سرویس نقد رسانه 598 - شاید اولین ایرادی که بتوان بر تلویزیون از ناحیه «برنامه های مذهبی» وارد نمود، همین است که با گذشت بیش از سی سال از انقلاب، «دین» همچنان تنها قسمتی از برنامه های آن را تشکیل می دهد و از آن دردناکتر، «غیر جذاب ترین» و «غیرحرفه ای ترین» بخش را. معتقدین به نظریه «نزول تلویزیون ایران» شاید ضعیف ترین و شکست خورده ترین بخش آن را برنامه های مذهبی اش در نظر بگیرند.
مخاطبین اصطلاحاً مذهبی تلویزیون (اگرچه نگارنده به این نوع تقسیم بندی ها اعتقادی ندارد) عموماً به دلیل عدم شناخت ظرفیت های بلا استفاده تلویزیون و نیز عدم تماشای رسانه های خارجی، برنامه های مذهبی آن را مفید دانسته و از آنها راضی اند و از سویی ناقدین و مخاطبین حرفه ای نیز چون این برنامه ها را فاقد استانداردهای اولیه برنامه سازی می دانند، نقد آنها را کثر شأن خود می پندارند. به دو دلیل فوق، این توهم عوامانه را که «هر کس برنامه های مذهبی را نقد می کند، با دین مشکل دارد» باید اضافه نمود. این دلایل سبب می شوند برنامه های مذهبی عموماً از تیغ نقد در امان بمانند.
در این یدداشت قصد داریم نقد جامعی بر انواع برنامه های مذهبی صدا و سیما داشته باشیم.
الف) مناسبت های مذهبی
قسمت اعظمی از اشکالات صدا و سیما، مربوط به کارهایی است که انجام نمی دهد و برنامه هایی که پخش نمی کند. در مناسبت های مذهبی، یکی از مهمترین وظایف بسیار بدیهی تلویزیون، ساخت و پخش فیلم، سریال و کارتون در مورد معصوم مورد نظر است. اینکه با گذشت سی سال از انقلاب، تنها در مورد 3 امام معصوم، آن هم در مورد بخشی از حیات سیاسی ایشان سریال تولید شده است، جای تأسف بسیار دارد. ساخت تله فیلم و مینی سریال در مورد هر امام، شاید اولین انتظار از صدا و سیمای چند صد میلیاردی جمهوری اسلامی باشد. البته باید در گوشی به یکدیگر گفت «صدا و سیما هنوز کارتون زندگی ائمه را هم تولید نکرده است»...
فعالیت دوم مورد غفلت صدا و سیما در ایام مذهبی، «تشویق مردم برای شرکت در هیآت» است. البته قطعاً مدیران محترم سازمان این پاسخ را نخواهند داد که «چرا می گویید ما تبلیغ هیئت ها را نمی کنیم؟ پس پخش زنده مراسم شب قدر و کلیپ هایی که از هیئت ها نشان می دهیم چیست؟» زیرا آنها خوب می دانند که «تشویق مردم به حضور در یک مراسم» یعنی چه و مثلاً نمونه این کار را در راهپیمایی ها انجام می دهند. پخش زنده یک مراسم و یا قرار دادن DVD یک مداحی زیبا در دستگاه پخش، کاری است که انجام آن احتمالاً 30 سال تجربه لازم نداشته باشد. حداقلی ترین کاری که صدا و سیما انجام نمی دهد، معرفی و زیرنویس مراسمات بزرگ هر شهر در هر مناسبت مذهبی است.
بخش سوم فعالیت های بلاانجام تلویزیون در ایام مذهبی، «افزایش سطح آگاهی عمومی نسبت به معارف و سیره اهل بیت و تاریخ اسلام» می باشد که البته با نگاهی منصفانه، حوزه علمیه را می بایست در این نقیصه مهم شریک صدا و سیما دانست. مختصر ویژه برنامه های مذهبی هم که در مناسبت ها از تلویزیون پخش می گردد، منحصر در تکرار هر آن چیزی است که همه می دانند و مطلب جدیدی در مورد اهل بیت به مردم آموخته نمی شود. نهایتاً تحلیل های بسیار سطحی طلاب استخدامی صدا و سیما که بیشتر «مبعد» مردم از اهل بیت می باشد تا مقرب ایشان.
با نگاهی به برنامه های مذهبی صدا و سیما، این حقیقت روشن می گردد که این بخش، دست «بچه هیئتیها» نیست. فی المثل در قسمت «موسیقی» رادیو، واضح است که این بخش را افرادی «عشق آهنگ» اداره می کنند و لذا از تنوع و تکثر و جذابیت بالایی برخوردار است. اما نگاهی به مداحی ها و سخنرانی های انتخابی و نماهنگ های تولیدی، بوضوح روشن می کند که گردآوران و سازندگان آنها فاقد اطلاعات اولیه در مورد مداحی ها و سخنرانی های مشهور و مهم بودند. باید توجه داشت که این مسأله به هیچ وجه کم اهمیت نیست؛ چراکه تنها دلیل رجوع مردم به هیئت ها که تنها کانون های انسان سازی می باشند، همین مداحی ها و سخنرانی هاست و لذا انتخاب آنها بسیار حائز اهمیت می باشد.
اگر وظیفه صدا و سیما را تقویت باورها و نیز احساسات دینی مردم بدانیم، قطعاً می بایست از او پرسش نمود که «چطور صدا و سیما برای آهنگ سازان و نوازندگان سرمایه گذاری می کند، اما هیچ هزینه ای برای افزایش کیفیت مداحی ها و نیز هیئت ها نمی کند؟ آیا صدا و سیما نمی تواند به یک «هیئت» حداقل دید یک استودیوی خود را داشته و برای دکور چینی و وسعت آن سرمایه گذاری کند؟ آیا براستی «عجیب و غریب بودن دادن این پیشنهادات به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» عجیب نیست؟ صدا و سیما در این 34 سال چه تصویری از خود ارائه داده که دادن چنین پیشنهادهایی به او مضحک به نظر می رسد، ولی پیشنهاد «برگزاری و پشتیبانی کنسرتها» توسط او کاملاً طبیعی می نماید؟
به لیست بالا می توان غفلت نسبت به مناسبت های رو به فراموشی (مانند رحلت حضرت خدیجه، ولادت و شهادت حضرت معصومه سلام الله علیهما، شهادت حضرت عبدالعظیم حسنی و...) را افزود.
عدم تسلط بر مولودی های زیبا و جذاب، نتیجتاً «پخش موسیقی های مطرب» در اعیاد مذهبی را برای صدا و سیما رقم می زند. نیز همین معضل، نماهنگ های خشک و بی روح و کلیشه ای و روضه های تصنعی و اشک خشک کن را جایگزین مداحی های زیبا و جذاب روضه های سوزناک می کند. همچنین در بسیاری موارد، شاهد پخش برنامه ها و موسیقی های شاد و تبلیغاتی که آنها را جز «دعوت به لذت های کاذب» نمی توان نامید، در ایام شهادت ائمه اطهار می باشیم.
ب) فیلم ها و سریال های مذهبی
فیلم ها و سریال های مذهبی صدا و سیما علی رغم دارا بودن تمام نقاط ضعف سریال سازی در سیما (فقر موضوع، پرتاب پیام به مخاطب، تعلیق ضعیف، بدآموزی، سیاه نمایی، آب بندی، اضطراب زایی، انقلابی نبودن، کوچک بودن موضوع، انحصار هر موضوعی در ژانر ملودرام و...) دارای مشکلات متعدد دیگری هستند که بررسی تک تک آنها مجال مفصلی می طلبد و در اینجا تنها به رئوس مطالب اشاره خواهیم نمود.
پیش از ذکر نکات، لازم است به نکته مهمی در مورد فیلم و سریال اشاره نماییم. انسانها اصولاً عالم را بر اساس قواعدی که دارد می شناسند و یافت این قواعد که از آن به «سنن الهی» تعبیر می شود، راه زیستن سعادتمندانه می باشد. اینکه نتیجه هر کدام از اعمال در دنیا چه عکس العملی است و اگر چه کنیم چه می شود، انسان ها چگونه اند و چگونه رفتار می کنند و... اینها در واقع قوانین زندگی هستند که خداوند برای جهان وضع نموده. چیزهایی که اکنون می بایست در قالب «حکمت» از زبان کهنسالان جامعه شنید. لذا شناخت دقیق این قواعد برای شناخت دقیق دنیا و خداوند بسیار حائز اهمیت است.
یکی از مخاطرات ذاتی فیلم و سریال این است که جهان را آنگونه که نویسنده و فیلمساز می بیند به مخاطب نشان می دهد و او به دلیل تمرکز بر فیلم، قدرت تفکیک آن از واقعیت جهان را ندارد. لذا چنانچه فیلمسازی اطلاعی از قواعد عام جهان و سنن الهی نداشته باشد، مخاطب را دچار سردرگمی و نهایتاً بحران روحی در مورد جهان و خدا خواهد نمود و به همین منظور است که متفکران اسلامی گفته اند «فیلمساز حتماً باید خود حکیم باشد».
در فیلمسازی تاریخی از آنجا که تمام اتفاقات یک برهه تاریخی در دسترس نویسنده نیست، او مجبور است قسمت اعظمی از تاریخ را خود بسازد و این کار وقتی در مورد حیات ائمه اطهار و تاریخ انبیا باشد، بسیار حساس خواهد بود و اندک غفلتی در آن، مشکلات اعتقادی برای جامعه در پی خواهد داشت. اما متأسفانه شاهدیم که نه تنها بسیاری از این بازسازی ها بر خلاف حقایق تاریخی و سنن الهی است، بلکه حجم عظیمی از روایات وارده در باب زندگی یک امام از داستان فیلم حذف می گردند.
از جمله این تحریف ها، «رویکردهای فمنیستی»، یعنی بزرگ کردن جنبه های مردانه زنان و غفلت از جنبه های زنانه ایشان می باشد. اصولاً تصویر یک «زن قدیمی» در صدا و سیمای ما، کاملاً منطبق با زن دریده و مرد صفت آمریکایی مدرن است. منظور این نیست که شجاعت زنان و ایستادگی آنان نباید نمایش داده شود، بلکه نباید در نمایش آنان افراط و در عوض در بازتاب جنبه های عاطفی و زنانه غفلت نمود.
همچنین در بسیاری موارد، شاهد سرایت فضای آلوده و حیاگریز امروزی به تاریخ و خصوصاً اصحاب اهل بیت هستیم. در برخی سریال ها، شخصیت های مذهبی و مثبت فیلم دقیقاً مانند یک جوان غربی چشم چرانی می کنند و در ارتباط با نامحرم حریمی برای خود ندارند که چنین تحریفی در تاریخ بسیار خطرناک می باشد. آن هم در روزگاری که سریال های کره ای با جدیت و قوت تمام، در حال بازگرداندن ادب و حیای فرهنگ سنتی خود در قالب فیلم های تاریخی می باشند.
ادامه دارد...