به گزارش598 به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، به ضرورت تفکیک بیانات رهبر معظم انقلاب به اصلی و فرعی پرداخته و موضوع اصلی سفر مقام معظم رهبری را تبیین کرده است.
سفرهای استانی رهبر انقلاب یک رخداد رسانهای است که بدون بازتاب صحیح، کارکرد سیاسی-اجتماعی خود را تا حدی از دست خواهد داد. بنا بر فرض مذکور، رعایت برخی اصول و قواعد در بازتاب رسانهای سفر و جریانسازیهای رسانهای حول آن بسیار مهم مینماید. اهمیت این موضوع هنگامی بیشتر میشود که استراتژی تبلیغاتی دشمنان انقلاب در قبال اکثر اخبار مربوط به رهبر انقلاب، بر مدار دو محور اصلی «بایکوت» و «انحراف اذهان» است. همچنین زمانی که این دو خط اساسی به دلیل امکانناپذیری نادیدهگرفتن بیانات رهبر انقلاب قابلیت خود را از دست دهند، خط تبلیغاتی دشمنان به سمت استراتژی سوم، یعنی «جابهجایی اصلی و فرعی» بیانات ایشان گرایش پیدا خواهد کرد.
یکی از تاکتیکهای رسانهای دشمن و جناحهای مغرض و نیز نقاط ضعف برخی علاقهمندان، اهمیت دادن بیش از حد به موضوعات فرعی بیانات ایشان از یک طرف و بایکوت و کماهمیت جلوهدادن موضوعات اصلی بیانات ایشان از طرف دیگر است. برای نمونه میتوان از عملکرد رسانههای دشمن در شانزدهمین اجلاس سران عدم تعهد یاد کرد. در این اجلاس به دلیل اهمیت اجلاس و گستردگی شرکتکنندگان آن، عملاً بایکوت کلیت رخداد امکانپذیر نبود، اما نسبت به بیانات رهبر انقلاب، در رسانههای دشمن هر دو خط انحراف اذهان و اصلی کردن موضوعات فرعی مشاهده شد. به این ترتیب که خط انحرافی تبلیغات را با مواضع دبیرکل سازمان ملل پیش از سفر به تهران دربارهی برنامه هستهای ایران و موضوع سوریه آغاز کردند و سپس با بزرگنمایی مواضع رئیسجمهور مصر دربارهی سوریه سعی در تکمیل آن نمودند.
در جریانسازی رسانهای بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی باید به هر موضوعی با توجه به اصلی-فرعی معین شده توسط خود ایشان پرداخت. تلاش ما نیز بیشتر باید در جهت تبدیل کردن موضوع اصلی مطرحشده توسط ایشان به یک گفتمان غالب باشد.
اما خط تبدیل موضوعات فرعی به اصلی نیز از آنجا که سخنان رهبر انقلاب بهطور زنده به سراسر دنیا مخابره میشد، بهجد دنبال شد و این بار موضوع «انرژی هستهای» در بیانات ایشان را تعمداً به عنوان موضوع اصلی سخنان ایشان قلمداد کردند. این در حالی بود که شاید موضوعاتی همچون «تغییر ساختار شورای امنیت»، «احیای جنبش عدم تعهد» و «راهکار نظام اسلامی برای حل مسألهی فلسطین» اگر نگوییم بیشتر، کماهمیتتر از مسألهی هستهای نبودند.
نمونهی دیگری از پُررنگ کردن محورهای فرعی بیانات رهبر انقلاب را در موضوع «میکروبهای سیاسی» مشاهده کردیم که ایشان در سفر قم مطرح کردند و بلافاصله رسانههای حامی فتنهگران سال 1388 آن را به سوژهی اصلی تبدیل ساختند.
در اینگونه موارد -یعنی جابهجایی اصلی و فرعی بیانات- بیدقتی شخصیتها و رسانههای خودی و حتی مواضع برخی جریانات مغرض داخلی نیز گاهی زمینههای لازم را برای دشمنان نظام مهیا میسازد. نمونهی این بدفهمی را در سفر کرمانشاه و واکنشها نسبت به بیانات رهبری در جمع دانشجویان دیدیم. در این دیدار رهبر انقلاب در ذیل بحث «پیری و جوانی نظام اسلامی» که خود نیز فرع بر موضوع «بازخوانی هویت نظام اسلامی» بود، به مسألهی «امکان تغییر سازوکارها و سیاستها همراه با حفظ آرمانها» اشاره کردند و در این باره مثالهایی زدند. در حالیکه مثالهای ایشان عبارت بودند از «تغییر در سیاستهای اصل 44، امکانپذیری تغییر در ساختار نظام از ریاستی به پارلمانی و تغییر سیاستهای دیپلماسی»، اما در این میان به دلیل شرایط سیاسی داخلی و جبههگیریهای سیاسی، تنها موضوع «تغییر ساختار نظام از ریاستی به پارلمانی» بود که در صدر اخبار قرار گرفت و گمانهزنیها تا آنجا پیش رفت که برخی حتی از تشکیل جلسات بررسی تغییر نظام در دفتر رهبری خبر دادند! که با تکذیبیهی این دفتر مواجه شد. این در حالی بود که علاوه بر فرعی بودن موضوع فوق -همانگونه که در سلسلهمراتب بحث مشاهده نمودید- رهبر انقلاب با دو قید زیر به مسأله پرداختند: «تا الان هم شیوهى بسیار خوب و تجربهشدهاى است» و «احتمالاً در آیندههاى نزدیک، چنین چیزى پیش نمىآید» و نشان دادند که این موضوع صرفاً از باب مثال مطرح میشود. متأسفانه حساسیتها، علاقمندیها و سلایق رسانهها و جناحهای سیاسی میتواند تا بدانجا پیش رود که تصریحاتی با این وضوح را در بیانات رهبر انقلاب نادیده گرفته و موضوعات مورد علاقهی خود را به عنوان مسائل اساسی مطرح شده توسط رهبر انقلاب قلمداد کند.
بنابر آنچه تاکنون گفتیم، در سفرهای استانی رهبر انقلاب که فرصتهای تبلیغی و گفتمانی بیبدیلی را در اختیار انقلاب اسلامی قرار میدهد، مراقبت از عدم انحراف فضای تبلیغی و گفتمانی جامعه اهمیتی دوچندان مییابد.
چاره چیست؟
در جریانسازی رسانهای بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی باید به هر موضوعی با توجه به اصلی-فرعی معین شده توسط خود ایشان پرداخت. تلاش ما نیز بیشتر باید در جهت تبدیل کردن موضوع اصلی مطرحشده توسط ایشان به یک گفتمان غالب باشد.
توضیح اینکه تمامی سفرهای استانی رهبر انقلاب دارای یک یا چند موضوع گفتمانی محوری است که تمامی مطالب مطرحشده در سفر نسبت به آن موضوع در درجهی اهمیت پایینتری قرار میگیرند. نمونهی موضوعات گفتمانی رهبر انقلاب در سفرهای اخیر را در شکل زیر ملاحظه مینمایید.
یکی از بهترین خدماتی که فعالان رسانهای میتوانند به مخاطبین خود ارائه دهند، معرفی موضوعات اصلی سفرهای رهبری است. برای تشخیص موضوعات محوری سفر نیز میتوان به محوریت دیدار مردمی و دیدار با جوانان و دانشجویان در سفرها توجه نمود. موضوع محوری سفر معمولاً در این دو دیدار مطرح میشود و بنابراین توجه به محتوای این دو دیدار و مطالعهی دقیق آنها بسیار حائز اهمیت است.
از نکات ظریف هم غافل نشویم
یکی از آسیبهای دیگر میتواند بیتوجهی به تذکرات حاشیهای رهبر انقلاب در لابهلای بیانات باشد. ایشان گاهی نکاتی دربسته و اجمالی اما معطوف به مسائل مهم اجتماعی و سیاسی را مطرح میکنند. از این دست موارد میتوان به اشارهی ایشان به «رله کردن سیاستهای آمریکا توسط سارکوزی» ، «برخورد صحیح با جوانان انقلابی» و آخرین نمونهها از این تذکرات حاشیهای رهبر انقلاب را در بیانات ایشان در جمع مردم بجنورد دربارهی «سیاست تحدید نسل» و همچنین تذکر چندباره نسبت به «تعابیر غلو آمیز» در دیدار با فرهنگیان و اساتید استان خراسان شمالی مشاهده کردیم. تذکراتی که نه باید آنها را نادیده انگاشت و نه باید آنها را آنقدر در صدر اخبار رسانهای قرار داد که بیانات مهم ایشان دربارهی «پیشرفت ملت ایران با الگوی اسلامی» که در هر دو دیدار مورد تأکید قرار گرفت فراموش شود.