وي در گفت وگو با سايت روزنامه ايران
در خصوص موضع گيري رئيس جمهور پيرامون روزنامه شرق، اظهار داشت: موضع گيري
صريح رئيس جمهور در محكوم كردن برخورد غيرقانوني با روزنامه شرق، شجاعانه و
شايسته تمجيد است. اين اقدام آقاي احمدي نژاد واقعا اصلاح طلبانه و خوب
بود. از رئيس جمهور انتظار داريم چند گام ديگر هم بردارند و كاري كنند كه
حادثه روزنامه شرق براي هيچ رسانه ديگري تكرار نشود راه چنين برخوردهايي
براي هميشه بسته شود.
وي در عين حال در مصاحبه با سايت عصر
ايران، مي گويد: تقابل احمدي نژاد و اصولگرايان در مجموع به اصولگرايان
ضربه جدي مي زند و باعث تضعيف آنان خواهد شد و اصلاح طلبان مي توانند از
اين شكاف و اختلاف استفاده كنند.
زيباكلام درباره اظهار تأسف احمدي نژاد
نسبت به توقيف روزنامه شرق و موضع وزير ارشاد گفت: به نظر من اين موضعگيري
كمي نبود. اين موضع گيري چيزي است كه آدم از يك رئيس جمهور اصلاح طلب
انتظار دارد. موضع گيري هاي احمدي نژاد در قبال حل و فصل روابط ايران و
آمريكا هم تقريبا عين موضع آقاي هاشمي بود. براي من ابراز اين نظرات از سوي
احمدي نژاد مهم است. ما در دل و ذهن احمدي نژاد نيستيم و نمي دانيم كه او
چقدر به اين حرفها اعتقاد دارد. ما به برخي امور اطمينان داريم. مثلا مطمئن
هستيم كه احمدي نژاد اهل كار تيمي، احترام گذاشتن به نظرات ديگران،
انتقادپذيري و تشريك مساعي نيست. سابقه هفت سال مديريت او مويد تك روي
اوست.
وي در پاسخ به اين سوال كه شما اصالت
تغيير احمدي نژاد در چه حوزه هايي را باور مي كنيد؟، مي گويد: من باور نمي
كنم كه احمدي نژاد از توقيف روزنامه شرق ناراحت شده باشد. پس چرا او چنين
اظهارنظري مي كند؟ زيرا مي داند كه با اظهار تاسف از توقيف روزنامه شرق مي
تواند اقشار و لايه هايي از جامعه را با اين سوال مواجه كند كه چرا احمدي
نژاد چنين گفت: قطعا كساني كه در سال 76 به خاتمي راي دادند به صرف اين
اظهار تاسف احمدي نژاد نمي توانند همه هفت سال گذشته را فراموش كنند و
بگويند احمدي نژاد نلسون ماندلا و واسلاو هاول شده است! اما به نظر من
تداوم اين قبيل موضع گيري هاي احمدي نژاد اصلاح طلبان را در وضع دشواري
قرار مي دهد. اصلاح طلبان در اين صورت با اين سوال مواجه مي شوند كه چه
بايد بكنند؟ بايد از احمدي نژاد حمايت كنند يا نه؟ من فكر مي كنم اگر مواضع
جديد احمدي نژاد ادامه و توسعه يابد اين امر براي اصلاح طلبان مشكل ساز مي
شود؛ زيرا آنها نمي توانند رويشان را به ديگر سو بكنند و بگويند اين دعوا
ربطي به ما ندارد.
زيباكلام مي گويد من به عنوان يك اصلاح
طلب اين واقعيت را مي بينم كه يك فرد سياسي منصب دار مواضعي مترقي اتخاذ
مي كند. ممكن است آقاي احمدي نژاد در سخنراني بعدي اش به قوه قضاييه بگويد
پرونده كوي دانشگاه كه آن طور به خاك و خون كشيده شد به كجا رسيد؟ و يا
پرونده كهريزك چه شد؟ اگر احمدي نژاد چنين حرفهايي بزند من علي القاعده
بايد از او حمايت كنم. اما مشكل من اين است كه اين حرف را كسي مي زند كه
عامل كهريزك را به عنوان رئيس سازمان تامين اجتماعي منصوب كرده است. به
همين دليل است كه من فكر مي كنم موضع گيري هاي جديد احمدي نژاد ما و اصلاح
طلبان را دچار نوعي پارادوكس مي كند. اگر او با همين روند پيش بيايد ما تا
كجا مي توانيم بگوييم احمدي نژاد به اين حرفها اعتقادي ندارد و فقط چون با
اصولگرايان درافتاده است چنين حرفهايي مي زند؟
وي گفت: من همچنان احمدي نژاد را يكي
از بزرگترين موانع دموكراسي در ايران مي دانم. من حتي اگر ناطق نوري در
انتخابات كانديدا شود از ناطق حمايت مي كنم و همچنان به احمدي نژاد بي
اعتماد هستم. بله اگر احمدي نژاد را نه در برابر ناطق نوري بلكه در برابر
جريانات تندرو اصولگرا ببينيم اين سوال پيش مي آيد كه ما اصلاح طلبان چه
بايد بكنيم؟ من معتقدم احمدي نژاد در چنين شرايطي باز هم يك مورد ترديد و
سوءظن ما باشد و نبايد به راحتي او را يك دموكراسي خواه قلمداد كنيم.
زيبا كلام درباره نحوه مواجهه با
رويكردهاي جديد مي گويد: اگر كسي قبلا آدم خوبي نبوده باشد ولي الان كارهاي
خوبي انجام دهد آيا ما بايد به دليل رفتار گذشته اش رفتار امروز او را
انكار كنيم و او را نپذيريم؟ فرض من بر اين است كه خيلي از چپ هاي دهه 60
در دهه هفتاد واقعا به اشتباه بودن كارهاي قبلي شان پي بردند. من واقعا
معتقدم آقاي هاشمي امروز واقعا طرفدار دموكراسي است حالا اگر ما روزي
درباره احمدي نژاد هم به چنين نظري برسيم همان طور كه هاشمي و چهره هاي
جريان چپ اسلامي را به عنوان اشخاص دموكراسي خواه پذيرفتيم بايد احمدي نژاد
را هم به عنوان يك فرد خواستار دموكراسي بپذيريم. ولي در اين جا يك «اگر»
بزرگ وجود دارد و آن اينكه ما بايد به يقين برسيم كه احمدي نژاد دموكراسي
خواه شده است. اگر من از هاشمي و چپ هاي دهه 60 دفاع مي كنم دليلش اين است
كه الان يقين دارم آنها دموكراسي خواه هستند. اگر روزي درباره احمدي نژاد
هم به چنين باوري برسم از او حمايت مي كنم. دغدغه من دموكراسي است نه
پيشينه افراد. اگر من يقين پيدا كنم كه اظهار تاسف احمدي نژاد از بسته شدن
روزنامه شرق از روي تاكتيك و فريبكاري نيست با تمام وجود از او دفاع مي كنم
چرا كه چنين احمدي نژادي در حال كمك به تحقق دموكراسي است. احمدي نژاد
الان منتقد برخي اقدامات و سخنان گذشته اش است. مثلا پذيرفته انحلال هيئت
نظارت به قانون اساسي كه از سوي خاتمي تاسيس شد اقدام اشتباهي بوده است.
همچنين در آمريكا تلويحا گفت كه انكار هولوكاست سخن درستي نبوده است. اگر
اين روند ادامه پيدا كند ما دقيقا به همان دليلي كه هاشمي رفسنجاني و خاتمي
و تاج زاده و حجاريان و همه كساني را كه در دهه 60 اقدامات غيردموكراتيكي
را مرتكب شده بودند بخشيديم و دموكراسي خواهي آنها را پذيرفتيم بايد
بپذيريم كه احمدي نژاد هم دموكراسي خواه شده است.