوالی متحدین خود را تنها گذاشت. او حتی در دفاع از منافع آمریکا نیز عملکرد ضعیفی داشته است. در حالیکه توانایی های هسته ای ایران روز به روز افزایش می یابد ، ناتوانی دولت «اوباما» در مهار این شتاب بیشترآشکار می شود و این مسئله موجب شکاف میان ایالات متحده ودولت اشغالی شده است.
با توجه به نظرسنجی ها در آخرین مناظره در مورد سیاست خارجی، «رامنی» در رابطه با امنیت ملی بطور پی گیر میزان اعتماد رای دهندگان به «پرزیدنت اوباما» را زیر سوال برده است. در عین حال با پاسخ ناشیانه دولت به حمله صورت گرفته در لیبی، «رامنی» فاصله نظر سنجی ها را کاسته و میزان رای بیشتری را نسبت به «اوباما» به خود اختصاص داده است.
و سوال اساسی این است که آیا امروز در جهان امن تری زندگی می کنیم؟ این سوالی است که در سال 1980 «ریگان» درباره سیاست خارجی «کارتر» مطرح کرد.
البته تاکید بر گفتههای این و آن سبب برنده شدن «رامنی» در ریاست جمهوری نخواهد بود. آمریکاییها تنها استحقاق رییس جمهوری را دارند که از منافع آن ها دفاع کند.
مسئله لیبی حقایق ناخوشایندی را در رابطه با سیاست های «اوباما» آشکار می سازد.