کد خبر: ۸۷۲۰۵
زمان انتشار: ۱۷:۵۹     ۲۹ مهر ۱۳۹۱
598؛محمدسعید ذاکری/سعی در ناتمام گذاردن دولت احمدی نژاد نه اقدامی جدید که قریب ۷ سال است از سوی برخی از سیاسیون دنبال شده است. این هدف گذاری در طول این سالها با رفتارهای گوناگون و در قالب های مختلف اما با یک هدف همواره پیگیری شده است.  با بروز برخی از بی تدبیری ها در مدیریت اقتصادی دولت این تلاش ها بیشتر نیز شده است. اگر انتخابات نیز برگزار شده همین افراد با تلاش خود سعی داشته اند تا با وسیله آرای عمومی، احمدی نژاد را پایان یافته اعلام کنند و وقتی هم که نتوانسته اند از این مسیر به هدف نائل شوند، از طریق کودتای انتخاباتی یا براندازی سعی نمودند تا نظام و مردمی که به دولت اعتماد نمودند را نیز مورد هدف قرار داده و اساس را لگد مال نمایند.
 
این حقیقت روشن است که برای آنان نه شخص احمدی نژاد که آرمانی که زمانی وی آن را نمایندگی می کرد مورد بغض و کینه قرار داشته و به دلیل آنکه این آرمان بار دیگر نتواند سر بر آورده و برای همیشه به فراموشی سپرده شود، اینک به صورت گسترده تر ناتمام ماندن دولت را در دستور کار خود قرار داده اند. در این مسیر به چند گزاره زیر دقت کنیم: اول آنکه جمعی از وزرای سابق دولت در نامه ای به محضر رهبری انقلاب اسلامی خواستار تشکیل ستاد فرا قوه ای برای تدبیر امور اقتصادی می شوند.
 
دوم آنکه فاطمه هاشمی در مصاحبه با یک روزنامه انگلیسی خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و جلوگیری از ادامه یافتن دولت کنونی می شود. سوم آنکه طرح مجدد سوال از احمدی نژاد در صحن مجلس برخلاف دوره هشتم- با سرعت و بدون فوت وقت - به حد نصاب امضا رسیده و بلافاصله اعلام وصول می شود. چهارم آنکه یک روز پس از اعلام وصول طرح سوال از رئیس جمهور یکی از سران قوا در جلسه ای از تدبیر امام راحل و مجلس شورای اسلامی وقت در بررسی عدم کفایت سیاسی بنی صدر تقدیر کرده واعلام نموده که این اقدام باعث پیروزی های جنگ شد.
 
پنجم انکه احمد توکلی در مصاحبه با یک روزنامه وابسته به جریان فتنه اعلام می دارد که: دوره آقای احمدی نژاد سپری شده و ادامه صدارتش مثبت نیست. وی البته در ادامه دلیل عدم بررسی عدم کفایت سیاسی احمدی نژاد در مجلس را نامساعد بودن و عدم اجماع کافی سیاسی در این راستا ارزیابی می کند و اعلام می دارد که: «باید در مورد این مسئله، یک اجماع نسبی در ارکان تصمیم گیری از مجلس گرفته تا نهادهای دیگر اتفاق بیفتد که هنوز رخ نداده است.»
 
وی در مصاحبه دیگری نیز اعلام می کند که نمایندگانی هم که مخالف سوال از رئیس جمهور اند باید به جای آن علیه احمدی نژاد به قوه قضائیه شکایت برند. شاید عبارت اخری این کلام ، بررسی عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور در دستگاه قضایی است.
 
اما واقعیت ماجرا چیست؟ به راستی چرا این همه تذکرات رهبری مبنی بر هوشیاری مسئولان و عدم متلاطم سازی  فضای سیاسی توسط آنان، ضرورت همدلی و هم زبانی آنان با یکدیگر ملاحظه نمی شود؟: «این ثبات و آرامش را باید قدر بدانیم. ملت قدر می دانند. من که به شما عرض می کنم، در واقع خطابم به کسانى است که می خواهند قدرنشناسى کنند در مقابل این ثباتى که وجود دارد؛ آن کسانى که با حرکات خود، با اعمال نادرست خود، با کج‌تابى‌هاى خود سعى می کنند این ثبات و آرامش را، این استقرار را، این طمأنینه و ثبات را در کشور به هم بزنند. البته مسئولین کشور، با تدبیر، حواسشان هست؛ من هم تأکید می کنم؛ هم به مسئولین قوه‌ مجریه، هم به مسئولین قوه‌ مقننه، هم به مسئولین قوه‌ قضائیه، که مراقب باشند بدخواهان و دشمنان با توطئه‌ خود نتوانند این آرامشى را که در سطح کشور وجود دارد - که نشانه‌ بزرگترین اقتدار این ملت است، که می تواند همه‌ خیرات را به طرف آنها جلب کند - به هم بزنند... سفارش ما بیشتر به مسئولین است، به سیاستمداران است، به مدیران گوناگون است؛ مراقب باشند دشمن نتواند این آرامش و استقرار و طمأنینه‌اى را که به فضل الهى در کشور وجود دارد و دشمن سعى کرده این را به هم بزند و نتوانسته، به هم بزند؛ سعى کنند این آرامش و استقرار را حفظ کنند؛ نگذارند تلاطم به وجود بیاید. گاهى یک حرف، گاهى یک عمل نسنجیده، گاهى یک اقدام نابجا، موجب تلاطم در محیط سیاسى میشود؛ باید خیلى مراقب باشند.»
 
چرا وقتی رهبری انقلاب اسلامی بارها به صورت موکد به سران قوا و مسئولین مساله اهتمام به وحدت و همبستگی را گوشزد می کنند بازهم هر کدام از آنان در رفتارهای خود عنان اختیار و تقوا را از کف داده و یکی از سیاست های رابین هودی آن یکی انتقاد کرده، دیگری او را به خاطر ایراد این سخنان به باد انتقاد گرفته، اولی اهتمام نشان می دهد که در بحبوحه غبار آلودگی فضا،‌دوباره مصاحبه مطبوعاتی ترتیب داده و تا تذکری دریافت نکرده از قصد خود بر نمی گردد و بار دیگر... این حلقه همچنان به پیش می رود؟ «  از ناحيه‌ مسئولين كشور هم، آنها اتحاد لازم را با هم داشته باشند؛ همدلى داشته باشند، برنامه‌ريزى داشته باشند، مسئوليت‌شناسى و مسئوليت‌پذيرى داشته باشند، تقصيرها را گردن هم نيندازند، حدود قانون اساسى را نسبت به خودشان حفظ كنند. قانون اساسى ما نقص ندارد، كمبود ندارد. نقش مجلس معلوم است، نقش دولت معلوم است، نقش رئيس جمهور معلوم است، نقش قوه‌ى قضائيه معلوم است؛ هركدام وظائفى دارند، بايد به وظائفشان عمل كنند؛ با هم همدلى كنند، با هم همراهى كنند، با هم همزبانى كنند. «پس زبان همدلى خود ديگر است، همدلى از همزبانى بهتر است». به نظر می رسد که این تدبیر رهبری در حل معضلات – یعنی تزریق آرامش و ثبات بوسیله همدلی و همزبانی- تعارضات جدی با رفتارهای تند و بی منطق و احساسی دارد که می تواند حتی کشور را از حالت طمانینه و اقتدار خود دور نماید.
 
آیا مقابله با دولت در سال آخر از یکسو و نادیده انگاشتن تذکرات رهبری نمی تواند به تکمیل خواست دشمن در داخل منجر شود؟ وقتی امام خامنه ای در برهه ای فرمودند که اگر در زمان بنی صدر هم بصیرت عمومی به همین مقدار افزایش یافته بود می شد آن دوره را هم حتی با اتمام دوره بنی صدر به پایان رساند، آیا اینان احمدی نژاد را از بنی صدر هم خطر ناک تر می دانند یا آنقدر در ضیق گفتمانی گرفتار آمده اند که نمی خواهندبه هر صورت که شده اتفاق سال ۸۴ تکرار گردد؟ البته متأسفانه رئیس دولت دهم با رفتارهای خود بهانه به دست آنها می دهد و به نوعی خود تکمیل کننده این پازل می شود. 
 
آنچه قطعی است آنکه تدبیر دشمن ساقط سازی دولت و بی ثبات سازی داخل از طریق اعمال فشارهای گوناگون اقتصادی و سیاسی و امنیتی به مردم و نظام اسلامی است. تدبیر نظام هم رفع عیوب و  ادامه حرکت دولت دهم و اتمام قانونی آن در موعد مقرر و نیز حل مشکلات اقتصادی و رفع بی تدبیری ها در قوه اجرایی کشور است. افرادی که خود یا به واسطه رسانه های شان - به ویژه در دو قوه مجریه و مقننه-در صدد انجام طرح های تنش آفرین و بی حاصل اند باید اعلام کنند که در کدامیک از این دو سوی ماجرا قرار می گیرند؟
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها