هترين بازيكن فوتبال آسيا در سال 1996 اعتقاد دارد كه پس از قطعي شدن حضور تيم ملي
در جام جهاني بايد 4 بازيكن باتجربه اين تيم را حفظ و ساير بازيكنان را كنار گذاشت!
نام خداداد عزيزي معرف حضور علاقه مندان به فوتبال است؛ فوتباليست ريز نقش، خوش فكر
و تكنيكي فوتبال مشهد كه از جام ملت هاي 96 امارات و با بازي هاي درخشان برابر تيم
هايي چون عربستان و كره جنوبي نامي براي خودش دست و پا كرد. خداداد يا همان غزال
تيزپاي فوتبال آسيا پس از حضور در تيم ملي پله هاي ترقي را يك به يك طي كرد تا
تبديل به يكي از چهره هاي محبوب فوتبال كشورمان شود. عزيزي با تمام قابليت هاي فني
اي كه داشت در سال 1384 و پس از حضور نصف و نيمه در راه آهن ، براي هميشه با دنياي
بازيگري خداحافظي كرد. خداداد خيلي زود رداي مربيگري را برتن كرد اما تا به امروز
در اين عرصه به موفقيت چنداني نرسيده است. او در گفت و گوي تازه خود با خبرنگار
سرويس ورزشي كيهان از ديدار حساس ايران و كره جنوبي آغاز كرد و در ادامه صحبت هايش
اشاره اي به مشكلات عديده فوتبال ايران داشت. گزيده اي از صحبت هاي مديرفني باشگاه
ابومسلم در خصوص آخرين شرايط تيم ملي در ادامه مي آيد با اين توضيح كه متن كامل
صحبت هاي خداداد عزيزي كه در آن از دلالي حاكم بر فوتبال و شرايط نامناسب اين رشته
ورزشي گفت ، روز سه شنبه 25 مهرماه در صفحه 9 روزنامه كيهان به چاپ خواهد رسيد.
شانس كره براي پيروزي بيشتر است
من فكر مي كنم ديدار دشواري را برابر كره جنوبي پيش رو داريم. فوتبال اين كشور ديگر
قابل مقايسه با ما نيست و در چند سال اخير پيشرفت شگرفي داشته است. بايد قبول كنيم
كه روي كاغذ شانس كره جنوبي براي بردن بيشتر از ماست . اين تيم در تركيب خود چندين
بازيكن شاغل دراروپا دارد كه هر كدامشان براي تيم هاي باشگاهي خود وزنه اي به حساب
مي آيند. همين كره يك بازيكن در هامبورگ آلمان دارد كه در حال حاضر از بهترين هاي
آسياست.
نمايش خوب مقابل تيم هاي بزرگ
ما هم نبايد خودمان را دست كم بگيريم؛ در تيم ملي نيز استعدادهايي وجود دارند كه مي
توانند در زمان هايي گره گشاي كار باشند. از سوي ديگر نبايد فراموش كنيم كه اين
بازي درخانه برگزار مي شود و حمايت هزاران هوادار را پشت سر تيم ملي داريم. تجربه
نشان داده كه ما ايراني ها هميشه برابر تيم هاي بزرگ خوب كار مي كنيم و اين بار نيز
مي توانيم همان موفقيت هاي گذشته را تكرار كنيم. البته در اين ميان تيم ملي نيز
بايد با برنامه عمل كند و با اتخاذ يك استراتژي خاص به مصاف كره برود.
بردن كره يعني رفتن به جام جهاني
نمي دانم در مغز كي روش چه مي گذرد اما من اگر جاي او باشم تيم ملي را با سيستم
تهاجمي به ميدان مي فرستم و تنها به سه امتياز فكر مي كنم. اين بازي براي ما خيلي
مهم است ؛ اگر كره را شكست دهيم 7 امتيازي مي شويم و با يك برد ديگر برابر ازبكستان
كه كسب آن نيز چندان دشوار نيست ، راهي جام جهاني مي شويم. به عبارت ديگر بردن كره
يعني رسيدن به جام جهاني برزيل.
كارنامه درخشان كي روش
من بارها در مصاحبه هايم از كي روش حمايت كرده ام زيرا اعتقاد دارم اين مربي
كارنامه درخشاني دارد. به هر حال مربيگري در تيم هايي مثل منچستر، رئال و تيم ملي
پرتغال كه شوخي نيست. او براي موفقيت نياز به زمان دارد و ما وظيفه داريم آن را در
اختيارش قرار دهيم.
روزهاي تلخ پس از اخراج سرمربي تيم ملي
هميشه ترسم اين است كه مبادا طاقتمان تمام شود و حكم بركناري كي روش را هم صادر
كنيم. اگر اين اتفاق بيفتد تازه دور تازه اي از بدبختي هاي فوتبال آغاز شده است.
ازاينجا به بعد است كه روز از نو مي شود و روزي از نو. معلوم نيست چه كسي مي آيد و
چه كاري نيز خواهد كرد.
فوتبال ايران و نياز به يك رنسانس
هر چند حرف منتقدان را مبني بر اينكه كي روش در يك سال گذشته چيز خاصي را از خود
نشان نداده ، قبول دارم اما مي گويم كه بازهم به او فرصت دهيم. فوتبال ايران نياز
به يك رنسانس دارد و آن هم تغيير نسل بازيكنان است. بايد قبول كنيم كه نسل فعلي
فوتبالمان ضعيف است و سرمربي بايد بسياري از بازيكنان فعلي را كنار بگذارد.
نسل ضعيف فوتبال ما
به اعتقاد من اگر به جام جهاني رفتيم بيائيم 4 بازيكن باتجربه تيم ملي را حفظ كنيم
و بقيه فوتباليست ها را كنار بگذاريم . چه ايرادي دارد كه كي روش به جاي تمام
بازيكنان كنار گذاشته شده از فوتباليست هاي جوان و اميد استفاده كند تا اين نسل
ضعيف به طور كل از بين برود. باور كنيد براي انجام اين كار حتي ارزش دارد جام جهاني
را نيز فدا كنيم؛ منتها راهش اين است كه بيائيم و به مردم بگوئيم كه مي خواهيم به
جوانان ميدان بدهيم و مهم هم نيست كه در جام جهاني از هر تيم 5 يا 6 گل بخوريم!
راه را اشتباه رفتيم
يك زماني فوتباليستي به نام علي دايي داشتيم كه چپ و راست براي تيم ملي گل مي زد و
براي مسئولان وقت فدراسيون هم مهم نبود كه مهاجمان پشت سر او در تيم ملي فنا شوند؛
نتيجه آن رفتارها اين مي شود كه الان يك مهاجمي كه نصف توانايي هاي دايي را هم
داشته باشد، نداريم. ما در چند سال اخير راه را اشتباه رفته ايم و بهتر است هر چه
زودتر به فكر جبران اشتباهات خود باشيم.