به گزارش فارس روزنامه انگلیسی دیلیمیل به بهانه اهدای جایزه صلح نوبل به اتحادیه اروپا، ضمن انتشار مقالهای انتقادی، این اقدام را توهین به دموکراسی دانسته است. در ادامه مشروح این مقاله آمده است:
یکبار دیگر، هفتهای از ناآرامیهای عمیق اجتماعی و اقتصادی را در اروپا شاهد بودیم.
در یونان، پلیس به سمت تظاهراتکنندگان نارنجک نوری شلیک کرد؛ تظاهراتکنندگانی که «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان را به دلیل درخواست وی برای کاهش بودجهها در یونان مسبب به زانو در آمدن این کشور میدانند و در طول سفر وی به یونان تلاش کردند گیتهایی که آنها را از نزدیک شدن به مرکل بازمیداشت، بشکنند.
روز سهشنبه مشخص شد نرخ بیکاری در کشوری که حجم اقتصاد آن در عرض تنها 3 سال به یک پنجم رسیده، 25درصد است.
حالا نرخ بیکاری جوانان در یونان به 55درصد رسیده و همین امر تنشهای اجتماعی شدیدی را ایجاد کرده و موجب شده تا تعداد احزاب تندرو چه در جناح چپ و چه در جناح راست افزایش یابد، به طوری که یک سازمان نئونازی نیز از جمله آنهاست.
همزمان در اسپانیا (که اکنون در آستانه دریافت وامی نظیر وام یونان قرار دارد)، اوراق قرضه دولتی آنقدر بیارزش شد که این اوراق تقریبا به کاغذ پاره بدل شدهاند.
نکته نگرانکننده آنکه، ایالت «کاتالونیا» هم برای رها شدن از اقتصاد شدیدا راکد این کشور، تهدید به اعلام استقلال کرده است.
در همین حین، یک کمیته نروژی برای 6 دهه «رشد صلح و اصلاح، دموکراسی و حقوق بشر در اروپا»، جایزه صلح نوبل را به اتحادیه اروپا تقدیم میکند.
به درستی که چنین اقدامی اضافی و مسخره است
این تصور که اتحادیه اروپا به ایجاد صلح کمک کرده تنها از این نظر درست است که این اتحادیه منافع آلمان و فرانسه را به هم نزدیکتر کرده است (در حقیقت آنها در این تصمیم که به هر قیمتی یورو را حفظ کنند، با هم متحد هستند).
اما با احترام فراوان به اتحادیه اروپا، باید گفت واقعیت این است که این ناتو بوده که با هزینههای گزاف برای مالیاتدهندگان آمریکایی و اروپایی صلح را در 60 سال گذشته در اروپا برقرار کرده است.
این را با ضعف و ناتوانی شدید بروکسل (اتحادیه اروپا) در برابر به عنوان نمونه کشتار و خونریزی در یوگسلاوی مقایسه کنید.
ادعای این نروژیها (که خود 2 بار از پیوستن به اتحادیه اروپا خودداری کرده و اکنون از شکوفایی لذت میبرند) که میگویند اتحادیه اروپا قهرمان دموکراسی است، انسان را از خنده رودهبر میکند.
این سازمان عظیمالجثه غیرشفاف و غیرمنتخب، سالها آرزوهای کشورهای عضو را نادیده گرفته تا اراده خود را بر جمعیت 500 میلیونی ساکنان اروپا، تحمیل کند.
به کشورهایی که معاهدههای ضدحاکمیت خود را رد میکردند، گفته میشد آنقدر همهپرسی برگزار کنند تا نظر بروکسل تامین شود.
در تازهترین مورد، در حالی که بحران حوزه یورو تشدید میشد، سیاستمداران منتخب در یونان و ایتالیا به اجبار کنار گذاشته شدند تا تکنوکراتهایی روی کار بیایند تا دقیقا آنچه را انجام دهند که به آنها گفته میشود.
کشورهایی که برای نجات بانکهای ورشکسته و اقتصادهای خردشده خود به وام نیازمندند اکنون عملا به صورت مشترک توسط آلمان و بروکسل اداره میشوند، و این حقیقتی است که تاکنون هم منجر به شکلگیری ناآرامی در آتن و مادرید شده است.
کمیته نوبل حداقل از «دشواریهای شدید اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی» حوزه یورو مطلع است، اما (در ادامه بیانیه جایزه صلح نوبل) میافزاید که «اگر اجازه فروپاشی این حوزه داده شده بود، احتمالا تمام قاره دچار افراط و تندروی میشد».
اما حقیقت وحشتناک که طبقه حاکم از پذیرش آن طفره میروند، این است که این وسواس و سماجت بر ادامه حیات یوروی به شدت خدشهدار است که افراط را موجب شده و تهدیدی برای صلح به شمار میآید.
بله، اینکه اتحادیه اروپا این جایزه را برده، مایوسکننده است.
اما اینکه بروکسل این امر را تشویقی برای ادامه سیاستهای غیردموکراتیکی بداند که این وضعیت واقعا فلاکتبار را به وجود آورده، دلسردکنندهتر است.