در اسلام چیزی بعنوان "طبقه" نداریم/ "ملت سازی" در جامعه ما دچار مشکل است/ "جدایی" و "سعادت‌آباد" نشانه فروپاشی طبقه متوسط است

به گزارش پایگاه 598 یکی از مباحثی که در علوم استراتژیک مورد بررسی قرار می گیرد ، مبحث تِرَندگذاری ( ترسیم نقشه راه ) است که از جمله مباحث نادر و کمیابی می باشد که کمتر جایی تدریس می شود. دکتر حسن عباسی در طی جلسات کلبه کرامت به بررسی این مبحث می پردازد و تا کنون ( تاریخ 13/7/91 ) در شش ( 6 ) جلسه به این مبحث پرداخته اند و به لطف خدا در حال ترسیم نقشه راه آینده ( ترندگذاری ) هستند . شایان ذکر است که این مبحث ( ترندگذاری ) ، در حال شکل گیری ، تعریف مفاهیم پایه و تشریح ویژگی های آن جهت ترسیم نقشه راه آینده می باشد .

در اینجا به شرح خلاصه ی جلسه چهارم ( 4 ) از مبحث ترندگذاری که جلسه ی ( 379 ) م کلبه ی کرامت میباشد ، می پردازیم . ان شاء الله در آینده به بررسی جلسات اول ، دوم و سوم این مبحث نیز می پردازیم .

عنوان جلسه 379 که در تاریخ 30/6/91 برگزار شد ، علوم اقتدار آفرین – قدرت ملی– می باشد

در ابتدای این جلسه ، متن بیانات مقام معظم رهبری در سال های 86 ( در دیدار نخبگان جوان ) ، 88 ( در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران ) و 89 ( در دیدار نخبگان جوان ) توسط دکتر عباسی قرائت شد که در این بیانات ، مقام معظم رهبری – امام خامنه ای – به بیان نقش علم در ایجاد عزت ملی پرداخته بودند. ایشان در بیانات خود در دیدار با نخبگان جوان در سال 86 با اشاره به نهج البلاغه که در آن از جمله ی " العلم سلطان " به معنای علم اقتدار است ، استفاده شده بود ؛ اهمیت جایگاه علم را در حکومت ، در بیان حضرت علی ( علیه السلام ) بررسی کردند .

امام خامنه ای همچنین هدف جامعه ی ما را در جایگاه علمی ، مقام "مرجعیت علمی" دانستند که مضمون آن بدین صورت است : " باید بتوانیم به نقطه و جایگاهی برسیم که هر کس بخواهد به آخرین مقالات علمی دستیابی داشته باشد ، مجبور باشد زبان فارسی را یاد بگیرد . "
- ایشان در بیانات خود در دیدار با وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران در سال 88  مجددا با اشاره به جمله ی " العلم سلطان " از نهج البلاغه " ، دو گزاره ی تاثیرگزار در ایجاد قدرت ملی را دو عنصر علم و ایمان دانستند .
امام خامنه ای همچنین نگاه دین اسلام به علم را ، دید دستگیری بشر دانستند و افزودند : " ما علم را می خواهیم برای سعادت بشر ، برای رشد بشر ، برای شکوفائی بشر ، برای استقرار عدالت و آرزوهای قدیمی بشر . "
- ایشان در بیانات خود در دیدار با نخبگان جوان در سال 89 برای بار سوم با اشاره به جمله ی " العلم سلطان " از نهج البلاغه " ، اقتدار مادی و معنوی را در گرو پیشروی علم و تکنولوژی دانستند و افزودند : " علم خودش یک اقتدار است . هر کس این اقتدار را داشت ، می تواند حرکت کند . هر کسی ، هر ملتی ، هر جامعه ای که نداشت ، مجبور است از اقتدار دیگران پیروی کند . بنابراین ، این یک محاسبه ی دقیق است . "
پس از اتمام قرائت بیانات مقام معظم رهبری –امام خامنه ای- ، دکتر حسن عباسی در پایان به بررسی سه ( 3 ) ایدئولوژی مارکسیسم ، لیبرالیسم و اسلام در راستای شعار و علم مبارزه ی هر کدام پرداختند .

جلسه پنجم ( 5 ) مبحث ترندگذاری که جلسه ی ( 381 ) کلبه ی کرامت میباشد با عنوان برندگذاری ( Branding ) در تاریخ 13/7/91 برگزار شد 

در این جلسه دکتر حسن عباسی با بیان این نکته که هر پدیده ای ابتدا باید خودش را اثبات کند و سپس به تثبیت بپردازد ، نمونه های تجاری از جمله Benz  ، Sony ، Apple و محبوبیت آنها را مثال زد. ایشان معنای لغوی Brand را داغ کردن (عموما داغ کردن حیوانات برای علامت گذاری) تعریف کرد و شاخص هایی را برای تشکیل برند عنوان کرد ، از جمله :

-    عنوان ( اسم کوتاه ) مثل : Apple
-    آرم و نشانه : آرم سپاه ، آرم سیب ( Apple )
-    انحصار
-    هویت مشخص
-    شناخته شده ( حضور در ذهن ما )   و غیره .

وی افزود : یکی از کسانی که هوشمندانه برندگذاری می کرد ، امام خمینی ( رضوان الله تعالی علیه ) بود و بعنوان نمونه در جریان تقسیم بندی جهان به دو بخش " دارالحرب " و " دارالسلام " توسط اخوان المسلمین مصر ، فرمود : امام ( ره ) این برندگذاری را قبول نداشت و بجای آن از ظرفیت های قرآنی مانند ( مستکبر و مستضعف ) استفاده نمود ؛ چرا که امکان داشت در تقسیم بندی دارالحرب نیز مستضعف وجود داشته باشد ( قسمت جنوبی آمریکا ؛ آمریکای لاتین ) ، همانطور که در دارالسلام امکان وجود مستکبر بود ( عربستان سعودی ) .

ایشان همچنین افزودند : اگر بخواهند یک برند را تخریب کنند ، هویتش را می زنند . برای مثال القاعده را مدلی از حزب الله لبنان و طالبان را مدلی از جمهوری اسلامی مطرح کردند .

وی از اینکه کلید واژه های امام ( ره ) { امام ، امت ، مستضعف ، مستکبر ، برادر ، خواهر } را از معنا تهی کردند و یک برندگذاری موازی { رهبر ، ملت ، قشر آسیب پذیر ، نظام سلطه ، آقا ، خانم }شکل دادند ، ابراز تاسف کرد .
ایشان همچنین ارزش و اعتبار یک برند را حاصل آبروی یک علم ، یک محصول ، یک راه طی شده ی موفق ، یک شخص و یک پدیده دانستند و افزودند ارزش یک برند وابسته به آبروی همان پدیده است .

وی با اشاره به اینکه اگر یک سیاست ، یک فکر یا یک تکنولوژی از یک مخترع یا ناشر ناشناخته تولید شود و نتواند آن را نهادینه کند ،آن فکر از بین می رود ؛ یک راه نهادسازی ( راه اصلی نهادسازی ) را ، برندگذاری دانست و افزود نمی شود حرف جهانی زد مگر اینکه برند جهانی داشت چرا که یک ارزش ، باید یک برند باشد .
ایشان اَشکال نهاد سازی را اینگونه دانستند :

-    نهاد سازی فلسفی : ایدئولوژی گرا   -  ( قول ، Paradigm ، Discourse )
باید در قالب یک کلمه بیان شود .
-    نهاد سازی دکترینال : چشم انداز گرا
یک افق تعیین می کنیم مانند : ایران 1414 .
-    نهاد سازی اداری و مدیریتی : ساختار گرا
یک ساختار اجرائی تعیین می کنیم .
-    نهاد سازی فرهنگی : عمیقا برند گرا
برای کار فرهنگی باید یک پدیده را برند کرد : Barbie ( عروسک باربی که تبدیل به یک الگوی برگرفته از فرهنگ غربی برای دختران جهان شد ) ، یک نوع مدل مو .
در پایان ، ایشان با اشاره به این نکته که برندگذاری ( Branding ) در ترندگذاری یک اصل است افزودند آن که نتواند فرهنگ خودش را برند کند ، آن وجود ندارد .

جلسه ششم ( 6 ) مبحث ترندگذاری با عنوان دولت تراز در تاریخ 13/7/91 برگزار شد 

ترندگذاری که در علم آینده شناسی ( Futurology )  تعریف می شود ، شاخه ای از علم است که به بررسی نقشه ی راه در افق چند سال آینده می پردازد و همه مناسبات را بررسی می کند . بحث های انسان تراز و جامعه ی تراز پیش تر  در جلسات قبل مورد بررسی قرار گرفته است . اکنون به شرح خلاصه ی جلسه ی ( 382 ) م کلبه ی کرامت می پردازیم .

در ابتدای این جلسه دکتر حسن عباسی به بیان تفاوت ترندنمایی و ترندگذاری پرداختند و آن را اینگونه بیان کردند که : ترندنمایی در علم آینده شناسی بدین معناست که نقشه ی راه اینگونه می شود ؛ اما ترندگذاری ( که کار ما ترندگذاری است) بدین معنا است که نقشه ی راه آنگونه که ما می خواهیم بشود .

ایشان در ذیل تعریف دولت ( مُلک ) تراز ، بحث ملت سازی ( Nation Building ) را مطرح کردند و افزودند : در حال حاضر دو دسته ملت سازی موازی در جامعه خودمان داریم :

1-    طبقه ی ( دسته ی ) بورژوا زی
2-    طبقه ی ( دسته ی ) حزب اللهی

ایشان با بیان اینکه در نقشه های ترندی که توسط کشور های غربی تا سال 2050 برای جامعه خودشان ترسیم کرده اند ( فایل این نقشه ها را از سایت www.nowandnext.com میتوانید دریافت کنید ) ، یک سری معضلات و بحران هایی را متوجه جامعه دانسته اند از جمله انقلاب در طبقه ی متوسط ( Middle – Class Revolution ) و خیانت همسران ( Intimacy ) افزودند با وجود اینکه سابقه ی وجود طبقه ی متوسط در جوامع غربی بسیار بیشتر از جامعه ی ماست اما طبقه ی متوسط بورژوا زی در جامعه ی ما بسیار زودتر از آنها به انحطاط و فروپاشی رسیده است .
 
ایشان یکی از نشانه های فروپاشی و انحطاط طبقه ی متوسط جامعه ی ما را مضمون و محتوای فیلم هایی مانند : جدایی نادر از سیمین و سعادت آباد دانست و شاخصه های این طبقه را غالبا خانواده هایی با زاد و ولد کم ، تک فرزندی ، خیانت همسران و والدین خود را اکثرا در سرای سالمندان می گذارند دانست .

ایشان همچنین با بیان اینکه ملت سازی در جامعه ما دچار مشکلاتی است ، خاطر نشان کردند جوان متدینی که در جامعه ی ما زندگی می کند و از سن نیاز های جنسی ( سن ازدواج ) اش چند سال می گذرد و هنوز اقدام به ازدواج نکرده است بین طبقه ی متوسط بورژوا و طبقه ی حزب الهی گیر کرده و مردد است ، چرا که این جوان اصطلاحا به سمت جامعه ی الهی و دینی راهنما می زند اما به سمت جامعه ی بورژوا زی می پیچد .

وی نیز بیان داشت که ما در اسلام چیزی بعنوان طبقه نداریم و تنها چیز واحدی بنام امت داریم و ملاک برتری طبق نص صریح قرآن کریم تقوای افراد است .

در پایان جلسه دکتر حسن عباسی با طرح این پرسش که در دولت تراز
-    چه کسی حکومت کند ؟
-    چگونه حکومت کند ؟
-    و دامنه ی حکومت آن چه باشد ؟

و اینکه باید با استفاده از آموزه های دینی جواب مناسبی ( همانند حکومت و رهبری حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) ) برای این پرسش پیدا کرد ، جلسه را به پایان رساندند .