به گزارش خبرگزاری فارس، وضعیت سوریه در حال حاضر دچار شرایط ویژهای است که این شرایط تا سه ماه آینده ادامه خواهد داشت و اگر حکومت مرکزی بتواند روند تحولات طی این مدت را مدیریت کند، خواهد توانست بر شرایط مسلط شود.
وعده 2 سالهای که محقق نشد
از حدود 6 ماه پیش تا 3 ماه پس از آن، نیروهای سلفی و تکفیری وابسته به القاعده در کنار تروریستهای موسوم به «ارتش آزاد»، تجمع نیروهای قابل توجهی را از طریق مرزهای لبنان، اردن و عراق در سوریه ایجاد کردند.
این تجمع با یک لجستیک قابل ملاحظه همراه بود که کشورهای منطقه با نظارت CIA ایجاد کردند و حتی تعدادی تانک از سرزمین ترکیه وارد سوریه شد.
تمام تلاشها برای آن بود که آنچه در ماه رمضان سال قبل وعده دادند و محقق نشد(سقوط نظام سوریه) در این ماه رمضان محقق شود، که البته اینگونه نیز نشد.
راهبردی که شکست خورد
این پیش بینیها به این دلیل محقق نشد که بخش کمی از گروههای موسوم به «ارتش آزاد» را نظامیان جدا شده از ارتش تشکیل میدهند و بخش قابل توجهی از آنها بیکاران و ناراضیان سوری و سلفیها و تکفیریها را شامل میشود و در ماه رمضان امسال نیز صدمات زیادی خوردند.
تمام تلاش کشورهای حمایت کننده از جریانات مسلح در سوریه این بود که از طریق حملات سریع و برقآسا به نتیجه برسند، اما وقتی از دمشق ناامید شدند، تلاش کردند تا حمص و حلب را تحت اشغال درآورند و پس از آن شروع به چانه زنی سیاسی کنند؛ اما منحنی اوضاع امنیتی- نظامی از سه ماه پیش به این سو مسیر فرسایش نیروهای مسلح در سوریه را نشان داده است. این در حالی است که تمام تلاشهای ممکن برای پیروزی ارتش آزاد انجام گرفت و ظرفیت جدیدی برای حمایت از آنها وجود نداشت.
این تحول به نقطهای نرسید که کشورهای اصلی حمایت کننده معترضان در غرب یعنی آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و فرانسه امیدی به موثر بودن راهبرد نظامی در سوریه داشته باشند و به همین دلیل به شدت از ادامه وضعیت موجود ناخرسندند.
اختلاف غرب و کشورهای مرتجع منطقه درباره ادامه روند درگیری در سوریه
یکی از دلایل اختلاف آمریکا، انگلیس، فرانسه با ترکیه و قطر و سعودی در این است که گروه دوم معتقد است که باید به مخالفان سوریه موشک و سلاحهای سنگین هم داده شود، در صورتیکه غرب معتقد است، اگر سلاحهای سنگین وارد سوریه شود در دست گروههای سلفی قرار میگیرد که میتواند برای امنیت رژیم اسرائیل خطرناک باشد. به خصوص اینکه سلفیها در مصر و فلسطین رویکرد آشکار ضد آمریکا و رژیم صهیونیستی را در پیش گرفتهاند.
هدف اول غرب و کشورهای منطقه در سوریه
آنچه امروز غرب پس از ناامیدی از پروژه نظامی دنبال میکند این است که «اخضر ابراهیمی» بتواند شخص بشار اسد را از پروسه سیاسی سوریه حذف کرده و طرفهای حمایت کننده از وی از جمله روسیه و ایران را قانع کند که اسد را کنار بگذارد.
دستگاههای اطلاعاتی غرب به این جمع بندی رسیدهاند که آنچه وحدت سوریه را حفظ کرده، محوریت خانواده اسد است و پس از آن ارتش و دستگاه امنیتی. آنها معتقدند که اگر بتوانند وی را از فرآیند سیاسی حذف کنند، نظام سوریه نیز به خودی خود فرو میپاشد. این موضوع به طور واضح و صریح از زبان قطر و عربستان نیز شنیده شده است. حذف بشار اسد با توجیهات گوناگون هدف اول غرب و حامیان منطقهای اوست.
کارکرد گروههای حفظ صلح سازمان ملل برای غرب در نقاط مختلف دنیا
هدف دوم آمریکا که از طریق اخضر ابراهیمی دنبال میشود، این است که با اجرای یک مدل یمنی برای انتقال قدرت به شکل غیر مستقیم و در یک فرایند تدریجی اسد را کنار بگذارند یا اگر نتوانستند، شراکت در حکومت را به عنوان یک راه حل میانه مطرح کنند.
به همین دلیل یکی از اولویتهای اخضر ابراهیمی آتش بس در سوریه است که از طریق گروه حفظ صلح سازمان ملل به اجرا درآید.
گروههای حفظ صلح سازمان ملل طی چند دهه گذشته در نقاط مختلف دنیا، هیچ کارکردی به جز تامین منافع غرب یا جریان سلطه نداشتهاند. حداقل فایده و بهره آنها در این است که از نابودی جریانات مرتبط با سلطه جلوگیری کردهاند.
اگر طرح غربیها و اخضر ابراهیمی در سوریه مبنی بر استقرار گروههای حافظ صلح بینالمللی به نتیجه برسد، گروههای مسلح سوریه با توقف جنگ و حضور نیروهای حافظ صلح سازماندهی مجدد میشوند.
تاکتیکهای غرب برای حمایت از گروههای تروریستی در سوریه
موضوع دیگر این است که غربیها تلاش دارند از طریق یک فریب سیاسی تحت عنوان مشارکت در فرآیند سوریه، حضور این گروههای تروریستی را موجه جلوه دهند.
سومین تاکتیک این است که گروههای مسلح تروریستی در سوریه به هیچ وجه خلع سلاح نشوند. آنها قصد دارند از طریق فشار برای عدم خلع سلاح نیروهای مسلح، از آنها به عنوان ابزار و یک چماق در فرآیند سیاسی آینده از حکومت امتیاز بگیرند.
طرح ایران و رویکرد غرب و منطقه نسبت به آن
ایران نیز برای برون رفت سوریه از بحران کنونی راههایی از جمله گفتوگوهای سوری-سوری را مطرح کرد، اما غرب و ارتجاع عرب منطقه به هیچ وجه حاضر به تن دادن به طرح جمهوری اسلامی نبوده و نمیخواهند هیچ طرحی به نام ایران در مورد سوریه ثبت شود. در حال حاضر طرح سیاسی جدی در مورد سوریه که از سوی اتحادیه عرب نیز دنبال میشود، طرح عراق است.
رویکرد ایران نسبت به سوریه
ایران معتقد است که در مورد سوریه نباید به هیچ عنوان به جریانات تروریستی بویژه تکفیری در روند سیاسی اجازه ورود به عرصه قدرت داده شود. از نظر ایران هر گونه تصمیم درباره شرایط فعلی و آینده سوریه منوط به تصمیم گیری دولت قانونی فعلی این کشور است. هر گونه توافق برای آینده سوریه باید بدون مداخله خارجی باشد و پروژه نظامی در سوریه تقبیح است.
با این رویکرد به نظر میرسد که در خلال سفر ابراهیمی به تهران یک «کم دقتی» در موضوع آتش بس صورت گرفته است. هر گونه اختلال در وضعیت حاکمیتی سوریه به عنوان نقطه آسیب برای حاکمیت این کشور و امتیاز به طرف مقابل خواهد بود.
باید توجه داشت که توقف خشونت و آتش بس نباید به هیچ عنوان به معنای نقض حاکمیت مشروع دولت بشار باشد. آتش بس به معنای آن است که تروریستها سلاح خود را زمین بگذارند و هیچ اقدامی هم از سوی حکومت برای سرکوب آنها انجام نگیرد. این موضوع تضمین کننده یک روند سیاسی آرام برای ایجاد اصلاحات در سوریه است.
هدف ترکیه از دامن زدن به احتمال حمله نظامی به سوریه
در این بین اما ترکیه تلاش دارد تا با افزایش احتمال حمله نظامی به سوریه، حکومت این کشور را وادار به عقب نشینیهایی در بخش سیاسی و ارضی(نقاط مرزی) کند تا منطقه حائل در سوریه را بوجود آورد. این بدان معناست که اگر دولت سوریه در حلب و حمص پاکسازیهای خود را به مناطق مرزی برساند، دغدغه مهمی نخواهد داشت.
هدف ترکیه، عربستان و قطر از ایجاد منطقه حائل مرزی در سوریه
ترکیه، عربستان و قطر امیدوار هستند با ایجاد منطقه حائل مرزی توان نظامی دولت مرکزی را از مناطق مرکزی به مرزها آورند تا تروریستها در داخل مرزها به شکل کامل از بین نروند. این یک فریب و تاکتیک جنگی است تا نیروهای نظامی را از مناطق شهری به مرزها منتقل کنند، اما دولت سوریه به این مسئله واقف بوده و اهمیت زیادی نیز به تحرکات ترکیه نمیدهد.
پس از اصابت چند خمپاره از سوی افرادی در مرزهای سوریه، ترکیه واکنش نشان داده و اقدام به اعزام نیروی نظامی به مرزهای سوریه کرد اما آنچه در حاشیه مرز ترکیه با سوریه رخ داده، این است که ترکیه نیروهای ویژه خود در مرز با سوریه را در وضعیت دفاعی قرار داده و نه تهاجمی، چرا که سنگرهای آنها دائمی بوده و سنگرهای مستحکم دائمی برای تانکها و نفرات ساخته شده که نشان میدهد آنها قصد هجوم به داخل مرزهای سوریه را ندارند.
انتظار میرود که ارتش آزاد در آینده نزدیک از این منطقه با خمپاره یا توپ به داخل ترکیه، حادثه آفرینی جدیدی داشته باشد که بهانهای را به دولت ترکیه برای اقدام تلافی جویانه بدهد و این حداکثر سقفی است که برای رفتار ترکیه میتوان انتظار داشت.
3 ماه سرنوشت ساز
اگر مسیر تحولات سوریه (پاکسازی مناطق مختلف از تروریستها) طی 3 ماه آینده و روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا ادامه یابد، شرایط سوریه به ثبات رسیده و اقدامات کشورهای حمایت کننده از گروههای تروریستی باید به عرصه سیاسی منتقل شود. طرحهای مختلف ارائه شده از سوی مصر، عراق و سایر کشورها فقط برای 3 ماه آینده مصرف خواهد داشت چرا که آمریکا پس از انتخابات تلاش میکند، ابتکار عمل را در دست بگیرد که این موضوع در پایان دی ماه آغاز خواهد شد.
فعالیتهای اخضر ابراهیمی برای پر کردن این خلاء چند ماهه است، اما اگر روند 3 ماه آینده مطابق آنچه پیش بینی میشود پیش برود، قطعاً آنچه در سوریه شکل خواهد گرفت فشار امنیتی بیشتر بر حکومت خواهد بود که عملیاتهای ایضائی و انتحاری را شامل میشود تا جریان ارتش آزاد بتواند در مقابل فرایند سیاسی امتیازاتی کسب کند.
اگر دولت سوریه در سرکوب گروهکهای مسلح موفق شود، نیازی به امتیاز دهی به آنان ندارد و اگر چه برای گفتوگوی غیر مستقیم با اخوان اعلام آمادگی کرده اما در شرایطی که گروههای مسلح ضعیف شوند به آنها نیز امتیازی تعلق نخواهد گرفت.
در این حالت گفتوگو بین معارضه و دولت در فضایی شکل میگیرد که دولت از اقتدار بیشتری برخوردار بوده و ضرورتی برای امتیازهای حساس احساس نخواهد کرد، اما اگر شرایط از جهت نظامی و امنیتی مطابق پیشبینیها پیش نرود، دولت باید با گروههایی مانند «هیئت تنسیق» نرمش بیشتری داشته باشد.