به گزارش مشرق ، شورای تحقیقات ملی آمریکا در سپتامبر سال 2012، گزارشی را پیرامون دفاع موشکی ایالات متحده منتشر کرد. عنوان این گزارش: تحلیل دفاع در برابر موشکهای بالستیک: ارزیابی مفاهیم و سیستمهای پدافند مرحله پرتاب موشکهای بالستیک در مقایسه با دیگر گزینهها است.
پنتاگون سالهای متمادی است که تلاش میکند تا وسیلهای برای سرنگون کردن موشکهای بالستیک که احتمال میرود از ایران شلیک شوند، پیدا کند. این تلاش به معنی ایجاد و توسعه تعداد زیادی از موشکهای رهگیر گران قیمت برای سرنگون ساختن موشکهای [بالستیک] در مرحله میانی است. این طرح حتی به طور جاهطلبانهتری، انهدام موشکهای بالستیک در مرحله شتابگیری ( یعنی درست پس از شلیک و در زمانی که هنوز موتور موشک درحال اشتعال است ) را دنبال میکند. اما گزارش جدید نشان میدهد اقدامات برای ایجاد موشکهای رهگیر [به منظور انهدام موشکهای بالستیک در مرحله شتابگیری] محکوم به شکست است.
بنا به اعلام شورای غیر حزبی تحقیقات محلی، ایالات متحده نباید بیشتر از این منابع و پول خود را در سیستم پدافند موشکی مبتنی بر رهگیری موشکهای بالستیک در مرحله شتابگیری هزینه کند. این شورا استدلال میکند که بهتر است این منابع صرف اقدامات عملیتری برای انهدام موشکها در مرحله ورود آنها به جو شود. همچنین گزارش این شورا که بودجه آن از سوی آژانس دفاع موشکی ارتش ایالات متحده تامین شده، طرح تجهیز سواحل شرقی ایالات متحده به پایگاههای موشکهای رهگیر ( که پیش از این اتاق خطر از آن انتقاد کرده بود ) را تایید میکند.
شورای تحقیقات ملی نتیجهگیری میکند که طرح پدافند موشکی در مرحله پرتاب عملی نیست. این نخستین باری است که این شورا وارد بحث مناقشهبرانگیز دفاع موشکی میشود. بازه زمانی برای انهدام موشک در مرحله اولیه پرتاب بسیار کوتاه است. طبق برآورد این شورا چنانچه ایران موشک بالستیک قارهپیما با سوخت مایع به سوی خاک ایالات متحده پرتاب کند – که البته در حال حاضر چنین چیزی در اختیار نداشته و قادر به انجام آن نیست- زمان پرتاب و شتابگیری آن، قبل از ورود موشک به مرحله میانی پرواز، حدود چهار دقیقه است. این زمان برای موشکهای با سوخت جامد، یک دقیقه کمتر است.
هدف قرار دادن این موشکها در خلال مرحله میانی پرواز بهترین موقع برای منهدم کردن آن است. نکته مهم در اینجا است که وقتی موشک بالستیک به فضای بیرونی [جو] وارد میشود و هنوز مجددا وارد جو نشده، پنتاگون – به صورت تئوری - زمان و فضای کافی برای رهگیری و انهدام آن را در اختیار دارد. با این وجود باید گفت انهدام موشک بالستیک به محض ورود مجدد آن به جو، امری دستکم دشوار است. وقتی موشک تنها لحظاتی با اصابت به هدف خود فاصله دارد، این مرحله، مرحله نهایی نامیده میشود.
اگرچه در گذشتهای نه چندان دور، غیر از روسیه و چین ( و متحدین ایالات متحده از جمله بریتانیا و فرانسه ) هیچ کشوری موشکهای بالستیک قارهپیما در اختیار نداشت، برخی از کشورها از برنامههای پرتاب فضایی برخوردار بودند که در اصل میتوانست برای اهداف فنآوری موشکهای بالستیک مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، هم ایران و هم کره شمالی موشکهایی را تولید کردهاند که دارای قابلیت حمله به کشورهای دوست و متحد آمریکا و نیروهای اعزامی ایالات متحده مستقر در آن کشورها است. هر دو کشور به منظور تجهیز این موشکها و حتی موشکهایی با برد بیشتر، بر روی تسلیحات هستهای فعالیت میکنند.
در مورد ایران، در حالی که اهداف بلند مدت حکومت آن از دنبال کردن طرح ایجاد و توسعه موشکهای بالستیک مشخص نیست، به نظر میرسد دو دلیل عمده این کشور، احتمالا ایجاد بازدارندگی در قبال حملات متعارف ( یا هستهای ) به خاک خود و اضطرار ناشی از همسایگان آن در خاورمیانه است. افزایش تعداد موشکهای قدیمی دارای سوخت مایع با برد کوتاه، اساسا همسایگان نزدیک ایران را تهدید میکند؛ ولی پیدایش موشکهای بالستیک دارای سوخت جامد و یا مایع با برد بیشتر که برخی از آنها چند مرحلهای هستند، پیامآور در معرض خطر قرار گرفتن مناطق بیشتری است.
شاید مهمترین نکته برای این گزارش، توسعه سریع قابلیت بومی ایران در تولید موشکهای دارای سوخت جامد است. موشک بالستیک جدید ایران که دارای سوخت جامد است، بردی حدود 2000 کیلومتر دارد و همان طور که در شکل 1-1 نشان داده شده، میتواند کل خاک اسرائیل و شبهجزیره عربستان را در تیرس خود قرار دهد. در این تصویر، دایره کوچکتر نشان دهنده شعاع پوشش زمینی این موشک بالستیک جدید دارای سوخت جامد و یا 2000 کیلومتر برد نوع متفاوتی از موشک شهاب-3 است. ایران برای توسعه موتورهای بزرگتر موشک با سوخت جامد که بتواند سریعا آن را به عنوان موشکهای بالستیک میانبرد دو و یا سه مرحلهای نشان دهد، تلاش میکند. دایره بزرگتر در شکل 1-1 به لحاظ تئوری نشان دهنده فنآوری موشک سه مرحلهای ایران است که با فنآوری سوخت جامد ساخته شده و میتواند بردی حدود 5600 کیلومتر داشته باشد. بنابراین موشک فوق میتواند عملا تمامی اروپا از جمله انگلیس، کل گستره اوراسیا و قسمت اعظم شمال آفریقا را در معرض خطر قرار دهد. این موشک میتواند از سمت جنوب شرقی تقریبا به تنگه مالاکا و تا حد نسبتا زیادی به دیگوگارسیا برسد. با داشتن چنین قابلیتی، احتمالا دیگر نیازی به افزودن توانمندی موشکهای بالستیک قارهپیما برای منصرف ساختن ایالات متحده یا ناتو از مداخله در برابر جاهطلبیهای ایران نیست.
کره شمالی در مقایسه با ایران شرایط متفاوتی دارد. این کشور تا به امروز تمایل اندکی نسبت به موشکهای دوربرد با سوخت جامد نشان داده است و در عوض به ساخت سیستمهای توانمندتر و بزرگتری با سوخت مایع تمرکز کرده است. در حالی که برخی به موشک تائپودونگ دو به عنوان تهدیدی بالقوه برای ایالات متحده مینگرند، این کمیته احتمال آن را ضعیف میداند. تهدید فوریتر موشک بالستیک میانبرد کره شمالی با برد 3200 کیلومتر است که میتواند ژاپن، گوام و اکیناوا را مورد تهدید قرار دهد. به هنگام واکنش در برابر رفتار تهاجمی کره شمالی، تمامی این مناطق خطمقدم ایالات متحده محسوب میشود.
سوال مطرح این است که آیا ایران توانمندی تولید موشک با سوخت جامد خود را در اختیار کره شمالی و دیگر کشورها قرار خواهد داد، به طوری که فنآوری سوخت مایع وارد مسیر دیگری شود؟ این کمیته در تحقیق حاضر سعی دارد تا به جای پرداختن به جزئیات تغییر ارزیابیهای برنامههای مشخص، بر طیف گستردهای از تهدیداتی فعلی و یا آتی تمرکز کند. در حالی که سرعت پیشرفت این دو کشور مشخص نیست، دوراندیشی ایجاب میکند ایالات متحده در غیاب شواهد نقض کننده، فرض را بر این بگذارد که هم ایران و هم کره شمالی نهایتا به فنآوری موشکهای بالستیکی دست مییابند. موشکهایی که میتواند ضمن حمل کلاهکهای هستهای، 48 ایالت متصل به هم ایالات متحده را مورد هدف قرار دهد. هر دو کشور تلاش خواهند کرد تا به منظور جبران تلاشهای دفاعی ایالات متحده، برنامههای خود را متناسب با آن تعدیل کنند. مثالهای نمونه، ولی کلی درباره موشکهای بالقوه بالستیک در نوشته حاضر موجود است و ارزیابیهای تهدیدات واقعی از سوی جامعه اطلاعاتی [ایالات متحده] در ضمیمه محرمانه F این گزارش غیرمحرمانه آورده شده است.
شکل 1-1 برد فرضی موشکهای بالستیک ایران
از موانع اصلی که ایران و کره شمالی در ایجاد و توسعه موشک بالستیک قارهپیمای واقعی با آن مواجههاند، دستیابی به قابلیت اطمینان و برد کافی، ایجاد و توسعه ماشین ورود مجدد کارا و ساخت تسلیحات هستهای ( و یا احتمالا کلاهکهای شیمیایی و یا بیولوژیک ) قابل استفاده در این گونه ماشینها است. ارزیابیهای مربوط به بازه زمانی مورد نیاز این دو کشور برای اولین آزمایش موشکهای بالستیک بسیار متفاوت است: از چندین ماه تا یک دهه و حتی بیشتر. البته اولین آزمایش، حتی در صورت موفقیت- تست اولیه تائپودونگ دو کره شمالی که برای پرتاب به فضا اعلام شده بود با شکست مواجه شد- به معنای استقرار سیستم عملیاتی نیست: مسئلهای که میتواند چندین سال دیگر نیز به طول انجامد. به همین ترتیب زمان دستیابی این دو کشور به ماشین ورود مجدد کارا و کلاهک هستهای برای این موشکها نیز مشخص نیست. با این وجود این اجماع نظر در جامعه اطلاعاتی وجود دارد که ایران و کره شمالی میتوانند در خلال یک دهه به توانمندی عملیاتی موشکهای بالستیک قارهپیما دست یابند.
درگیری در مرحله پرتاب
موشک بالستیک فرضی با سوخت جامد شلیک شده از ایران
بر اساس اطلاعاتی که به این کمیته ارائه شده، به نظر میرسد هرگونه موشک بالستیکی که ایران و یا کره شمالی مستقر سازد در ابتدا چندان پیچیده نخواهد بود. با این وجود جامعه اطلاعاتی ایالات متحده پیشبینی میکند بیشتر کشورهایی که در حال توسعه موشکهای بالستیکاند، توانمندیها و موشکهای خود را در طول زمان بهبود بخشند. احتمال میرود ایران و کره شمالی – و دیگر کشورهای خواهان دستیابی به توانمندی موشکهای بالستیک - در کنار توانمندی فنی بومی خود بتوانند از فنآوریهای یکدیگر و دیگر کشورهای دارای موشکهای بالستیک ( در صورت رضایت این کشورها و یا عدم آن ) استفاده کنند.
کشورهای در حال دستیابی به موشکهای بالستیک، در کنار افزایش تداومپذیری و کارآمدی موشکهای بالستیک خود به واسطه اقداماتی مانند پایگاههای متحرک و افزایش دقت، احتمالا در برابر تلاشهای پدافند موشکی ایالات متحده، به پیشرفتهای مهم دیگری نیز نائل خواهند شد. این پیشرفتها به ویژه شامل بکارگیری سیستمهای دارای سوخت جامد، موشکهای با توان بیشتر و توسعه و ادغام اقدامات متقابل در برابر سیستمهای دفاع موشکی میشود. به نظر میرسد اقدامات مقابلهجویانه این دو کشور تاکنون، بر تلاش برای مقابله با سیستمهای پدافند منطقهای متمرکز بوده است. البته برخی از این اقدامات – از جمله پرتابهای تقریبا همزمان و متعدد که هم ایران و هم کره شمالی به نمایش گذاشتهاند – به طور بالقوه سیستمهای پدافندی طراحی شده برای مقابله با تهدیدات با برد بیشتر را نیز در معرض خطر قرار میدهد.
پوشش فرضی موشکهای رهگیر با شتاب پروازی
متغیر بین 3 تا 4.5 کیلومتر بر ثانیه برای مقابله با مسیر موشکهای بالستیک فرضی
با سوخت جامد و حداقل توان لازم و برد 5600 کیلومتر که از مرکز ایران شلیک شده.
توانایی ایالات متحده در ارزیابی و درک جزئیات موشکهای بالستیک ( و یا انواع دیگر ) ایران و کره شمالی، اساسا بر وسعت آزمایش پروازی آنها تکیه دارد. در حالی که احتمال میرود هر دو کشور درصدد اجرای برخی آزمایشها هستند – به منظور اطمینان از عملکرد سیستمهای موشکی خود و با امید دستیابی به برتری سیاسی با به نمایش گذاشتن قدرت خود – به نظر میرسد هیچ یک از این کشورها تمایلی به دنبال کردن آزمایشهای گسترده مانند ایالات متحده و شوروی سابق ( در خلال جنگ سرد ) و یا چین ندارند.
اگرچه روسیه و چین قطعا به حفظ و نوسازی زرادخانههای استراتژیک هستهای خود ادامه خواهند داد، خط مشی ایالات متحده خاطرنشان میسازد که پدافند موشکی به منظور مقابله با این قوا طراحی نشده و از چنین قصدی نیز برخوردار نیست –هر گونه تلاشی برای مقابله، شکستی بسیار پرهزینه و متزلزلکننده خواهد بود. از این رو، تحقیق حاضر در انطباق با ماموریت تعیین شده از سوی کنگره، معیار ارزیابی سیستمهای پدافند موشکی پیشنهادی را توانایی دفاع در برابر قوای استراتژیک روسیه و یا چین در نظر نگرفته است.