مقاومت لبنان و جنگ رسانه ای
زنداني سياسي دوران قبل از انقلاب گفت: يكي از ماموران ساواك خواست تا وسيله شكنجه را خودم مشخص كنم، اما من قبول نكردم و آنها خودشان نوع ابزار شكنجه را انتخاب كردند.
سيدحبيب‌الله علوي زنداني سياسي دوران قبل از انقلاب و بازنشسته آموزش و
پرورش كرمان امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در كرمان اظهار داشت: كلاس
11 بودم كه جشن‌هاي 2 هزار و 500 ساله شاهنشاهي برگزار شد.
وي افزود: من و دوستم كه با نظام شاهنشاهي مخالفت زيادي داشتيم و در اين راستا تصميم گرفتيم كه هر كدام از ما با تير و كمان 2 هزار و 500 لامپ را بشكنيم.
علوي تصريح كرد: در اين راستا در برج نور 2 هزار و 500 لامپ به كار برده شده بود كه ما اقدام به شكستن آنها كرديم و حتي مي‌توان گفت بيشتر از اين تعداد را هم شكستيم.
وي بيان داشت: يك روز صبح ماموران ساواك در حالي كه من خواب بودم بالاي سر من آمدند و يك كيسه برزنتي بر روي سرم كشيدند و من را به اتاقي در ساواك منتقل كردند كه در آن انواع ابزار شكنجه وجود داشت.
علوي گفت: يكي از ماموران ساواك به نام حافظي از من خواست تا وسيله شكنجه را خودم مشخص كنم، اما من به توصيه او عمل نكردم و آنها خودشان اقدام به انتخاب نوع ابزار شكنجه من كردند.
وي بيان داشت: در حالي كه من را مي‌زدند، مي‌گفتند تو مگر نقشه نكشيده بودي 2 هزار و 500 لامپ را بشكنيد و در اين راستا مرتب من را اذيت كردند و با سيم‌هاي كابل به سر و صورت من مي‌زدند از اين رو بدنم به شدت ورم كرده بود.
علوي افزود: پدرم به آرشام كه رئيس ساواك در زاهدان بود، مراجعه كرد و تقاضاي ملاقات با من را كرد اما آنها از ممنوع بودن ملاقات والدين با زندانيان سياسي خبر داده بودند.
وي تصريح كرد: رئيس ساواك به پدرم گفته بود، توانايي كنترل يك الف بچه را نداري كه اقدام به چنين اقدامات غيرقانوني مي‌كند.
علوي خاطرنشان كرد: بالاخره پس از مدت‌ها با تلاش خانواده‌ام من را آزاد كردند و ما همچنان به فعاليت‌هايمان عليه نظام ستمشاهي ادامه مي‌داديم.
وي افزود: من و دوستم كه با نظام شاهنشاهي مخالفت زيادي داشتيم و در اين راستا تصميم گرفتيم كه هر كدام از ما با تير و كمان 2 هزار و 500 لامپ را بشكنيم.
علوي تصريح كرد: در اين راستا در برج نور 2 هزار و 500 لامپ به كار برده شده بود كه ما اقدام به شكستن آنها كرديم و حتي مي‌توان گفت بيشتر از اين تعداد را هم شكستيم.
وي بيان داشت: يك روز صبح ماموران ساواك در حالي كه من خواب بودم بالاي سر من آمدند و يك كيسه برزنتي بر روي سرم كشيدند و من را به اتاقي در ساواك منتقل كردند كه در آن انواع ابزار شكنجه وجود داشت.
علوي گفت: يكي از ماموران ساواك به نام حافظي از من خواست تا وسيله شكنجه را خودم مشخص كنم، اما من به توصيه او عمل نكردم و آنها خودشان اقدام به انتخاب نوع ابزار شكنجه من كردند.
وي بيان داشت: در حالي كه من را مي‌زدند، مي‌گفتند تو مگر نقشه نكشيده بودي 2 هزار و 500 لامپ را بشكنيد و در اين راستا مرتب من را اذيت كردند و با سيم‌هاي كابل به سر و صورت من مي‌زدند از اين رو بدنم به شدت ورم كرده بود.
علوي افزود: پدرم به آرشام كه رئيس ساواك در زاهدان بود، مراجعه كرد و تقاضاي ملاقات با من را كرد اما آنها از ممنوع بودن ملاقات والدين با زندانيان سياسي خبر داده بودند.
وي تصريح كرد: رئيس ساواك به پدرم گفته بود، توانايي كنترل يك الف بچه را نداري كه اقدام به چنين اقدامات غيرقانوني مي‌كند.
علوي خاطرنشان كرد: بالاخره پس از مدت‌ها با تلاش خانواده‌ام من را آزاد كردند و ما همچنان به فعاليت‌هايمان عليه نظام ستمشاهي ادامه مي‌داديم.
اخبار ویژه
بمناسبت یادواره سیامین سرداران و فرماندهان شهدای استان قم؛
از ایران تا لبنان، صدای همدلی و کمکرسانی
نظرات بینندگان
فیلم و عکس
جدیدترین اخبار پربازدید ها
