شوک: برخی هنوز باور نمیکردند که پلیس زودتر از
تصور آنان توانسته مهاجم مرموز را دستگیر کند. خیلیها از این جوان
لاغراندام که جثه کوچکی داشت برای خود غول ساخته بودند، غافل از این که
قاتل پسری نحیف است و تنها با در دست داشتن یک چاقو توانسته جنایتی خونین
را رقم بزند. 24 ساعت از روز وحشت در منطقه نظامآباد گذشته بود که همه
دیدند قاتل مرموز در محاصره پلیس گرفتار شده و حالا پیش رویشان است.
خیلیها به سمت این مرد جوان حمله کردند و همین اقدام، بازسازی صحنه جنایت
را به بنبست رساند و پلیس مهاجم مرموز را خیلی زود به بازداشتگاه
برگرداند.
ساعت 11 و 36 دقیقه دوشنبه 24 مهرماه سال جاری اهالی خیابان
شهید داودی خیابان مدنی (نظامآباد تهران) با حمله وحشیانه مرد جوانی
روبهرو شدند که در اقدامی جنونآمیز با قمهای که در دست داشت به سمت
زنان، مردان و کودکان رهگذر حمله میکرد و آنان را بیرحمانه هدف قرار
میداد.
چاقوکشی، قتل و جرح در 5 دقیقه
جوان
لاغراندام چاقو به دست در مدت 5 دقیقه خیابان نظامآباد (مدنی) تهران را با
خون حدود 12 تن از رهگذران رنگین ساخت و این فاجعه خونین، وحشت
کمسابقهای را بر خیابان حاکم کرد.
ساعت 40: 10 صبح روز دوشنبه جوان
23سالهای با چاقوی دسته نارنجی وارد خیابان نظامآباد شد، بیآنکه دادی
بزند، فریادی بکشد و رجزی بخواند، دیوانهوار به رهگذران پیاده حمله برد.
برای او فرقی نمیکرد قربانیانش مرد باشند یا زن، پیر باشند یا جوان، برای
او حتی فرق نمیکرد به رهگذری که هجوم میبرد دختر کوچکی باشد که با مادرش
برای پرداخت قسط به طلا فروشی آمده است یا زنی زنبیل در دست که مشغول خرید
مایحتاج روزانه است. او به هیچ کس رحم نمیکرد و به هر کسی که میرسید با
چاقو هجوم میبرد.
صبح روز دوشنبه این جوان، فاجعهای در تهران به وجود
آورد که در نوع خود بیسابقه بود. حسین جوان 23 ساله که گفته میشود معتاد
به شیشه است، در یک اقدام جنونآمیز با حمله به شماری از رهگذران و اصناف
خیابان نظامآباد (مدنی) شماری را مجروح کرد و چند تن را به قتل رساند.
عملیات جنایت او در یک محدوده به فاصله صدمتری رخ داد و به گفته شاهدان این
جوان معتاد ابتدا یک چاقو با دسته نارنجی سرقت کرد و سپس از پشت به عابران
حملهور شد. در مغازه قصابی، حسین چاقوی خود را به قصد وارد آوردن ضربهای
مهلک بر صــــــــاحب مغازه، بالا برد ولی در اثر جاخالی دادن این قصاب،
چاقو به یکی از مشتریان خورد. جوان جنونزده آنگاه در مقابل مغازه طلافروشی
به یک مادر و دختر هجوم برد و بر پیکر هر دو ضربههایی با چاقو وارد
آورد. بنابر اظهارات شاهدان عینی، ناله کنان روی زمین افتاد مادر همانجا
کشته شد و کودک خردسال در حالی که خون سراپایش را گرفته بود روی زمین
افتاد.
جوان شیشهای پس از آن به زن 60 سالهای که در حال گذر از
خیابان بود، هجوم برد و او را هم مجروح کرد، سپس به چند تن از کسبه یورش
برد که بخاطر فرارشان خوشبختانه آسیبی ندیدند. حسین که بیسرو صدا سراغ
قربانیان دیگر میرفت وقتی متوجه شد مردم قصد دارند او را بگیرند، سرعت خود
را بیشتر کرد و در مسیر فرار مرتب تیغ خود را به پهلو و گردن دیگر عابران
فرو برد و به فرار ادامه میداد. این جوان پس از برجای گذاشتن 12 زخمی و
کشته در طول 100 متر، چاقوی خونینش را بر زمین انداخت و بسرعت فرار کرد.
اظهارات شاهدان عینی
در
میان اصناف و کسبه محل که همه لحظات این جنایت را به چشم دیدهاند، مرد
طلافروشی، در شرح این اتفاق عجیب به خبرنگار شوک گفت: او به هیچ کس رحم
نمیکرد و هر کسی را میدید با چاقو میزد، یکی از مشتریان من مادری بود که
با دختر خردسالش برای پرداخت قسط به مغازه آمده بود. این مادر و دختر وقتی
به روبهروی مغازهام رسیده بودند مورد حمله قرار گرفتند که گفته میشود
مادر کشته شده است و دختر کوچک او نیز با ضربه چاقو به گردنش روی زمین
افتاد که در خون غوطهور شد.
مهیار، پسر جوانی که صاحب مغازه
موبایلفروشی است گفت: در مغازه بودیم که متوجه یک فرد غیرعادی شدیم، وقتی
بیرون آمدیم، او را دیدیم که به همه حمله میکند و به هر رهگذری که میرسد
ضربهای با چاقو بر پیکرش وارد میآورد.
پیرمرد آهنفروشی که مورد حمله
این معتاد جنونزده قرار گرفته بود به شوک گفت: من مقابل مغازهام نشسته
بودم که ناگهان به من حمله کرد. یک لحظه جاخالی دادم و چاقو فقط پیراهن مرا
پاره کرد، او بعد به چند تن دیگر هم حمله برد و با چاقو آنها را مضروب
کرد.
حسین، مشاور بنگاه معاملات ملکی، آخرین کسی است که در این جنایت،
قاتل را دیده است. این جوان در تشریح شرایط بحرانی قاتل گفت: توهم زده بود و
از آنچه از او میشنیدیم. همه را به شکل مرغ و خروس میدید، اگر آدم عادی
بود که اینچنین به مردم آسیب نمیرساند. این جوان 23 ساله، با چاقویی که
میگویند دزیده بود به همه حمله میکرد. وقتی ما این شرایط را دیدیم، به
سمت او رفتیم تا چاقو را از دستش بگیریم، او هم ترسید و چاقو را به زمین
پرت کرد و پا به فرار گذاشت.
وحشت در نظامآباد
اهالی
خیابان نظامآباد، روز دوشنبه را روز وحشت در این منطقه میدانند. مردمی
که صبح را با جنایتی فراموش نشدنی آغاز کرده بودند تا واپسین ساعات شب در
ترس و نگرانی از مأموران پلیس درباره وضع دستگیری این جوان معتاد
میپرسیدند: آنها بهرغم حضور پررنگ پلیس در محل، با نگرانی رفت و آمد
میکردند و با واهمه نگران اطرافشان بودند و این ترس و واهمه تا شب ادامه
داشت چون نگران بودند که مبادا با هجوم ناگهانی ضارب روبهرو شوند.
تأخیر پلیس
مردم وحشتزده این خیابان از حضور دیرهنگام پلیس در جریان حملات مهاجم معتاد شاکی بودند.
این
ادعای اهالی محل در حالیست که پلیس از حضور 5 دقیقهای در محل حادثه خبر
میدهد. با این وجود مردم از حضور سریع و بموقع اورژانس ابراز رضایت
میکردند. یکی دیگر از کسبه محل گفت: پلیس ما را چشمانتظار گذاشت، ولی
اورژانس بموقع آمد، حداکثر زمان حضور اورژانس در محل 5 دقیقه طول نکشید،
البته ایستگاه اورژانس در این نزدیکی وجود داشت، ولی آمبولانسها از
ایستگاههای دیگر اعزام شده بودند.