به گزارش فارس، سيدحسن نصرالله دبيركل حزب الله لبنان ديشب طي سخناني كه
اظهاراتش از طريق شبكه تلويزيوني المنار لبنان پخش شد، گفت: در اينجا
ميخواهم به دو موضوع اشاره كنم، يكي مربوط به دادگاه بينالمللي و حكم
اوليه است و ديگري مربوط به تغيير و تحولات سياسي و دولت در لبنان.
* حكم اوليه دادگاه حريري از پيش برنامه ريزي شده بود
در مورد موضوع اول در سخنراني گذشته گفتم، روز دوشنبه بلمار حكم
اوليهاي را صادر كرد كه در ابتدا محرمانه بود اما بعد اعلام گرديد و در آن
همان سخنراني گفتم كه براي زمان اعلام حكم نيز برنامهريزي شده است و اين
امر شامل تمام اقدامات دادگاه به اصطلاح بين المللي ميشود، به اين معنا
كه اين دادگاه براي تمام اقدامات خود برنامه ريزي كرده است و زمان اعلام
حكم با زمان رايزنيهاي نمايندگان پارلمان براي انتخاب نخست وزير لبنان
همراه گرديد، اما بعد اين رايزنيها به روز بعد به تعويق افتادند.
*فشار به حزب الله علت اصلي جلو انداختن حكم اوليه ترور حريري
گفته ميشد كه قاضي "فرانسين " به حداقل شش تا ده هفته وقت نياز دارد
تا پيش نويس ارائه شده توسط بلمار، دادستان كل را بررسي و ملاحظه كند،
درحالي كه در راستاي تغيير و تحولات سياسي و همچنين تماسهاي سياسي بعمل
آمده در لبنان طي چند روز اخير ديديم كه روند حكم اوليه تغيير كرد و روند
سريع و تندي به خود گرفت و بر اين اساس روز 7 فوريه(18 بهمن) مشخص گرديد،
چون ميخواستند بدين وسيله و با استفاده از مسئله حكم اوليه و بهره برداري
سياسي از آن، ما و همپيمانان ما را به خاطر اهداف سياسي خاص و معيني تحت
فشار قرار دهند.
موضوع جديد در اين زمينه اين است كه ما اطلاعاتي در اختيار داريم كه
نشان ميدهد، آقاي بلمار – البته اين اطلاعات خصوصي يا شخصي نيست بلكه بر
اساس آن چيزي است كه در رسانهها منتشر شده است- برخي رسانهها را به دليل
انتشار برخي اطلاعات و مطالب در مورد تحقيق بين المللي تهديد كرده و مورد
انتقاد قرار داده است كه ميدانيم منظور وي تلويزيون "الجديد " است، اما
نكته قابل توجه در اينجا اين است كه سالها از درز اطلاعات دادگاه به
روزنامهها و مجلات و تلويزيونها ميگذرد كه آخرين آن درز اطلاعات به
تلويزيون كانادا كشور متبوع آقاي بلمار است، اما او هيچ واكنشي انجام نداد؟
چرا ؟ خيلي ساده است، چون تمام اطلاعاتي كه تا پيش از اين به بيرون درز
پيدا ميكرد، هدفش تحت فشار قرار دادن و محكوم كردن حزب الله و سوريه بود،
به همين دليل وي در برابر اين اقدام جهت خدمت به طرف ديگر سكوت اختيار
ميكرد.
*دادگاه ترور حريري درپي اجراي اهداف جريان خاصي است
اطلاعات اخيري كه درز پيدا كرده بود، از اين جهت خشم آقاي بلمار را
برانگيختند، چون به زيان طرف ديگر عمل ميكردند و اعتبار و مصداقيت
تحقيقات را زير سوال ميبردند و به همين دليل است كه ملاحظه ميكنيم آقاي
بلمار نسبت به تحقيق و روند سري و مخفيانه آن خشمگين ميشود و اين بار ديگر
ثابت ميكند –افزون بر شواهد پيشين- كه اين دادگاه در روند كلي و كاركرد
خود تلاش ميكند، اهداف گروه سياسي خاصي را برآورده سازد و به دنبال كشف
حقايق و واقعيتها نيست.
* موضع نهايي خود را پس از صدور حكم اوليه اعلام ميكنيم
در هر صورت بيش از اين به اين موضوع نخواهم پرداخت و صرفا ميگويم ما
به انتظار خواهيم نشست. ما واكنش خود را در برابر حكم اوليه كه از مضمون آن
مطلع و آگاه هستيم و هنوز اعلام نشده، آغاز كرديم و اولين واكنش ما ساقط
كردن اين دولت بود كه توان حمايت و پشتيباني از لبنان و رويارويي با
بازتابهاي و آثار ناشي از اين حكم و موارد بسيار ديگر را نداشت ..
همانگونه كه دفعه قبل توضيح دادم،سخن گفتن جدي در اين باره را به پس از
صدور حكم اوليه موكول خواهم كرد و ما به انتظار حكم خواهيم نشست تا اعلام
شود و پس از آن سخن آخر و نهايي را در اين باره خواهم گفت.
*مقاومت در برابر خواستههاي زيادي خواهانه سرتسليم فرود نميآورد
اما دوست دارم بحث در اين زمينه را با اين گفته به پايان برسانم كه اگر
ميخواهيد از اين مرحله و شرايط حاكم بر آن به نحو احسن استفاده كنيد،
يعني مرحلهاي كه ما بين بلمار و فرانسين است، بهترين چيز اين است كه
فرانسين در پرونده تجديد نظرهايي انجام دهد و حكم را تغيير دهد يا به تعويق
اندازد، اگر ميخواهيد از اين مرحله براي اهداف و خواستههاي سياسيتان
جهت تحت فشار قرار دادن ما استفاده كنيد، من به شما ميگويم كه ما از هم
اكنون تا زمان صدور حكم اوليه ما در برابر خواستههاي سياسي شما سر فرود
نخواهيم آورد، ديگر آن دوره به پايان رسيده، بنابراين راحت باشيد و هر
اقدامي ميخواهيد انجام دهيد ما هم اقدامات لازمه را انجام خواهيم داد، شما
هر كاري كه دوست داريد ميتوانيد با حكم اوليه انجام دهيد، آن را به
تعويق بياندازيد، اعلام كنيد، اعلام نكنيد، به تاخير بياندازيد، در آن
تجديد نظر كنيد، اين موضوع براي ما تفاوتي نميكند، هر كاري ميخواهيد،
انجام دهيد اما بدانيد وقتي حكم اوليه اعلام گرديد حرف آخر را ما خواهيم
زد.
در مورد بخش دوم سخنانم كه مربوط به تغيير و تحولات سياسي لبنان است بايد به چند نكته اشاره كنم:
*جنبلاط موضع قاطع و روشني اتخاذ كرد
نكته اول: همه ما از موضع آقاي وليد جنبلاط، رئيس حزب تجمع دموكراتيك
آگاه شديم، من در ابتدا ميخواهم از وي و برادرانمان در اين حزب تشكر كنم
كه موضع قاطع و روشني را اتخاذ كردند و در كنار سوريه و مقاومت ايستادند،
بويژه در اين مرحله بسيار حساس و بسيار مهم از تاريخ لبنان و وضعيتي كه بر
لبنان و همچنين منطقه حاكم است ما از آقاي جنبلاط تشكر ميكنيم و بر پايه
آن مرحله سياسي جديدي از رابطه، همكاري و تفاهم و رويارويي با چالشهاي
مرحله آتي را پايهگذاري خواهيم كرد.
*خواهان تشكيل دولت مشاركت ملي هستيم
نكته دوم: ما از هركسي كه در مسند نخست وزيري قرار گيرد ميخواهيم
دولتي تشكيل دهد كه همه، از هر قشر و جريان و جناحي حضور داشته باشند ما
خواهان دولتي يك رنگ و يك شكل نيستيم ما خواهان گرفتن انتقام از يكديگر يا
ناديده گرفتن گروههاي سياسي در كشور نيستيم ما حضور هر جريان و هر جناحي
را محترم ميشماريم درست است كه در مورد نخست وزيري و فردي كه ميخواهد اين
پست حساس و مهم در ساختار دولت لبنان را احراز كند به توافق نرسيديم، اما
اين به معناي ناديده گرفتن يا حذف جريان يا جناح خاص نيست.
* دولت جديد بايد با تمامي گروههاي لبناني همكاري كند
دولت جديد بايد با تمام گروهها و جريانها همكاري داشته باشد و نبايد
در صدد حذف گروه يا جرياني خاص از عرصه سياسي لبنان باشد و اين حداقل
درخواست ما از دولت جديد است و طي تماسهايم با رهبران جناح معارض ميدانم
آنها نيز چنين ديدگاهي دارند.
رهبران جناح معارض از من خواستند كه در اين باره خيلي رك و صريح سخن
بگويم . برخي ادعا ميكنند و ميگويند كه دولت جديد كه اگر يكي از
كانديداهاي جناح معارض باشد، با روي كار آمدن او تمامي منافع طايفه محترم
سني ضربه خواهد خورد از جمله تركيب آينده دولت كه به گفته ايشان از اين
امر مستثني نخواهد شد، اما من ميگويم اين يك دروغ و افترا است، اوضاع و
احوال آنگونه كه ميگويند نيست ما در جناح معارض به شدت و با دقت بر اين
موضوع نظارت داريم و روند امور واهي بودن اين سخنان را اثبات خواهد كرد.
نكته سوم: طي دو روز گذشته و بويژه روز گذشته از اينجا و آنجا و بر روي
برخي منابر و برخي توطئههاي مطبوعاتي توهينهايي به گوشمان رسيد كه
نميتوان در برابر آنها سكوت كرد و من از سكوت برخي در برابر اين توهينها
تعجب ميكنم، اين توهينها دولت عمر كرامي را هدف قرار داده بودند و با
كمال تاسف بخشي از اين توهينها توسط كسي ايراد ميگرديد كه خود در دستگاه
قضايي لبنان جزو مظنونين بود.
من نميخواهيم در اينجا همان اتهامات را تكرار كنم، اما ميگويم چگونه
است كه چنين اتهاماتي را به خاندان كرامي وارد ميكنند، به همين دليل لازم
ميدانم نكاتي را در اينجا متذكر شوم:
* تمجيد از خاندان عمركرامي
يك: من در اينجا تاكيد ميكنم و يادآور ميشوم كه خاندان عمر كرامي و
شخص وي جزو خاندانهاي شريف و پاك و وطن دوست لبنان است و همه از اين موضوع
آگاهي داريم. شما در هر جا ميتوانيد فساد و يا اتهام به فساد را ملاحظه
كنيد جز در اين خاندان، نه در زمان شهيد "رشيد كرامي " و نه در زمان "عمر
كرامي ". اين خاندان به پاكي و شرافتمندي معروف بوده و از اين تهمتها و
توهينها مبرا و پاك هستند.
دو: ما ميدانيم تمام اين حملات از اين جهت تدارك ديده شدهاند كه برخي
احتمال ميدهند، آقاي كرامي نامزد اصلي جناح معارض براي احراز پست نخست
وزيري است و در ميان نامزدهاي ديگر از شانس بيشتري در اين زمينه برخوردار
است، به همين دليل اين حمله تبلغاتي وسيع و گسترده را تدارك ديدند، درحالي
كه من بايد بگويم آقاي عمر كرامي خود را براي نخست وزيري كانديد نكردهاند و
از كسي هم نخواستهاند كه او را كانديد كند و با كسي هم در اين باره تماسي
نگرفته و گروه يا سازمان سياسي و منطقهاي براي رساندن وي به قدرت تشكيل
نداده است و همه از اين موضوع آگاه و مطلع هستند.
* جريان حاكم درصدد تحميل نامزد خاص خود است
در حالي كه جناح مقابل تمام سعي و تلاش خود را بر تماسهاي بين المللي
و منطقهاي و ملي از جمله تماس با جبههها، جريانها و جناحها مختلف
شبانه روز متمركز نموده تا كانديداي خاص و مورد نظر خود را تحميل و به قدرت
برساند.
بله من در روزهاي گذشته و هنگامي كه با جناح معارض در حال بررسي امور
بوديم تصميم گرفتيم كه آقاي عمر كرامي را كانديداي احراز پست نخست وزيري
كنيم به همين منظور با كرامي تماس گرفتم و موضوع را با ايشان در ميان
گذاشتم و نظر وي را در اين باره جويا شدم و به او گفتم اگر درپي خدمت به
لبنان است و ميخواهد بار ديگر به نخست وزيري برسد، اين بهترين فرصت است،
اما ايشان در پاسخ دقيقا اين را گفتند كه من آن را به استحضار شما
ميرسانم: من از حسن ظن و اعتماد جناح معارض به خود تشكر ميكنم، اما
واقعيت امر اين است كه چون سني از من گذشته و از لحاظ جسمي با مشكلاتي
مواجه هستم، ترجيح ميدهم چنين پيشنهادي را نپذيرم چون همانطور كه
ميدانيد، لبنان در مرحله بسيار حساس سياسي قرار دارد و كسي را ميخواهد كه
تمام وقت و انرژي خود را صرف رسيدگي به امور نمايد.
من ترجيح ميدهم به دنبال گزينه ديگري باشيد، اما اگر به نتيجهاي
نرسيديد، من اين را وظيفه خود ميدانم كه براي حمايت از كشور و مقاومت وارد
عمل شوم و اين گفته كه "سني از من گذشته و شرايط جسميام به من اجازه
نميدهد چنين مسئوليتي را بپذيرم و از شما ميخواهم به دنبال گزينه ديگري
باشيد " را تمام مطبوعات چاپ و منتشر كردند و دليلي بر صحت ادعاها و
گفتههاي من است.
*عمركرامي گزينه اول حزبالله است
ما به او گفتيم بسيارخوب روند امور را طي ميكنيم تا ببينيم اوضاع
چگونه است و آيا ميتوانيم بر اكثريت دست يابيم و بدانيد بيشك هنگام تصميم
گيري به خواستههاي شما توجه خواهيم كرد و ما غير از شما تلاش ميكنيم به
دنبال گزينه ديگري باشيم اما به هر روي شما گزينه اول ما هستيد.
ايشان به خانه بازگشتند و با هيچ كس پس از آن تماسي نگرفتند، من اينها
براي كساني گفتم كه اين انسان شرافتمند را زير سوال ميبرند، درحالي كه وي
شايسته تقدير و تشكر در لبنان و در ميان مسلمانان به دليل پاك دامني و
شرافت از يك سو و شجاعت و عزم و ارادهاي است كه دارد و ميگويد، با وجود
مشكلاتي كه درگير آن است مسئوليت نخست وزيري را به خاطر منافع لبنان و
حمايت از كشور و شرايط حساسي كه در آن قرار دارد، ميپذيرد. اين به نظر من
نهايت شجاعت و نهايت مردانگي و نهايت جوانمردي است كه توسط مردي كه پا به
سن گذاشته ملاحظه ميشود.
به همين دليل ما همواره قدردان مواضع مردان بزرگ در مراحل حساس و
بحراني هستيم و در همين راستا ما رايزنيهاي خود را با جناحها و
فراكسيونهاي و رهبران معارض ادامه داديم و به نظر من ظرف چند ساعت آينده
به نتيجه نهايي در اين باره خواهيم رسيد.
چهار: در اينجا ميخواهم از ترور سياسي كه كابينه حريري در معرض آن قرار گرفت سخن بگويم:
* ترور سياسي مطرح نيست؛ حق گروههاي سياسي است كه كسي را نپذيرند
يك: تاكنون دولتهاي سني بيشماري در لبنان روي كار آمدند و رفتند، برخي
شش ماه برخي يك سال و برخي دو سال و به همراه آنها ما شاهد روي كار آمدن
شخصيتهاي بزرگي از اين طايفه نيز بوديم، يكي ميآمد و ديگري ميرفت، و هيچ
مشكلي پيش نميآمد. به همين دليل ما مجموعه و گروه گستردهاي از شخصيتهاي
بزرگ و معروف در اختيار داريم و تا جايي كه من از آن اطلاع دارم، هيچ يك
از دولتهايي كه آمدند و رفتند و دولت ديگري جاي آنها را گرفت، از اصطلاح
ترور سياسي براي تغيير كابينه خود استفاده نكردند چون در اينجا ما از يك
بازي دموكراتيك و آزاد سخن ميگوييم و چنين سخناني در لبنان بيسابقه بوده
است.
دو: شما از حاكميت قانون و موسسات قانوني و بازي دموكراتيك سخن
ميگوييد. اگر چنين است پس بدانيد در بازي دمكراتيك كسي نمي تواند بر
فراكسونها كانديدايي را تحميل كند و اين موضوعي عيان و آشكار در تمام
پارلمانها و مجالس دنياست. هر جناح و فراكسيوني كانديداي خود را معرفي
ميكند تا در صورت كسب موافقت اكثريت به مقام مورد نظر برسد، حال اگر در
اين ميان اگر كانديدايي نتوانست اكثريت را بدست آورد به اين معناست كه مورد
ترور سياسي قرار گرفته است، اين ادبيات و فرهنگ جديدي است كه در بازي
سياسي لبنان وارد شده است.
اين حق فراكسيونهاست كه كانديدايي را بپذيرند يا رد كنند چون نخست
وزيري پست بسيار حساس و مهمي است، پست نمايندگي نيست، پست اجرايي است و به
همين دليل نيازمند رهبري با ويژگيهاي خاص احراز اين پست است نيازمند فردي
فعال است.
اگر فردي داراي چنين خصوصيات و ويژگيها باشد، چرا بايد فردي كه احراز
كننده اين پست است را رد كنند، آنها بيشك بر اساس تجارب خود درمييابند
كه چه كسي شايسته احراز چنين پستي است و بر اساس همين تجارب است كه كسي را
در ميكنند يا ميپذيرند، حال ما بياييم و به خاطر اين دلايل بگوييم ندادن
راي به فلان شخص با هدف ترور سياسي وي صورت گرفته است.
*مقاومت هدف ترور سياسي قرار گرفته نه حريري
در هر صورت من با توجه به شرايطي كه در آن قرار داريم، معتقدم عدم به
قدرت رسيدن مجدد سعد حريري را ترور سياسي ناميدن با هدف ترساندن گروه معارض
صورت ميگيرد و در اين باره ميخواهم به اين نكته اشاره كنم كه از ترور
سياسي يك فرد سخن به ميان ميآيد اما واقعا چه چيزي در حال وقوع است؟
آن چيزي كه اكنون درحال وقوع است ترور سياسي يك فرد نيست، بلكه ترور
سياسي جنبش مقاومت با توطئه و دسيسه چيني منطقهاي و بين المللي است،
مقاومتي كه يكي از جمله شرافتمندانهترين جنبشهاي مقاومت در منطقه است و
براي دفاع و آزادي لبنان از چنگال اشغالگران صهيونيست عزيزان خود را تقديم
اين كشور نمود و از هر خودگذشتگي و فداكاري دريغ نميكند، لبناني كه اكنون
نه آمريكا و نه غرب و نه شوراي امنيت و نه هيچ كس مدافع آن نيست، آنچه و
آنكه لبنان را حمايت ميكند، معادله مقاومت و ارتش و ملت است كه از طريق
موازنه بازدارندگي كه صهيونيستها به خوبي از آن آگاهند و به آن اعتراف
ميكنند، از لبنان حمايت ميكند. آيا آنچه اكنون حادث ميشود ترور سياسي
جنبش شرافتمند مقاومت به سود رژيم صهيونيستي نيست؟ چرا كساني كه ميتوانند
در برابر اين ترور سياسي ساكت نشستهاند و نه تنها ساكت نشستهاند كه امور
را به سمتي سوق ميدهند كه عمليات ترور مقاومت هرچه سريعتر و زودتر به
نتيجه برسد و از آنجا كه اين مقاومت صلابت و شجاعت خود را از شرافتمندان
لبناني و امت عربي و جهان اسلام كسب نموده به حول و قوه الهي نخواهند
توانست بر آن غلبه كنند.
*هدف مقاومت نجات كشور از توطئهها است
ما درصدد حذف يا انكار و ناديده گرفتن هيچ كس نيستيم ما همان چيزي را
ميگوييم كه خودتان ميگوييد، بالاخره ما هم رايزنيهايي داريم و در كشور
هم سازمانها و موسسات و دستگاههاي قانوني وجود دارد و ما هم حق خود را بر
اساس همين قوانين ميگيريم و بر اساس همين قوانين كابينه را منحل كرديم و
اين به معناي اين نيست كه ما درصدد ترور كسي يا انگاري به زير كشيدن كسي
است، آنچه ما درپي آن هستيم اين است كه در اين مرحله حساس و مهمي كه لبنان
در آن بسرميبرد و همه كشور را هدف قرار دادهاند، از جمله رژيم صهيونيستي
كه رويايي چنين لحظاتي را در سرميپروراند و از ماهها و سالها پيش براي
آن برنامه ريزي كرده بود، به داد كشور برسيم و لبنان را از توطئههايي كه
آن را احاطه كرده نجات دهيم.
نكته آخري كه بايد به آن اشاره كنم و سخن خود را به پايان برسانم موضع
بين المللي و منطقهاي در برابر لبنان است، ما ظرف روزهاي گذشته شنيديم كه
برخي كشورها از لزوم احترام گذاشتن به حاكميت و مشروعيت لبنان و احترام
گذاشتن به نظر اكثريت سخن گفتند اين اقدامي بسيار قابل تقدير است كه اين
كشورها به قانون، موسسات و دستگاههاي قانوني و دولتي لبنان احترام
ميگذارند.
اما سوالي كه به پاسخ آن در روزهاي آينده خواهيم رسيد و افقهاي آن از
هماكنون پيداست اين است كه اگر فرض بر اين بگيريم كه رايزنيهاي نمايندگان
در روزهاي دوشنبه و سه شنبه منجر به تشكيل اكثريت حاكم جديدي شود، آيا
همين كشورها اين واقعيت جديد را خواهد پذيرفت، البته من گفتم فرض را بر
اين ميگيريم و هيچ وقت تا لحظه آخر نميتوان از بايدها، نبايدها و شرايط
حاكم با قاطعيت سخن گفت، اما به هر روي ميخواهم اين را بگويم اگر
رايزنيهاي اين دو روز موجب شكل گيري اكثريت جديد و به تبع آن معرفي
كانديداي جديدي و مشخصا فردي غير از سعد حريري شد، آيا باز هم چنين اظهار
نظرهايي از اين كشورها كه در مورد احترام به مشروعيت و اراده اكثريت و
موسسات و دستگاههاي قانوني لبنان سخن گفتند، خواهيم شنيد؟
* تجزيه لبنان مطرح نيست
من به شما اطمينان ميدهم در صورت بروز چنين شرايطي سخنان ديگري به گوش
خواهد رسيد، سخناني از قبيل خطراتي كه لبنان با آن موجه است و شروع به
ترساندن ما از رژيم صهيونيستي مينمايند، همانگونه كه از هم اكنون نيز آغاز
سخن كردهاند و از تقسيم لبنان سخن ميگويند، چه تقسيمي؟ چرا بايد لبنان
تقسيم شود و چه كسي ميخواهد آن را تقسيم كند؟ سپس سخنان ديگري از سوي رژيم
صهيونيستي به گوش ما رسيد كه تا چند وقت ديگر آن را از طرف پايتختهاي
عربي و بين المللي خواهيد شنيد، سخن از طرح ايراني، طرح فارسي، طرح شيعي و
دولتي كه حزب الله آن را رهبري خواهد كرد و سخنان تحريك آميز ديگري كه
بسيارند، آيا اين معناي احترام گذاشتن به مشروعيت لبنان و نظر اكثريت است،
اكثريت لبناني بخواهد به اين سمت برود؟
* حزبالله تنها در پي مقاومت و حفظ اوضاع لبنان است
من ميخواهم به شما بگويم تمام ادعاهايي كه اكنون در زمينه طرح فارسي و
ايراني و شيعي و دولتي كه حزب الله رهبري آن را بدست دارد، به گوش ما
ميرسد، تحريف و گمراهي و دروغ محض است نه تنها اين سخنان كه خصومتي كه با
آغاز نمودهاند نيز دروغ و فريب و گمراهي محض است، مقاومت از همان ابتداي
فعاليت تا دادگاه بين المللي تا نبرد سياسي كنوني هميشه در معرض اين
اتهامات بوده است درحالي كه ما هميشه نه دنبال قدرت و نه دنبال موقعيت
بوديم آنچه ما درپي آن هستيم مقاومت و حفظ اوضاع در لبنان است.
حرف من اين است كه اگر كانديدايي از جناح معارض در لبنان به قدرت رسيد،
اميدوارم جامعه بين المللي به دستگاهها قانوني و مشروعيت لبنان و اكثريت
لبناني احترام بگذارند و به نخست وزير منتخب فرصت و اجازه تشكيل كابينه را
بدهند و بعدها از طريق كاركرد و اقدامات اين دولت خواهيد ديد كه اين دولت
واقعا دولت ملي و مردمي واقعي است يا خير آيا به منافع ملي لبنان احترام
ميگذارد و آنها را حفظ خواهد كرد و براي مردم و منافع آنها گام برميدارد
يا خير؟
* سرنوشت لبنان وابسته به فرد نيست
روزها و حوادث و تجارب و اقدامات آينده ما و شما را از هم جدا خواهد
كرد و اگر شما واقعا نگران و دلسوز لبنان هستيد، بايد بدانيد سرنوشت لبنان
هيچگاه نميتواند وابسته به يك فرد باشد و اگر سعد حريري بر سر كار نيايد
به اين معناست كه دنيا و غرب و جهان و عرب و جهان اسلام و مسلمانان بر باد
فنا رفته است، واقعيت اين نيست ، اين كه لبنان نداند به كجا ميرود و چكار
ميكند و چه سرنوشتي در انتظار آن است يك فاجعه است، اگر كشوري به اين
مرحله برسد كه سرنوشت و عزت و كرامت و موسسات و دستگاههاي قانوني و نجات و
رهايياش مرهون به قدرت رسيدن يك نفر بشود و به فرد ديگري كه داراي
شايستگي لازم براي احراز اين پست است اجازه فعاليت و كار ندهد، اين يك
فاجعه است و اين تحقير واقعي ملت و دولت و كشور لبنان است، اين تحقير به
تمام معناي لبنان است كه بگوييم سرنوشت كشور و ملت و دولت مرهون روي كار
آمدن يك نفر و كنار گذاشتن يك نفر ديگر است.
به هر روي ما به رايزنيهاي خود براي معرفي يك كانديدا ادامه خواهيم
داد و اميدوارم روند امور به شكلي مناسب و درست پيش برود و از خدا ميخواهم
به ملت و رهبران لبنان اين توانايي را بدهد كه در راه خير و مصلحت لبنان و
آينده و سرنوشت كشور گام بردارند.