اين موارد، خبرنگاران ورزشي خبرگزاري فارس را بر آن داشت تا با عباسي گفتوگو کنند. وزير ورزش و جوانان در اين مصاحبه درباره تعليق ورزش ايران صحبت کرد و گفت که برخي افراد در داخل ايران که منافعشان به خطر افتاده دنبال اين موضوع هستند. ذکر اين نکته ضروري است که عباسي به موارد ديگري نيز در اين مصاحبه اشاره کرده که در صورت نياز در آينده منتشر خواهد شد.
گفتوگوي تفصيلي و اختصاصي فارس با محمد عباسي را در زير ميخوانيد.
* همه ارکان کشور بر اساس اهدافي تشکيل ميشوند. پس از گذشت حدود يک سال به اهدافتان در وزارت ورزش دست يافتهايد؟
وظيفه نخستين وزير ورزش و جوانان، اقدامات لازم پيرامون ادغام اين دو سازمان بود. بخشي از وظايف مختص خود وزير بود از جمله ايجاد فضاي ادغام سازمان تربيت بدني و سازمان ملي جوانان و سازماندهي اموري که برخي از آنها با هم سنخيت دارند و برخي ديگر سنخيت ندارند. اين موضوع نياز به چند ماه بررسي جدي و يک کار تخصصي سازماندهي شده داشت که به لطف خدا به عنوان پايه کار به خوبي پيش رفت.
* پس از اين، چه موضوعي وجود داشت؟
مسئله دوم اين بود که وظايفي را براي ادامه راه تعيين کنيم چرا که مجلس براي ادغام ساير وزارتخانهها که طبق قانون پنجساله دوم بود، تکليف کرده بود آنها وظايفشان را به مجلس ارسال کنند ولي وزارت ورزش جوانان چون وراي قانون پنجساله دوم بود، طبيعتا بررسي و ساماندهي اين وزارتخانه به بعد از بقيه وزارتخانهها موکول ميشد. اين موضوع وزير ورزش را با اين مسئله مواجه ميکند که او بايد با همين وضعيت موجود کار را پيش ببرد، گرچه خود من معتقدم سازمان جديد بايد وظايف جامع داشته باشد که مقدمات آن انجام شده است. مورد سومي هم وجود داشت.
* چه بود؟
مورد سوم و مهمترين مسئله اين بود که بايد راهبردهايي را براي پيشبرد کار تعيين ميکرديم. بايد به اين موضوع توجه ميکرديم که ابتدا به مسائل کلي توجه شود و سپس به جزئيات بپردازيم. ادغام و سازماندهي اين مسائل زمان زيادي ميخواست چرا که مراجع ديگر نظير رياست جمهوري و مجلس بايد در اين زمينه کمک و پستهاي سازماني ما را تصويب ميکردند. سازمان ملي جوانان وجود داشت اما اساسا ساختار مستقلي در استانها وجود نداشت چون شعبهاي بود از مشاورت جوانان در استانداري و نمايندگيهايي بودند که در آنها صرفا دو سه نفر مشغول به کار بودند. حتي پس از پشت سر گذاشتن مراحل قانوني به اين صورت نيست که بلافاصله به شما نيرو بدهند يا اجازه استخدام داشته باشيد.
* در کنار اين موارد، رقابتهاي المپيک 2012 لندن را هم در پيش داشتيد...
دقيقا. پس از انجام اين کارها بايد به امور بسيار مهمي نظير مسابقات المپيک و پارالمپيک ميپرداختيم. من نميتوانستم معطل بمانم تا رقابتهاي المپيک را از دست بدهيم و به همين دليل ستادي را براي اين موضوع تشکيل داديم تا کارها پيش برود. المپيک در تاريخ ماندگار است و بايد به آن نگاه ويژهاي ميکرديم. در کنار اين موضوع مسائلي مانند جام جهاني و توجه به رشتههاي مختلف نيز مدنظر ما قرار گرفتند.
*رسيدگي به فدراسيونها هم جزء اساسيترين کارهايتان بود که البته تغييراتي هم صورت داديد.
بازسازي و سازماندهي فدراسيونهاي ورزشي را نيز در نظر داشتيم که همزمان در معماري اين وزارتخانه براي وزير ورزش و جوانان مهم بود. نابسامانيهايي ديده ميشد که نميتوانستيم چشممان را روي آنها ببنديم و با آنها برخورد نکنيم. البته اين موضوع مربوط به همه نميشود. اگرچه جوسازيهايي صورت گرفت اما برخورد کرديم. به خاطر آبروي ديگران خيلي نميخواستيم به اين مسائل بپردازيم. از بيرون تحت فشار بوديم ولي نميتوانستيم همه چيز را بيرون طرح کنيم. من معتقد نيستم که رسانهها چند موضوع جزيي را بزرگ و مردم را نگران کنند. اينها مسائل اساسي بود که بايد به آن ميپرداختيم. پيگيري برنامه جامع وزارتخانه نيز از مسائل مهم است که انجام شد.
* خودتان را در انجام اين کارها موفق ميدانيد؟
از جهت اينکه اين کارها را انجام داديم، خودم و همکارانم را موفق ميدانم اما اين موضوع به اين معني نيست که در وزارتخانه هيچ مشکلي وجود ندارد. اينگونه نيست که اين دو سازمان هيچ مشکلي نداشته باشند؛ هنوز خيلي راه نرفته وجود دارد. زحمات زيادي کشيده شده اما کار هم زياد باقي مانده است.
با اين حال شيريني موفقيت تاريخي المپيک و پارالمپيک به ويژه دعاهاي مردم عزيزمان آنقدر بود که شيريني آن را هنوز حس ميکنيم. اين شکوه و افتخار آفريني آنقدر بزرگ است که به اين زوديها از ذهن پاک نميشود چون يک واقعه و خاطره تاريخي بود. اين خاطره شيرين متعلق به کل ملت ايران است. اگرچه خيلي از افراد سعي کردند اين موضوع را در ذهن مردم تلخ کنند اما مردم ما همه چيز را يادشان است و ميدانند درخشانترين دوره تاريخ ورزش ايران بعد از انقلاب مربوط به همين دوره است و اين غير قابل کتمان است.
* چرا عدهاي ميخواهند اين موفقيت را به کام مردم تلخ کنند؟
منظورم اين نيست که برخي افراد از روي عمد و قصد اين کار را انجام ميدهند بلکه مسيري که ميروند به اين نتيجه ختم ميشود. برخي ممکن است حواسشان نباشد و برخي هم ممکن است منافع شخصيشان را به منافع ملي ترجيح دهند. برخي بر اين اعتقادند که وقتي نيستند، بايد منافع ملي را زير سؤال ببرند. يک نفر به دليل مشکلي که داشته، عزل شده و حالا فکر ميکند همه عالم مشکل دارد در حالي که بايد حتي اگر حق هم داشته باشد، به دليل منافع ملي از آن بگذرد. نبايد فضا را ملتهب کنيم.
* وقتي بحث تعليق ورزش مطرح ميشود، مردم نگران ميشوند. شما به عنوان شخص اول ورزش ايران در اين باره چه صحبتي داريد؟
مهمترين مسئله اين است که عوامل داخليمان را نسبت به مصالح کشور آگاه کنيم. در اينکه دشمنان ايران در خارج از کشور دنبال تخريب ما هستند، شکي وجود ندارد. هر نوع همسويي و همگرايي با افرادي که منافع ملت ايران را لحاظ نميکنند، خيانت به ملت ايران است. بعضيها ميگويند چرا فلان تغيير و اصلاح انجام شد و يا مثلا چرا يک نفر عزل شد؟ اين در حالي است که مديريت بدون تغيير و تصميمگيري معنا ندارد. يا ميگوييم همه چيز خيلي خوب است و نياز به تغيير نيست و يا اينکه نياز به تغييرات است و بايد اصلاح شود. اگر اسم اين تغييرات را دخالت بگذاريم که ديگر نبايد کسي کاري انجام دهد.
حرفهايي که ميزنند نسنجيده است. ما در داخل کشورمان نبايد اجازه دهيم افراد به خاطر منافع شخصيشان مصالح را لحاظ نکنند. بعضي از مسائلي که درباره تعليق مطرح ميشود شبيه بهانه جوييهايي است که در خصوص حق هستهاي ملت ما به وجود آمده است. اگر خداي نکرده کساني با بيدقتي مسائل خلافي را به مجامع بين المللي برسانند ممکن است بهانه دست اين مجامع بدهند. نکته اينجاست که در مسائلي مانند حق هستهاي و اينگونه موارد چون خوشبختانه مراقب منافع ملي خودمان هستيم کمتر حاشيهسازي ميشود اما در مورد ورزش و بحثهايي مانند تعليق پررنگتر عمل ميکنند.
* براي اينکه اين تهديد تبديل به فرصت شود بايد چه کار کرد؟
براي اينکه تهديد تعليق را به فرصت تبديل کنيم بايد همه نيروهاي خودي آماده باشند و بهانه دست ديگران ندهند. وحدت آفريني بين همه افراد بسيار مهم است که در بيانات حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري نيز ديده ميشود. کمترين تغيير را داشتيم که آن هم به دليل اضطرار بود و اين در حالي است که اين تغييرات به شکل گسترده در مديريتهاي قبلي بوده است. در سابقه بقيه ارکانهاي همراه اين موضوع که در کنار وزارت ورزش عمل ميکنند و با هزينه دولت اداره ميشوند مانند کميته ملي المپيک، ديده ميشود که به همين صورت عمل شده و کسي نميگفت خلاف واقع است. اگر اکنون کسي پيدا شود و اقدامات قانونمند کشور را خلاف جلوه بدهد، به منافع ملت خيانت کرده است. قوانين ما هيچ مشکلي ندارد و طبق قانون و قاعده حرکت ميکنيم و خلاف قاعده حرکت نکردهايم و حتي مطابق منشور المپيک عمل شده است.
رؤساي قبلي که چندين برابر ما تغييرات دادند، خلاف قاعده عمل نکردند اما امروز با همان شيوه و با همان قواعد، انگار اتفاق جديدي رخ داده است.
* با اين تفاسير بحث تعليق ورزش ايران جدي است يا نه؟
اگر اين بيدقتيها ادامه داشته باشد حداقل به بهانه خطر تعليق، روحيه ورزشي کشور تضعيف ميشود. در مراجع بين المللي يکي از افراد ميگفت ما حرفي نداريم اما آنقدر برخي رسانههاي شما به اين موضوع ميپردازند که ما حساس ميشويم.
مگر ما کار اشتباهي انجام داديم که تعليقمان کنند؟ هيچ کار خلاف قانوني انجام نشده و دليلي براي تعليق ما وجود ندارد. کار خاصي انجام نداديم و همه مسائل روشن و شفاف است. اگر از داخل کشور به آنها خلاف اطلاع داده شود، اين نگراني به وجود ميآيد ولي چون هيچ تخلفي انجام ندادهايم، تعليق ما را تهديد نميکند مگر اينکه همانگونه که گفتم از داخل ايران به آنها اطلاعات اشتباه داده شود. اگر هم بعضي از مجامع حرف خاصي داشتند بايد محترمانه توجيه شوند، البته به شرطي که همه ما از منافع کشور دفاع کنيم. آنها هم مسائل استدلالي را ميپذيرند.
نکته ديگر اين است که به بعضي از افرادي که در فدراسيونها حضور داشتند، فرصت داديم که در مجامع آسيايي و بينالمللي حضور داشته باشند آن هم با پول بيت المال اما برخي از اين افراد گاهي اوقات بيمعرفتي ميکنند. آنها با پول ما و امکانات دولت در مجامع بينالمللي عضو ميشوند اما به محض اينکه بر اساس قانون با آنها برخورد ميکنيم از موضع بينالمللي عليه کشورمان وارد عمل ميشوند. اين خيانت به کشور است. البته انسانهاي وطن پرست خيلي هستند که کمک ميکنند اما به ندرت اين مسائل ديده ميشود. هر ملتي افراد بيملاحظه داشته باشد با اين چالشها مواجه خواهد شد. پس نگران نباشيد و در سايه تفاهم داخلي و همراهي در ارکان کشور مشکلي پيش نميآيد.
* خيلي از افرادي که برکنار شدهاند دوست دارند رو در رو با خود شما صحبت کنند...
ما در وزارتخانه کارها را تقسيم بندي کردهايم و بنا نيست وزير در هر موضوعي وارد شود. کسي که به خاطر تخلفش برکنار شده است، بايد برود و کاري نداشته باشد. ما رعايت آبروي او را ميکنيم و قرار نيست به او جايزه بدهند و بگويند لطف کرديد که تخلف انجام دادهايد. برخي افراد دوست دارند خودشان که ميروند همه چيز را به هم بريزند. اين يکي از بداخلاقيهايي است که وجود دارد. با برخي از افراد برکنار شده شخصا صحبت کردم ولي وقتي برخي افراد به منافع خودشان فکر ميکنند نميتوان از آنها توقع داشت مصالح ملت را در نظر بگيرند. باز هم عرض ميکنم مسائل به همه برنميگردد و خود مجامع تصميم قانوني ميگيرند.
* درباره استيضاح صحبت کنيد. فکر ميکنيد چرا نمايندگان مجلس طرح استيضاح شما را مطرح کردند؟
من نماينده مجلس بودم و اعتقاد دارم تعامل امر لازمي است. حتي اوايلي که از مجلس به دولت آمده بودم احساس ميکردم در مجلس هستم و اين حس را داشتم. در برخي مسائل بايد دلسوزان مجلس ورود کنند و با نشست و صحبت کردن، مسائل و ناراحتيهايي که ممکن است وجود داشته باشد برطرف شود. کسي نميگويد ما مشکل نداريم و نميگويد وزارت ورزش همه مشکلات قبلي را حل کرده است.
حسب عرف، نمايندگان براي رفع موضوعي معمولا ابتدا تذکر ميدهند و بعد مبادرت به سؤال ميکنند. اگر بعد از اين مراحل چارهاي نبود راهکارهاي استيضاح به کار گرفته ميشود. مانعي هم نيست و من هم حرفي ندارم و سعي ميکنم حاضر شوم و براي رفع ابهاماتي مطرح مي شود پاسخ دهم. گرچه بعضي از راهکارهاي سادهتر قابل اجرا بود اما ما تابع قوانين هستيم، عمل کرده و به آن احترام ميگذاريم.
اين در حالي است که مجلس تاکنون از من هيچ سؤالي نکرده يعني يک مورد ابهام هم به شکل سؤال مطرح نشده است. از طرفي درخشانترين دوره تاريخ ورزش ايران را سپري کرديم و موضوع خاصي در گذشته سؤال نشده است. فقط يک مورد به نظرم ميرسد و آن اينکه برادرمان آقاي کامران نماينده اصفهان فشار آوردند که فرد خاصي مديرکل اين استان باشد و اين موضوع محل اختلاف ما بود. به غير از اين موضوع کسي قبلا سؤالي نکرده است. الزاما لازم نيست همه مقدمات انجام شود ولي قاعدتا براي اينکه مجلس دچار چالش نشود و تفاهمها وجود داشته باشد، مسيري قبل از استيضاح طي ميشود. با اين حال ما مخلص امضا کنندگان هم هستيم و روز مورد نظر هم حاضر خواهيم شد. به نظر من افزايش وحدت بين ارگانها تنها راه پيشرفت در همه زمينههاست. همه بايد با هم براي پيشرفت کشور همراهي کنيم.
* آقاي عباسي! از فدراسيون فوتبال راضي هستيد؟
در مجموع خير، چون در چند ساله اخير شکستهايي داشتهايم که بايد با وجود استعدادهايي که داريم نتيجه بهتري بدست ميآمد. نظراتي در مورد فوتبال دارم و دلم ميخواهد خيلي از اشکالاتي که وجود دارد، اصلاح شود. با اين حال تشکر ميکنم چرا که هيچ وقت افراد را سياه و سفيد نميبينيم. زحماتي کشيده شده اما مشکلاتي هم وجود دارد که بايد برطرف شود. به دليل اينکه اساسنامه فدراسيون فوتبال با ساير فدراسيونها فرق ميکند تا حدي، از تيررس ما خارج است و در خيلي موارد هم نميتوانيم ورود کنيم اما به عنوان سياستگذار نقدهايي به فدراسيون فوتبال دارم و از شرايط راضي نيستم و سعي ميکنم در حد اختيارات و تفاهمات يادآوري کنم تا مشکلات کمتر شود و ضمناً معتقدم بايد به سيل کثير علاقمندان فوتبال توجه کنيم و حمايت جدي از ارکان آن شود.
* اخيراً نامهاي از سوي برخي افراد مجمع براي برکناري کفاشيان تهيه شده است....
اين موضوع به اعضاي مجمع فوتبال مربوط ميشود و آنها بايد در اين مورد نظر بدهند ولي همه بايد کمک کنيم تا فوتبال هم مانند برخي رشتههاي ورزشي ما افتخار آفرين باشد. با وجود جوانان خوب کشور و استعدادهاي ارزشمند در مناطق اين امر شدني است.