چند روز دیگر هیزم های گْر گرفته در تونس خیس می شود با چهار تا وعده و وعید. خیس هم نشود آنقدر بیهوده می سوزد تا خودش خاموش شود. شاه تونس رفت و بختیارش شد نخست وزیر. سگ زرد رفت و شغال جایش را گرفت. تونسی ها باورشان نشده است که این دو برادرند. حالا باید گرسنگی بکشند و چند روزی دربدری و بعد هم که آب ها از آسیاب افتاد روز از نو و روزی از نو. فقط چند روزی ما را اْسکل کرده اند. دعای خیر موسوی و کروبی و خاتمی و مشایی هم پشت سرشان است در ضمن که این مظلومان محکوم به سیاه بختی خوراک روزنامه نگاران و خبرنگاران را بار گذاشته اند و کمی سرشان خلوت شده است. در این برزخ سیاسی حتی یک روزش هم یک روز است. یک ساعت هم همینطور. از خودشان بپرسید. نبودند سراغ محتشمی پور را بگیرید که خودش را با علی دایی در شهر اردبیل اشتباه گرفته بود در قم. نزدیک بود عمامه پیچش کنند. بیچاره تونسی ها این چند روز بال بال زدند و در انتظار کار بلدی که بلدشان شود و راه را از چاه نشانشان دهد علف زیر پایشان سبز شد. اما همه ی دنیا گویا وقت اضافه ی بازی فینال جام جهانی را به نظاره نشسته اند منتها فینالی چند روزه. تخمه می شکنیم و منتظریم ببینیم مردم می برند یا بن علی! گل نافْرمی خورد بن علی در دقایق اول بازی اما حالا به خود آمده است و در نیمه ی مربیان خوب یارچینی کرده است. داور هم تا دلتان بخواهد به نفع بن علی سوت می زند. همه فقط گل ها را تماشا می کنند و اگر توپی هم به تیر دروازه بخورد اخ و تف که چرا گل نشد. تخمه بخورید آقایان قدیمی ها و جدیدی های مدعی انقلاب اسلامی ایران داخل پرانتز خط و آرمان خمینی کبیر پرانتز بسته.
تونسی ها هم بیست سال است مظلومند. ظلم به ایشان شده است. بیچارگی کشیده اند. حبس کشیده اند. سیگار هم گاهی. اما حالا فینال به دقایق آخر رسیده و کسی نیست تا روی نیمکت تیم مظلوم و مردمی تونس بنشیند و هدایت کند این بیچاره ها را.
انگلیس فوتبالش را صادر کرد اما ما انقلابمان را نه. سی سال است دست و پا می زنیم محض رضای خدا و از این جلسه با صبحانه کاریش می رویم به آن جلسه با محتوای خالیش و هوا که سرد شد هوای کیش می کنیم و گرم که شد کلاردشت. گمان می کردیم صادرات انقلاب همان صادرات زعفران است. گاهی قلابیش را هم صادر کردیم با بازار گرمی خاتمی به امید اینکه کسی نمی فهمد اما همه فهمیدند حتی ننه ی حسن چرخی و بوی گندش در همین نزدیکی ها بلند شده است.
امام که از سر بیکاری محمدرضا شاه ملعون را راهی دیار غربت نکرد. عاشق جماران و آب و هوا و دار و درختش هم نبود که این همه سر و صدا راه بیندازد تا جماران نشین شود. امام انقلاب کرد که به داد مظلومان جهان برسد و نه فقط مظلومان ایران.
چون برای وبلاگ می نویسم و هنر نوشتن ندارم و حوصله ی شما هم از این اراجیف سر آمده درازش نمی کنم.
سیدحسن تونس کجاست که دست پرورده ی چمران باشد؟ شیعیان تونس مرید کدام سید صدری شده اند که دینشان را ببوسند و کناری بگذارند و شیعه ی اثنی عشری شوند؟ باز سادگی کردم! اصلا شیعه در تونس بازیگر هست یا نه؟ نه آن شیعه ای که بدهکار فردوسی است! شیعه ای که علم الهدی تفسیرش کرد نه مشایی. اگر فردا فردوسی پور ادعا کرد شیعه آنلاین برای من است تعجب نکنید که همگی از غربت شیعه است. ما کجاییم آقا! ولمان کنید جان اسفندیار جان و بگذراید قلیانمان را بکشیم. انقلابی گری به ما نمی آید.
در این سی سال با همه ی گرفتاری هایمان به صدور انقلاب فکر نکردیم اما به صادرات پسته چرا. امروز مظلومان جهان در انتظار تفکرات حضرت روح الله هستند و ما در بالای شهر تهران دور دور می کنیم. تهرانی که مرکز حکومت جمهوری اسلامی است و روزگاری قرار بود مظلومان جهان را از اینجا دادخواهی کنند.