تبعیض تار و پود جامعه را نابود می کند

در ماه های اخیر در پیچ و خم حوادث مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که تمامی نگاه ها را به خود جلب کردند، بودند اخباری که هم مردم و هم مسوولان از کنار آنها به سادگی گذشتند در حالی که هر یک از نگاه جامعه شناختی حاوی پیام هایی تکان دهنده بود:

۱. در کنار سیل اخبار مربوط به زلزله آذربایجان ، جنجال ریحانی و مصطفی طبسی، فرود و فراز اخبار سوریه و آمدن و نیامدن فلان شخص به اجلاس سران عدم تعهد، سایت روزنامه ندای هرمزگان خبر غرق شدن سه دختر جاسکی به نامهای "زینب ناخدائی" ۱۵ ساله، "مریم (فُضیلا) مریدی پور" ۱۲ساله" و بهناز دُر زاده "۱۴ ساله" در روز دوشنبه ۱۶ مردادماه را منتشر کرد . اشتباه نکنید ، این دختران نوجوان برای تفریح و بازی به دریا نرفته بودند بلکه برای رهائی و التیام از بثورات و جوش های ناشی از گزش حشره ساس به دریا پناه برده بودند به علت حجم زیاد آب، سرعت جزر و مد، توفانی بودن دریا و نا آشنائی به فن شنا جان خود را از دست دادند.

برادر یکی از قربانیان اینگونه می گوید: خانه های محلات جاسک به ویژه یکبنی به ساس آلوده اند. کثرت ساس درخانه های محله یکبنی وهجوم و گزش این حشره به ساکنان محله موجب خارش و ایجاد بثورات و دانه های قرمز رنگ روی پوست شده است که افراد مورد گزش تاب خود را از دست داده برای رهایی از خارش و بثورات پوستی حاصل از گزش بر اساس یک باور قدیمی محلی برای رهائی از در و آلام آن باید تن را به آب دریا زد.

سکوت خبری در قبال فوت این سه دختر که هر سه نوجوان و از منطقه ای محروم بودند را مقایسه کنید با هیاهوی صدا و سیما در بحران اقتصادی انگلیس و یونان و .... . گرچه از صدا و سیما بیش از این انتظاری نیست.

۲. اوایل شهریور خبری از سوی هیات دولت در قالب عیدی و خبرخوش منتشر شد، این خبر چیزی نبود جز اختصاص یافتن سهمیه ۳۰ لیتر بنزین ۴۰۰ تومانی به مناسبت عید فطر است. اما خود این مساله و اختصاص یافتن ۳۰ لیتر بنزین خود ایجاد تبعیضی آشکار بین دارندگان خودرو و افرادی که از این وسیله بی بهره اند، است . اگر قرار بر این بود که دولت به مناسبت عید فطر به مردم عیدی بدهد چرا این عیدی را فقط به یک قشر خاص می دهد؟ مگر همه خانواده ها صاحب خودرو هستند. این عیدی به همه مردم نبود بلکه عیدی به قشر متوسط به بالای جامعه بود که صاحب خودرو بودند. البته این تبعیض در بین خود صاحبان خودرو نیز هست و آنان که بیشتر از این وسیله بهره مندند بیشتر مورد لطف دولت عدالت محور قرار گرفته و عیدی دریافت کردند.

۳. اواسط مرداد ، خبر حادثه پتروشیمی بندرامام منتشر گشت و طبق اعلام خبرگزاری ها تاکنون ۷ نفر کشته و ۱۲ نفر مصدومیتی بالای ۸۰ درصد سوختگی دارند. اما در این بین حتی پیام تسلیتی برای بازماندگان از سوی وزیر نفت و یا یکی از دولتمردان صادر نشد ولی تاسف انگیزتر اینکه بعد از حادثه مشابه در پالایشگاه ونزوئلا رستم قاسمی، وزیر نفت با ارسال پیامی به رافائل رامیرز، وزیر انرژی و نفت ونزوئلا، حادثه انفجار پالایشگاه آموای در این کشور را تسلیت گفت. سخنگوی وزارت امور خارجه نیز پیام تسلیتی به چاوز و ملت ونزوئلا داد .

پرونده و تخلفات سعید مرتضوی قاضی معذول ، تخلفات آنچنانی برخی مسئولین و مصونیت قانونی آنها ، عدم رسیدگی به اتهامات معاون اول نسبت به موارد مشابه که یک شبه رسیدگی شده نیز در جای خود گل سر سبد تبعیض ها است.

بدون تردید در شرایط تورم و گرانی ،مردم همواره دغدغه مسائل اقتصادی را دارند و گذر از شرایط تورم ، گرانی و بهبود اوضاع معیشتی را خواستارند و تمام نگاه ها متوجه این حوزه می شود. به این سبب نگاه رسانه ها و افکار عمومی به حوزه های دیگر مانند فرهنگی ، اجتماعی ، دینی و ... کم می شود. اما عواقبی که به سبب غفلت از مسائل اجتماعی گریبان گیر جامعه می شود اگر بیشتر از مسائل اقتصادی نباشد، مطمئناً کمتر نیست و شاید اگر توجهات و حساسیت ها نسبت به مسائل اجتماعی بیشتر بود امروزه درگیر مشکلات اقتصادی ، اختلاس و فساد نمی شدیم که تمام هم و غم مسئولین و در کل جامعه را معطوف به خود کرده است. یکی از عواقب رهایی و عدم توجه به مسائل اجتماعی، ایجاد چالش و بحران در زمینه مسائل اخلاقی اجتماع است. مطمئناً تاثیر معضلات و مشکلات اخلاقی در جامعه نه تنها ریشه اقتصاد را می خشکاند بلکه تاروپود جامعه را نابود می کند.

تبعیض ، یکی از مهمترین عوامل تخریب روابط اجتماعی است . تبعیض می تواند در سطوح مختلف اجتماع خود را نمایان سازد، از خانواده گرفته تا عرصه های بزرگ تر اجتماعی. ثمره هر تبعیض و تفاوتی چه در کوچکترین واحد اجتماعی مانند خانواده و چه در عرصه ای بزرگ تر، ایجاد کدورت و کینه است. هر گاه انسان حس کند بین وی با برادر و یا خواهر اش، جنس مخالف اش، قوم و یا زبان مخالف اش تبعیضی وجود داشته باشد، نسبت به این تبعیض احساس حقارت و کوچکی می کند و این احساس حقارت خود سرمنشأ بحران های دیگر می شود. تبعات این پدیده هنگامی زیان بارتر می شود که مرجعی که قائل شونده تبعیض است، خود باید مظهر عدالت باشد. مثلاً اگر دادگاه بین دو گروه تبعیضی قائل شود قدر مسلم اینکه نوعی بدبینی و کینه در وجود گروهی که حق و حقوق آن پایمال شده نسبت به قاضی و دادگاه به وجود می آید.

مسئولین بدانند که، فرد يا گروهي كه احساس تبعيض كند، همدلي خود را با جامعه از دست مي‌دهد. فقر را مي‌توان تحمل كرد و يا حتي با آن كنار آمد، اما با تبعيض نمی توان کنار آمد و عواقب این پدیده روزی خود را نشان می دهد .

منبع: الف