سایت گل- مانوئل ژوزه سرمربی پرتغالی پرسپولیس که این روزها با اخراج علی کریمی از پرسپولیس سوژه اصلی رسانه ها شده است، در گفتگویی با ایسنا پرده از دلایل این اخراج برداشت:
در پرسپولیس عشق به فوتبال وجود دارد
از مصر که خارج شدم سه، چهار پیشنهاد داشتم اما قبول نکردم. باشگاههای خوبی بودند اما انگیزه و هیجان به فوتبال، آنچنان در آنها وجود نداشت، یا هواداران زیادی نداشتند. مثلا یکی از این باشگاهها شرایطش طوری بود که در بازیهایش اگر تماشاگران صحبت میکردند، بازیکنان داخل زمین حرفهای آنها را میشنیدند! در یک کلام میتوانم بگویم در این باشگاهها عشق به فوتبال وجود نداشت اما در پرسپولیس برعکس است. اینجا همه چیز وجود دارد. عشق و علاقه به فوتبال زیاد است.
پرسپولیس ریسک بزرگی در کارنامه کاری من بود/تماشاگران رفتار بدی با من نداشته اند
در دوران کاریام خیلی ریسک کردم و آمدنم به پرسپولیس هم ریسک بود. نه به حاطر اینکه در شرایطی ناشناخته قدم میگذاشتم بلکه به خاطر اینکه فقط 15 روز قبل از شروع لیگ هدایت تیمم را قبول کردم. پرسپولیس 14 بازیکن جدید گرفته بود و بعد از حضور من هم 2 بازیکن دیگر گرفت که با حساب معدنچی میشد 17 بازیکن جدید. وقتی اینجا آمدم همه از ما توقع داشتند قهرمان شویم. به همین خاطر پذیرش این کار ریسک خیلی بزرگی بود اما ریسک من را با انگیزهتر میکند و برای همین هدایت پرسپولیس را قبول کردم. الان هم از تصمیمی که گرفتهام پشیمان نیستم. خیلی افتخار میکنم که در باشگاهی به بزرگی پرسپولیس کار میکنم. آمدهام رزومه خود را قویتر کنم، هرچند خیلی خوب نبوده است. با وجود اینکه نتایج خوبی هم تا الان به دست نیاوردهام، اما همه با من رفتار خوبی داشتهاند و شاید اگر در کشور دیگری بودم، اینقدر خوب با من برخورد نمیشد. تماشاگران ناراحتی خود را خیلی عادی نشان میدهند و من چیز بدی از کسی ندیدهام. اینجا همه به هم احترام میگذارند. من از اینکه در ایران کار میکنم احساس خیلی خوبی دارم اما ناراحتم که شروع بدی در لیگ داشتیم. وقتی آمدم از مدیرعامل گرفته تا بازیکنان به همه گفتم که شروع سختی در لیگ خواهیم داشت چرا که هیچکدام از بازیکنان را نمیشناختم و هیچ شناختی هم از فوتبال ایران نداشتم. وقتی یک تیم این تعداد بازیکن جدید میگیرد حداقل 6 ماه وقت نیاز دارد که به شرایط آرمانی برسد. در حالی که ما از همان روز اول کارمان را با این فکر که حتما باید قهرمان شویم، آغاز کردیم. با اين حال ما نتایج خوبی نگرفتیم و اینها دورانی است که ممکن است در هر باشگاهی رخ دهد.
فیگو، دکو، گومژ شاگردان من بودند
فیگو با من تمرینهایش را شروع کرد. من او را کشف نکردم، بلکه او در زمان مربیگری من در اسپورتینگ در این تیم حضور داشت. نونو گومژ هم با من کارش را شروع کرد. دکو را هم من وقتی 18 سالش بود از برزیل به پرتغال آوردم. همینطور چند بازیکن دیگر از جمله ابوتریکه که بهترین بازیکن تاریخ مصر است.
نمی توانم معجزه کنم، به زمان نیاز دارم
اشتباه پرسپولیس این بود که هر بازیکنی را از یک جا آوردند. بعضی بازیکنان هم از باشگاههای بزرگی آمده بودند. مثلا بنگر و حسینی از سپاهان آمدند اما سپاهان هیچ وقت به بزرگی پرسپولیس نبوده است. بازی در سپاهان یک موضوع است و بازی در پرسپولیس یک موضوع دیگر. فشاری که روی بازیکن وجود دارد، در دو تیم، متفاوت است. یک تیم خوب را بازیکنان خوب درست میکنند اما برای ساختن این تیم وقت نیاز است. کسی نمیتواند در یکی، دو ماه تیم را جمع کند. وقتی میگویم مشکل تیم ما ذهنی و فکری است به همین خاطر است که فرق یک باشگاه بزرگ و یک باشگاه کوچک خیلی زیاد است. پرسپولیس در 11 سال گذشته فقط دو بار در لیگ حرفهای قهرمان شده و این فشار را خیلی بیشتر کرده است. فصل قبل هم که دوازدهم شده است! بزرگترین حریف و دشمن ما همین فشار بیش از حد روانی است نه تیمهای مقابل ما. پرسپولیس وقتی با تیمهای بزرگ از جمله سپاهان و استقلال بازی کرد نمایش خوبی داشت، اما برابر تیمهای کوچک فشار روی ما زیاد است و مسئولیت بازیکنان بیشتر میشود. با سپاهان هم در نیمه نخست خیلی خوب بودیم اما در نیمه دوم بازيكنان ما را مسموم كردند و تقریبا 6 به 11 بازی میکردیم. من با این همه تجربهای که دارم نمیتوانم معجزه کنم و به وقت نیاز دارم. شاید این فصل برای ما خیلی سخت باشد اما مطمئنا سال بعد کارمان راحتتر است.
مهاجم زیاد داریم، اما پاسور نداریم
پرسپولیس خیلی مهاجم گرفته اما فراموش کرده که برای اینکه این مهاجمان گل بزنند باید یک پاس خوب از هافبکها به آنها برسد و برای اینکه هافبکها پاس خوبی بدهند باید از هافبک دفاعی توپ بگیرند. کریم انصاری فرد سال گذشته آقای گل ایران شد. همیشه با او صحبت میکنم. فشار زیادی روی اوست اما بیشتر خودش این فشار را برای خودش ایجاد کرده است. کریم انسان خوبی است، آینده روشنی هم دارد و خیلی جوان است. به خودش میگوید که "وقتی من در زمین هستم باید گل بزنم" اما مجبور نیست این کار را بکند. من او را آرام میکنم و از او میخواهم که با لذت بازی کند.
برنامه لیگ افتضاح است!
در فوتبال هیچ بهانه ای قبول نیست. هدف فقط یک چیز است، برنده شدن. من نمی خواهم تیمی درست کنم که 2،3 بازی انجام دهد و دوباره تعطیل شود. من قبل از این هم گفتم که لیگ ایران فقط 5 ماه است. فقط یک رقابت وجود دارد و این فوتبال ایران را عقب می اندازد. بازیکنان با این شرایط پیشرفت نمی کنند. تیم ملی هم از این موضوع ضرر می کند. آیا این تقویم را من درست کرده ام؟ نمایش جالب تیم ملی برابر لبنان را هم که دیدید! آیا فقط به خاطر گرما بود؟ گرما برای هر دو تیم وجود داشت. برنامه ليگ واقعاً افتضاح است. بازيكنان فقط پنج ماه بازي ميكنند و بقيه زمانها در اختيار تيم ملي هستند.
پیشکسوتان پرسپولیس علیه من هستند
پیشکسوتان انتقاد می کنند چرا که اگر من بروم یک جا برای خودشان خالی میشود. این یک فشار منفی است که بار زیادی روی دوش تیم ما میگذارد. من از همان روز اولی که آمدم این احساس را داشتم که جای من اینجا نیست. به جای خوشامدگویی برخورد دیگری با من شد. کاری کردند که انگار اصلا نباید مربی خارجی در پرسپولیس باشد. مثل اینکه یک نظم یا شبکهای است که علیه بازیکنان و مربیان خارجی کار میکنند که این شبکه دست پیشکسوتان است.
کمیته فنی را قبول ندارم/ گل محمدی را آوردم که به من خیانت نکند!
50 سال است که در فوتبال هستم اما اصلا چنین چیزی ندیدهام. در هیچ جلسه ای با کمیته فنی شرکت نکردم. همه روزنامهها مينوشتند فلانی به پرسپولیس میآید اما من گفتم نه، خودم باید تصمیم بگیرم. رئیس تیم خودم هستم و در قراردادم هم قید شده که برای گرفتن هر تصمیم اختیار دارم. سعی کردم کسی را به عنوان دستیار انتخاب کنم که به من خیانت نکند و امیدوارم این اتفاق هم نیفتد. گلمحمدي هم براي همين انتخاب شده است.
از تماشاگران پرسپولیس راضی ام
تماشاگران در همه جای دنیا فقط نتیجه میخواهند. هواداران پرسپولیس خیلی ما را حمایت میکنند. فوتبال یک بازی احساسی و هیجانی است. بازی بدون تماشاگر خیلی بد است چراکه یک نقطه مثبت برای حریف است. اين هواداران هستند كه به ما روحیه میدهند.
کی روش کریمی را مقابل من قرار دارد/ تیمش مقابل لبنان بازی زیبایی را انجام داد!
کسی که مشکل را به وجود آورد کارلوس کیروش بود! او بود كه علي كريمي را مقابل من گذاشت. پس از اردوي اول تيم ملي، كريمي رفتارش با من كاملا عوض شد. اين در حالي بود كه من هميشه با او خوش رفتار بودم. هميشه به عنوان يك الگو جلوي ساير بازيكنان از او نام بردم چرا كه او و مهدويكيا هميشه خوب تمرين ميكردند. اما پس از اردوي نخست تيم ملي، كريمي كاملا عوض شد. آن طور كه بايد تمرين نميكرد و تبديل به يك الگوي منفي شده بود. با كريمي صحبت كردم و 5 بار از او پرسيدم كه چه اتفاقي افتاده كه تغيير كردهاي؟ اما جوابي به من نداد. موضع من خيلي روشن است. اطلاعاتي هم دارم كه كيروش اين كار را انجام داده است. معتقدم كيروش از كريمي ميترسد و به دنبال اين است كه مشكلي براي كريمي به وجود بياورد تا بتواند او را از پرسپوليس جدا كند چرا كه كيروش ميداند، اگر كريمي رفتارش درست نباشد او را از تيم جدا ميكنم. كيروش هميشه برعكس من عمل ميكند، اما از آنجا كه جايگاهش در تيم ملي پس از شكست مقابل لبنان شكننده شده احساس خطر ميكند. به ويژه اين كه تيمش مقابل لبنان بازي بسيار زيبايي را انجام داد! كريمي اكنون در پرسپوليس بازي نميكند، اما با وجود اين كيروش او را به تيم ملي دعوت خواهد كرد. مقصر اصلي اين ماجرا كيروش است و كريمي هم به دنبال حرفهاي او رفته است. رفتار كريمي با من خوب نبود. الان كه او نيست جو تيم خيلي بهتر شده است. يك مثال ميزنم من علي عسگر را تنبيه كردم. همه بازيكنان به من گفتند كه بگذار او به تيم باز گردد، اما براي بازگشت كريمي فقط شش نفر از من درخواست كردند در حالي كه ما 30 بازيكن داريم. يعني 24 بازيكن چنين چيزي نخواستهاند. روابط من با همه بازيكنان خيلي خوب است. من اين تصميم را گرفتهام. اگر من را اخراج كردند خودشان مي دانند كه با كريمي چه كنند. آدم صادقي هستم و دوست دارم بيشتر از هر چيزي از تيمم حمايت كنم. دوست ندارم در تيمم خيانت وجود داشته باشد. كريمي 34 سال دارد و ميتواند فوتبالش را خيلي بهتر و راحتتر تمام كند. شايد نميداند كه با شهرتش چطور كنار بيايد. او فكر ميكند بالاتر از مربي و مديرعامل است. فكر ميكند ما هر تصميمي كه مي گيريم بايد قبلا با او هماهنگ كنيم و نظر او را بخواهيم. اما كريمي فقط يك بازيكن است و هيچ قهرماني در باشگاه به دست نياورده است. باز هم مي گويم تا زماني كه من در پرسپوليس هستم كريمي بازي نخواهد كرد.
رویانیان به من گفت . . .
من هميشه با كريمي خوب رفتار كردم. كاري كه كريمي انجام داد يك خيانت بود. پس از بازي نفت تهران كه مساوي شد در رختكن و جلوي همه مربيان و بازيكنان به فارسي گفته بود كه بايد مربي را عوض كنيد. در حالي كه عملكرد خودش در اين بازي در حد صفر بود. چرا همين جمله را به انگليسي نگفت؟ وقتي بازي مساوي شده يعني همه به يك اندازه در نتيجه نقش داشتند. زماني كه مربي صحبتهاي تو را متوجه نميشود نبايد جلوي او حرفي بزني. من اين كار كريمي را خيانت و ناجوانمردي ميدانم. با اين كار بقيه بازيكنان هم عليه من ميشوند. حالا شما به من بگوييد كه چطور ميتوانم با چنين بازيكني كنار بيايم؟ من اين موضوع را نميدانستم. كسي كه صحبتهاي كريمي را به من گفت مديرعامل باشگاه بود. اين را هم ميدانم كه رويانيان به من دروغ نميگويد.
کی روش کینه ای است/ او بزرگترین مشکل من در ایران است/ ناکامی من در پرسپولیس باعث خوشحالی اوست!
وقتي به ايران آمدم ميدانستم مهمترين مشكل من كارلوس كيروش خواهد بود. كيروش يك فرد كينهاي است! هيچ وقت مثل يك مرد آدم خوبي نبوده است. چرا؟ وقتي كه او مربي پرتغال بود من خيلي از او انتقاد كردم، اما انتقادها همه فني بود. هيچ وقت درباره شخصيتش صحبت نكردم. وقتي من انتقاد ميكردم همه همين نظر را درباره كيروش داشتند. وقتي به ايران آمدم سفير پرتغال قصد داشت در يك ميهماني ما را با هم آشتي دهد. حتي دستيارش سيموئز كه در بنفيكا با هم، هم بازي بوديم و دوستان خوبي براي هم هستيم ميخواست ما را به هم نزديك كند، اما من قبول نكردم، چرا كه ميدانم كيروش چطور فردي است. او ميخواهد من در كارم ناكام باشم. اگر موفقيتي در پرسپوليس به دست نياورم كيروش خوشحال خواهد شد. من دوست كيروش نيستم و نميخواهم هم باشم.
مهدوی کیا الگوی بازیکنان جوان
مهدي 10 سال در فوتبال آلمان ستاره بود. از ابتداي فصل شده كه در ليست 18 نفره نبوده، شده روي نيمكت نشسته و حتي به عنوان بازيكن تعويضي به زمين آمده و هيچ وقت مشكلي به وجود نياورده است. او يك الگوي واقعي براي همه بازيكنان است. از نظر حرفهاي رابطه خوبي با همه دارد. در تمرينها انگار يك بازيكن 18 ساله است. يك كاپيتان واقعي است. جلوي همه بازيكنان به خودش گفتهام كه براي من كار كردن با او يك افتخار است. مهدي يكي از افرادي است كه هميشه از او ياد خواهم كرد و در ذهنم خواهد ماند. رفتار او كاملا با كريمي متفاوت است.
با کی روش آشتی نمی کنم!
من ميخواهم ايران به جام جهاني صعود كند. دستياران كيروش سر تمرين ما آمدند و گفتند كه ميخواهيم تو را با كيروش آشتي دهيم، اما من گفتم نميخواهم. با اين حال به آنها اطمينان دادم كه در كنار تيم ملي هستم و هر كاري كه لازم باشد براي موفقيت آن انجام ميدهم.
رقابت در فوتبال ایران کم است/ حداقل باید 3 جام برگزار شود
نميدانم او با تيم ملي موفق ميشود يا نه، اما ميدانم كه ليگ ايران كمكي به تيم ملي نميكند، چرا كه 152روز تعطيل است. تازه بعضيها ميپرسند چرا تيمها از نظر فيزيكي مشكل دارند؟ تيمهاي ايراني در نيمه نخست بازيها خوب و سريع بازي ميكنند، اما در نيمه دوم افت ميكنند، چرا كه ريتم رقابتي ندارند. بايد حداقل سه جام در فوتبال يك كشور برگزار شود.
نمی دانم تا کی در ایران هستم
نميدانم تا كي در ايران هستم. بهتر است اين سوال را از مديرعامل باشگاه بپرسيد. فكر ميكنم كه او در روزنامهها گفته مشكل پرسپوليس، كادر فني نيست. حالا نميدانم كه نظرش عوض شده يا نه. البته اميدوارم عوض نشده باشد.
فقط 3 بار اخراج شده ام
من در 36 سالي كه مربيگري كردهام فقط سه بار اخراج شدم و اين يك ركورد است. من در سال 2007 در رنکینگ مربیان که از سوی فیفا منتشر شد نفر پنجم بودم و در سال 2008 هم نفر ششم شدم. آخرين بار 15 سال پيش بود كه بركنار شدم.
یارگیری تیم اشتباه بوده/ 22 بازیکن می خواهم نه 30 بازیکن!
كار كردن با 30 بازيكن خيلي سخت است. در ليگي كه فقط پنج ماه طول ميكشد داشتن 22 بازيكن براي يك باشگاه كافي است. يارگيري ما در ابتداي فصل اشتباه بوده است. ما شش مهاجم داريم كه در هر بازي فقط دو، سه نفر از آنها ميتوانند بازي كنند، اما همه بايد بدانند كه تيم مهم است. نبايد يادشان برود كه اگر مربي تصميمي ميگيرد از نظر فني است نه اين كه از يك بازيكن خوشش بيايد و از ديگري نه. به نظر من بازيكنان ما با اين حجم فشاري كه روي آنها وجود دارد، يك قهرماناند. الان جو خيلي خوبي در تمرين ما وجود دارد. ما تنها به دو، سه برد ديگر نياز داريم تا به بهترين شرايط خود برسيم.
***
من دو، سه بار شانس داشتم كه مربي پرتغال شوم كه آخرين بار پس از يورو 2004 بود، اما نشد.
ترافیک وحشتناک تهران
به من هم گفتند که ایران نا امن است، اما من خودم تصمیم می گیرم، نه بر اساس حرف مردم. الان هم پشیمان نیستم و رفتار همه با من خوب بوده است. ايران كشوري با تاريخ غني است. من از قاهره آمدهام؛ شهري كه 25 ميليون جمعيت داشت و 12 ميليون ماشين در آنجا تردد ميكند. بيشتر ماشينها بيمه ندارند و خيلي از رانندگان هم گواهينامه ندارند. ترافيك تهران هم مثل قاهره وحشتناك است، اما آنجا يك چيز خوب دارد و آن اين است كه هيچ كس ناراحت نميشود. در خيابان هاي تهران عابران پياده و موتورسوارها مثل خرگوش از ميان هم رد ميشوند!