سرویس دین و اندیشه
بی باک؛
حسین ابراهیمی: هر علم مخصوصا از نوع علوم دینی اگر همراه با آزادگی و
بدور از منیت ها و خود خواهی ها نباشد این امر نشانی بر سطحی بودن آن علم
است و اینگونه اشخاص اگر کارشان به منحرف کردن دیگران از مسیر صحیح دین
نینجامد به عنوان شخصی که از گوهر دین بهره ای نبرده و علمش وبال گردنش می
باشد شناخته می شوند.
با وجود روی کار آمدن و شکل گیری نظام مقدس
جمهوری اسلامی که حاصل قرن ها تلاش علمی علمای دینی شیعه است که در عصر ما
به دست حضرت امام خمینی رحمة الله علیه به ثمر نشست و امروز در دنیا عَلم
دین و استکبار ستیزی را بلند کرده است ،مطمئنا وظیفه حوزه های علمیه امروز
چون همیشه در تقویت و دفاع از این نعمت بزرگ الهی است.
اما باید
توجه داشت که آفت و انحراف در هر قشری به حسب همان قشر است و آنچه امروز
گاهی در مورد طلاب حوزه های علمیه بطور کل و در برخی شهر ها بطور خصوص دیده
می شود ناشی از یک غفلت نسبت به رسالت خطیر این قشر در پر کردن خلا های
امروز جامعه اسلامی ما در موضوعات دینی است.
اما آنچه خطرناک تر است
و رهبر معظم انقلاب بروز آن را در جمع طلاب و روحانیون در سفر به خراسان
شمالی هشدار دادند آن است که طلبه ای خودش را از نظام اسلامی جدا بداند و
هیچ وظیفه ای را در قبال آن احساس نکند در حالی که باز حضرت امام خامنه ای
تذکر دادند که امروز به فتوای مراجع بزرگ ما تضعیف نظام حرام است و حفظ این
نعمت الهی واجب و بلکه از اوجب واجبات؛ اما باز پیدا می شوند افکار مسموم و
نفوس ناسالمی که انجام این وظیفه الهی را بر نتابند یا کسانی که از آن
غفلت کنند.
اما آن عنوانی که امام خامنه ای برای این گروه به کار
بردند "سکولار" بود به این معنا که طلبه ای که درس دین می خواند نمی تواند
در مورد بخشی از این دین که به امور جامعه و حکومت دینی مربوط می شود بی
اعتقاد و بی تفاوت باشد که این بوی جدایی دین از حوزه سیاست و اینگونه
عقاید خرافی را به مشام می رساند ،در حالی که بزرگ ترین قشری که در به ثمر
نشستن این انقلاب نقش داشتند طلاب و علما بوده اند و البته تنها با کمک
همین قشر امکان بالندگی در افق آرمان دینی این انقلاب میسر است.
همانطور
که مشخص است و بر هیچکس پوشیده نیست امروز سپاه حق و اسلام به جلوداری
ایرانیان و رهبری عالیقدر جهان اسلام و ولی فقیه زمان حضرت امام خامنه ای
در یک جبهه و جنگ همه جانبه قرار دارد و بطور قطع همانطور که در هشت سال
دفاع مقدس روحانیت پیشگام برای دفاع از اسلام بود امروز هم باید در این جنگ
فرهنگی تمام عیار جلودار باشد و نیاز دینی و معرفتی سنگر های نظام اسلامی
را تامین کند،
و چه نیکوست که در اینجا یادی کنیم از آن عالم ربانی و
بزرگ سالیان پیشین حوزه خراسان حضرت آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی که
در ایام جنگ و هشت سال دفاع مقدس به اصرار و با پشت خمیده در میان رزمندگان
اسلام و در خط مقدم حضور می یافت و ذکر "
ما همه سرباز توایم خمینی"
را زیر لب زمزمه می نمود که انشاالله خداوند به پیروی از این بزرگان
،علمای دینی و روحانیون این مرز و بوم را در دفاع اسلام و نظام اسلامی و
پیروی از مقام عظمای ولایت موفق و ثابت قدم بدارد.
آیت الله میرزا جواد اقا تهرانی، مفسر و فقیه بزرگ در سال 1283 قمری
درتهران، در خانواده مذهبی که ، پدرش مرحوم حاج محمد تقی، از تجار متدین و
مورد اعتماد بازاریان بود، چشم به جهان گشود
مقام علمی
آیت
الله تهرانی، پس از گذراندن دوره ابتدایی، برای تحصیل علوم دینی، به قم
هجرت کرد. درآن حوزه پس از فراگیری مقدمات، رهسپار نجف اشرف شد. در حوزه
نجف، از محضربزرگانی چون: آیت الله شیخ مرتضی طالقانی، آیت الله حاج شیخ
محمد تقی آملی، آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی بهره های علمی و اخلاقی
فراوانی برد. در 1312 قمری به مشهد مقدس عزیمت کرد، و در آنجا از محضر
اساتید بزرگی چون: آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی و آیت الله میرزا مهدی
غروی اصفهانی فیض برد.
میرزا
جواد آقا در مشهد مقدس به تدریس دروس سطح، خارج فقه و اصول ، فلسفه ومعارف
قرآنی پرداخت، و کتابهای تحقیقی واعتقادی ماندگاری بجای گذارد که از جمله
این کتب: میزان المطالب، آیین زندگی ودرسهای اخلا ق اسلامی، فلسفه بشری
واسلامی، عارف وصوفی چه می گویند؟، بهایی چه می گوید؟ و بررسی در پیرامون
اسلام می باشد.
ویژگیهای اخلاقی
آیت
الله تهرانی محبوب دلها بود. همگان، مجذوب روحیات وسجایای اخلاقی وی
بودند. نفس خویش را دائماً درگفت وگو، پاسخ به پرسشها، برخورد با افراد،
اظهار نظر، رفت وآمد، جلوس و... در کنترل داشت. به آرامی سخن میگفت. سعی
فراوان داشت که در لحن وکلامش، تحقیر و آزار دیگری نهفته نباشد و کسی از وی
نرنجد. مراقب بود که تمام حرکات و سکناتش بر اساس انگیزه الهی وبه عنوان
امتثال امر خداوند باشد.
آیت
اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، هم ردیف شاگرانش بر زمین می نشست و
هیچگاه برای خود جای خاصی را در نظر نمی گرفت. او با فروتنی تمام بر روی
دو زانو مینشست و بدون اینکه به جایی تکیه کند، با تبسّم آمیخته با ادب و
احترام درس میداد.
میرزا جواد آقا، با وجود جایگاهی که داشت، ساده
زندگی کرد و از مال دنیا هیچ نیندوخت. آنچه بعد از وفات از آن بزرگوار باقی
ماند، تنها همان لباسهای ساده و اندک او بود.
آن
عالم وارسته هرگز اجازه نمی داد کسی دست او را ببوسد یا او را آیت اللّه
خطاب کند. یکی از روحانیون میگوید: روزی موفق به بوسیدن دست ایشان شدم و
از اتاق بیرون رفتم و بازگشتم، میرزا فرمود: «چون تو دست مرا بوسیدی، من هم
کفشهای تو را بوسیدم». مرحوم میرزا جوادآقا هیچگاه سخنان خود را در منزل
به صورت امر و نهی بیان نمیکرد و با وجود کهولت سن، گاه در کنار حوض آب
لباسهای خود را می شست یا حیاط را جارو میکرد.
فعالیتهای اجتماعی و انقلابی
با
وجود اشتغالات علمی بسیار هرگز از توجه به مردم و مسئولیتهای اجتماعی دور
نماند. ایشان همواره به شاگردان و دوستان، رعایت تقوا و برآوردن نیاز مردم
را یادآوری می کرد. نخستین خیریه درمانی درمشهد به نام درمانگاه خیریه
بینوایان، با اشاره و کمک ایشان و جمعی از دوستان پزشک وی در سال 1334
تأسیس و راهاندازی شد. مرحوم میرزا که پرورده مکتب انسانساز اسلام بود،
هیچگاه تنها به یک زمینه از دین و مذهب نمیپرداخت. او تکلیف الهی خود را
افزون بر فراگیری علوم دینی، در حضور در جامعه میدانست. نخستین صندوق
قرضالحسنه ایران در سال 1342، در مشهد با تأیید و همکاری این بزرگوار صورت
گرفت. فروشگاه تعاونی و کتاب خانه این مؤسسه قرضالحسنه برای ارائه خدمات
رفاهی و فرهنگی به مردم فعالیت چشمگیری دارد.
در
طول مبارزات اسلامی ملت ایران بر ضد رژیم ستمشاهی، مرحوم میرزا جوادآقا
تهرانی از پیشگامان نهضت بود. اطلاعیه های انقلابی او به همراه دیگر آیات
عظام در مشهد و حضور پیگیر او در مراسم راهپیمایی و اعتراضها و تحصنها،
از خاطرات فراموش نشدنی وی در روزهای انقلاب در مشهد است. او پس از پیروزی
انقلاب اسلامی، همواره از بارزترین چهره های حامی انقلاب بود و چندین بار
برای دیدن امام خمینی در فرصتهای مختلف به تهران رفت.
میرزا
جوادآقا، در راستای پشتیبانی از نظام، در سالهای آخر زندگی و با همان قدّ
خمیده و کمانی، چهار بار در جبهه نبرد حاضر شد و لباس بسیجی به تن کرد.
وفات
سرانجام
حضرت آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی در سحرگاه سه شنبه دوم آبان ماه 1368
شمسی، برابر با 23 ربیع الاول 1410 قمری او را از پای در آورد.
پیکر
پاک این فقیه مجاهد و زاهد وارسته، عصر همان روز، با شکوهی خاص تا مرقد
امام رضا تشییع شد و آنگاه او را در بهشت رضا به خاک سپردند.
منابع
قصص العلماء، محمد تنکابنی، تهران، کتابفروشی علمیه.
ریاض العلما و حیاض الفضلا، عبدالله افندی، مشهد، آستان قدس.
ترجمه روضات الجنات، محمد باقر ساعدی، تهران، کتابفروشی اسلامیه.
ریحانةالادب فی تراجم المعروفین بالکنیة او القلب، محمدعلی مدرس تبریزی، تهران، چاپخانه شفق.