* سایت خبرآنلاین در گزارشی به سکوت 7 چهره سیاسی پس از انتخابات پرداخت: «سید حسن خمینی، محمد باقر قالیباف، مهدی چمران، عباس شیبانی، معصومه ابتکار، صادق خرازی و ابراهیم اصغرزاده»
* رجانیوز: وحید جلیلی، سردبیر ماه نامه راه حوادث پس از انتخابات را آسیب شناسی کرد و گفت: «عدالت نامتوازن یعنى اینکه دولت به یک روستا آب، برق، گاز، تلفن و جاده برده است و رسانه نبرده است و روستاها و محرومیتها در فضاى رسانهاى کشور دیده نمىشوند. در نظام رسانهاى موجود از جمله رسانه ملى تصویرى از کشور نشان داده مىشود که این تصویر تطابقى با واقعیت ایران ندارد. به عنوان مثال اگر امروز فقط یک ساعت و نه بیشتر، برق تهران برود، تمام روزنامهها فردا در صفحه اول خود این خبر را بهعنوان یک اتفاق مهم بازتاب مىدهند، همین طور صدا و سیما مسئولین را به صلابه خواهد کشید که چرا چنین اتفاقى افتاده است، ولى اگر میلیونها ایرانى سى سال بعد از انقلاب برق یا امکانات اولیه نداشته باشند، حتى در صفحه حوادث روزنامهها هم منتشر نمىشود. وقتى مردم، ایران را در این رسانه تماشا مىکنند، چه برداشتى خواهند داشت؟ یک سوم مردم ایران در روستاها زندگى مىکنند و اینها در نظام رسانهاى ما ناپدید هستند و انکار مىشوند.
مثلا تلویزیون مىخواهد از روز انتخابات گزارش بدهد فقط دوربین از مسجد لرزاده، حسینیه ارشاد و بالعکس و به شخص بیننده چنین تصویرى از ایران و واقعیت آن روز کشور به وى القا مىشود. وقتى که رسانهاى همچون صندوق راى که رسانهاى بىادب است و حرمت ارباب رسانه و سرمایهداران حاکم بر رسانه را نگه نمىدارد، از او یک تصویر دیگر از ایران مىدهد با تصویر رسانهاى مثل صدا و سیما و روزنامههاى ما متضاد است. شخص با خود مىگوید من وقتى پاى برنامههاى صدا و سیما مىنشینم، هر آنچه که مىبینم یا قریب به اتفاق آن سبک زندگىاى است که در فاصله میدان ولى عصر تا تجریش وجود دارد، همین طور سریالها، برنامهها، اخبار شما همه مربوط به آن سبک زندگى است، به یک دفعه این بیست و چهار میلیون نفر از کجا پیدا شدند؟
چرا رسانه جمهورى اسلامى اینها را به من نشان نداده است؟ مگر چنین آدمهایى در ایران وجود هم دارند؟ این دو تصویر، تضاد ایجاد مىکند، آن هم به این دلیل که رسانهها و نظام رسانهاى جمهورى اسلامى، چه دولتى و چه خصوصى توسط یک طبقه خاص اداره مىشود، آن هم یک طبقه خاص به نام طبقه مرفه بىدرد. قاعدتا این تصویر ایجاد توهم مىکند و همین طور سالها به تدریج ادامه مىیابد، بعد شما مىخواهید یک دفعه در برابر تصویرى که صندوق راى از ایران واقعى نشان مىدهد، به راحتى تسلیم شوند و آن را قبول کنند، در حالى که خودتان قبل از این یا آن بیست و چهار میلیون را یعنى اقشار محروم و مستضعف را انکار کردهاید یا اینکه به آنها گفتهاید که اگر باشند هم اهمیتى ندارند ... لذا طبیعی است که اقلیت اشرافی نتواند رای اکثریت بودن ملت مستضعف را تحمل کند.»
منبع: کتاب روزشمار 8 ماه نبرد مقدس